مردی با چشمان دریایی
حمیدرضا گودرزی
منتقد سینمایی
شهید آوینی، نادر طالبزاده را مردی با چشمان دریایی میخواند. طالبزاده سینماگر، بازیگر، نویسنده، تدوینگر، تهیه کننده و مردی از جنس هنر و سینما بود و هنرمندان هرگز نمیمیرند؛ آنان وقتی که در این دنیا هستند، با حضورشان و وقتی که نیستند، با آثار تا ابد به یادگارمانده و تأثیراتشان «ممد حیات»اند. او سینما را بخوبی میشناخت و هنرمندی اندیشهورز و خداجو بود که مخاطب خود را نیز به اندیشیدن فرامیخواند و به هنری اعتقاد داشت که انسان را به خدا نزدیکتر کند.
بیش از چهل سال فعالیت مستمر هنری و آثار بسیاری در حوزههای مختلف سینمایی از جمله سریال تلویزیونی «بشارت منجی»، فیلم سینمایی «مسیح» را از خود به یادگار گذاشت. از او که به سینمای مستند اعتقاد خاصی داشت، میتوان فیلمهای مستند متعددی مانند «بشیر عشق در شهر کوران»، «خنجر و شقایق»، «رویش در آتش»، «بیداد خاموش»، «جهان در انتظار»، «ساعت ۲۵»، «رنسانس»، «رهآورد هند» و... را نام برد. در کسوت بازیگری نیز فیلمهای«لاله» و «تویی که نمیشناختمت» را در کارنامه خود دارد. علاوهبر اینها میتوان به فعالیتهای دیگری همچون ساختن برنامههای تلویزیونی مانند برنامه «عصر» و برگزاری جشنواره سینمایی «عمار»، تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی، مدیریت مرکز تحقیقات و مطالعات سینمایی و... اشاره داشت.
این کارگردان انقلابی با توجه به تحصیلاتش، که کارشناسی ارشد کارگردانی سینما بود، از سال 59 در صداوسیما مشغول به فعالیت شد. از اینرو در مقام مستندساز در جبهههای دفاع مقدس حضور پیدا کرد. وی سالها در رکاب سید اهل قلم شهید مرتضی آوینی بود و با همراهی با او در سال 1371 از جنگ بوسنی مستند «خنجر و شقایق» را ساخت. این مستند به مقاومت مردم مسلمان در جنگ بوسنی میپردازد و با صدای دلنشین مرتضی آوینی بر متن گفتارهای فیلم همراه است.
وی در مستند «رویش در آتش» نیز همچون دیگر مستندهایش با نگاهی حقیقتگرایانه به مسأله جنگ بوسنی پرداخت. در مستند «ما آنجا بودیم» نیز تلاش کرد تا به واکاوی حادثه 11 سپتامبر از ابعاد دیگری بپردازد. در مستند «ساعت 25» ریشههای نژادپرستی و یهودیت در امریکا را بررسی کرد. مستند «بیداد خاموش» او نیز قصه مواجهه انسانیت با فاجعه سلاحهای شیمیایی است که آن را در آلمان ساخت. طالبزاده در مستند رنسانس نیز به موضوع علم در دوران رنسانس و چگونگی انتقال علم از مسلمانان به اروپا
پرداخت.
او افقها را میدید و همیشه در افقها حرکت میکرد. به دورها مینگرم و به یاد میآورم روزهایی را که سالها از آنها میگذرد. او را با «تویی که نمیشناختمت»شناختم. در این فیلم نقش یک معلم را بازی میکرد. معلمی که رزمنده بود و مسیحگونه و درکسوت فرمانده گردان با تفکر و توکل به خدا، به طراحی رزم میپرداخت و در عین حال مراقب تکتک رزمندهها و جوانترها بود و به آنان درس عزت نفس و آزادگی میداد.
مستند «خنجر و شقایق» را به خاطر میآورم و به یاد مستند «بشیر عشق در شهر کوران» میافتم که روایتگر وضعیت جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی در کشور آلمان بود. مستندی که با تحسین شهید آوینی مواجه شد و در متن گفتار آن نوشت: «اهل بصیرت را با شهر کوران چه کار؟» و سرانجام نادر طالبزاده با کارنامهای پربار و آثار حقیقتگرایانه پس از گذراندن دوران بیماری سخت و جانکاه با «چشمان دریایی»اش در جوار دوست و همکار و حکیم خود، شهید اهل قلم، سید مرتضی آوینی، آرام گرفت. روحش شاد و یادش گرامی.
منتقد سینمایی
شهید آوینی، نادر طالبزاده را مردی با چشمان دریایی میخواند. طالبزاده سینماگر، بازیگر، نویسنده، تدوینگر، تهیه کننده و مردی از جنس هنر و سینما بود و هنرمندان هرگز نمیمیرند؛ آنان وقتی که در این دنیا هستند، با حضورشان و وقتی که نیستند، با آثار تا ابد به یادگارمانده و تأثیراتشان «ممد حیات»اند. او سینما را بخوبی میشناخت و هنرمندی اندیشهورز و خداجو بود که مخاطب خود را نیز به اندیشیدن فرامیخواند و به هنری اعتقاد داشت که انسان را به خدا نزدیکتر کند.
بیش از چهل سال فعالیت مستمر هنری و آثار بسیاری در حوزههای مختلف سینمایی از جمله سریال تلویزیونی «بشارت منجی»، فیلم سینمایی «مسیح» را از خود به یادگار گذاشت. از او که به سینمای مستند اعتقاد خاصی داشت، میتوان فیلمهای مستند متعددی مانند «بشیر عشق در شهر کوران»، «خنجر و شقایق»، «رویش در آتش»، «بیداد خاموش»، «جهان در انتظار»، «ساعت ۲۵»، «رنسانس»، «رهآورد هند» و... را نام برد. در کسوت بازیگری نیز فیلمهای«لاله» و «تویی که نمیشناختمت» را در کارنامه خود دارد. علاوهبر اینها میتوان به فعالیتهای دیگری همچون ساختن برنامههای تلویزیونی مانند برنامه «عصر» و برگزاری جشنواره سینمایی «عمار»، تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی، مدیریت مرکز تحقیقات و مطالعات سینمایی و... اشاره داشت.
این کارگردان انقلابی با توجه به تحصیلاتش، که کارشناسی ارشد کارگردانی سینما بود، از سال 59 در صداوسیما مشغول به فعالیت شد. از اینرو در مقام مستندساز در جبهههای دفاع مقدس حضور پیدا کرد. وی سالها در رکاب سید اهل قلم شهید مرتضی آوینی بود و با همراهی با او در سال 1371 از جنگ بوسنی مستند «خنجر و شقایق» را ساخت. این مستند به مقاومت مردم مسلمان در جنگ بوسنی میپردازد و با صدای دلنشین مرتضی آوینی بر متن گفتارهای فیلم همراه است.
وی در مستند «رویش در آتش» نیز همچون دیگر مستندهایش با نگاهی حقیقتگرایانه به مسأله جنگ بوسنی پرداخت. در مستند «ما آنجا بودیم» نیز تلاش کرد تا به واکاوی حادثه 11 سپتامبر از ابعاد دیگری بپردازد. در مستند «ساعت 25» ریشههای نژادپرستی و یهودیت در امریکا را بررسی کرد. مستند «بیداد خاموش» او نیز قصه مواجهه انسانیت با فاجعه سلاحهای شیمیایی است که آن را در آلمان ساخت. طالبزاده در مستند رنسانس نیز به موضوع علم در دوران رنسانس و چگونگی انتقال علم از مسلمانان به اروپا
پرداخت.
او افقها را میدید و همیشه در افقها حرکت میکرد. به دورها مینگرم و به یاد میآورم روزهایی را که سالها از آنها میگذرد. او را با «تویی که نمیشناختمت»شناختم. در این فیلم نقش یک معلم را بازی میکرد. معلمی که رزمنده بود و مسیحگونه و درکسوت فرمانده گردان با تفکر و توکل به خدا، به طراحی رزم میپرداخت و در عین حال مراقب تکتک رزمندهها و جوانترها بود و به آنان درس عزت نفس و آزادگی میداد.
مستند «خنجر و شقایق» را به خاطر میآورم و به یاد مستند «بشیر عشق در شهر کوران» میافتم که روایتگر وضعیت جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی در کشور آلمان بود. مستندی که با تحسین شهید آوینی مواجه شد و در متن گفتار آن نوشت: «اهل بصیرت را با شهر کوران چه کار؟» و سرانجام نادر طالبزاده با کارنامهای پربار و آثار حقیقتگرایانه پس از گذراندن دوران بیماری سخت و جانکاه با «چشمان دریایی»اش در جوار دوست و همکار و حکیم خود، شهید اهل قلم، سید مرتضی آوینی، آرام گرفت. روحش شاد و یادش گرامی.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه