بازخوانی نقش خانواده هاشمی رفسنجانی در تثبیت فشارها علیه مردم ایران
خطدهی برای بازسازی تحریمها
امیر فرشباف
روزنامه نگار
اظهارات تند و ضد امنیت ملی یکی از فرزندان مرحوم هاشمی رفسنجانی در حمایت از تحریمهای امریکا و لزوم باقی ماندن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی، اتفاقی بود که برای ناظران به هیچ وجه غیرمنتظره نبود. خاصه با توجه به سوابق تشکیلاتی، شخصیتی و خانوادگی او، باید گفت که صحبتهایی را مطرح کرد که کاملاً سازگار و هماهنگ با پیشینه و تبار سیاسی و خانوادگی او بودند. آنقدر نشانه و مصداق برای اثبات این مدعا وجود دارد که هرگونه بازخوانی مواضع و عملکرد فائزه هاشمی و سایر اعضای خانواده، نوعی اتلاف وقت محسوب میشود. سکوت رسانهها، احزاب و شخصیتهای بارز اصلاحطلب نیز باز به هیچ وجه غیرمنتظره نبود و در ادامه به علل این سکوت بیشرمانه اشاره خواهد شد. اما آنچه غیرمنتظره و عجیب به نظر میرسد، این است که چگونه فردی با چنین پیشینهای، با این سطح از آسودگی خاطر و پشتگرمی و بدون نگرانی از برخورد قانون، چنین بیپروا علیه منافع و امنیت ملی اقدام میکند. صحبتهای فائزه هاشمی را به هیچ وجه نباید صرفاً یک اظهارنظر سیاسی شخصی دانست که در فضای مجازی مطرح شده و نسبت به آن باید با مدارا برخورد کرد، بلکه این اظهارات، نوعی گرا به دشمن برای بازسازی و تثبیت تحریمها و پاس گل به جریان ضدانقلاب برای امتداد خط عملیات روانی علیه سپاه بود که مسبوق به سابقه بود که از قضا همین استمرار است که امکان و باب هر نوع مدارا را مسدود میکند.
فائزه هاشمی در گفتوگویی که در کلابهاوس صورت گرفت، مدعی شد:
«روز به روز فعالیت سپاه هم از نظر حوزه کاری و هم از نظر کمیت، گسترش بیشتری پیدا میکند و احتمال بازگشت آن را به پادگانها سختتر میکند. بنابراین شاید تنها کاری که بازگشت سپاه را به پادگانها ممکن کند، این است که همین تحریمها باقی بماند و من خیلی موافق نیستم که سپاه از تحریمها خارج شود. ضمن اینکه جالب است سپاه دارد نشان میدهد که موشکپرانیها کار خود ما است... تا حالا این گفته نمیشد، یعنی همین موشکهایی که به اربیل زده شد و سپاه رسماً بیانیه داد. تا حالا حوثیها موشک میزدند، حماسیها موشک میزدند، اما این گفته نمیشد. حالا میبینیم که سپاه موشک میزند و رسماً میگوید کار ما است. دیگر تمام خطاهایی که به ضرر کشور است، دارد به نام سپاه انجام میشود. ...طوری نشان میدهند که انگار خود سپاه هم دوست ندارد از تحریمها خارج شود، شاید هم بخشهایی از سپاه هستند که این کارها را انجام میدهند که با برجام مخالفند. من هم فکر نمیکنم خروج سپاه از لیست [تحریمها] به نفع ما، به نفع منافع ملی ایران و به نفع جامعه ما باشد؛ چون چیزی که الان از [عملکرد] سپاه نصیب جامعه میشود، منفی است، مثبت نیست هیچ کدامش و این بالاخره باید در یک جایی متوقف بشود.» یک دیدگاه در کشور نسبت به عملکرد خرابکارانه رسانهای و میدانی ضدانقلاب وجود دارد که گمان میکند، جریانهای ضدانقلاب در خارج و داخل کشور، صرفاً از دولتها و سازمانهای خارجی متخاصم با جمهوری اسلامی تغذیه میشوند و هم به لحاظ عملیات روانی و هم به لحاظ عملیات میدانی، دارای پشتیبانی خارجی هستند. این دیدگاه، عمیقاً سهلانگارانه و تقلیلگرایانه است و سطح غیرقابل انکاری از واقعیت و حقیقت را نادیده و مکتوم میگذارد. حقیقت این است که جریان ضدانقلاب اساساً بدون حمایت جریانهایی در داخل کشور، نمیتواند برنامههای خود را محقق کند. عملکرد اصلاحطلبان به تبعیت از اعضای خانواده هاشمی از جمله مهدی و فائزه در فتنه سال 88 مانند حمایت مالی و سیاسی همهجانبه از اراذل و اوباش برای ایجاد و تداوم اغتشاش و ارتباط با سرویسهای جاسوسی غربی مانند MI6 انگلستان، نوک کوه اقدامات ضدامنیتی اعضای این خانواده است.
نکته دیگری که در واکنش به اظهارات اخیر فائزه هاشمی از دید کاربران پنهان نماند، اقدامات سرنوشتساز این خانواده در اعمال و تثبیت تحریمهای چندوجهی علیه ایران است! به عنوان نمونه میتوان به دعوت او از سفیر اتریش و جامعه جهانی برای اعمال تحریمهای حقوقبشری علیه ایران اشاره کرد که ردّ پای آن در اسناد ویکیلیکس بهجا مانده است و یا مکالمه فراموش نشدنی مهدی هاشمی با نیکآهنگ کوثر (خبرنگار ضدانقلاب) که در آن صریحاً از «تقسیم کار در منزل» و «تحریمهای جدید امریکا» و اقداماتی میگوید که «صد برابر شدیدتر از اقدامات ضدانقلاب» است! یا پیام خود اکبر هاشمی به مقامات امریکایی پیش از سال 88 مبنی بر عدم توافق با ایران که به واسطه مهدی منتقل شد و...
باز واکنش رسانههای ضدانقلاب نیز برای ناظران، غیرمنتظره نبود؛ چراکه ذوقزدگی و تمجید ایشان از فائزه هاشمی، کاملاً طبیعی و سازگار با مواضع و امیال ایشان بود. رسانههای زیادی نسبت به این اظهارات واکنش نشان دادند که به برخی از منابع تولید ضدانقلاب اشاره میشود: شبکه سلطنتطلب منوتو، رادیو فردا وابسته به کنگره امریکا، کانال جمهوری ایرانی، رادیو بینالمللی فرانسه (وابسته به وزارت خارجه فرانسه)، صدای امریکا متعلق به وزارت خارجه امریکا، سحام نیوز (متعلق به خانواده مهدی کروبی از سران فتنه)، صدای ملت و امتداد (وبسایت حزب منحله مشارکت) و قابل تأملتر از همه رسانههای وابسته به دربار سعودی بودند که بلافاصله این اظهارات را پوشش دادند؛ قطب پیشران عملیات روانی حول محور اظهارات فائزه هاشمی، شبکه ایراناینترنشنال بود که تمام نقلقولهایی که ذکر میشوند مربوط به این شبکه است و بعد از آن، العربیه و ایندیپندنت سعودی -که سردبیری آن به عهده کاملیا انتخابیفرد، پرستوی اصلاحطلب بدسابقه و رفیق گرمابه و گلستان فائزه است- بودند که سعی در تبدیل این خبر به یک روند عملیات روانی داشتند. چندی پیش نیز وبسایت بهایی ایرانوایر فیلمی از اظهارات تند و خلاف واقع فائزه هاشمی را منتشر کرد و مدعی شد که مبدأ اختصاصی و مستقیم در انتشار این کلیپ، ایرانوایر است!
مهدی مهدوی آزاد، خبرنگار ایراناینترنشنال در گفتوگو با این شبکه، فائزه هاشمی را همتراز با مصی علینژاد و همسو با رویکرد این شبکه دانست و گفت: «کسانی را داریم که مواضع روشنی دارند؛ مثلاً خانم هاشمی را شما از مواضعش درباره [بقای] تحریمها و حمایت از ترامپ درنظر بگیرید تا مواضع و حمایتش از بهاییها و در کل، حمایتش از کسانی که در ایران خط قرمز هستند. از همین تلویزیون شما -ایراناینترنشنال- بگیرید تا افرادی مثل مسیح علینژاد و...، ایشان (فائزه هاشمی) هم جزو کسانی هستند که مواضع منحصر بهفردی دارند...»
در بخش دیگری از برنامه، فرزانه روستایی، میهمان این شبکه سعودی نیز مدعی شد: «من صحبتهای ایشان (فائزه) را از وقتی که شما به من زنگ زدید، سه بار گوش دادم و خواستم ببینم که منظور ایشان چیست؟ صدای فائزه هاشمی، در واقع، صدای هدایت شده یک طیف سیاسی وسیع از جامعه ایران است، یعنی بدنه وسیعی از نظام که میدانند در کشور چه خبر است چون در آنجا زندگی میکنند و میدانند که سپاه چه نقشی دارد؟ و من فکر میکنم صدای خانم فائزه هاشمی این موضوع را مطرح میکند که مقصر همه مسائل و مشکلات و بحرانهای لاینحل، سپاه است و مسئولیتشان به عهده سپاه است.»
آنچه در این میان بیش از همه خودنمایی میکند، بیمسئولیتی و رفتار قبیلهای احزاب اصلاحطلب است. عمده واکنش جریان متبوع -یا شاید هم تابع- فائزه هاشمی، یا سکوت بوده و یا نهایتاً مانند حسین مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران که آن هم در پاسخ به پرسش یک خبرنگار و نه اظهارنظر حزبی و رسمی، به این جمله اکتفا کرد که اظهارات فائزه نظر شخصی او بوده و ربطی به حزب ندارد! جریان و خانوادهای که بزرگترین و اصلیترین کاسب و عامل تحریمهای یک دهه اخیر بوده و طی چند دهه که از انقلاب اسلامی گذشته است، اصلیترین عامل و مجری رسمی فساد سیاسی و مالی و تبعیض اجتماعی و اقتصادی بوده، نهتنها پاسخگوی سوءسابقه خود نیست؛ بلکه با وقاحت، هر روز در موضع طلبکار و مظلوم ظاهر میشود و بار مسئولیت قانونی، شرعی، اخلاقی و اجتماعی خود را به دوش جریان انقلابی میگذارد.
روزنامه نگار
اظهارات تند و ضد امنیت ملی یکی از فرزندان مرحوم هاشمی رفسنجانی در حمایت از تحریمهای امریکا و لزوم باقی ماندن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی، اتفاقی بود که برای ناظران به هیچ وجه غیرمنتظره نبود. خاصه با توجه به سوابق تشکیلاتی، شخصیتی و خانوادگی او، باید گفت که صحبتهایی را مطرح کرد که کاملاً سازگار و هماهنگ با پیشینه و تبار سیاسی و خانوادگی او بودند. آنقدر نشانه و مصداق برای اثبات این مدعا وجود دارد که هرگونه بازخوانی مواضع و عملکرد فائزه هاشمی و سایر اعضای خانواده، نوعی اتلاف وقت محسوب میشود. سکوت رسانهها، احزاب و شخصیتهای بارز اصلاحطلب نیز باز به هیچ وجه غیرمنتظره نبود و در ادامه به علل این سکوت بیشرمانه اشاره خواهد شد. اما آنچه غیرمنتظره و عجیب به نظر میرسد، این است که چگونه فردی با چنین پیشینهای، با این سطح از آسودگی خاطر و پشتگرمی و بدون نگرانی از برخورد قانون، چنین بیپروا علیه منافع و امنیت ملی اقدام میکند. صحبتهای فائزه هاشمی را به هیچ وجه نباید صرفاً یک اظهارنظر سیاسی شخصی دانست که در فضای مجازی مطرح شده و نسبت به آن باید با مدارا برخورد کرد، بلکه این اظهارات، نوعی گرا به دشمن برای بازسازی و تثبیت تحریمها و پاس گل به جریان ضدانقلاب برای امتداد خط عملیات روانی علیه سپاه بود که مسبوق به سابقه بود که از قضا همین استمرار است که امکان و باب هر نوع مدارا را مسدود میکند.
فائزه هاشمی در گفتوگویی که در کلابهاوس صورت گرفت، مدعی شد:
«روز به روز فعالیت سپاه هم از نظر حوزه کاری و هم از نظر کمیت، گسترش بیشتری پیدا میکند و احتمال بازگشت آن را به پادگانها سختتر میکند. بنابراین شاید تنها کاری که بازگشت سپاه را به پادگانها ممکن کند، این است که همین تحریمها باقی بماند و من خیلی موافق نیستم که سپاه از تحریمها خارج شود. ضمن اینکه جالب است سپاه دارد نشان میدهد که موشکپرانیها کار خود ما است... تا حالا این گفته نمیشد، یعنی همین موشکهایی که به اربیل زده شد و سپاه رسماً بیانیه داد. تا حالا حوثیها موشک میزدند، حماسیها موشک میزدند، اما این گفته نمیشد. حالا میبینیم که سپاه موشک میزند و رسماً میگوید کار ما است. دیگر تمام خطاهایی که به ضرر کشور است، دارد به نام سپاه انجام میشود. ...طوری نشان میدهند که انگار خود سپاه هم دوست ندارد از تحریمها خارج شود، شاید هم بخشهایی از سپاه هستند که این کارها را انجام میدهند که با برجام مخالفند. من هم فکر نمیکنم خروج سپاه از لیست [تحریمها] به نفع ما، به نفع منافع ملی ایران و به نفع جامعه ما باشد؛ چون چیزی که الان از [عملکرد] سپاه نصیب جامعه میشود، منفی است، مثبت نیست هیچ کدامش و این بالاخره باید در یک جایی متوقف بشود.» یک دیدگاه در کشور نسبت به عملکرد خرابکارانه رسانهای و میدانی ضدانقلاب وجود دارد که گمان میکند، جریانهای ضدانقلاب در خارج و داخل کشور، صرفاً از دولتها و سازمانهای خارجی متخاصم با جمهوری اسلامی تغذیه میشوند و هم به لحاظ عملیات روانی و هم به لحاظ عملیات میدانی، دارای پشتیبانی خارجی هستند. این دیدگاه، عمیقاً سهلانگارانه و تقلیلگرایانه است و سطح غیرقابل انکاری از واقعیت و حقیقت را نادیده و مکتوم میگذارد. حقیقت این است که جریان ضدانقلاب اساساً بدون حمایت جریانهایی در داخل کشور، نمیتواند برنامههای خود را محقق کند. عملکرد اصلاحطلبان به تبعیت از اعضای خانواده هاشمی از جمله مهدی و فائزه در فتنه سال 88 مانند حمایت مالی و سیاسی همهجانبه از اراذل و اوباش برای ایجاد و تداوم اغتشاش و ارتباط با سرویسهای جاسوسی غربی مانند MI6 انگلستان، نوک کوه اقدامات ضدامنیتی اعضای این خانواده است.
نکته دیگری که در واکنش به اظهارات اخیر فائزه هاشمی از دید کاربران پنهان نماند، اقدامات سرنوشتساز این خانواده در اعمال و تثبیت تحریمهای چندوجهی علیه ایران است! به عنوان نمونه میتوان به دعوت او از سفیر اتریش و جامعه جهانی برای اعمال تحریمهای حقوقبشری علیه ایران اشاره کرد که ردّ پای آن در اسناد ویکیلیکس بهجا مانده است و یا مکالمه فراموش نشدنی مهدی هاشمی با نیکآهنگ کوثر (خبرنگار ضدانقلاب) که در آن صریحاً از «تقسیم کار در منزل» و «تحریمهای جدید امریکا» و اقداماتی میگوید که «صد برابر شدیدتر از اقدامات ضدانقلاب» است! یا پیام خود اکبر هاشمی به مقامات امریکایی پیش از سال 88 مبنی بر عدم توافق با ایران که به واسطه مهدی منتقل شد و...
باز واکنش رسانههای ضدانقلاب نیز برای ناظران، غیرمنتظره نبود؛ چراکه ذوقزدگی و تمجید ایشان از فائزه هاشمی، کاملاً طبیعی و سازگار با مواضع و امیال ایشان بود. رسانههای زیادی نسبت به این اظهارات واکنش نشان دادند که به برخی از منابع تولید ضدانقلاب اشاره میشود: شبکه سلطنتطلب منوتو، رادیو فردا وابسته به کنگره امریکا، کانال جمهوری ایرانی، رادیو بینالمللی فرانسه (وابسته به وزارت خارجه فرانسه)، صدای امریکا متعلق به وزارت خارجه امریکا، سحام نیوز (متعلق به خانواده مهدی کروبی از سران فتنه)، صدای ملت و امتداد (وبسایت حزب منحله مشارکت) و قابل تأملتر از همه رسانههای وابسته به دربار سعودی بودند که بلافاصله این اظهارات را پوشش دادند؛ قطب پیشران عملیات روانی حول محور اظهارات فائزه هاشمی، شبکه ایراناینترنشنال بود که تمام نقلقولهایی که ذکر میشوند مربوط به این شبکه است و بعد از آن، العربیه و ایندیپندنت سعودی -که سردبیری آن به عهده کاملیا انتخابیفرد، پرستوی اصلاحطلب بدسابقه و رفیق گرمابه و گلستان فائزه است- بودند که سعی در تبدیل این خبر به یک روند عملیات روانی داشتند. چندی پیش نیز وبسایت بهایی ایرانوایر فیلمی از اظهارات تند و خلاف واقع فائزه هاشمی را منتشر کرد و مدعی شد که مبدأ اختصاصی و مستقیم در انتشار این کلیپ، ایرانوایر است!
مهدی مهدوی آزاد، خبرنگار ایراناینترنشنال در گفتوگو با این شبکه، فائزه هاشمی را همتراز با مصی علینژاد و همسو با رویکرد این شبکه دانست و گفت: «کسانی را داریم که مواضع روشنی دارند؛ مثلاً خانم هاشمی را شما از مواضعش درباره [بقای] تحریمها و حمایت از ترامپ درنظر بگیرید تا مواضع و حمایتش از بهاییها و در کل، حمایتش از کسانی که در ایران خط قرمز هستند. از همین تلویزیون شما -ایراناینترنشنال- بگیرید تا افرادی مثل مسیح علینژاد و...، ایشان (فائزه هاشمی) هم جزو کسانی هستند که مواضع منحصر بهفردی دارند...»
در بخش دیگری از برنامه، فرزانه روستایی، میهمان این شبکه سعودی نیز مدعی شد: «من صحبتهای ایشان (فائزه) را از وقتی که شما به من زنگ زدید، سه بار گوش دادم و خواستم ببینم که منظور ایشان چیست؟ صدای فائزه هاشمی، در واقع، صدای هدایت شده یک طیف سیاسی وسیع از جامعه ایران است، یعنی بدنه وسیعی از نظام که میدانند در کشور چه خبر است چون در آنجا زندگی میکنند و میدانند که سپاه چه نقشی دارد؟ و من فکر میکنم صدای خانم فائزه هاشمی این موضوع را مطرح میکند که مقصر همه مسائل و مشکلات و بحرانهای لاینحل، سپاه است و مسئولیتشان به عهده سپاه است.»
آنچه در این میان بیش از همه خودنمایی میکند، بیمسئولیتی و رفتار قبیلهای احزاب اصلاحطلب است. عمده واکنش جریان متبوع -یا شاید هم تابع- فائزه هاشمی، یا سکوت بوده و یا نهایتاً مانند حسین مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران که آن هم در پاسخ به پرسش یک خبرنگار و نه اظهارنظر حزبی و رسمی، به این جمله اکتفا کرد که اظهارات فائزه نظر شخصی او بوده و ربطی به حزب ندارد! جریان و خانوادهای که بزرگترین و اصلیترین کاسب و عامل تحریمهای یک دهه اخیر بوده و طی چند دهه که از انقلاب اسلامی گذشته است، اصلیترین عامل و مجری رسمی فساد سیاسی و مالی و تبعیض اجتماعی و اقتصادی بوده، نهتنها پاسخگوی سوءسابقه خود نیست؛ بلکه با وقاحت، هر روز در موضع طلبکار و مظلوم ظاهر میشود و بار مسئولیت قانونی، شرعی، اخلاقی و اجتماعی خود را به دوش جریان انقلابی میگذارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه