وزرای خارجه امریکا و رژیم صهیونیستی درباره ایران و مذاکرات وین گفتوگو کردند
خرابکاری دیپلماتیک
گروه سیاسی/ انتشار خبرهای ضد و نقیض از موضوعات در دستور کار مذاکرات جاری، بعد دیگری از سهم رژیم صهیونیستی در مسیر تلاشهای کارشکنانه برای جلوگیری از احیای توافق هستهای را آشکار ساخته است. موضوع حذف نام سپاه پاسداران از لیست سازمانهای تروریستی خارجی که از جمله خواستههای مذاکراتی ایران در مذاکرات جاری به شمار میآید، نخستین بار از سوی منابع اسرائیلی درز کرد و بسرعت به سرفصل خبرهای مرتبط با برجام تبدیل شد. موضعگیری مخالفتجویانه مقامهای صهیونیستی با رفع این تحریمها فارغ از آنچه که میتواند در جریان باشد، سبب ایجاد کارزاری شده که دشمنان و در رأس آنها جریانهای صهیونیستی از رهاورد آن بر بحرانهای منطقهای خودساخته موج سواری میکنند.
القای این موضوع که تحریمهای نظامی سپاه تنها موضوع اختلافی میان ایران و امریکا به شمار میآید و چنانچه این کشور با این مسأله موافقت کند، توافق احیای برجام دست یافتنی است، جدیدترین نمونه از تلاشهای کارشکنانه در مسیر مذاکرات احیای برجام به شمار میآید. روزنامه صهیونیستی هاآرتص در گزارشی با ادعای اینکه تصمیم امریکا در زمینه خارج کردن نام سپاه پاسداران ایران هنوز در هالهای از ابهام است، مدعی شده که مقامات اسرائیلی خود را برای تحولاتی چشمگیر در هفته جاری در رابطه با مذاکرات میان قدرتهای جهانی و ایران بر سر برنامه هستهای آن آماه میکنند. به ادعای این رسانه صهیونیستی انتظار میرود «جو بایدن»، رئیس جمهور امریکا طی روزهای آتی اعلام کند که آیا تصمیم گرفته است بگذارد نام سپاه در لیست سازمانهای تروریستی امریکا باقی بماند یا به خواسته ایران عمل کرده و نام آن را از لیست خارج کند. تحلیل این رسانه صهیونیستی در حالی از یکی از مهمترین نگرانیهای اسرائیل پرده برمیدارد که «یائیر لاپید»، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در دیدار اخیر خود با «آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجه امریکا نیز پیرامون آن به گفتوگو نشسته است. فحوای دیدارهای پیدا و پنهان مقامهای اسرائیلی و امریکایی و عناوین رسانههای صهیونیستی از جنس نگرانیهایی است که پیشتر در مواجهه با قدرت میدانی ایران در عرصه منطقه به وجود آمده بود. از این رو انتظار میرفت که ایدهپردازان جریان صهیونیستی از دامن زدن به نگرانیهای ادعایی خود در همه حوزهها فریاد سر دهند و تریبونهایشان در حوزههای دیپلماسی تا میدانی ابراز نگرانی کنند.
مستعد زایش بحرانی تازه
اما آثار و اهمیت این اقدامات را باید فراتر از ابراز نگرانی از سوی مقامهای اسرائیلی جستوجو کرد. تصمیم مبتنی بر تدبیر دولت سیزدهم در پیگیری هوشمندانه مذاکرات احیای برجام به نظر میآید براساس محاسباتی اتخاذ شده که با تأمل در فضای منطقهای و بینالملل میتوان آن را تحلیل کرد. دولت سیزدهم در مسیر خویش نگاهی عمیق به حاشیههای نگران کنندهای داشته است که بروز آن زیر سایه تجربیات پیشین قابل انتظار بود. جریان صهیونیستی از آن جهت که مستعد زایش بحرانی تازه است، پیشتر هنگام دستیابی ایران و کشورهای 1+5 از همه امکانهای موجود برای ممانعت از تحقق آن بهره برده بود. کمی بعد روی کار آمدن «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور پیشین امریکا فرصتی تازه برای جریانهای ضد ایرانی فراهم کرد. ظرف مدتی که امریکا از برجام خارج شد، جریانهای اسرائیلی در حالی در وزش تندباد این توافق به جنبش درآمدند که پیش از آن اندیشه تضعیف قدرت منطقهای ایران را در سر میپروراندند. برای پی بردن به ابعاد حرکت خزنده این دشمنان، کافی است همراهی با موج تحریمهای یکجانبه امریکا را از نگاه گذراند که اعلام میکردند حربه تحریم نقطه پایان بر روند رو به پیشرفت قدرت منطقهای جمهوری اسلامی خواهد بود. درست در روزهایی که این محافل افراطی منتظر بودند برای جنگ خودساختهشان شیپور پیروزی بدمند ایران با مقاومت در برابر تحریمها از پذیرش درخواستهای مشروط و غیر مشروط امریکاییها برای مذاکره سر باز میزد و از سوی دیگر با اتکا به قدرت میدانی خود نتیجه عرصههای نبرد را به سود خود رقم میزد.
توسل به لابیهای فعال در امریکا
در چنین شرایطی برای اسرائیل چارهای باقی نمانده است تا از یک سو با توسل به لابی با جمهوریخواهان یا دموکراتهایی که در برابر احیای برجام قد علم کردهاند، از دولت بایدن تقاضای کمک برای تجهیز نظامی بیشتر کنند و از سوی دیگر به تقویت ائتلافهای اسرائیلی-عربی روی بیاورند. چندی پیش بود که سناتورهای امریکایی در نامهای خطاب به «بایدن» با انتقاد از سیاستهای رئیس جمهور امریکا در قبال ایران ادعا کردند که حصول توافق هستهای جدید راه را برای دستیابی کشورمان به سلاح هستهای هموار میکند و این امر موجودیت رژیم صهیونیستی و سایر کشورهای متحد واشنگتن در منطقه و نیروهای امریکایی در خاورمیانه را به خطر میاندازد. ضعف رژیم صهیونیستی در قدرت آفندی و پدافندی و اثبات این واقعیت که جمهوری اسلامی در مواجهه میدانی با این رژیم در حوزههای مورد نزاع دست برتر را داشته و ثابت کرده که تسلیحات اسرائیلی نهتنها نقطه قوتی برای تلآویو نیست بلکه هدف آسانی برای حمله به شمار میرود، سبب شده مقامهای صهیونیستی برای مقابله با ایران دست به دامان واشنگتن شوند و با دروغپردازیهای مکرر به ایرانهراسی خود ادامه بدهند. در چنین شرایطی است که لابیهای فعال در صحنه سیاسی امریکا میکوشند با ایجاد حاشیه امن برای تلآویو، حق و حقوق خودخوانده این رژیم را در دستور کار مذاکراتی امریکا جای دهند.
ائتلاف با اعراب
وجه دیگر تلاشهای صهیونیستی برای پیگیری نگرانیهای ادعایی خود در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در قالب تلاش برای ایجاد ائتلافهای شتابزده با کشورهای عربی دیده میشود که همزمان با پروژه ایرانهراسی کلید خورد. مقامهای صهیونیستی مدعی شده اند اغلب کشورهای عربی به این نتیجه رسیدهاند که رژیم صهیونیستی دشمن آنها نیست و این امر دریچه ای را برای همکاری اسرائیل با این کشورها به وجود آورده است. آنها این گونه القا کرده اند که احیای برجام و رفع تحریمهای ضد ایرانی به همان اندازه که موجب وارد شدن لطمه به مناسبات تلآویو با واشنگتن میشود، میتواند به زیان روابط همپیمانان عربی با امریکا نیز باشد.
در پی این ادعاها بود که «نفتالی بنت»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سفر به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس موضوع ایجاد ائتلافی شبیه به ائتلاف ناتو در خلیج فارس برای مقابله با تهدیدات ایران را مطرح کرد. «بنت» در حالی مدعی شده با هدف مقابله با تهدیدات ایران و تأمین امنیت درصدد ایجاد ائتلاف اسرائیلی - عربی است که او پیشتر و با قوت گرفتن احتمالات دستیابی به تفاهم در وین اعلام کرده بود تلآویو نسبت به این توافق، آزادی عمل را برای خود محفوظ خواهد داشت و نسبت به توافق احتمالی متعهد نخواهد ماند.
بهانه ایجاد چنین ائتلافی از سوی رژیم صهیونیستی که نجات خود را در استمرار بحران در منطقه جستوجو میکند، مقابله با ادعای تهدید جمهوری اسلامی است. این در حالی است که مقامهای صهیونیستی نباید این واقعیت را به فراموشی بسپارند که اقدام علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران پیشتر سبب شده هزینه گزافی متوجه کشورهایی شود که کوشیدهاند امنیت را به بهای گزاف اتکای صرف به قدرتهای فرامنطقهای و صرف میلیونها دلار نفتی بخرند. شاید توجه به این واقعیت مانع از آن شود که تلآویو در مواجهه نابرابر با ایران هزینههایی بیشتر از آنچه تاکنون پرداخت کرده است، متحمل شود.
القای این موضوع که تحریمهای نظامی سپاه تنها موضوع اختلافی میان ایران و امریکا به شمار میآید و چنانچه این کشور با این مسأله موافقت کند، توافق احیای برجام دست یافتنی است، جدیدترین نمونه از تلاشهای کارشکنانه در مسیر مذاکرات احیای برجام به شمار میآید. روزنامه صهیونیستی هاآرتص در گزارشی با ادعای اینکه تصمیم امریکا در زمینه خارج کردن نام سپاه پاسداران ایران هنوز در هالهای از ابهام است، مدعی شده که مقامات اسرائیلی خود را برای تحولاتی چشمگیر در هفته جاری در رابطه با مذاکرات میان قدرتهای جهانی و ایران بر سر برنامه هستهای آن آماه میکنند. به ادعای این رسانه صهیونیستی انتظار میرود «جو بایدن»، رئیس جمهور امریکا طی روزهای آتی اعلام کند که آیا تصمیم گرفته است بگذارد نام سپاه در لیست سازمانهای تروریستی امریکا باقی بماند یا به خواسته ایران عمل کرده و نام آن را از لیست خارج کند. تحلیل این رسانه صهیونیستی در حالی از یکی از مهمترین نگرانیهای اسرائیل پرده برمیدارد که «یائیر لاپید»، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در دیدار اخیر خود با «آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجه امریکا نیز پیرامون آن به گفتوگو نشسته است. فحوای دیدارهای پیدا و پنهان مقامهای اسرائیلی و امریکایی و عناوین رسانههای صهیونیستی از جنس نگرانیهایی است که پیشتر در مواجهه با قدرت میدانی ایران در عرصه منطقه به وجود آمده بود. از این رو انتظار میرفت که ایدهپردازان جریان صهیونیستی از دامن زدن به نگرانیهای ادعایی خود در همه حوزهها فریاد سر دهند و تریبونهایشان در حوزههای دیپلماسی تا میدانی ابراز نگرانی کنند.
مستعد زایش بحرانی تازه
اما آثار و اهمیت این اقدامات را باید فراتر از ابراز نگرانی از سوی مقامهای اسرائیلی جستوجو کرد. تصمیم مبتنی بر تدبیر دولت سیزدهم در پیگیری هوشمندانه مذاکرات احیای برجام به نظر میآید براساس محاسباتی اتخاذ شده که با تأمل در فضای منطقهای و بینالملل میتوان آن را تحلیل کرد. دولت سیزدهم در مسیر خویش نگاهی عمیق به حاشیههای نگران کنندهای داشته است که بروز آن زیر سایه تجربیات پیشین قابل انتظار بود. جریان صهیونیستی از آن جهت که مستعد زایش بحرانی تازه است، پیشتر هنگام دستیابی ایران و کشورهای 1+5 از همه امکانهای موجود برای ممانعت از تحقق آن بهره برده بود. کمی بعد روی کار آمدن «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور پیشین امریکا فرصتی تازه برای جریانهای ضد ایرانی فراهم کرد. ظرف مدتی که امریکا از برجام خارج شد، جریانهای اسرائیلی در حالی در وزش تندباد این توافق به جنبش درآمدند که پیش از آن اندیشه تضعیف قدرت منطقهای ایران را در سر میپروراندند. برای پی بردن به ابعاد حرکت خزنده این دشمنان، کافی است همراهی با موج تحریمهای یکجانبه امریکا را از نگاه گذراند که اعلام میکردند حربه تحریم نقطه پایان بر روند رو به پیشرفت قدرت منطقهای جمهوری اسلامی خواهد بود. درست در روزهایی که این محافل افراطی منتظر بودند برای جنگ خودساختهشان شیپور پیروزی بدمند ایران با مقاومت در برابر تحریمها از پذیرش درخواستهای مشروط و غیر مشروط امریکاییها برای مذاکره سر باز میزد و از سوی دیگر با اتکا به قدرت میدانی خود نتیجه عرصههای نبرد را به سود خود رقم میزد.
توسل به لابیهای فعال در امریکا
در چنین شرایطی برای اسرائیل چارهای باقی نمانده است تا از یک سو با توسل به لابی با جمهوریخواهان یا دموکراتهایی که در برابر احیای برجام قد علم کردهاند، از دولت بایدن تقاضای کمک برای تجهیز نظامی بیشتر کنند و از سوی دیگر به تقویت ائتلافهای اسرائیلی-عربی روی بیاورند. چندی پیش بود که سناتورهای امریکایی در نامهای خطاب به «بایدن» با انتقاد از سیاستهای رئیس جمهور امریکا در قبال ایران ادعا کردند که حصول توافق هستهای جدید راه را برای دستیابی کشورمان به سلاح هستهای هموار میکند و این امر موجودیت رژیم صهیونیستی و سایر کشورهای متحد واشنگتن در منطقه و نیروهای امریکایی در خاورمیانه را به خطر میاندازد. ضعف رژیم صهیونیستی در قدرت آفندی و پدافندی و اثبات این واقعیت که جمهوری اسلامی در مواجهه میدانی با این رژیم در حوزههای مورد نزاع دست برتر را داشته و ثابت کرده که تسلیحات اسرائیلی نهتنها نقطه قوتی برای تلآویو نیست بلکه هدف آسانی برای حمله به شمار میرود، سبب شده مقامهای صهیونیستی برای مقابله با ایران دست به دامان واشنگتن شوند و با دروغپردازیهای مکرر به ایرانهراسی خود ادامه بدهند. در چنین شرایطی است که لابیهای فعال در صحنه سیاسی امریکا میکوشند با ایجاد حاشیه امن برای تلآویو، حق و حقوق خودخوانده این رژیم را در دستور کار مذاکراتی امریکا جای دهند.
ائتلاف با اعراب
وجه دیگر تلاشهای صهیونیستی برای پیگیری نگرانیهای ادعایی خود در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در قالب تلاش برای ایجاد ائتلافهای شتابزده با کشورهای عربی دیده میشود که همزمان با پروژه ایرانهراسی کلید خورد. مقامهای صهیونیستی مدعی شده اند اغلب کشورهای عربی به این نتیجه رسیدهاند که رژیم صهیونیستی دشمن آنها نیست و این امر دریچه ای را برای همکاری اسرائیل با این کشورها به وجود آورده است. آنها این گونه القا کرده اند که احیای برجام و رفع تحریمهای ضد ایرانی به همان اندازه که موجب وارد شدن لطمه به مناسبات تلآویو با واشنگتن میشود، میتواند به زیان روابط همپیمانان عربی با امریکا نیز باشد.
در پی این ادعاها بود که «نفتالی بنت»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سفر به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس موضوع ایجاد ائتلافی شبیه به ائتلاف ناتو در خلیج فارس برای مقابله با تهدیدات ایران را مطرح کرد. «بنت» در حالی مدعی شده با هدف مقابله با تهدیدات ایران و تأمین امنیت درصدد ایجاد ائتلاف اسرائیلی - عربی است که او پیشتر و با قوت گرفتن احتمالات دستیابی به تفاهم در وین اعلام کرده بود تلآویو نسبت به این توافق، آزادی عمل را برای خود محفوظ خواهد داشت و نسبت به توافق احتمالی متعهد نخواهد ماند.
بهانه ایجاد چنین ائتلافی از سوی رژیم صهیونیستی که نجات خود را در استمرار بحران در منطقه جستوجو میکند، مقابله با ادعای تهدید جمهوری اسلامی است. این در حالی است که مقامهای صهیونیستی نباید این واقعیت را به فراموشی بسپارند که اقدام علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران پیشتر سبب شده هزینه گزافی متوجه کشورهایی شود که کوشیدهاند امنیت را به بهای گزاف اتکای صرف به قدرتهای فرامنطقهای و صرف میلیونها دلار نفتی بخرند. شاید توجه به این واقعیت مانع از آن شود که تلآویو در مواجهه نابرابر با ایران هزینههایی بیشتر از آنچه تاکنون پرداخت کرده است، متحمل شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه