نقش رسانه ها در تغییر الگوهای سازماندهی معترضان
چگونه مطالبات صنفی به مسأله سیاسی تبدیل میشوند؟
زهرا علیاکبری
کارشناس آموزشی
جنبشهای اجتماعی در چند دهه اخیر نقشهای مهم و حتی محوری را در سطوح محلی و بینالمللی ایفا کردهاند. آنها توانستهاند بر سیاستها، قوانین و حتی اشکال نظامهای سیاسی تأثیر بگذارند. در دهه 1970، نظریه بسیج منابع بهعنوان نقدی بر نظریههای موجود ظاهر شد که ادعا میکردند جنبشهای اجتماعی از شرایط بینظمی اجتماعی ناشی میشوند و کسانی که در آنها دخیل هستند از پس زمینههای محروم یا به حاشیه رانده شدهاند. این نظریه استدلال میکند که برای موفقیت در جنبشهای اجتماعی، آنها باید منابع لازمی را بهدست آورند که سازماندهی، تداوم و انتشار ایدههای آنها را تضمین کند. از جمله مهمترین این منابع میتوان به پول، نیروی انسانی، مهارت، اتحاد با سایر گروهها و نخبگان، علاوهبر وسایل ارتباطی سنتی و مدرن اشاره کرد. رسانههای اجتماعی به تسریع جذب و تداوم جنبشهای اجتماعی کمک کرده و در عین حال، هویت جمعی و نقش رهبران در جنبشهای اجتماعی را تغییر دادهاند. به زبان ساده، شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی، ابزارهایی هستند که برای دستیابی و تأثیرگذاری بر حوزه عمومی استفاده میشوند. به گفته یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعهشناس آلمانی، حوزه عمومی متشکل از گروهی از شهروندان است که برای بحث در مورد موضوعات کلی و متنوع گرد هم میآیند. در دهه 1990 توسعه اینترنت نقطه عطفی در ارتباطات بینفردی بود. تعداد افرادی که به اینترنت متصل هستند به میلیاردها کاربر افزایش یافته است. این توسعه کیفی در وسایل ارتباطی به شدت بر جذب و هماهنگی منابع در میان جنبشهای اجتماعی تأثیر گذاشت. همچنین رابطه بین این جنبشهای اجتماعی، حوزه عمومی و شکل جریان اطلاعات رفت و برگشت را بازسازی کرد. با ظهور رسانههای سنتی مانند تلویزیون و رادیو، تعاملات متقابل و گروهی با مدل تعامل یکطرفه جایگزین شد که در آن دولت یک جریان اطلاعات از بالا به پایین را تحمیل کرد. این امر باعث تضعیف مشارکت در گفتوگوها و بحث در مورد موضوعات مختلف توسط جنبشهای اجتماعی و اعضای جامعه بهطور کلی شد و به منظور استفاده از ظرفیت رسانه در حوزه عمومی، اعتراضات و تجمعات بر شبکههای اجتماعی جمعی تکیه کردهاند و این شبکهها به ابزار هماهنگی جدیدی برای تقریباً همه جنبشهای اجتماعی در جهان تبدیل شدهاند. در ادامه به ابعاد بیشتر این موضوع پرداخته خواهد شد.
تغییر الگوهای سازماندهی معترضان
رسانههای اجتماعی دو نوع تأثیر بر جنبشهای اجتماعی دارند؛ اولین مورد تسریع در جذب، ارتباط و انتشار اطلاعات و همچنین گسترش فضاهای اطلاعرسانی است. جنبشهای اجتماعی میتوانند از طریق فیسبوک و توئیتر به میلیونها نفر در داخل و خارج از کشور دسترسی پیدا کنند. انتشار سریع اطلاعات به اعتبارسنجی و گسترش اطلاعات و همچنین نادیده گرفتن سوگیری رسانهای سیستم کمک میکند. دگرگونی در اطلاعرسانی به جنبشهای اجتماعی این توانایی را داده است که روایتی را تبلیغ کنند که به نفع آنها باشد و برای آرمانشان همدردی ایجاد میکند.
دومین تأثیر شبکههای رسانههای اجتماعی این بود که به تغییرات اساسی در فرایندها و تاکتیکهایی منجر شدهاند که مشارکت و سازماندهی را تحریک میکنند. این برخلاف آنچه قبلاً ویژگیهای جنبشهای اجتماعی بود، که فعالیتهای آنها مستلزم حضور فیزیکی سازماندهی بود و انتقال اطلاعات و دستورالعملها از طریق دیدار و گفتوگوی تلفنی با افراد ذینفع امکانپذیر بود. چنین ویژگیهایی به جنبشهای اجتماعی نیاز داشت که زمان بیشتری را صرف کنند و تلاش بیشتری برای سازماندهی انجام دهند، در حالی که تأثیر آنها بهدلیل تحرک محدود در فضاهای فیزیکی محدود شده بود. علاوه بر این واقعیت که رسانههای اجتماعی ابزاری برای انتشار اطلاعات و هماهنگی فعالیتها هستند، همچنین نشاندهنده یک پلتفرم احساسی برای ساختن هویتها، اشتراکگذاری احساسات و ایجاد احساسات جمعی هستند. در حقیقت رسانههای اجتماعی جدید نوع جدیدی از هویت جمعی مجازی را ترویج کردهاند.
از لحاظ تاریخی، تظاهرات مسالمتآمیز یا خشونتآمیز ابزاری برای بیان و ایجاد تغییر برای جنبشهای اجتماعی بوده است. در مرکز این جنبشهای اعتراضی، اعضای آنها قرار دارند که هویتها و ایدئولوژیهای مشترکی دارند. یعنی هر چه اشتراک هویت جنبش اجتماعی و جامعهای که در آن فعالیت میکند بیشتر باشد، احتمال مشارکت اعضای آن جامعه در جنبش اعتراضی بیشتر میشود. بر اساس شکلگیری هویتی و ایدئولوژیک، دو نوع اعتراض اصلی پدیدار میشوند؛ اولین مورد حول ملاحظات و منافع خود جنبشهای اجتماعی ساخته شده است، حتی اگر لفاظی آنها از منافع جامعه بهعنوان یک کل صحبت کند. نوع دیگر بر اساس منافع اکثریت جنبشهای اجتماعی و گروههای اجتماعی متنوع است.
رسانههای اجتماعی نوع دوم اعتراض را ترویج کردند. این سیستم بسترهایی را برای سازمانها و افراد متفاوت از نظر ایدئولوژیک فراهم کرده که خواستههای آنها را میتوان در مورد موضوعات خاص متحد کرد و بهطور مؤثر «ائتلافهای مبتنی رویداد» را تشکیل داد. این ائتلافها بر یک هدف مشترک تمرکز میکنند و حول اقدامات یا تاکتیکهای خاصی که تداوم آن محدود و مشروط به تداوم خود رویداد است، همگرایی میکنند.
رسانههای معاند و اعتراضات معلمان
در چند ماه اخیر معلمان با رویکرد اعتراض به پرداختهای حقوقی نابرابر بین دستگاههای مختلف دولتی، اعتراضاتی داشتند و خواستار اجرای سریعتر قانون رتبهبندی معلمان شدند. این مجال قصد پرداختن به چیستی و چرایی این اعتراضات را ندارد، فقط از این منظر خواهد بود که رسانههای جمعی تا چه حد میتوانند در راستای اهداف جنبشها و اعتراضات صنفی عمل کنند. ظرفیت رسانه در آگاهیبخشی و انتقال اطلاعات، قابلیتی انکار نشدنی است؛ اما بعضاً تجربه شده است که رسانه به آنچه که خود میخواهد و به سیاستهای رسانهایاش نزدیک است، میپردازد و انتخاب میکند که در فضای عمومی جامعه چه موضوعی را از این اعتراضهای جمعی القا و منتشر کند. اعتراضهای معلمان در ایران از آن دسته اعتراضاتی است که اهداف آن در برخی رسانهها -که با رویکرد حاکم بر کشور موافق نیستند- وارونه جلوه داده شده و خواسته صنفی را بیشتر به سمت امنیتی و سیاسی کردن جلوه دهند. معلمی که در سختترین شرایط اقتصادی حرفه خودش را انتخاب کرده است، به هیچ عنوان قصد آن را ندارد که هرج و مرجی را در جامعه شکل دهد یا آشفتگی را ایجاد کند. تنها شاید بتوان به این نکته از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان اشاره کرد که در مقابل نقدهای اعتراضی دانشجویان حاضر در جلسه فرمودند: «من سفارش کردم به مسئولین، هم وزرا باید بیایند با شماها صحبت کنند، هم مسئولان دستگاههای مختلف. خیلی از این حرفها قابل توضیح است. بله، یک جاهایی هم ممکن است قابل توضیح نباشد، خب طرف مقابل میفهمد که باید برود یک کاری بکند، اقدامی بکند. این یک نکتهای بود که خواستم این را عرض بکنم که به این معنا توجه داشته باشید.»
گاهی اوقات اعتراضات شکل میگیرد چون کمتر رخ داده که مسئولان، بیواسطه با نمایندگان معترضان به گفتوگو و بررسی مسائل بپردازند. معلمی که در کلاس درس خود پرسشگری و تفکر انتقادی را به دانشآموزانش درس میدهد، بهتر از هر کس دیگری میداند چگونه نقد و پرسش خودش را مطرح کند تا آب در آسیاب رسانههای مغرض نریزد.
کارشناس آموزشی
جنبشهای اجتماعی در چند دهه اخیر نقشهای مهم و حتی محوری را در سطوح محلی و بینالمللی ایفا کردهاند. آنها توانستهاند بر سیاستها، قوانین و حتی اشکال نظامهای سیاسی تأثیر بگذارند. در دهه 1970، نظریه بسیج منابع بهعنوان نقدی بر نظریههای موجود ظاهر شد که ادعا میکردند جنبشهای اجتماعی از شرایط بینظمی اجتماعی ناشی میشوند و کسانی که در آنها دخیل هستند از پس زمینههای محروم یا به حاشیه رانده شدهاند. این نظریه استدلال میکند که برای موفقیت در جنبشهای اجتماعی، آنها باید منابع لازمی را بهدست آورند که سازماندهی، تداوم و انتشار ایدههای آنها را تضمین کند. از جمله مهمترین این منابع میتوان به پول، نیروی انسانی، مهارت، اتحاد با سایر گروهها و نخبگان، علاوهبر وسایل ارتباطی سنتی و مدرن اشاره کرد. رسانههای اجتماعی به تسریع جذب و تداوم جنبشهای اجتماعی کمک کرده و در عین حال، هویت جمعی و نقش رهبران در جنبشهای اجتماعی را تغییر دادهاند. به زبان ساده، شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی، ابزارهایی هستند که برای دستیابی و تأثیرگذاری بر حوزه عمومی استفاده میشوند. به گفته یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعهشناس آلمانی، حوزه عمومی متشکل از گروهی از شهروندان است که برای بحث در مورد موضوعات کلی و متنوع گرد هم میآیند. در دهه 1990 توسعه اینترنت نقطه عطفی در ارتباطات بینفردی بود. تعداد افرادی که به اینترنت متصل هستند به میلیاردها کاربر افزایش یافته است. این توسعه کیفی در وسایل ارتباطی به شدت بر جذب و هماهنگی منابع در میان جنبشهای اجتماعی تأثیر گذاشت. همچنین رابطه بین این جنبشهای اجتماعی، حوزه عمومی و شکل جریان اطلاعات رفت و برگشت را بازسازی کرد. با ظهور رسانههای سنتی مانند تلویزیون و رادیو، تعاملات متقابل و گروهی با مدل تعامل یکطرفه جایگزین شد که در آن دولت یک جریان اطلاعات از بالا به پایین را تحمیل کرد. این امر باعث تضعیف مشارکت در گفتوگوها و بحث در مورد موضوعات مختلف توسط جنبشهای اجتماعی و اعضای جامعه بهطور کلی شد و به منظور استفاده از ظرفیت رسانه در حوزه عمومی، اعتراضات و تجمعات بر شبکههای اجتماعی جمعی تکیه کردهاند و این شبکهها به ابزار هماهنگی جدیدی برای تقریباً همه جنبشهای اجتماعی در جهان تبدیل شدهاند. در ادامه به ابعاد بیشتر این موضوع پرداخته خواهد شد.
تغییر الگوهای سازماندهی معترضان
رسانههای اجتماعی دو نوع تأثیر بر جنبشهای اجتماعی دارند؛ اولین مورد تسریع در جذب، ارتباط و انتشار اطلاعات و همچنین گسترش فضاهای اطلاعرسانی است. جنبشهای اجتماعی میتوانند از طریق فیسبوک و توئیتر به میلیونها نفر در داخل و خارج از کشور دسترسی پیدا کنند. انتشار سریع اطلاعات به اعتبارسنجی و گسترش اطلاعات و همچنین نادیده گرفتن سوگیری رسانهای سیستم کمک میکند. دگرگونی در اطلاعرسانی به جنبشهای اجتماعی این توانایی را داده است که روایتی را تبلیغ کنند که به نفع آنها باشد و برای آرمانشان همدردی ایجاد میکند.
دومین تأثیر شبکههای رسانههای اجتماعی این بود که به تغییرات اساسی در فرایندها و تاکتیکهایی منجر شدهاند که مشارکت و سازماندهی را تحریک میکنند. این برخلاف آنچه قبلاً ویژگیهای جنبشهای اجتماعی بود، که فعالیتهای آنها مستلزم حضور فیزیکی سازماندهی بود و انتقال اطلاعات و دستورالعملها از طریق دیدار و گفتوگوی تلفنی با افراد ذینفع امکانپذیر بود. چنین ویژگیهایی به جنبشهای اجتماعی نیاز داشت که زمان بیشتری را صرف کنند و تلاش بیشتری برای سازماندهی انجام دهند، در حالی که تأثیر آنها بهدلیل تحرک محدود در فضاهای فیزیکی محدود شده بود. علاوه بر این واقعیت که رسانههای اجتماعی ابزاری برای انتشار اطلاعات و هماهنگی فعالیتها هستند، همچنین نشاندهنده یک پلتفرم احساسی برای ساختن هویتها، اشتراکگذاری احساسات و ایجاد احساسات جمعی هستند. در حقیقت رسانههای اجتماعی جدید نوع جدیدی از هویت جمعی مجازی را ترویج کردهاند.
از لحاظ تاریخی، تظاهرات مسالمتآمیز یا خشونتآمیز ابزاری برای بیان و ایجاد تغییر برای جنبشهای اجتماعی بوده است. در مرکز این جنبشهای اعتراضی، اعضای آنها قرار دارند که هویتها و ایدئولوژیهای مشترکی دارند. یعنی هر چه اشتراک هویت جنبش اجتماعی و جامعهای که در آن فعالیت میکند بیشتر باشد، احتمال مشارکت اعضای آن جامعه در جنبش اعتراضی بیشتر میشود. بر اساس شکلگیری هویتی و ایدئولوژیک، دو نوع اعتراض اصلی پدیدار میشوند؛ اولین مورد حول ملاحظات و منافع خود جنبشهای اجتماعی ساخته شده است، حتی اگر لفاظی آنها از منافع جامعه بهعنوان یک کل صحبت کند. نوع دیگر بر اساس منافع اکثریت جنبشهای اجتماعی و گروههای اجتماعی متنوع است.
رسانههای اجتماعی نوع دوم اعتراض را ترویج کردند. این سیستم بسترهایی را برای سازمانها و افراد متفاوت از نظر ایدئولوژیک فراهم کرده که خواستههای آنها را میتوان در مورد موضوعات خاص متحد کرد و بهطور مؤثر «ائتلافهای مبتنی رویداد» را تشکیل داد. این ائتلافها بر یک هدف مشترک تمرکز میکنند و حول اقدامات یا تاکتیکهای خاصی که تداوم آن محدود و مشروط به تداوم خود رویداد است، همگرایی میکنند.
رسانههای معاند و اعتراضات معلمان
در چند ماه اخیر معلمان با رویکرد اعتراض به پرداختهای حقوقی نابرابر بین دستگاههای مختلف دولتی، اعتراضاتی داشتند و خواستار اجرای سریعتر قانون رتبهبندی معلمان شدند. این مجال قصد پرداختن به چیستی و چرایی این اعتراضات را ندارد، فقط از این منظر خواهد بود که رسانههای جمعی تا چه حد میتوانند در راستای اهداف جنبشها و اعتراضات صنفی عمل کنند. ظرفیت رسانه در آگاهیبخشی و انتقال اطلاعات، قابلیتی انکار نشدنی است؛ اما بعضاً تجربه شده است که رسانه به آنچه که خود میخواهد و به سیاستهای رسانهایاش نزدیک است، میپردازد و انتخاب میکند که در فضای عمومی جامعه چه موضوعی را از این اعتراضهای جمعی القا و منتشر کند. اعتراضهای معلمان در ایران از آن دسته اعتراضاتی است که اهداف آن در برخی رسانهها -که با رویکرد حاکم بر کشور موافق نیستند- وارونه جلوه داده شده و خواسته صنفی را بیشتر به سمت امنیتی و سیاسی کردن جلوه دهند. معلمی که در سختترین شرایط اقتصادی حرفه خودش را انتخاب کرده است، به هیچ عنوان قصد آن را ندارد که هرج و مرجی را در جامعه شکل دهد یا آشفتگی را ایجاد کند. تنها شاید بتوان به این نکته از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان اشاره کرد که در مقابل نقدهای اعتراضی دانشجویان حاضر در جلسه فرمودند: «من سفارش کردم به مسئولین، هم وزرا باید بیایند با شماها صحبت کنند، هم مسئولان دستگاههای مختلف. خیلی از این حرفها قابل توضیح است. بله، یک جاهایی هم ممکن است قابل توضیح نباشد، خب طرف مقابل میفهمد که باید برود یک کاری بکند، اقدامی بکند. این یک نکتهای بود که خواستم این را عرض بکنم که به این معنا توجه داشته باشید.»
گاهی اوقات اعتراضات شکل میگیرد چون کمتر رخ داده که مسئولان، بیواسطه با نمایندگان معترضان به گفتوگو و بررسی مسائل بپردازند. معلمی که در کلاس درس خود پرسشگری و تفکر انتقادی را به دانشآموزانش درس میدهد، بهتر از هر کس دیگری میداند چگونه نقد و پرسش خودش را مطرح کند تا آب در آسیاب رسانههای مغرض نریزد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه