ایران ؛ عامل همبستگی فرهنگی میان مردم
مهدی توکلیان
روزنامهنگار و عکاس
بهرغم تنوع و تکثر اقوام ایرانی میتوان مهمترین عوامل همبستگی فرهنگی در میان اقوام ایرانی را در زبان، (فارسی) دین (اسلام بهعنوان دین مسلط در منطقه با بیش از 90درصد جمعیت مسلمان شیعه) و تاریخ مشترک ایرانی برشمرد. مشترکات بسیاری باعث شده است تا ایران و ایرانیان را به جستوجوی هویت متحد بویژه پس از دوران سختیهای جنگ تحمیلی وادارد. هرچند با وجود گویشها و لهجههای متفاوت در هر یک از اقوام و مناطق جغرافیایی سکونت اقوام، فراگیر شدن یک زبان نوشتاری مشترک یا فارسی معیار، به همگانی شدن انتشارات و رسانههای فارسی، کمک کرده است. زبان فارسی معیار ساده شده برای اهداف آموزشی و رسانهای مناسب است. افزون بر این، گسترش زبان فارسی از ایران به دیگر کشورهای فارسیزبان و همسایگان عضو اکو در ترویج زبان فارسی نقش اساسی داشته و باعث شده تا توجه به این وجه اشتراک در بین مردم علاقهمند به زبان فارسی نیز از اهمیت بیشتری برخوردار شود. از سوی دیگر شاخصهای جمعیتی و اقتصادی، تنها تفاوتهای اقوام به شمار نمیآیند بلکه تفاوتهای فرهنگی نیز وجود دارند که هویت ملی متمایز هر قوم و فرهنگی را تشکیل میدهند. لهجههای محلی و تمایزات اجتماعی که در کنار عوامل وحدتزا وجود دارند نیز از دیرباز مورد توجه مردم قرار داشته است. شماری از زبان پژوهان بر این باورند که اختلافات لهجهها گاه آنچنان زیاد است که برای یکدیگر نامفهوم میباشد اما مشترکات متکثر بسیاری این نظریه را در بین ایرانیان بیمعنا میکند. رهبران رسانههای معاند نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس منافع سیاسی خود در راستای براندازی نظام سعی بر آن دارند تا به عوامل وحدتزا یا اختلافانگیز تأکید کنند. بنابراین دوره عظمت و شکوه ایران اسلامی زمانی است که در آن از عوامل همبستگی بهره مطلوب گرفته شود. دوره ضعف و زوال زمانی است که عوامل تفرقهزای داخلی و خارجی باعث جدایی ایرانیان از یکدیگر شود و به طور حتم این عوامل در زمان بحرانهای اقتصادی و تنگناهای اجتماعی شیوع مییابد، لذا ضرورت دارد تا ملت ایران با احساس تعلقخاطر به هویت خود و افتخار به ایرانی بودن خود، به وحدت و همدلی بیشتر در راستای شکوفایی هر چه بیشتر این سرزمین کهن قدم بردارند.رسانههای جهان در دو دهه گذشته در معرض مجموعهای از تغییرات قرار گرفتهاند که نتیجه مستقیم روند شتابان جهانی شدن است. بدینسان ایجاد احساس تعلق به هویت ایرانی درحالی که جهانی شدن را بهعنوان یک فرایند میبیند، به تأثیر متقابل فرهنگ بومی و جهانی اذعان دارد و دربرابر استحاله فرهنگی امری ضروری است؛ چراکه پیشتازان نظام سلطه در مقابله با جمهوری اسلامی ایران، با تمام توان خود کوشیدهاند پس از اتخاذ دکترینهای گوناگون نظامی و امنیتی در مرزها و داخل خاک کشورمان ورود کنند و همزمان با استفاده از تمام توان دیپلماتیک خود در عرصههای بینالمللی برای اعمال فشار به شیوههایی متکثر، از دیپلماسیهای عمومی در یک تغییر روش، دست به اعمال دکترین فرهنگی و رسانهای برای استحاله درونی ملت ایران بزنند. شکستن مقاومت ملی و تسلیم شدن در مقابل خواست نظام سلطه و مخدوش کردن امنیت جامعه ایرانی، هدف از این استحاله است که با تمام توان در اجرا کردن این اهداف شوم قدم برمیدارند. در این میان، بخش زیادی از عملیات استحاله فرهنگی ایرانیان، برعهده رسانههای تصویری فارسیزبان گذاشته شده که پیکان حملات خود را بر مفاهیم اسلام، ایران، نظام اسلامی، رهبران و مردم استوار کردهاند. برنامهریزان رسانههای تصویری فارسیزبان بیگانه، با تعریف استراتژیهایی گاه متضاد و به کار بردن تکنیکهای متعدد برای خواص جامعه و آحاد مردم ایران، در پی استحاله فرهنگی جامعه ایران برآمدهاند. حرکتهای اجتماعی محدود که با بزرگنمایی در رسانه همراه است، مقدمه فراگردی تازه در پیدایش رسانههای ترکیبی و چالشآفرین خواهد بود که ضرورت توجه به موضوع هویت ایرانی با کلیدواژههایی چون ایران من را چند برابر میکند.
روزنامهنگار و عکاس
بهرغم تنوع و تکثر اقوام ایرانی میتوان مهمترین عوامل همبستگی فرهنگی در میان اقوام ایرانی را در زبان، (فارسی) دین (اسلام بهعنوان دین مسلط در منطقه با بیش از 90درصد جمعیت مسلمان شیعه) و تاریخ مشترک ایرانی برشمرد. مشترکات بسیاری باعث شده است تا ایران و ایرانیان را به جستوجوی هویت متحد بویژه پس از دوران سختیهای جنگ تحمیلی وادارد. هرچند با وجود گویشها و لهجههای متفاوت در هر یک از اقوام و مناطق جغرافیایی سکونت اقوام، فراگیر شدن یک زبان نوشتاری مشترک یا فارسی معیار، به همگانی شدن انتشارات و رسانههای فارسی، کمک کرده است. زبان فارسی معیار ساده شده برای اهداف آموزشی و رسانهای مناسب است. افزون بر این، گسترش زبان فارسی از ایران به دیگر کشورهای فارسیزبان و همسایگان عضو اکو در ترویج زبان فارسی نقش اساسی داشته و باعث شده تا توجه به این وجه اشتراک در بین مردم علاقهمند به زبان فارسی نیز از اهمیت بیشتری برخوردار شود. از سوی دیگر شاخصهای جمعیتی و اقتصادی، تنها تفاوتهای اقوام به شمار نمیآیند بلکه تفاوتهای فرهنگی نیز وجود دارند که هویت ملی متمایز هر قوم و فرهنگی را تشکیل میدهند. لهجههای محلی و تمایزات اجتماعی که در کنار عوامل وحدتزا وجود دارند نیز از دیرباز مورد توجه مردم قرار داشته است. شماری از زبان پژوهان بر این باورند که اختلافات لهجهها گاه آنچنان زیاد است که برای یکدیگر نامفهوم میباشد اما مشترکات متکثر بسیاری این نظریه را در بین ایرانیان بیمعنا میکند. رهبران رسانههای معاند نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس منافع سیاسی خود در راستای براندازی نظام سعی بر آن دارند تا به عوامل وحدتزا یا اختلافانگیز تأکید کنند. بنابراین دوره عظمت و شکوه ایران اسلامی زمانی است که در آن از عوامل همبستگی بهره مطلوب گرفته شود. دوره ضعف و زوال زمانی است که عوامل تفرقهزای داخلی و خارجی باعث جدایی ایرانیان از یکدیگر شود و به طور حتم این عوامل در زمان بحرانهای اقتصادی و تنگناهای اجتماعی شیوع مییابد، لذا ضرورت دارد تا ملت ایران با احساس تعلقخاطر به هویت خود و افتخار به ایرانی بودن خود، به وحدت و همدلی بیشتر در راستای شکوفایی هر چه بیشتر این سرزمین کهن قدم بردارند.رسانههای جهان در دو دهه گذشته در معرض مجموعهای از تغییرات قرار گرفتهاند که نتیجه مستقیم روند شتابان جهانی شدن است. بدینسان ایجاد احساس تعلق به هویت ایرانی درحالی که جهانی شدن را بهعنوان یک فرایند میبیند، به تأثیر متقابل فرهنگ بومی و جهانی اذعان دارد و دربرابر استحاله فرهنگی امری ضروری است؛ چراکه پیشتازان نظام سلطه در مقابله با جمهوری اسلامی ایران، با تمام توان خود کوشیدهاند پس از اتخاذ دکترینهای گوناگون نظامی و امنیتی در مرزها و داخل خاک کشورمان ورود کنند و همزمان با استفاده از تمام توان دیپلماتیک خود در عرصههای بینالمللی برای اعمال فشار به شیوههایی متکثر، از دیپلماسیهای عمومی در یک تغییر روش، دست به اعمال دکترین فرهنگی و رسانهای برای استحاله درونی ملت ایران بزنند. شکستن مقاومت ملی و تسلیم شدن در مقابل خواست نظام سلطه و مخدوش کردن امنیت جامعه ایرانی، هدف از این استحاله است که با تمام توان در اجرا کردن این اهداف شوم قدم برمیدارند. در این میان، بخش زیادی از عملیات استحاله فرهنگی ایرانیان، برعهده رسانههای تصویری فارسیزبان گذاشته شده که پیکان حملات خود را بر مفاهیم اسلام، ایران، نظام اسلامی، رهبران و مردم استوار کردهاند. برنامهریزان رسانههای تصویری فارسیزبان بیگانه، با تعریف استراتژیهایی گاه متضاد و به کار بردن تکنیکهای متعدد برای خواص جامعه و آحاد مردم ایران، در پی استحاله فرهنگی جامعه ایران برآمدهاند. حرکتهای اجتماعی محدود که با بزرگنمایی در رسانه همراه است، مقدمه فراگردی تازه در پیدایش رسانههای ترکیبی و چالشآفرین خواهد بود که ضرورت توجه به موضوع هویت ایرانی با کلیدواژههایی چون ایران من را چند برابر میکند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه