از هوش تا استعداد؛ مهارتهای والد بودن/4
شاد بودن کودک در یک فعالیت کلید استعداد اوست
آزاده سهرابی
روانشناس
می گفت: دو تا لیسانس دارم و دو تا فوق لیسانس و الان دارم فکر میکنم چقدر به جامعهشناسی علاقه دارم. کسی که از خواندن مهندسی برق الکترونیک در دانشگاه شریف شروع کرده بود و آخرین مدرک تحصیلیاش را در رشته فلسفه گرفته بود حالا داشت به یک رشته و مسیر دیگر تحصیلی فکر میکرد. هر چند معتقد بود که در نهایت این تجربه و تحصیل در رشتههای مختلف به او کمک کرده دیدی جامع به زندگی داشته باشد، اما درد اصلی آنجا بود که میگفت: در انتخاب شغل موفق نبودهام. در هیچ شغلی بیشتر از سه سال دوام نمیآورم. گاهی دوست دارم پژوهشگر باشم و گاهی دوست دارم معلم باشم اما احساس میکنم هنوز استعدادی را که دارم کشف نکردهام.
33 سالش بود و جالب اینجا بود که در هر شغلی هم که حضور داشت موفق بود اما انگار گمشدهای داشت که پیدایش نمیکرد! این روزها به اطراف که نگاه کنیم زیاد میبینیم کسانی که در رشته تحصیلی و در شغل خود گمشده دارند. رشته لیسانس خود را در مقاطع بالاتر تغییر میدهند. در شغل خود احساس رضایت و کافی بودن ندارند و... شاید این همان نقطهای است که باید به والدین گفت اگر در فاصله 5 سالگی تا 15 سالگی برای کمک به فرزندانتان در کشف استعدادهایش موفق نشوید، شاید آینده او چیزی شبیه همین روایتها شود. واقعیت این است که در مسیر تربیت و پرورش استعداد فرزندان همانقدر که مهم است چه چیزی را یاد بگیرند که با ذات آنها و احساس شادی آنها پیوند دارد، باید حواسمان باشد چیزی که مناسب آنها نیست یاد نگیرند یا حتی در مسیر پرورش آنها مضر است. بزرگترین اشتباه والدین که البته ریشه تاریخی در روانشناسی رشد هم دارد این است که فکر کنیم کودکان، بزرگسالان کوچکی هستند که پرورش استعداد آنها یعنی آماده کردن آنها برای دوره بزرگسالی. هر چند در نهایت رشد مسیری پیوسته و پویاست که آنچه امروز بکاریم در آینده درو میکنیم اما در عین حال مسیر رشد کودک صرفاً معطوف به آینده نیست بلکه اگر هدف والدین شادی کودک در هر مرحله رشدی باشد و به رشد طبیعی کودک اهمیت بدهند بزرگترین شاهراه را برای بروز استعداد ذاتی او فراهم کردهاند که ضامن شادی امروز و موفقیت فردایش است. اگر نگاه ما به استعدادیابی محدود به آینده شود، همین میشود که هر روز در دام یک دکان جدید استعدادیابی گیر میافتیم. کاری که این روزها والدین به سمت آن میروند بیش از استعدادیابی تعجیل در پرورش گیاهی است که به قدر کافی نور ندیده و آب نخورده است و ممکن است زود رشد کند اما ریشههای قوی نداشته باشد. در واقع امروزه بسیاری از نظریه پردازان رشد معتقدند که استعدادیابی باید حالتی جوششی داشته باشد و والدین صرفاً موانع این بروز استعداد را کنار بزنند. در حالی که ممکن است این اشتباه برای والدین پیش بیاید که به محض دیدن یک کشش کودک به سمت مسیری خاص مثلاً ورزش یا ریاضی و... فوراً دست به کار شوند و او را به آن سمت و سو هل بدهند در حالی که بهترین روش استعدادیابی این است که در معرض کودک انواع وسایل بازی و سرگرمی و تربیتی از وسایل کاردستی تا محیطهای ورزشی و پازل و... در دسترس کودک باشد و او فرصت کند با امتحان کردن آنها، اشتباه کردن، دوست داشتن یک مسیر و رها کردن آن بتواند خودش را و استعدادش را پیدا کند. رغبت کلید واژه مهمی برای کشف استعداد کودکانتان است، اما پیش از رغبت باید یادمان باشد کودکان بسیار تحت تأثیر تشویقها و تنبیههای والدین رفتار میکنند. کافی است کودک در ورزش مهارتی از خود نشان بدهد و مدام تشویق شود در آن صورت او حتی اگر رغبت چندانی به آن نداشته باشد به خاطر تشویق والدین به سمت ماهر شدن در آن کشش پیدا میکند و شاید خیلی دیر بفهمد که راهش این نبوده است.
شاید کمی گیج کننده باشد که چگونه میتوان استعدادی را در کودکان کشف کرد و بدون تشویق آن را پرورش داد. موضوع مهم این است که باید به کودکان اجازه داد تواناییهای خود را در همه عرصهها آزمایش کنند و جایی که شادی و نه لزوماً توانایی در کودکان دیدیم به سمت تشویق او برویم و از همه مهمتر اینکه به خاطر علایق خودمان دچار سوگیری در علایق فرزندان نشویم و از همه اینها مهمتر اینکه لحظه شادی اکنون کودکانمان را در فعالیتی که میکنند دریابیم و تمام فکر ما وقتی به کودکان نگاه میکنیم این نباشد که بزرگ شد، قرار است از آن توانایی که امروز بروز میدهد چه سودی ببرد.
روانشناس
می گفت: دو تا لیسانس دارم و دو تا فوق لیسانس و الان دارم فکر میکنم چقدر به جامعهشناسی علاقه دارم. کسی که از خواندن مهندسی برق الکترونیک در دانشگاه شریف شروع کرده بود و آخرین مدرک تحصیلیاش را در رشته فلسفه گرفته بود حالا داشت به یک رشته و مسیر دیگر تحصیلی فکر میکرد. هر چند معتقد بود که در نهایت این تجربه و تحصیل در رشتههای مختلف به او کمک کرده دیدی جامع به زندگی داشته باشد، اما درد اصلی آنجا بود که میگفت: در انتخاب شغل موفق نبودهام. در هیچ شغلی بیشتر از سه سال دوام نمیآورم. گاهی دوست دارم پژوهشگر باشم و گاهی دوست دارم معلم باشم اما احساس میکنم هنوز استعدادی را که دارم کشف نکردهام.
33 سالش بود و جالب اینجا بود که در هر شغلی هم که حضور داشت موفق بود اما انگار گمشدهای داشت که پیدایش نمیکرد! این روزها به اطراف که نگاه کنیم زیاد میبینیم کسانی که در رشته تحصیلی و در شغل خود گمشده دارند. رشته لیسانس خود را در مقاطع بالاتر تغییر میدهند. در شغل خود احساس رضایت و کافی بودن ندارند و... شاید این همان نقطهای است که باید به والدین گفت اگر در فاصله 5 سالگی تا 15 سالگی برای کمک به فرزندانتان در کشف استعدادهایش موفق نشوید، شاید آینده او چیزی شبیه همین روایتها شود. واقعیت این است که در مسیر تربیت و پرورش استعداد فرزندان همانقدر که مهم است چه چیزی را یاد بگیرند که با ذات آنها و احساس شادی آنها پیوند دارد، باید حواسمان باشد چیزی که مناسب آنها نیست یاد نگیرند یا حتی در مسیر پرورش آنها مضر است. بزرگترین اشتباه والدین که البته ریشه تاریخی در روانشناسی رشد هم دارد این است که فکر کنیم کودکان، بزرگسالان کوچکی هستند که پرورش استعداد آنها یعنی آماده کردن آنها برای دوره بزرگسالی. هر چند در نهایت رشد مسیری پیوسته و پویاست که آنچه امروز بکاریم در آینده درو میکنیم اما در عین حال مسیر رشد کودک صرفاً معطوف به آینده نیست بلکه اگر هدف والدین شادی کودک در هر مرحله رشدی باشد و به رشد طبیعی کودک اهمیت بدهند بزرگترین شاهراه را برای بروز استعداد ذاتی او فراهم کردهاند که ضامن شادی امروز و موفقیت فردایش است. اگر نگاه ما به استعدادیابی محدود به آینده شود، همین میشود که هر روز در دام یک دکان جدید استعدادیابی گیر میافتیم. کاری که این روزها والدین به سمت آن میروند بیش از استعدادیابی تعجیل در پرورش گیاهی است که به قدر کافی نور ندیده و آب نخورده است و ممکن است زود رشد کند اما ریشههای قوی نداشته باشد. در واقع امروزه بسیاری از نظریه پردازان رشد معتقدند که استعدادیابی باید حالتی جوششی داشته باشد و والدین صرفاً موانع این بروز استعداد را کنار بزنند. در حالی که ممکن است این اشتباه برای والدین پیش بیاید که به محض دیدن یک کشش کودک به سمت مسیری خاص مثلاً ورزش یا ریاضی و... فوراً دست به کار شوند و او را به آن سمت و سو هل بدهند در حالی که بهترین روش استعدادیابی این است که در معرض کودک انواع وسایل بازی و سرگرمی و تربیتی از وسایل کاردستی تا محیطهای ورزشی و پازل و... در دسترس کودک باشد و او فرصت کند با امتحان کردن آنها، اشتباه کردن، دوست داشتن یک مسیر و رها کردن آن بتواند خودش را و استعدادش را پیدا کند. رغبت کلید واژه مهمی برای کشف استعداد کودکانتان است، اما پیش از رغبت باید یادمان باشد کودکان بسیار تحت تأثیر تشویقها و تنبیههای والدین رفتار میکنند. کافی است کودک در ورزش مهارتی از خود نشان بدهد و مدام تشویق شود در آن صورت او حتی اگر رغبت چندانی به آن نداشته باشد به خاطر تشویق والدین به سمت ماهر شدن در آن کشش پیدا میکند و شاید خیلی دیر بفهمد که راهش این نبوده است.
شاید کمی گیج کننده باشد که چگونه میتوان استعدادی را در کودکان کشف کرد و بدون تشویق آن را پرورش داد. موضوع مهم این است که باید به کودکان اجازه داد تواناییهای خود را در همه عرصهها آزمایش کنند و جایی که شادی و نه لزوماً توانایی در کودکان دیدیم به سمت تشویق او برویم و از همه مهمتر اینکه به خاطر علایق خودمان دچار سوگیری در علایق فرزندان نشویم و از همه اینها مهمتر اینکه لحظه شادی اکنون کودکانمان را در فعالیتی که میکنند دریابیم و تمام فکر ما وقتی به کودکان نگاه میکنیم این نباشد که بزرگ شد، قرار است از آن توانایی که امروز بروز میدهد چه سودی ببرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه