دادستان کل کشور به دنبال تصمیم دولت ترکیه برای ساخت 90 سد روی حوزه ارس خواستار شد
وزیر نیرو و امور خارجه مأمور پیگیری حقابه ایران
زیست بوم- دادستان کل کشور در نامههایی به وزرای نیرو و امور خارجه خواستار پیگیری برای احقاق حقوق مکتسب حقابه ایران از رودخانه مرزی ارس شد. این نامهنگاری محمدجعفر منتظری به علی اکبر محرابیان به دنبال گسترش ریزگردها در مناطق غربی و جنوبی کشور انجام گرفته است اما اطلاعات اندک درز شده از پروژه «داپ» ترکیه نشان میدهد که اثرگذاری مستقیم این پروژه روی آورد رودخانه ارس، حیات شمال غرب ایران را بهطور جدی تهدید و سرمایهگذاری ایران در پایین دست سد خداآفرین را بیاثر میکند. حالا سوای ریزگردهایی که از سمت عراق و به دلیل سدسازی ترکیه روی دجله و فرات به سمت ایران میآید باید نگران امنیت غذایی و آبی در شمال غرب و شمال شرق ایران بود. پیش از دادستان کل کشور چند نماینده مجلس نسبت به اثر مخرب پروژه «داپ» روی امنیت غذایی کشور و منابع آبی استانهای شمال غرب و شمال شرق ایران هشدار داده بودند. آمارها نشان میدهد ترکیه در پروژه داپ 90 سد را روی میز اجرا دارد.
حجت میان آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب در گفتوگو با «ایران» رسانهای کردن اهداف پروژه داپ ترکیه و جلب توجه جهان به پیامدهای این پروژه را مهمترین گام حال حاضر میداند و میگوید: «دولت ترکیه، پروژه داپ را درحالی در سکوت کامل در دست اجرا و تکمیل دارد که وزارت امور خارجه ترکیه، مشخصاً بر انتشار اسناد و مدارک مرتبط با ساخت و سازهای این پروژه نظارت میکند.» او مهمترین دلیل این پنهانکاری را تلاش ترکیه برای عدم تکرار جو بینالمللی شکل گرفته علیه ترکیه در پروژه گاپ برای پروژه داپ میداند.
طبق اعلام مقامات ترکیهای، در اجرای طرح داپ (که از سال 2013 اجرای پروژههای متعدد آن در منطقه آناتولی شرقی آغاز شده است) قرار است بیش از 886 طرح کشاورزی اجرا شود.
میان آبادی میگوید: «از بین 10 ابرپروژه آبی ترکیه در منطقه غرب آسیا، دو پروژه گاپ و داپ به طور مستقیم روی کشور ایران اثرگذار هستند. پروژه گاپ روی حوضه آبریز فرامرزی دجله-فرات و پروژه داپ روی حوضه فرامرزی ارس-کورا در حال تکمیل و اجرا و بهرهبرداری هستند.»
میان آبادی میگوید: «امروزه نقش بسزای سیاستهای آبی (Hydropolitics) و موقعیت جغرافیایی (Geopolitics) به عنوان اهرمهای قدرت و فشار در مناسبات دیپلماتیک بین کشورها قابل کتمان نیست و هنر دولتهاست که بتوانند از این ظرفیتها در راستای تحقق منافع ملی خود استفاده بهینه کنند. همسایههای ایران در حوزه شرایط مختلفی دارند.
ترکیه از این قاعده مستثنی نبوده و شاهد استفاده از این ظرفیت به عنوان نقطه قوت و اهرم فشار در حوزه دیپلماسی منطقهای بهره میبرد که از آن به هیدروهژمونیHydrohegemony) یاد میشود. این هیدروهژمونی شامل قدرت جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و... میشود.» او کشوری مثل ترکیه را دارای هیدروهژمونیهای مختلف چون قدرت اقتصادی، جغرافیایی، نظامی و سیاسی میداند و میگوید: «ترکیه در حوزه رودخانههای دجله، فرات و ارس قدرت جغرافیایی دارد چون بالادست این منابع آبی است. بنابراین از مجموعه این هیدروهژمونی که شامل قدرت نرم و سخت میشود در سیاستهای آبی خود استفاده میکند.»
میان آبادی آب را یکی از ابزارهای مهم سیاسی ترکیه در منطقه در مقابل نفت و انرژی کشورهای همسایه میداند و میگوید: «این مسأله همیشه بر استراتژیها، دکترینها و رویکردهای این کشور در منطقه مؤثر بوده است. هرچند که در سالهای اخیر در ظاهر و بهصورت شعاری تغییر کرده است؛ اما در عمل، همان رویکرد قبلی پیگیری و پیادهسازی میشود.»
او هشدار میدهد که پروژه داپ علاوه بر آب شرب شمال غرب ایران، تأمین آب شرب شمال شرق کشور را هم دچار مشکلات اساسی میکند. او میگوید: «عمق فاجعه وقتی بیشتر آشکار میشود که بدانیم پروژه گاپ با آن همه مشکلات برای ایران، پروژهای بود که سدهایش برقآبی بودند و آب ذخیره شده پشت این سدها به مصرف نمیرسید بلکه برای تأمین برق رهاسازی میشد، اما در پروژه داپ که در حوزه ارس ساخته میشود، هدف توسعه کشاورزی و مصرف آب است.»
داپ بیش از هرچیزی سرمایهگذاری چند هزار میلیاردی ایران برای توسعه اراضی کشاورزی در پایین دست سد خداآفرین را تحت تأثیر قرار میدهد. ترکیه در پروژه داپ تجربه گاپ را دارد و اجازه نمیدهد اطلاعات پروژه به بیرون درز پیدا کند. این کشور همچنان سودای احیای امپراطوری عثمانی را در سر میپروراند. بسیاری از کارشناسان دیوارسازی ترکیه را هم ادامه همین طرح پنهانی و خاموش «داپ» میدانند.
باز هم دیر میشود؟
اهمیت بالای دیپلماسی محیط زیست و آب دیر برای تصمیمگیران در دولتهای مختلف ایران در چند دهه گذشته جا افتاد. ایران فرصت دیپلماسی آب را در افغانستان از دست داد و این همسایه شرقی بهرغم تبعات منفی سدسازی برای بخشی از جغرافیای خود، سد کمال خان را روی هیرمند زد و سدهای بسیار دیگری هم در دست ساخت دارد. حالا هم که مسئولان ایرانی به دیپلماسی آب و محیط زیست توجه کردهاند نگرانی آنها درباره پیامد طرحی است که انجام گرفته است؛ پروژه گاپ! درحالی که کارشناسان هشدار میدهند تأثیرگذاری ابرپروژه «داپ» روی ایران آنقدر زیاد و مخرب است که تأثیر منفی و هجوم ریزگردهای ناشی از پروژه گاپ را کمرنگ میکند.
به گفته میان آبادی پروژه آناتولی جنوب شرقی (گاپ) روی دجله و فرات ساخته میشود. ایران در حوضه آبریز فرات هیچ سهمی ندارد و در حوضه دجله تقریباً بالادست است، اما نکته مهم این است که در کل آورد دجله، سهم ایران زیر ۱۰ درصد است. عملاً سدسازی ترکیه روی میزان آب قابل دسترس برای ایران به آن اندازه اثرگذار نیست، زیرا ایران در بخش عمدهای از این حوضه اصلاً حضور ندارد. او و بسیاری از کارشناسان نگران تأثیرگذاری مستقیم پروژه داپ روی ایران هستند. پروژهای که هنوز نتوانسته توجه مسئولان را به خود جلب کند. همین مسأله باعث میشود تا معصومه پاشایی بهرام ، نایب رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در صفحه خود در توئیتر بنویسد: «چرا جمهوری اسلامی ایران نسبت به ابرپروژههای آبی ترکیه هیچ واکنشی نشان نمیدهد؟ آیا منتظر نابودی استانهای شمال غرب و غرب کشور است؟ چرا زمانیکه ریزگردها تمام ایران را فراگرفت از شهروندان ایران دفاع لازم صورت نگرفت؟ چهار استان شمال غرب کشور نقش عمده در تأمین امنیت غذایی ایران دارند. چرا هیچ ابراز نگرانی هم از سوی دولت مطرح نشده است؟»
«احمد کاظم زاده» رئیس گروه هیدروپلیتیک انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا هم در گفتوگو با ایلنا نسبت به سیاستهای آبی ترکیه در خاورمیانه و تأثیر آن از گاپ تا داپ میگوید: «پروژه گاپ که سیاستهای آبی ترکیه را در خاورمیانه مشخص میکند تقریباً به انتها رسیده و در مرحله بهرهبرداری است، اما اجرای پروژه داپ در مسیر ارس در آغاز راه قرار دارد و درواقع ترکیه تجارب حاصله از گاپ را به داپ منتقل میکند و با یک نگاه ساده میتوان حدس زد همان عواقبی که از اجرای گاپ بر کشورهای پاییندست در رودخانههای دجله و فرات رقم خورد دیر یا زود درانتظار کشورهای پاییندست رود ارس خواهد بود مگر اینکه تا دیر نشده کشورهای این حوزه، دیپلماسی آب فعالی را در این عرصه بهکار گیرند و جلوی فاجعه را قبل از وقوع بگیرند.»
او هم تأثیرپذیری ایران از پروژه گاپ را غیرمستقیم میداند و هشدار میدهد که استانهای شمالی کشور در معرض پیامدهای مخرب تکمیل پروژه «داپ» هستند. احمدزاده اعتقاد دارد که اگر ترکیه به عضویت اتحادیه اروپا درآید سیاستهای سلطهطلبانه خود در حوزه آب را تعدیل میکند اما به این مسأله نمیتوان امیدوار بود. ترکیه هر چقدر از اتحادیه اروپا رانده میشود و سیگنالهای منفی درخصوص عضویت در آن دریافت میکند در اتخاذ رویکردهای یکجانبهگرایی چه در سیاستهای منطقهای و چه در حوضههای آبی جریتر میشود. احمدزاده هشدار میدهد:« در مجموع سیاست و عملکرد آب ترکیه در خاورمیانه که بهطور مشخص حول پروژه گاپ در مسیر دجله و فرات متمرکز بوده چشمانداز تاریکی را برای کشورهای پاییندست پروژه داپ ازجمله ایران در مسیر ارس ترسیم میکند. اگر اقدامات عاجل از سوی کشورهای منطقه برای ایجاد سازمان منطقهای آب به عمل نیاید که ملزم به رعایت اصول حقوق بینالملل و آموزههای سازمان ملل بخصوص در التزام به توسعه پایدار حوضه، مدیریت یکپارچه منابع آب و بهرهگیری از دیپلماسی در این مسیر همراه باشد، چهبسا کشورهای پاییندست ارس به همان سرنوشتی دچار خواهند شد که عراق و سوریه در حوزه دجله و فرات دچار شدند.»
حجت میان آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب در گفتوگو با «ایران» رسانهای کردن اهداف پروژه داپ ترکیه و جلب توجه جهان به پیامدهای این پروژه را مهمترین گام حال حاضر میداند و میگوید: «دولت ترکیه، پروژه داپ را درحالی در سکوت کامل در دست اجرا و تکمیل دارد که وزارت امور خارجه ترکیه، مشخصاً بر انتشار اسناد و مدارک مرتبط با ساخت و سازهای این پروژه نظارت میکند.» او مهمترین دلیل این پنهانکاری را تلاش ترکیه برای عدم تکرار جو بینالمللی شکل گرفته علیه ترکیه در پروژه گاپ برای پروژه داپ میداند.
طبق اعلام مقامات ترکیهای، در اجرای طرح داپ (که از سال 2013 اجرای پروژههای متعدد آن در منطقه آناتولی شرقی آغاز شده است) قرار است بیش از 886 طرح کشاورزی اجرا شود.
میان آبادی میگوید: «از بین 10 ابرپروژه آبی ترکیه در منطقه غرب آسیا، دو پروژه گاپ و داپ به طور مستقیم روی کشور ایران اثرگذار هستند. پروژه گاپ روی حوضه آبریز فرامرزی دجله-فرات و پروژه داپ روی حوضه فرامرزی ارس-کورا در حال تکمیل و اجرا و بهرهبرداری هستند.»
میان آبادی میگوید: «امروزه نقش بسزای سیاستهای آبی (Hydropolitics) و موقعیت جغرافیایی (Geopolitics) به عنوان اهرمهای قدرت و فشار در مناسبات دیپلماتیک بین کشورها قابل کتمان نیست و هنر دولتهاست که بتوانند از این ظرفیتها در راستای تحقق منافع ملی خود استفاده بهینه کنند. همسایههای ایران در حوزه شرایط مختلفی دارند.
ترکیه از این قاعده مستثنی نبوده و شاهد استفاده از این ظرفیت به عنوان نقطه قوت و اهرم فشار در حوزه دیپلماسی منطقهای بهره میبرد که از آن به هیدروهژمونیHydrohegemony) یاد میشود. این هیدروهژمونی شامل قدرت جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و... میشود.» او کشوری مثل ترکیه را دارای هیدروهژمونیهای مختلف چون قدرت اقتصادی، جغرافیایی، نظامی و سیاسی میداند و میگوید: «ترکیه در حوزه رودخانههای دجله، فرات و ارس قدرت جغرافیایی دارد چون بالادست این منابع آبی است. بنابراین از مجموعه این هیدروهژمونی که شامل قدرت نرم و سخت میشود در سیاستهای آبی خود استفاده میکند.»
میان آبادی آب را یکی از ابزارهای مهم سیاسی ترکیه در منطقه در مقابل نفت و انرژی کشورهای همسایه میداند و میگوید: «این مسأله همیشه بر استراتژیها، دکترینها و رویکردهای این کشور در منطقه مؤثر بوده است. هرچند که در سالهای اخیر در ظاهر و بهصورت شعاری تغییر کرده است؛ اما در عمل، همان رویکرد قبلی پیگیری و پیادهسازی میشود.»
او هشدار میدهد که پروژه داپ علاوه بر آب شرب شمال غرب ایران، تأمین آب شرب شمال شرق کشور را هم دچار مشکلات اساسی میکند. او میگوید: «عمق فاجعه وقتی بیشتر آشکار میشود که بدانیم پروژه گاپ با آن همه مشکلات برای ایران، پروژهای بود که سدهایش برقآبی بودند و آب ذخیره شده پشت این سدها به مصرف نمیرسید بلکه برای تأمین برق رهاسازی میشد، اما در پروژه داپ که در حوزه ارس ساخته میشود، هدف توسعه کشاورزی و مصرف آب است.»
داپ بیش از هرچیزی سرمایهگذاری چند هزار میلیاردی ایران برای توسعه اراضی کشاورزی در پایین دست سد خداآفرین را تحت تأثیر قرار میدهد. ترکیه در پروژه داپ تجربه گاپ را دارد و اجازه نمیدهد اطلاعات پروژه به بیرون درز پیدا کند. این کشور همچنان سودای احیای امپراطوری عثمانی را در سر میپروراند. بسیاری از کارشناسان دیوارسازی ترکیه را هم ادامه همین طرح پنهانی و خاموش «داپ» میدانند.
باز هم دیر میشود؟
اهمیت بالای دیپلماسی محیط زیست و آب دیر برای تصمیمگیران در دولتهای مختلف ایران در چند دهه گذشته جا افتاد. ایران فرصت دیپلماسی آب را در افغانستان از دست داد و این همسایه شرقی بهرغم تبعات منفی سدسازی برای بخشی از جغرافیای خود، سد کمال خان را روی هیرمند زد و سدهای بسیار دیگری هم در دست ساخت دارد. حالا هم که مسئولان ایرانی به دیپلماسی آب و محیط زیست توجه کردهاند نگرانی آنها درباره پیامد طرحی است که انجام گرفته است؛ پروژه گاپ! درحالی که کارشناسان هشدار میدهند تأثیرگذاری ابرپروژه «داپ» روی ایران آنقدر زیاد و مخرب است که تأثیر منفی و هجوم ریزگردهای ناشی از پروژه گاپ را کمرنگ میکند.
به گفته میان آبادی پروژه آناتولی جنوب شرقی (گاپ) روی دجله و فرات ساخته میشود. ایران در حوضه آبریز فرات هیچ سهمی ندارد و در حوضه دجله تقریباً بالادست است، اما نکته مهم این است که در کل آورد دجله، سهم ایران زیر ۱۰ درصد است. عملاً سدسازی ترکیه روی میزان آب قابل دسترس برای ایران به آن اندازه اثرگذار نیست، زیرا ایران در بخش عمدهای از این حوضه اصلاً حضور ندارد. او و بسیاری از کارشناسان نگران تأثیرگذاری مستقیم پروژه داپ روی ایران هستند. پروژهای که هنوز نتوانسته توجه مسئولان را به خود جلب کند. همین مسأله باعث میشود تا معصومه پاشایی بهرام ، نایب رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در صفحه خود در توئیتر بنویسد: «چرا جمهوری اسلامی ایران نسبت به ابرپروژههای آبی ترکیه هیچ واکنشی نشان نمیدهد؟ آیا منتظر نابودی استانهای شمال غرب و غرب کشور است؟ چرا زمانیکه ریزگردها تمام ایران را فراگرفت از شهروندان ایران دفاع لازم صورت نگرفت؟ چهار استان شمال غرب کشور نقش عمده در تأمین امنیت غذایی ایران دارند. چرا هیچ ابراز نگرانی هم از سوی دولت مطرح نشده است؟»
«احمد کاظم زاده» رئیس گروه هیدروپلیتیک انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا هم در گفتوگو با ایلنا نسبت به سیاستهای آبی ترکیه در خاورمیانه و تأثیر آن از گاپ تا داپ میگوید: «پروژه گاپ که سیاستهای آبی ترکیه را در خاورمیانه مشخص میکند تقریباً به انتها رسیده و در مرحله بهرهبرداری است، اما اجرای پروژه داپ در مسیر ارس در آغاز راه قرار دارد و درواقع ترکیه تجارب حاصله از گاپ را به داپ منتقل میکند و با یک نگاه ساده میتوان حدس زد همان عواقبی که از اجرای گاپ بر کشورهای پاییندست در رودخانههای دجله و فرات رقم خورد دیر یا زود درانتظار کشورهای پاییندست رود ارس خواهد بود مگر اینکه تا دیر نشده کشورهای این حوزه، دیپلماسی آب فعالی را در این عرصه بهکار گیرند و جلوی فاجعه را قبل از وقوع بگیرند.»
او هم تأثیرپذیری ایران از پروژه گاپ را غیرمستقیم میداند و هشدار میدهد که استانهای شمالی کشور در معرض پیامدهای مخرب تکمیل پروژه «داپ» هستند. احمدزاده اعتقاد دارد که اگر ترکیه به عضویت اتحادیه اروپا درآید سیاستهای سلطهطلبانه خود در حوزه آب را تعدیل میکند اما به این مسأله نمیتوان امیدوار بود. ترکیه هر چقدر از اتحادیه اروپا رانده میشود و سیگنالهای منفی درخصوص عضویت در آن دریافت میکند در اتخاذ رویکردهای یکجانبهگرایی چه در سیاستهای منطقهای و چه در حوضههای آبی جریتر میشود. احمدزاده هشدار میدهد:« در مجموع سیاست و عملکرد آب ترکیه در خاورمیانه که بهطور مشخص حول پروژه گاپ در مسیر دجله و فرات متمرکز بوده چشمانداز تاریکی را برای کشورهای پاییندست پروژه داپ ازجمله ایران در مسیر ارس ترسیم میکند. اگر اقدامات عاجل از سوی کشورهای منطقه برای ایجاد سازمان منطقهای آب به عمل نیاید که ملزم به رعایت اصول حقوق بینالملل و آموزههای سازمان ملل بخصوص در التزام به توسعه پایدار حوضه، مدیریت یکپارچه منابع آب و بهرهگیری از دیپلماسی در این مسیر همراه باشد، چهبسا کشورهای پاییندست ارس به همان سرنوشتی دچار خواهند شد که عراق و سوریه در حوزه دجله و فرات دچار شدند.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه