نگاه کمرنگ رسانه ای به حوادث ناشی از کار
حمید داودی مهندس
ناظر پایه دو
همه یا از خانواده کارگرانیم یا در خانواده افرادی که به این حرفه روی آورده اند، داریم و میشناسیم. کافی است پای صحبت هایشان بنشینیم و بخواهیم از مشکلات و خطرات کاریشان برایمان صحبت کنند. بدون شک همه به این امر که شغل کارگری یا اوستاکاری در کارگاههای ساختمانی بسیار کار پرمشقت و خطرناکی است اذعان دارند اما اگر از همان افراد سؤال کنید خودتان چند درصد از نکاتی را که میدانید در اصول ایمنی باید رعایت شود ، رعایت میکنید همه معتقدند حادثه برای همسایه است و ما خبره کار هستیم.
اگر بگویم ۵۰ درصد حوادث رخ داده به علت رعایت نکردن خود کارگران و افرادی است که در محیطهای کاری ساختمانی هستند اغراق نکرده ام. در پروژههای ساختمانی بزرگ فردی مسئول رعایت اصول ایمنی در کار برای کارگران و مهندسان است و با سرکشی و تذکر افراد را مجبور میکند تا در کارگاه ساختمانی از کلاه و دستکش و... برای حفظ سلامت جانشان استفاده کنند، اما این نظارتها هم سختگیرانه نیست چرا که در این کارگاهها هم شاهد عدم رعایت اصول ایمنی هستیم. معتقدم اگر کارفرما نظارتش را بیشتر و سختگیرانه تا سر حد جریمه برای افراد خاطی کند همه بدون استثنا رعایت میکنند.بهعنوان مثال کاری که مسئولان راهنمایی و رانندگی برای بستن کمربند ایمنی رانندگان کردند. در گذشته رانندگان و سرنشینان خودروها اصلاً اعتقادی به بستن کمربند ایمنی نداشتند اما با برنامه سازیهای مختلفی که در رسانه ملی صورت گرفت و اعمال جریمههای سختگیرانه اکنون مردم خود را ملزم به رعایت این قانون میدانند و نسبت به دهههای گذشته بیشتر رعایت میکنند.
معتقدم جای رسانه ملی در این زمینه یعنی آموزش کارگران ساختمانی خالی است، چرا که میتواند با برنامهسازی و گفتوگو با افراد حادثه دیده در کارگاههای ساختمانی چشم و گوش دیگر کارگران و کارفرمایان را باز کند تا کمتر شاهد چنین اتفاقات ناگواری که میتواند زندگی افراد را زیر و رو کند، باشیم.
آگاهسازی باید دو جانبه باشد هم برای کارفرمایان تا تجهیزات مورد نیاز کارگران را فراهم سازند هم برای کارگران تا دریابند با عدم استفاده از تجهیزات فقط به جان و سلامت خود لطمه خواهند زد. همه براین باوریم که درد و بلا برای همسایه است و برای ما رخ نمیدهد همین موضوع هم سبب شده حتی در کارگاههای ساختمانی که تجهیزات ایمنی وجود دارد خود کارگران استفاده نکنند. کلاه نمیگذارند با این تصور که هوا گرم است و استفاده از کلاه باعث میشود موهایشان بریزد. شاید این توجیه یکی از خنده دارترین حرفها برای عدم استفاده از کلاه ایمنی باشد اما متأسفانه وجود دارد.نقش مطبوعات و رسانههای تصویری همیشه در آگاهسازی جامعه پررنگ بوده و اکنون میطلبد با هماهنگیهای صورت گرفته از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رسانه ملی برنامهای تولید شود که نقش و اهمیت تجهیزات ایمنی و رعایت آن را به گوش همگان برساند. اگر با این برنامهسازیها حتی بتوانیم جان یک کارگر ساختمانی را هم نجات دهیم به هدفمان رسیدهایم.
ناظر پایه دو
همه یا از خانواده کارگرانیم یا در خانواده افرادی که به این حرفه روی آورده اند، داریم و میشناسیم. کافی است پای صحبت هایشان بنشینیم و بخواهیم از مشکلات و خطرات کاریشان برایمان صحبت کنند. بدون شک همه به این امر که شغل کارگری یا اوستاکاری در کارگاههای ساختمانی بسیار کار پرمشقت و خطرناکی است اذعان دارند اما اگر از همان افراد سؤال کنید خودتان چند درصد از نکاتی را که میدانید در اصول ایمنی باید رعایت شود ، رعایت میکنید همه معتقدند حادثه برای همسایه است و ما خبره کار هستیم.
اگر بگویم ۵۰ درصد حوادث رخ داده به علت رعایت نکردن خود کارگران و افرادی است که در محیطهای کاری ساختمانی هستند اغراق نکرده ام. در پروژههای ساختمانی بزرگ فردی مسئول رعایت اصول ایمنی در کار برای کارگران و مهندسان است و با سرکشی و تذکر افراد را مجبور میکند تا در کارگاه ساختمانی از کلاه و دستکش و... برای حفظ سلامت جانشان استفاده کنند، اما این نظارتها هم سختگیرانه نیست چرا که در این کارگاهها هم شاهد عدم رعایت اصول ایمنی هستیم. معتقدم اگر کارفرما نظارتش را بیشتر و سختگیرانه تا سر حد جریمه برای افراد خاطی کند همه بدون استثنا رعایت میکنند.بهعنوان مثال کاری که مسئولان راهنمایی و رانندگی برای بستن کمربند ایمنی رانندگان کردند. در گذشته رانندگان و سرنشینان خودروها اصلاً اعتقادی به بستن کمربند ایمنی نداشتند اما با برنامه سازیهای مختلفی که در رسانه ملی صورت گرفت و اعمال جریمههای سختگیرانه اکنون مردم خود را ملزم به رعایت این قانون میدانند و نسبت به دهههای گذشته بیشتر رعایت میکنند.
معتقدم جای رسانه ملی در این زمینه یعنی آموزش کارگران ساختمانی خالی است، چرا که میتواند با برنامهسازی و گفتوگو با افراد حادثه دیده در کارگاههای ساختمانی چشم و گوش دیگر کارگران و کارفرمایان را باز کند تا کمتر شاهد چنین اتفاقات ناگواری که میتواند زندگی افراد را زیر و رو کند، باشیم.
آگاهسازی باید دو جانبه باشد هم برای کارفرمایان تا تجهیزات مورد نیاز کارگران را فراهم سازند هم برای کارگران تا دریابند با عدم استفاده از تجهیزات فقط به جان و سلامت خود لطمه خواهند زد. همه براین باوریم که درد و بلا برای همسایه است و برای ما رخ نمیدهد همین موضوع هم سبب شده حتی در کارگاههای ساختمانی که تجهیزات ایمنی وجود دارد خود کارگران استفاده نکنند. کلاه نمیگذارند با این تصور که هوا گرم است و استفاده از کلاه باعث میشود موهایشان بریزد. شاید این توجیه یکی از خنده دارترین حرفها برای عدم استفاده از کلاه ایمنی باشد اما متأسفانه وجود دارد.نقش مطبوعات و رسانههای تصویری همیشه در آگاهسازی جامعه پررنگ بوده و اکنون میطلبد با هماهنگیهای صورت گرفته از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رسانه ملی برنامهای تولید شود که نقش و اهمیت تجهیزات ایمنی و رعایت آن را به گوش همگان برساند. اگر با این برنامهسازیها حتی بتوانیم جان یک کارگر ساختمانی را هم نجات دهیم به هدفمان رسیدهایم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه