چگونه همه‌گیری کرونا وزارت‌های امور خارجه را با مسائل جدیدی مواجه کرد؟

بازیگران جدید عرصه دیپلماسی


تدوین: سمیه خلیلی
تقریباً دو سال از زمانی که همه‌گیری کرونا برای اولین بار دیپلماسی را مجبور به حرکت آنلاین کرد، می‌گذرد. از ابتدای مارس 2020، درهای وزارت امور خارجه و مؤسسات چندجانبه بسته شد، سفارتخانه‌ها به دورکاری دعوت شدند و دیپلمات‌ها در معرض انزوای اجتماعی و قرنطینه قرار گرفتند. با وجود ناگهانی بودن این اتفاق، به نظر می‌رسد که این فرآیند در گذشته به طرز شگفت انگیزی نتایج خوبی را به ثبت رسانده است. «دیپلماسی آنلاین» در حال حاضر به گسترش معمول دیپلماسی رو در رو بسیار کمک کرده است که برای تشکیل جلسات سطح بالا بین رهبران جهان، برای سازماندهی جلسات مجمع عمومی سازمان ملل، یا برای ترتیب دادن تعاملات دوجانبه در وزارت امور خارجه استفاده شده و می‌شود. دیپلماسی ترکیبی با تکیه بر دیپلماسی دیجیتال در نگاهی کلی به معنای حل گره‌های سیاست خارجی با کمک گرفتن از توانمندی‌های فضای مجازی است و می‌تواند با دقت در وجهه‌های مختلف آن اهمیت فضای مجازی و رسانه‌های دیجیتال را در عرصه دیپلماسی به‌خوبی آشکار کند؛ خوشبختانه در این بحث ایران به‌ویژه وزارت خارجه کشورمان توانسته عملکرد قابل قبولی داشته باشد و به‌ویژه در زمان محدودیت‌های مربوط به شیوع کرونا در جهان بیش از پیش خود را نمایان سازد. تا جایی که می‌توان گفت وزرا، سیاستمداران و چهره‌های بین‌المللی در ایران کارنامه عملکرد قابل قبولی در بهره بردن از رسانه‌های مجازی را به خود اختصاص داده‌اند. در این باره دیدگاه‌های کورنلیو بیولا، رئیس گروه پژوهشی دیپلماسی دیجیتال دانشگاه آکسفورد قابل توجه است. او در مقاله خود به تأثیر همه‌گیری کرونا بر دیپلماسی ترکیبی برای ورود به مرحله‌ای جدید پرداخته و ورود بازیگران جدید به عرصه دیپلماسی را مورد بررسی قرار داده است. او به استفاده دیپلمات‌ها از پلتفرم‌های مجازی در دوران همه‌گیری ویروس کووید19 پرداخته و پیامدهای آن برای پیشبرد دیپلماسی پرداخته و استدلال می‌کند که دیپلماسی در شرف ورود به مرحله جدیدی است که می‌توان آن را «دیپلماسی ترکیبی» نامید. در دیپلماسی ترکیبی تعاملات فیزیکی و مجازی، یکدیگر را ادغام، تکمیل و توانمند می‌کنند. با ردیابی تکامل دو موج قبلی تحول دیجیتال دیپلماسی (رسانه‌های اجتماعی و ارتباطات استراتژیک) و بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های بین الگوهای گذشته سازگاری دیجیتال و موج کنونی، می‌توان احتمال داد همان‌طور که دولت‌ها و عموم مردم نتوانستند جدی بودن همه‌گیری را در مراحل اولیه آن پیش‌بینی کنند، دیپلمات‌ها نیز تا حد زیادی از ورود ناگهانی آن و انتقال ناگهانی به رسانه مجازی غافلگیر شده‌اند. در این نوشتار برخی از دیدگاه‌های او در این باره آورده شده است.

  چالش اقتدار نهادهای دیپلماتیک
در یک دهه گذشته ما شاهد استفاده روزافزون دیپلمات‌ها از فناوری‌های دیجیتال در فرآیندی بوده‌ایم که اغلب از آن به‌عنوان «دیپلماسی دیجیتال» یاد می‌شود. از سال 2008، سرویس‌های دیپلماتیک با ایجاد سفارتخانه‌های مجازی، ایجاد کانال‌های رسانه‌های اجتماعی برای تعامل با رابطان و همکاران خارجی، راه‌اندازی برنامه‌های کاربردی گوشی‌های هوشمند، ایجاد گروه‌های کاری دیجیتال جدید، جمع‌آوری واحدهای کلان داده، اصلاح روش‌های ارتباطی در سازمان‌های چندجانبه و نوشتن الگوریتم‌های خود، آزمایش کرده‌اند. شواهد نشان می‌دهد که دیپلماسی دیجیتال تا چه اندازه در کار وزارت امور خارجه تثبیت شده است، در استفاده معمول دیپلمات‌ها از رسانه‌های اجتماعی، وب‌سایت‌ها و برنامه‌های کاربردی گوشی‌های هوشمند برای اظهارنظر و شکل‌دهی برداشت‌های عمومی و مدیریت بهره‌مند می‌شدند.
بسیاری از صاحب نظران استدلال می‌کنند که فناوری‌های دیجیتال حتی دیپلماسی را «دموکراتیزه» می‌کنند، زیرا به افراد غیردولتی و عموم مردم قدرت می‌دهند تا اقتدار نهادهای دیپلماتیک و دولت را به چالش بکشند، در همین راستا بسیاری از متخصصان امر معتقدند که رسانه‌های اجتماعی در روابط آنها با نهادهای دیپلماتیک کشورهای مبدأ بر جوامع دیاسپورا اثر قدرتمندی داشته است و آنها را به ایجاد پیکربندی‌های متغیر سیاسی، اقتصادی و تعامل فرهنگی با وزارت امور خارجه و سفارتخانه‌ها وادار کرده است. در عین حال، با توجه به تلاش‌های انجام شده توسط بازیگران دولتی و غیردولتی برای استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای اهداف سیاسی و دشواری‌هایی که دولت‌ها و وزارت امور خارجه در این زمینه تجربه کرده‌اند، نظریه «دموکراتیزاسیون» مستلزم بررسی‌های بسیار جدی است. نکته مهم این است که فناوری‌های دیجیتال همچنین این قدرت را دارند که رفتارهای خاصی را در بین کاربران تحریک کنند، بنابراین الگوهای تعامل آنها را تغییر می‌دهند. هنگامی که دیپلمات‌ها فناوری‌های دیجیتال را برای سازماندهی روال روزانه خود اتخاذ می‌کنند، این رفتارها در وزارت خارجه نفوذ می‌کند. برای مثال، بسیاری از دیپلمات‌های غربی مشاهده کرده‌اند که دیجیتالی‌سازی منجر به تغییر انتظارات در رابطه با آنچه که به‌عنوان اقدام دیپلماتیک به حساب می‌آید و چه کسی به‌عنوان بازیگر دیپلماتیک است اهمیت بالایی دارد.

از سازگاری دیجیتال تا پذیرش دیجیتال
ما تکامل دیپلماسی دیجیتال را به‌عنوان یک فرآیند دو مرحله‌ای شامل «سازگاری» دیجیتال و «پذیرش» دیجیتال توصیف می‌کنیم. سازگاری دیجیتال، یک فرآیند القا شده خارجی است که در آن رویدادهای آفلاین مستلزم آن است که دیپلمات‌ها از فناوری‌های دیجیتال جدید استقبال کنند. «سازگاری» فرآیندی سریع است که بلافاصله تغییرات بزرگی را به وجود می‌آورد. از سوی دیگر، «پذیرش» دیجیتال یک فرآیند بازتاب داخلی است که از طریق آن دیپلمات‌ها و نهادهای دیپلماتیک فناوری‌های دیجیتال را آزمایش و ارزیابی می‌کنند و انتخاب می‌کنند که کدام یک را در حمایت از اهداف سیاست خارجی خود بپذیرند. یک دهه گذشته نشان داده است که «سازگاری» دیجیتال در سایه رویدادهای آفلاین می‌تواند توسعه یابد. تحولات سیاسی در کشورهای مختلف از جمله بیداری اسلامی یا سایر تحولات مردمی و اجتماعی دیپلمات‌ها را مجبور کرد در دیدگاه‌های خود در مورد رسانه‌های اجتماعی تجدیدنظر کنند. آنها متوجه شدند که جنبش‌های اعتراضی آفلاین در عرصه‌های آنلاین شکل گرفته و تشکیل شده است. بنابراین به این نتیجه رسیدند که برای مثال حضور در فیس‌بوک یا سایر پلتفرم‌های اجتماعی محبوب می‌تواند منجر به اقدامات و تحرکات عمومی در عرصه جوامع مختلف شود و با پیش‌بینی کردن این تحرکات از طریق رصد مکالمات در فضای مجازی و بررسی حال و هوای عمومی می‌توان شوک‌های احتمالی به نظام‌های بین‌المللی را پیش‌بینی کرد. بین سال‌های 2012 و 2015 بود که وزارت خارجه امریکا از سازگاری به سوی پذیرش -یعنی از آزمایش، به سوی استراتژی- حرکت کرد. در این سال‌ها بود که وزارت خارجه امریکا رویکرد جدیدی را در پیش گرفت؛ دستورالعمل‌هایی را برای استفاده سفارت از رسانه‌های اجتماعی صادر کرد، روال‌های کاری استاندارد را برای به اشتراک‌گذاری اطلاعات به‌صورت آنلاین ایجاد کرد و به دیپلمات‌هایی که به‌دنبال استفاده از رسانه‌های اجتماعی در تعامل عمومی بودند، آموزش‌های دیجیتال ارائه کرد.
تا سال 2018، 93 درصد از سران دولت‌ها و وزارتخانه‌های امور خارجه در سراسر جهان دارای حساب‌های رسانه‌های اجتماعی بودند. برای مثال پلتفرم توئیتر توسط وزارت امور خارجه برخی کشورهای اروپا به‌عنوان رسانه برتر برای تسهیل تعامل بین دیپلمات‌ها و همتایان آنها، روزنامه نگاران و سیاست‌گذاران مورد استفاده قرار گرفت. این گونه بود که دیپلمات‌ها و کارمندان وزارت خارجه در سراسر دنیا به تعاملات فرامرزی و ارتباط با سایر ملت‌ها و دولت‌ها تشویق شدند. مطالعات اخیر همچنین نشان می‌دهد که انگیزه مشروعیت بخشی، دولت‌ها و سیاستمداران را به سمت باز کردن کانال‌های دیجیتالی برای ارتباط با مخاطبان بیشتر سوق داده است، بسیاری بر این باورند که شفافیت بیشتر در فضای دیجیتال به حمایت بیشتر از آنها تبدیل می‌شود. برخی از دولت‌ها تنها به حضور در یک پلتفرم دیجیتال برای ارتباط با مخاطبان بسنده کردند در حالی که گروهی دیگر تعداد متنوع تری از رسانه‌های اجتماعی را برای انجام فعالیت‌های خود برگزیدند.تا اینکه بین سال‌های 2015-2016، درگیری سوریه و الحاق کریمه به روسیه شرایطی را برای دومین حرکت بزرگ به سمت «سازگاری» دیجیتالی ایجاد کرد. کمپین‌های تبلیغاتی دیجیتال زیادی که بعضاً توسط گروه‌های افراطی و تروریستی مانند داعش ایجاد شده بودند و نیز برگزاری همه پرسی‌های آنلاین برای مثال در مورد برگزیت و انتخابات سال 2016 امریکا، دیپلمات‌ها را مجبور کرد تا بار دیگر به اهمیت دیپلماسی ترکیبی و ورود جدی به عرضه دیجیتال پی ببرند. گروه‌های افراطی بدون اینکه دولت یا حکومتی از آن اطلاع داشته باشد از طریق پلتفرم‌های اجتماعی به پیشبرد اهداف خود می‌پرداختند.

 موج سوم دیپلماسی دیجیتال
مهاجرت انبوه کاربران سیاسی به پلتفرم‌های مجازی پس از شروع همه‌گیری کرونا این سؤال را مطرح می‌کند که آیا موج جدیدی از «سازگاری و پذیرش» دیجیتال در راه است یا خیر. مشاهده شرایطی که دو موج قبلی (رسانه‌های اجتماعی و ارتباطات استراتژیک) را تسهیل کرد، می‌تواند به ما کمک کند تا بفهمیم چرا سیاستمداران ممکن است احساس کنند مجبور هستند با ظهور فناوری‌های دیجیتال جدید سازگار شوند و چگونه انتقال به پذیرش دیجیتال ممکن است رخ دهد. اولاً، درک فناوری‌های نوظهور که منبع جدیدی از قدرت را نشان می‌دهند با ظرفیت اعمال نفوذ اساسی برسیاست‌های دولتی، به وضوح می‌تواند یک عامل تعیین‌کننده باشد.  جمع‌بندی همه‌گیری کووید19 سومین فرآیند بزرگ سازگاری دیجیتال را آغاز کرده است که مسئول ظهور دیپلماسی ترکیبی است. این امر دیپلماسی رو در رو و فیزیکی را با تعامل مجازی از طریق پلتفرم‌های ویدیو کنفرانس مانند زوم، تیم‌ها یا وبکس ترکیب می‌کند. برخلاف دو مرحله قبلی، آخرین شکل سازگاری دیجیتال سریع‌تر و مستقیم‌تر بوده است. در حالی که بیداری اسلامی در سال 2010 و اقدامات داعش و عوامل خارجی در انتخابات 2016 امریکا اثراتی را ایجاد کرد که جذب و سازگاری آنها برای وزارت‌های خارجه غربی، شاید سال‌ها طول کشید، همه‌گیری کرونا همه وزارتخانه‌ها را مجبور کرد تقریباً به رسانه آنلاین روی بیاورند. یک اتفاق غیرقابل پیش‌بینی، شرایط مساعدی که از تکامل دو مرحله اول سازگاری دیجیتال حاصل شده بود را در مرحله سوم نیز نمایان کرد: قدرت رو به رشد بسترهای مجازی برای شکل دادن به امور جهانی، توانایی جلسات مجازی برای تکمیل رسیدن به اهداف و مقاصد. تعاملات چهره به چهره در طول همه‌گیری به طرز شگفت انگیزی آرام و مقرون به صرفه در فضای اینترنت و رسانه مجازی شکل گرفت. این واقعیت که این شرایط تسهیل‌کننده دوباره همگرا شده‌اند نشان می‌دهد که موج سوم سازگاری دیجیتال در حال حاضر در راه است و ما باید الگوهای گذشته سازگاری و پذیرش دیجیتال را ردیابی و شناسایی می‌کنیم تا بتوانیم در آینده از آنها برای بررسی ظهور «موج سوم» استفاده کنیم.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7896/6/611275/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها