در گفتوگو با «ایران» بر لزوم بازگشت به تعاملات اجتماعی در فضای مدرسه و دانشگاه تأکید شد
بیرون آمدن از پستوهای فضای مجازی
اکرم رضاییثانی
خبرنگار
ورود اینترنت به زندگی انسان علاوه بر اینکه محاسن زیادی داشت اما نگرانیهایی را هم به وجود آورد. این نگرانی بویژه برای خانوادههایی که دارای فرزند کودک و نوجوان هستند، بیشتر بود. این مسأله به تمام جوامع نیز مربوط میشود و صرفاً مختص جامعه ما نیست. مبرهن است که فضای مجازی مجموعهای از نکات مثبت و منفی است، اما توجه به مزایای استفاده از فضای مجازی نباید ما را از تهدیدهای آن غافل کند.
یکی از نکات و مسائلی که در پی استفاده از بستر مجازی و امکانات آن باید به آن توجه کرد، نقش فضای مجازی در رشد، گسترش و یا پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است. برخی از آسیبهای اجتماعی، در فضای حقیقی کم و بیش وجود داشتهاند و فضای مجازی نقشی تسهیل کننده، مکمل و یا سرریز را در رابطه با آنها ایجاد میکند.
این آسیبها چه فضای مجازی باشد چه نباشد درجامعه وجود دارند اما برخی آسیبها در فضای مجازی شرایط رشد بیشتری دارند و چون اغلب افراد در خلوت خود با آن قرار دارند، بیشتر در معرض آن قرار میگیرند. یعنی حتی اگر پیامهای ردوبدل شده در فضای مجازی امور مثبت و متعالی باشند، باز در درازمدت مشکلاتی را برای کاربران خود به وجود میآورند. ویژگی این آسیبها این است که چون به ماهیت فضای مجازی مربوط میشوند، با حذف فضای مجازی از بین میروند. آسیبهای روانی و شخصیتی، ازمیان بردن خویشتنداری روانشناختی و اخلاقی، بحران هویت و اختلال در شکلگیری شخصیت، اعتیاد به اینترنت، اتلاف وقت، خشونت رفتاری و کاهش ارتباط خانوادگی از جمله آسیبهای استفاده زیاد از اینترنت و فضای مجازی است. «ایران» درخصوص موارد عنوان شده بویژه آسیبهایی که وابستگی به بستر اینترنت میتواند بر انزوا و در پی آن بر اختلال شخصیتی جوانان اثر بگذارد، گفتوگویی با ابراهیم نعیمی مدیرکل دفتر مشاوره و سلامت سازمان امور دانشجویان وزارت علوم داشته که در ادامه میخوانید؛
با شیوع کرونا در پی استفاده مستمر از بستر فضای مجازی جهت آموزشهای آنلاین، بروز اختلالات هویتی و شخصیتی چقدر مشهود بوده و چطور میتوان انزوا یا اختلالهای به وجود آمده را مرتفع کرد؟
خیلی زود است که بخواهیم دراینباره با دقت زیاد صحبت کنیم و بگوییم چه اتفاقی افتاده است. در حوزه دانشجویی باید گفت دانشجویان به تازگی وارد دانشگاهها شدهاند و آموزش حضوری خود را آغاز کردهاند. تقریباً میتوان گفت حدود 70درصد دانشجویان کارشناسی به دانشگاه آمدهاند، بنابراین نمیتوان ارزیابی با دقتی درباره این اختلالات داشت اما در این زمینه یک طرح خیرمقدم داریم که طبق آن اعلام شده؛ مراکزمشاوره و مددکاری مانند قبل رفتار نکنند و به گونهای نباشند که دانشجو خود به آنها مراجعه کند بلکه با شیوه و پیشنهاد جدید، فعالانه رفتار کنند یعنی به دانشگاه وخصوصاً به خوابگاهها بروند و با دانشجویان گفتوگو و دیدار داشته باشند. در اینجا دیدار با دانشجویانی که در خوابگاهها هستند خیلی اولویت دارد. مشاورین میتوانند به دیدار دانشجویان بروند و وضعیت روانشناختی و بین فردی آنان را بسنجند و با آنها گفتوگو کنند.
اگر دانشجویی دارای نشانهای از اختلالات روانشناختی داشت، چه کمکی به آن خواهد شد؟
اگر علائمی در فردی مشاهده شود و بر حسب نیاز، آنها یک فرم کوچک و مختصر را پر میکنند؛ در غیر این صورت همانجا گفتوگویی انجام میدهند که هم میتواند دانشجویان را با خدمات مرکز مشاوره آشنا کند و هم یک سنجشی انجام میشود تا وضعیت سازگاری دانشجویان و چالشهای هویتی آنها مشخص شود و طبق آن توصیههای عمومی را در همان مکان بیان میکنند یا اگر امکان اعلام آن بهصورت عمومی امکانپذیر نبود، از آنها دعوت میکنند که از خدمات مراکز مشاوره دانشگاهی که رایگان است استفاده کنند. در حال حاضر اگر بخواهیم به دقت در مورد هویت دانشجویان که در ارتباط با آن دچار چالش جدی شدهاند اظهارنظر کنیم و بگوییم ابعاد و مختصات آن چقدر بوده، زود است. پیشفرض ما این است که دو سال دوری جامعه دانشجویی از دانشگاه موجب شده دانشجویان ورودی سال 1400- 99 هویت دانشجویی یا دانشگاهی نداشته باشند زیرا اصلاً فضای دانشگاه را تجربه نکردهاند.
نشانههای رفتاری دانشجویانی که در این مدت دچار اختلال یا بحرانی در اجتماع، خانواده و دوستان شده باشند، چیست؟
این اختلالات در هر فردی متفاوت است اما دانشجویانی که اوقات زیادی در فضای مجازی بودهاند، نسبت به جامعه فاصله بیشتری میگیرند . طبیعت انسان، مدنیالطبع بوده یعنی اجتماعی است و ضرورت دارد مناسبات اجتماعی خود را به نحو مطلوب با دیگران تنظیم کند. کسانی که دچار بحران هویت شده باشند گویی فلسفه وجودیشان هماهنگی و انطباقپذیریهایی که باید با جامعه داشته باشد را ندارد. آنها تصور میکنند بهعنوان یک تافته جدا بافته؛ هر کار، رفتار و تمایلاتی که داشته باشند را میتوانند انجام دهند. لذا با کلیت جامعه، انحراف معیار پیدا کرده و در نهایت باعث برخورد از طرف نزدیکان، خانواده و دیگران میشود و ممکن است دچار انزوا شوند. برخی افراد نیز در این زمینه دچار افسردگی خواهند شد و چالشهای مختلفی در مسیر زندگی برای آنها به وجود میآید. به هر حال کسانی که با این نوع افراد زندگی میکنند، نمیتوانند اخلاقها، رفتارها و نوع تعامل آنها را بپذیرند و همین باعث میشود بر حسب نوع رفتارهایی که دیگران با آنها دارند، فرد دچار اختلال شده و کنشهایی از خود بروز دهد.
گفته میشود طی دو سال اخیر که با کرونا درگیر بودیم، روی آوردن به آموزش مجازی موجب شده جوانان تمایل بیشتری به انزوا و تنهایی داشته باشند؛ این ویژگی اگر ادامه یابد، چه مضراتی خواهد داشت؟
واقعیت این است که یکی از دانشکدههای ما یک نگرشسنجی انجام داده بود و طبق آن بیش از ۶۵درصد دانشجویان به حضوری شدن دانشگاه تمایل داشتند. یعنی یکی از ویژگیهای فطری انسان، ارتباطات و تعاملات بین فردی است. در عین حال شاید در کوتاهمدت جذابیتهای سمعی و بصری در فضای مجازی تأثیر بگذارد، اما در بلندمدت قطعاً دانشجویان میخواهند تعاملات حقیقی با آدمهای واقعی، در شرایط و ساختارهای فیزیکی و بافت طبیعی جامعه مانند دانشگاه، خیابان، پارک و موقعیتهای مختلف برقرار کنند.
با این رویه، کمکم سبک زندگی دانشجویان با برگشتن به خوابگاه و دانشگاه تغییر کرده و به شکل سابق بازخواهد گشت. همانطور که در سال 98 با شیوع کرونا مردم سبک زندگی خود را تغییر دادند، هماکنون نیز میتوانند به آرامی به سبک زندگی سابق خود بازگردند. در حال حاضر آموزش حضوری آغاز شده و برای اول مهرماه نیز دانشجویان میتوانند بهراحتی به دانشگاه بیایند تا آموزش حضوری بهتر شکل بگیرد و چسبندگی به فضای مجازی کاهش پیدا خواهد کرد.
من برعکس خیلی از افرادی که اعتقاد دارند باید کارهای زیادی انجام دهیم تا این چسبندگی دانشجو به فضای مجازی را کم کنیم، معتقدم حضور دانشجویان در کلاس درس و این تعاملات، به اینکه چسبندگی کم شود کمک میکند تا آنها بتوانند دوباره سبک زندگی جدید خود را از سر بگیرند. بالاخره ما دو سال درگیر کرونا بودهایم، دانشجویان جدید از قبل فضای مدرسه را تجربه کرده بودند و دانشجویان قدیمی هم از گذشته با فضای دانشگاهی آشنا بودند، لذا این بازگشت با سرعت بیشتری همراه خواهد بود؛ هر چند ممکن است این تغییر برای درصدی از بچهها خیلی سخت باشد، از اینرو آنها نیازبه مشاورههای فردی خواهند داشت؛ زیرا جایگزینهای جذاب بیشتری را لازم دارند و مشاوران ما باید روی تحریفهای شناختی پس ذهنشان کار کنند تا مشکلشان حل شود.
پس این انزوا و تنهایی اعتیادآور نیست و ممکن است به مرور از بین برود؟
خیر اینگونه نیست. برای مثال خودتان را در نظر بگیرید که در زمان شیوع کرونا با دورکاری، تعطیلی مطلق یا قرنطینه چقدر با دشواری کنار آمدید و کلافه شده بودید؛ زیرا نمیتوان انسانی را در نظر گرفت که به طور طبیعی این موارد را نداشته باشد و ممکن است درصد بسیار ناچیزی ازعلائم آن آسیبهای روانشناختی مانند افسردگی و انزوا را دریافت کرده باشد که این حالت نیاز به درمان و توجه ویژه دارد؛ اما مشکل عموم دانشجویان با قرار گرفتن در فضا و ایجاد تعاملات برطرف خواهد شد و با رابطه استاد و دانشجو و ارتباط دانشجویان با یکدیگر، این فضا هم شکسته خواهد شد.
دانشجویان پختهتر هستند و شاید با مسأله تغییر فضا راحتتر از دانشآموزان کنار بیایند اما این تغییر فضا برای دانشآموزان خصوصاً در مقطع ابتدایی، بیشتر دچار استرس و نگرانی شده است. در این زمینه باید چه اقدامی انجام داد؟
بله همینطور است، چراکه در این دو سال دانشآموزان در کنار خانواده بودهاند و اکنون دچار اضطراب جدایی شدهاند. اضطراب جدایی یعنی کودکان در فضایی که بودند تعامل بسیار زیادی با اعضای درجه یک خانواده خود داشتند و اکنون که میخواهند از آنها جدا شوند و به مدرسه بروند، تصور میکنند قرار است آنها را از دست بدهند زیرا شدیداً به فضای در کنار خانواده بودن و برگزاری کلاسها در تختخوابها عادت کردهاند که حل این مسأله زمان میبرد و به هیچوجه نباید عجله کرد، زیرا قطعاً حل خواهد شد و مشاوران فردی میتوانند کمک زیادی در این زمینه انجام دهند. بهعنوان مثال توصیه میشود خانوادهها برای فرزندانی که اضطراب بالایی دارند، سرویس مدرسه تهیه نکنند و خودشان دانشآموزان را به مدرسه ببرند و بیاورند. حتی آنهایی که استرس بالاتری دارند والدینشان میتوانند مدت کوتاهی را در حیاط یا بیرون از مدرسه بمانند تا دانشآموز آنها را ببیند. این موضوع شاید در دانشآموزان اول، دوم و سوم بیشتر باشد اما دانشآموزان بزرگتر خیلی زود از این فضا خارج خواهند شد.
آیا آموزش در فضای مجازی شاخصه بخصوصی دارد؟
بله، ما آماده ورود به فضای مجازی نبودیم و سبک درست زیستن در فضای مجازی در قالبهای مختلف را به فرزندان خود آموزش ندادیم و ناگهان در شرایطی قرار گرفتیم که مجبور شدیم بهراحتی و بدون هیچ حد و مرزی گوشی و تبلت را دراختیار دانشآموزان و دانشجویان قرار دهیم. لذا یکی از بحثهای اساسی، عدم آموزش درست سواد رسانهای یا حضور در فضای مجازی بوده است. شاید بهتر بود آموزش و پرورش ما از همان ابتدا به دانشآموزان این موضوع را آموزش میداد که اگر میخواهید سر کلاس مجازی حضور داشته باشید، لطفاً نیم ساعت زودتر بیدار شوید، صبحانه بخورید، لباس رسمی مدرسه بپوشید و یک گوشه از اتاق بنشینید. به طور کلی باید یک مختصات رسمی از فعالیت در فضای مجازی به دانشآموزان میآموختند. از طرفی کودکان باید در فضای خانواده به کارهای دیگری هم گماشته شوند و هرگز به حال خود رها نشوند. بعضاً نه آموزش و پرورش کاری انجام میدهد و نه خانواده؛ به عنوان مثال برخی از خانوادهها تمایل دارند بچهها یک گوشه ساکت بنشینند و کاری به آنها نداشته باشند از اینرو با سرگرمی دانشآموزان با گوشی موبایل، چسبندگی آنها به فضای مجازی بیشتر میشود. اکنون کودکان باید از فضای خلوتی که انوع بازیها و جذابیتهای سمعی و بصری دارد، دل بکنند. این دلکندن به یکباره ودر بازه زمانی کوتاه، سخت است و زمان میبرد تا مسأله مرتفع شود.
نیم نگاه
یکی از ویژگیهای فطری انسان، ارتباطات و تعاملات بین فردی است. در عین حال شاید در کوتاهمدت جذابیتهای سمعی و بصری در فضای مجازی تأثیر بگذارد، اما در بلندمدت قطعاً دانشجویان میخواهند تعاملات حقیقی با آدمهای واقعی، در شرایط و ساختارهای فیزیکی و بافت طبیعی جامعه مانند دانشگاه، خیابان، پارک و موقعیتهای مختلف برقرار کنند. با این رویه، کمکم سبک زندگی دانشجویان با برگشتن به خوابگاه و دانشگاه تغییر کرده و به شکل سابق بازخواهد گشت.
خبرنگار
ورود اینترنت به زندگی انسان علاوه بر اینکه محاسن زیادی داشت اما نگرانیهایی را هم به وجود آورد. این نگرانی بویژه برای خانوادههایی که دارای فرزند کودک و نوجوان هستند، بیشتر بود. این مسأله به تمام جوامع نیز مربوط میشود و صرفاً مختص جامعه ما نیست. مبرهن است که فضای مجازی مجموعهای از نکات مثبت و منفی است، اما توجه به مزایای استفاده از فضای مجازی نباید ما را از تهدیدهای آن غافل کند.
یکی از نکات و مسائلی که در پی استفاده از بستر مجازی و امکانات آن باید به آن توجه کرد، نقش فضای مجازی در رشد، گسترش و یا پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است. برخی از آسیبهای اجتماعی، در فضای حقیقی کم و بیش وجود داشتهاند و فضای مجازی نقشی تسهیل کننده، مکمل و یا سرریز را در رابطه با آنها ایجاد میکند.
این آسیبها چه فضای مجازی باشد چه نباشد درجامعه وجود دارند اما برخی آسیبها در فضای مجازی شرایط رشد بیشتری دارند و چون اغلب افراد در خلوت خود با آن قرار دارند، بیشتر در معرض آن قرار میگیرند. یعنی حتی اگر پیامهای ردوبدل شده در فضای مجازی امور مثبت و متعالی باشند، باز در درازمدت مشکلاتی را برای کاربران خود به وجود میآورند. ویژگی این آسیبها این است که چون به ماهیت فضای مجازی مربوط میشوند، با حذف فضای مجازی از بین میروند. آسیبهای روانی و شخصیتی، ازمیان بردن خویشتنداری روانشناختی و اخلاقی، بحران هویت و اختلال در شکلگیری شخصیت، اعتیاد به اینترنت، اتلاف وقت، خشونت رفتاری و کاهش ارتباط خانوادگی از جمله آسیبهای استفاده زیاد از اینترنت و فضای مجازی است. «ایران» درخصوص موارد عنوان شده بویژه آسیبهایی که وابستگی به بستر اینترنت میتواند بر انزوا و در پی آن بر اختلال شخصیتی جوانان اثر بگذارد، گفتوگویی با ابراهیم نعیمی مدیرکل دفتر مشاوره و سلامت سازمان امور دانشجویان وزارت علوم داشته که در ادامه میخوانید؛
با شیوع کرونا در پی استفاده مستمر از بستر فضای مجازی جهت آموزشهای آنلاین، بروز اختلالات هویتی و شخصیتی چقدر مشهود بوده و چطور میتوان انزوا یا اختلالهای به وجود آمده را مرتفع کرد؟
خیلی زود است که بخواهیم دراینباره با دقت زیاد صحبت کنیم و بگوییم چه اتفاقی افتاده است. در حوزه دانشجویی باید گفت دانشجویان به تازگی وارد دانشگاهها شدهاند و آموزش حضوری خود را آغاز کردهاند. تقریباً میتوان گفت حدود 70درصد دانشجویان کارشناسی به دانشگاه آمدهاند، بنابراین نمیتوان ارزیابی با دقتی درباره این اختلالات داشت اما در این زمینه یک طرح خیرمقدم داریم که طبق آن اعلام شده؛ مراکزمشاوره و مددکاری مانند قبل رفتار نکنند و به گونهای نباشند که دانشجو خود به آنها مراجعه کند بلکه با شیوه و پیشنهاد جدید، فعالانه رفتار کنند یعنی به دانشگاه وخصوصاً به خوابگاهها بروند و با دانشجویان گفتوگو و دیدار داشته باشند. در اینجا دیدار با دانشجویانی که در خوابگاهها هستند خیلی اولویت دارد. مشاورین میتوانند به دیدار دانشجویان بروند و وضعیت روانشناختی و بین فردی آنان را بسنجند و با آنها گفتوگو کنند.
اگر دانشجویی دارای نشانهای از اختلالات روانشناختی داشت، چه کمکی به آن خواهد شد؟
اگر علائمی در فردی مشاهده شود و بر حسب نیاز، آنها یک فرم کوچک و مختصر را پر میکنند؛ در غیر این صورت همانجا گفتوگویی انجام میدهند که هم میتواند دانشجویان را با خدمات مرکز مشاوره آشنا کند و هم یک سنجشی انجام میشود تا وضعیت سازگاری دانشجویان و چالشهای هویتی آنها مشخص شود و طبق آن توصیههای عمومی را در همان مکان بیان میکنند یا اگر امکان اعلام آن بهصورت عمومی امکانپذیر نبود، از آنها دعوت میکنند که از خدمات مراکز مشاوره دانشگاهی که رایگان است استفاده کنند. در حال حاضر اگر بخواهیم به دقت در مورد هویت دانشجویان که در ارتباط با آن دچار چالش جدی شدهاند اظهارنظر کنیم و بگوییم ابعاد و مختصات آن چقدر بوده، زود است. پیشفرض ما این است که دو سال دوری جامعه دانشجویی از دانشگاه موجب شده دانشجویان ورودی سال 1400- 99 هویت دانشجویی یا دانشگاهی نداشته باشند زیرا اصلاً فضای دانشگاه را تجربه نکردهاند.
نشانههای رفتاری دانشجویانی که در این مدت دچار اختلال یا بحرانی در اجتماع، خانواده و دوستان شده باشند، چیست؟
این اختلالات در هر فردی متفاوت است اما دانشجویانی که اوقات زیادی در فضای مجازی بودهاند، نسبت به جامعه فاصله بیشتری میگیرند . طبیعت انسان، مدنیالطبع بوده یعنی اجتماعی است و ضرورت دارد مناسبات اجتماعی خود را به نحو مطلوب با دیگران تنظیم کند. کسانی که دچار بحران هویت شده باشند گویی فلسفه وجودیشان هماهنگی و انطباقپذیریهایی که باید با جامعه داشته باشد را ندارد. آنها تصور میکنند بهعنوان یک تافته جدا بافته؛ هر کار، رفتار و تمایلاتی که داشته باشند را میتوانند انجام دهند. لذا با کلیت جامعه، انحراف معیار پیدا کرده و در نهایت باعث برخورد از طرف نزدیکان، خانواده و دیگران میشود و ممکن است دچار انزوا شوند. برخی افراد نیز در این زمینه دچار افسردگی خواهند شد و چالشهای مختلفی در مسیر زندگی برای آنها به وجود میآید. به هر حال کسانی که با این نوع افراد زندگی میکنند، نمیتوانند اخلاقها، رفتارها و نوع تعامل آنها را بپذیرند و همین باعث میشود بر حسب نوع رفتارهایی که دیگران با آنها دارند، فرد دچار اختلال شده و کنشهایی از خود بروز دهد.
گفته میشود طی دو سال اخیر که با کرونا درگیر بودیم، روی آوردن به آموزش مجازی موجب شده جوانان تمایل بیشتری به انزوا و تنهایی داشته باشند؛ این ویژگی اگر ادامه یابد، چه مضراتی خواهد داشت؟
واقعیت این است که یکی از دانشکدههای ما یک نگرشسنجی انجام داده بود و طبق آن بیش از ۶۵درصد دانشجویان به حضوری شدن دانشگاه تمایل داشتند. یعنی یکی از ویژگیهای فطری انسان، ارتباطات و تعاملات بین فردی است. در عین حال شاید در کوتاهمدت جذابیتهای سمعی و بصری در فضای مجازی تأثیر بگذارد، اما در بلندمدت قطعاً دانشجویان میخواهند تعاملات حقیقی با آدمهای واقعی، در شرایط و ساختارهای فیزیکی و بافت طبیعی جامعه مانند دانشگاه، خیابان، پارک و موقعیتهای مختلف برقرار کنند.
با این رویه، کمکم سبک زندگی دانشجویان با برگشتن به خوابگاه و دانشگاه تغییر کرده و به شکل سابق بازخواهد گشت. همانطور که در سال 98 با شیوع کرونا مردم سبک زندگی خود را تغییر دادند، هماکنون نیز میتوانند به آرامی به سبک زندگی سابق خود بازگردند. در حال حاضر آموزش حضوری آغاز شده و برای اول مهرماه نیز دانشجویان میتوانند بهراحتی به دانشگاه بیایند تا آموزش حضوری بهتر شکل بگیرد و چسبندگی به فضای مجازی کاهش پیدا خواهد کرد.
من برعکس خیلی از افرادی که اعتقاد دارند باید کارهای زیادی انجام دهیم تا این چسبندگی دانشجو به فضای مجازی را کم کنیم، معتقدم حضور دانشجویان در کلاس درس و این تعاملات، به اینکه چسبندگی کم شود کمک میکند تا آنها بتوانند دوباره سبک زندگی جدید خود را از سر بگیرند. بالاخره ما دو سال درگیر کرونا بودهایم، دانشجویان جدید از قبل فضای مدرسه را تجربه کرده بودند و دانشجویان قدیمی هم از گذشته با فضای دانشگاهی آشنا بودند، لذا این بازگشت با سرعت بیشتری همراه خواهد بود؛ هر چند ممکن است این تغییر برای درصدی از بچهها خیلی سخت باشد، از اینرو آنها نیازبه مشاورههای فردی خواهند داشت؛ زیرا جایگزینهای جذاب بیشتری را لازم دارند و مشاوران ما باید روی تحریفهای شناختی پس ذهنشان کار کنند تا مشکلشان حل شود.
پس این انزوا و تنهایی اعتیادآور نیست و ممکن است به مرور از بین برود؟
خیر اینگونه نیست. برای مثال خودتان را در نظر بگیرید که در زمان شیوع کرونا با دورکاری، تعطیلی مطلق یا قرنطینه چقدر با دشواری کنار آمدید و کلافه شده بودید؛ زیرا نمیتوان انسانی را در نظر گرفت که به طور طبیعی این موارد را نداشته باشد و ممکن است درصد بسیار ناچیزی ازعلائم آن آسیبهای روانشناختی مانند افسردگی و انزوا را دریافت کرده باشد که این حالت نیاز به درمان و توجه ویژه دارد؛ اما مشکل عموم دانشجویان با قرار گرفتن در فضا و ایجاد تعاملات برطرف خواهد شد و با رابطه استاد و دانشجو و ارتباط دانشجویان با یکدیگر، این فضا هم شکسته خواهد شد.
دانشجویان پختهتر هستند و شاید با مسأله تغییر فضا راحتتر از دانشآموزان کنار بیایند اما این تغییر فضا برای دانشآموزان خصوصاً در مقطع ابتدایی، بیشتر دچار استرس و نگرانی شده است. در این زمینه باید چه اقدامی انجام داد؟
بله همینطور است، چراکه در این دو سال دانشآموزان در کنار خانواده بودهاند و اکنون دچار اضطراب جدایی شدهاند. اضطراب جدایی یعنی کودکان در فضایی که بودند تعامل بسیار زیادی با اعضای درجه یک خانواده خود داشتند و اکنون که میخواهند از آنها جدا شوند و به مدرسه بروند، تصور میکنند قرار است آنها را از دست بدهند زیرا شدیداً به فضای در کنار خانواده بودن و برگزاری کلاسها در تختخوابها عادت کردهاند که حل این مسأله زمان میبرد و به هیچوجه نباید عجله کرد، زیرا قطعاً حل خواهد شد و مشاوران فردی میتوانند کمک زیادی در این زمینه انجام دهند. بهعنوان مثال توصیه میشود خانوادهها برای فرزندانی که اضطراب بالایی دارند، سرویس مدرسه تهیه نکنند و خودشان دانشآموزان را به مدرسه ببرند و بیاورند. حتی آنهایی که استرس بالاتری دارند والدینشان میتوانند مدت کوتاهی را در حیاط یا بیرون از مدرسه بمانند تا دانشآموز آنها را ببیند. این موضوع شاید در دانشآموزان اول، دوم و سوم بیشتر باشد اما دانشآموزان بزرگتر خیلی زود از این فضا خارج خواهند شد.
آیا آموزش در فضای مجازی شاخصه بخصوصی دارد؟
بله، ما آماده ورود به فضای مجازی نبودیم و سبک درست زیستن در فضای مجازی در قالبهای مختلف را به فرزندان خود آموزش ندادیم و ناگهان در شرایطی قرار گرفتیم که مجبور شدیم بهراحتی و بدون هیچ حد و مرزی گوشی و تبلت را دراختیار دانشآموزان و دانشجویان قرار دهیم. لذا یکی از بحثهای اساسی، عدم آموزش درست سواد رسانهای یا حضور در فضای مجازی بوده است. شاید بهتر بود آموزش و پرورش ما از همان ابتدا به دانشآموزان این موضوع را آموزش میداد که اگر میخواهید سر کلاس مجازی حضور داشته باشید، لطفاً نیم ساعت زودتر بیدار شوید، صبحانه بخورید، لباس رسمی مدرسه بپوشید و یک گوشه از اتاق بنشینید. به طور کلی باید یک مختصات رسمی از فعالیت در فضای مجازی به دانشآموزان میآموختند. از طرفی کودکان باید در فضای خانواده به کارهای دیگری هم گماشته شوند و هرگز به حال خود رها نشوند. بعضاً نه آموزش و پرورش کاری انجام میدهد و نه خانواده؛ به عنوان مثال برخی از خانوادهها تمایل دارند بچهها یک گوشه ساکت بنشینند و کاری به آنها نداشته باشند از اینرو با سرگرمی دانشآموزان با گوشی موبایل، چسبندگی آنها به فضای مجازی بیشتر میشود. اکنون کودکان باید از فضای خلوتی که انوع بازیها و جذابیتهای سمعی و بصری دارد، دل بکنند. این دلکندن به یکباره ودر بازه زمانی کوتاه، سخت است و زمان میبرد تا مسأله مرتفع شود.
نیم نگاه
یکی از ویژگیهای فطری انسان، ارتباطات و تعاملات بین فردی است. در عین حال شاید در کوتاهمدت جذابیتهای سمعی و بصری در فضای مجازی تأثیر بگذارد، اما در بلندمدت قطعاً دانشجویان میخواهند تعاملات حقیقی با آدمهای واقعی، در شرایط و ساختارهای فیزیکی و بافت طبیعی جامعه مانند دانشگاه، خیابان، پارک و موقعیتهای مختلف برقرار کنند. با این رویه، کمکم سبک زندگی دانشجویان با برگشتن به خوابگاه و دانشگاه تغییر کرده و به شکل سابق بازخواهد گشت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه