رصد نقشه راه سردمداران با هوش رسانهای
دکتر امیر صادقیزاده
مشاور حقوق رسانه و ارتباطات
از نادر طالبزاده بیشتر به عنوان یک چهره سینمایی و رسانهای یاد میشود که ترتیب و آداب خاص خود را دارا بود و حتی میتوان گفت در این وادی، ادبیات رسانهای منحصر به خود را نیز داشت. طالبزاده به دلیل اندیشههای هشدارگونهاش نسبت به پیامهای مغرضانهای که جهان غرب، همواره برای فرهنگها و خرده فرهنگهای سراسرجهان مخابره میکند، از نواندیشان و دغدغهمندان نامدار حوزه فرهنگ و جامعه عصر حاضر به شمار میرود و چقدر این بیت پرمفهوم خواجه شیراز درباره او مصداق پیدا میکند:
گفت آن یار کزو گشت سرِ دار بلند
جرمش آن بود که اسرار هویدا میکرد
بیتردید و به دور از مبالغه، شایسته است که بگویم طالب زاده از چهرههای کتابخوانده و دنیا دیده دوران بود که نیرنگهای رسانههای همیشه در کمین نشسته آن سوی مرزها را هویدا میساخت؛ نیرنگهایی که قلب تپنده بسیاری از اصول فرهنگی و دینی ما را نشانه رفتهاند؛ از این رو در خطابههای رسانهای خود با آن چهره منحصر به فرد و طنین کلام و تحلیل متکی بر دانشش، تلاش میکرد واقعیت و بطن اندیشهها و ایدههای غارتگران مفاهیم دینی و ملی این آب و خاک را به نمایش بگذارد. همین هوش و قدرت تحلیل مثالزدنیاش، او را مبدل به یک مبارز هماره آماده رزم ساخته بود.
طالبزاده درخطابههای خود الگوسازی منطبق با شاخصههای محوری دینی و ملی ما را مورد توجه قرار میداد؛ تا سرحدی که الگوی مقبول قشر نوپای جامعه، خط مشی زیست فردی و اجتماعی صحیح را به عنوان یک ارزش نهادینه شده، پذیرا باشد.
او دانش سینما را در بلاد غرب، آن هم در دانشگاه آموخت و بهخوبی میدانست آن سوی آب، از چه ابزارهای مخاطبپسندی در مسیر جذب مخاطب و دنیای جنجالی تبلیغات استفاده میشود تا بدانجا که پوشیدن یک شلوار از همهجا گسیخته و بهطورکلی استفاده از لباسی که در فرهنگ ملی و دینی ما ناپسند به شمار میآید، بهعنوان یک هنجار پذیرفته میشود.
از جمله دیدگاههای دقیق و فراموش نشدنی آن اندیشمند توانمند، مراقبت از جوانانی بود که در لوح ضمیرشان اثری از ناپاکیها قابل ملاحظه نیست و بهواقع یک جام تهی در دست دارند. این مراقبت بهمنزله الگوسازی هوشمندانه و قابل پذیرش دستگاههای فرهنگی و اجتماعی جریانساز در جامعه است؛ اما از آنجا که بررسی عملکرد دستگاههای فرهنگی، در این مقال نمیگنجد و گفتار را به حاشیه خواهد کشاند، آن را به بزنگاه دیگری موکول میکنم.
طالبزاده نقشه راه سردمداران جبهه مخالف را با هوش رسانهای خویش رصد مینمود و به طرز ماهرانهای با استفاده از دانش سینما و سخنوری خردمندانه در مقام ارائه راهکار تهاجمی برمیآمد؛ اما افسوس که از وی بیشتر در مسیر نظریهپردازی آن هم با استفاده از رسانه بهره گرفته شد و اگر این امکان فراهم میآمد که در نقاط راهبردیتر از اندیشهها و تراوشات فکری این اندیشمند فقید بهرهها برده شود، آثار ملموستری به انتظار آیینهای ملی و اصول دینی ما مینشست و بیگمان زمانی میتوان راه این دست از اندیشمندان نامدار را ادامه داد که بستری امن و آرام از سوی متصدیان این حوزه برپا شود تا نتیجه آن شود که بتوان به جرأت گفت: «بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم»
مشاور حقوق رسانه و ارتباطات
از نادر طالبزاده بیشتر به عنوان یک چهره سینمایی و رسانهای یاد میشود که ترتیب و آداب خاص خود را دارا بود و حتی میتوان گفت در این وادی، ادبیات رسانهای منحصر به خود را نیز داشت. طالبزاده به دلیل اندیشههای هشدارگونهاش نسبت به پیامهای مغرضانهای که جهان غرب، همواره برای فرهنگها و خرده فرهنگهای سراسرجهان مخابره میکند، از نواندیشان و دغدغهمندان نامدار حوزه فرهنگ و جامعه عصر حاضر به شمار میرود و چقدر این بیت پرمفهوم خواجه شیراز درباره او مصداق پیدا میکند:
گفت آن یار کزو گشت سرِ دار بلند
جرمش آن بود که اسرار هویدا میکرد
بیتردید و به دور از مبالغه، شایسته است که بگویم طالب زاده از چهرههای کتابخوانده و دنیا دیده دوران بود که نیرنگهای رسانههای همیشه در کمین نشسته آن سوی مرزها را هویدا میساخت؛ نیرنگهایی که قلب تپنده بسیاری از اصول فرهنگی و دینی ما را نشانه رفتهاند؛ از این رو در خطابههای رسانهای خود با آن چهره منحصر به فرد و طنین کلام و تحلیل متکی بر دانشش، تلاش میکرد واقعیت و بطن اندیشهها و ایدههای غارتگران مفاهیم دینی و ملی این آب و خاک را به نمایش بگذارد. همین هوش و قدرت تحلیل مثالزدنیاش، او را مبدل به یک مبارز هماره آماده رزم ساخته بود.
طالبزاده درخطابههای خود الگوسازی منطبق با شاخصههای محوری دینی و ملی ما را مورد توجه قرار میداد؛ تا سرحدی که الگوی مقبول قشر نوپای جامعه، خط مشی زیست فردی و اجتماعی صحیح را به عنوان یک ارزش نهادینه شده، پذیرا باشد.
او دانش سینما را در بلاد غرب، آن هم در دانشگاه آموخت و بهخوبی میدانست آن سوی آب، از چه ابزارهای مخاطبپسندی در مسیر جذب مخاطب و دنیای جنجالی تبلیغات استفاده میشود تا بدانجا که پوشیدن یک شلوار از همهجا گسیخته و بهطورکلی استفاده از لباسی که در فرهنگ ملی و دینی ما ناپسند به شمار میآید، بهعنوان یک هنجار پذیرفته میشود.
از جمله دیدگاههای دقیق و فراموش نشدنی آن اندیشمند توانمند، مراقبت از جوانانی بود که در لوح ضمیرشان اثری از ناپاکیها قابل ملاحظه نیست و بهواقع یک جام تهی در دست دارند. این مراقبت بهمنزله الگوسازی هوشمندانه و قابل پذیرش دستگاههای فرهنگی و اجتماعی جریانساز در جامعه است؛ اما از آنجا که بررسی عملکرد دستگاههای فرهنگی، در این مقال نمیگنجد و گفتار را به حاشیه خواهد کشاند، آن را به بزنگاه دیگری موکول میکنم.
طالبزاده نقشه راه سردمداران جبهه مخالف را با هوش رسانهای خویش رصد مینمود و به طرز ماهرانهای با استفاده از دانش سینما و سخنوری خردمندانه در مقام ارائه راهکار تهاجمی برمیآمد؛ اما افسوس که از وی بیشتر در مسیر نظریهپردازی آن هم با استفاده از رسانه بهره گرفته شد و اگر این امکان فراهم میآمد که در نقاط راهبردیتر از اندیشهها و تراوشات فکری این اندیشمند فقید بهرهها برده شود، آثار ملموستری به انتظار آیینهای ملی و اصول دینی ما مینشست و بیگمان زمانی میتوان راه این دست از اندیشمندان نامدار را ادامه داد که بستری امن و آرام از سوی متصدیان این حوزه برپا شود تا نتیجه آن شود که بتوان به جرأت گفت: «بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه