4 فریم ویژه از سرخابیها در هفته بیست و ششم
اعتراض رامین، اشتیاق آرمان
رامین رضاییان برای اهالی فوتبال دو وجه بارز و آشنا دارد؛ یکی بازیکنی فنی و موفق که هر تیمی دوست دارد او را در ترکیبش داشته باشد و دیگری بازیکنی که گاهی حاشیهساز است و با این موضوع شناخته میشود. او در شرایطی پنج سال پیش از جمع قرمزها جدا شد که نارضایتی برانکو از رفتارش، عامل مهمی بود. وقتی رامین به پرسپولیس بازگشت، خیلی از هواداران امیدوار بودند او به ستارهای باتجربهتر و کم حاشیه تبدیل شده باشد و باری از دوش تیمش بردارد. گرچه او در چند بازی با نفوذها و سانترهایش عملکرد قابل قبولی ارائه داد اما در بازی اخیر پرسپولیس مقابل ذوب آهن رفتاری ارائه داد که خوشایند نبود. تابلوی تعویض در شرایطی دقیقه 85 بالا رفت که پرسپولیس صاحب یک ضربه ایستگاهی شده بود و رامین قصد داشت توپ را ارسال کند، اما توقف بازی برای تعویض چنین اجازهای به او نداد و واکنش رامین عجیب و باورنکردنی بود. او در ابتدا قصد نداشت زمین را ترک کند و وقتی بیرون رفت که همچنان در حال اعتراض بود؛ موضوعی که با واکنش کریم باقری مواجه شد.
استقلالیها در بازی با شهرخودرو سراسر حمله بودند اما هر چه میزدند، به در بسته میخورد. در این شرایط، کمتر کسی فکر میکرد که آرمان رمضانی مانند یک فرشته نجات از راه برسد و دروازه مشهدیها را باز کند؛ بازیکنی که روی نیمکت آرام و متین است و وقتی به زمین میآید، سرشار از اشتیاق برای گلزنی و کمک به تیم است. آرمان که پیشتر هم جواب اعتماد فرهاد مجیدی را داده بود، در بازی مقابل تیم مشهدی هم با ورودش به میدان یک بار به تیر زد و چند دقیقه بعد با ضربهای چکشی و زیبا، توپ را به تور دروازه حریف رساند. او در شادی گلش به لوگوی استقلال بوسه زد تا مرد اول آبیها در هفته بیست و ششم لقب بگیرد.
گل دقیقه 2 ذوب آهن همانند آب سردی بر پیکر پرسپولیسیها بود و خیلی زود معادلات را تغییر داد. در این میان، شرزود تمیروف توانست در نیمه دوم بازی را به تساوی بکشاند و بعد از پنج بازی در لیگ، بالاخره نخستین گلش را برای سرخپوشان به ثمر برساند. این مهاجم ازبک که در پوست خود نمیگنجید، به شکلی شادی کرد و پیراهنش را از تن در آورد و یک کارت زرد را به جان خرید که گویی گل قهرمانی تیمش را زده است! تمام اینها در حالی است که تمیروف اصلاً نتوانسته خواسته هواداران را برآورده کند و همچنان نحوه بازیاش باعث نارضایتی آنهاست. هرچند او مانع شکست پرسپولیس در این دیدار خارج از خانه شد اما چیزی جز سه امتیاز نمیتوانست سرخها را راضی کند. او در اغلب دقایق بازی کار خاص و مؤثری جز دوندگیهای بعضاً بی ثمر انجام نداد.
گلهای لحظه آخری همیشه لذت بیشتری دارد. اتفاقی که در بازی مقابل شهرخودرو برای استقلال افتاد و وقتی آرمان رمضانی دروازه مشهدیها را باز کرد، فرهاد مجیدی مانند هر استقلالی دیگری سر به آسمان سایید و در این حس ناب بود که عکسی از زمین خوردن او در حال شادی منتشر شد. اما این زمین خوردن کجا و زمین خوردنهای دیگر بر اثر ناکامی کجا؟ فرهاد در ظاهر روی زمین بود اما همه میدانستند که روی ابرها سیر میکند. مانند ققنوسی که از زمین برخاسته و به سمت آسمان آبی به پرواز درآمده است. شاید هم شبیه پرنده خوشبختی که میخواهد روی شانههای استقلالیها بنشیند...
استقلالیها در بازی با شهرخودرو سراسر حمله بودند اما هر چه میزدند، به در بسته میخورد. در این شرایط، کمتر کسی فکر میکرد که آرمان رمضانی مانند یک فرشته نجات از راه برسد و دروازه مشهدیها را باز کند؛ بازیکنی که روی نیمکت آرام و متین است و وقتی به زمین میآید، سرشار از اشتیاق برای گلزنی و کمک به تیم است. آرمان که پیشتر هم جواب اعتماد فرهاد مجیدی را داده بود، در بازی مقابل تیم مشهدی هم با ورودش به میدان یک بار به تیر زد و چند دقیقه بعد با ضربهای چکشی و زیبا، توپ را به تور دروازه حریف رساند. او در شادی گلش به لوگوی استقلال بوسه زد تا مرد اول آبیها در هفته بیست و ششم لقب بگیرد.
گل دقیقه 2 ذوب آهن همانند آب سردی بر پیکر پرسپولیسیها بود و خیلی زود معادلات را تغییر داد. در این میان، شرزود تمیروف توانست در نیمه دوم بازی را به تساوی بکشاند و بعد از پنج بازی در لیگ، بالاخره نخستین گلش را برای سرخپوشان به ثمر برساند. این مهاجم ازبک که در پوست خود نمیگنجید، به شکلی شادی کرد و پیراهنش را از تن در آورد و یک کارت زرد را به جان خرید که گویی گل قهرمانی تیمش را زده است! تمام اینها در حالی است که تمیروف اصلاً نتوانسته خواسته هواداران را برآورده کند و همچنان نحوه بازیاش باعث نارضایتی آنهاست. هرچند او مانع شکست پرسپولیس در این دیدار خارج از خانه شد اما چیزی جز سه امتیاز نمیتوانست سرخها را راضی کند. او در اغلب دقایق بازی کار خاص و مؤثری جز دوندگیهای بعضاً بی ثمر انجام نداد.
گلهای لحظه آخری همیشه لذت بیشتری دارد. اتفاقی که در بازی مقابل شهرخودرو برای استقلال افتاد و وقتی آرمان رمضانی دروازه مشهدیها را باز کرد، فرهاد مجیدی مانند هر استقلالی دیگری سر به آسمان سایید و در این حس ناب بود که عکسی از زمین خوردن او در حال شادی منتشر شد. اما این زمین خوردن کجا و زمین خوردنهای دیگر بر اثر ناکامی کجا؟ فرهاد در ظاهر روی زمین بود اما همه میدانستند که روی ابرها سیر میکند. مانند ققنوسی که از زمین برخاسته و به سمت آسمان آبی به پرواز درآمده است. شاید هم شبیه پرنده خوشبختی که میخواهد روی شانههای استقلالیها بنشیند...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه