از هوش تا استعداد؛ مهارتهای والد بودن/5
از خلاقیت کودکانتان شگفتزده شوید
آزاده سهرابی
روانشناس
این روزها با نوشتن این ستون با سؤالاتی مواجه شدهام در این باره که مثلاً اگر شاد بودن کودکمان را مبنای فعالیتهای او قرار بدهیم و او مثلاً در پیگیری تکالیفش در یادگیری مهارت زبان انگلیسی بد قلقی میکند اما ما میدانیم برای آیندهاش مفید است، باید چه کنیم؟
شاید مهمترین نکته در پشت این سؤالها این باشد که ما بزرگترها آنچه را در تجربه زیسته خودمان تجربه کردهایم و بدتر علایق خودمان را مبنای خیر و صلاح فرزندانمان میدانیم. مثلاً تجربه زیسته بسیاری از والدین این روزها اهمیت یادگیری زبان دوم است یا سوق دادن بچهها به سمت تحصیل در رشته تجربی چون رشتههای پولساز عموماً گویا در این رشتهها قرار دارد. این در حالی است که دنیا با سرعت باورنکردنی در حال دگرگونی است و ممکن است فردا رشتهای مورد نیاز جوامع باشد که حتی امروز وجود ندارد و یا کودکی که یادگیری زبان انگلیسی را دوست ندارد به یادگیری زبانی دیگر علاقه نشان بدهد و امروزه مانند 20 سال پیش زبان انگلیسی تنها گزینه در سبد آموزشی زبانهای خارجی نباید باشد. مهمترین نکته در یافتن استعداد فرزندان این است که بدانیم همه کودکان قرار نیست استعدادهای شناختی یا ذهنی یا استعدادهای حسی یا استعدادهای حسی - حرکتی همه را داشته باشند. باید والدین تفکیک مناسبی روی این سه دسته بزرگ استعداد داشته باشند. ضمن اینکه سن، جنسیت، شخصیت، خلقوخو و محیط بسیار در این میان اثرگذار است. کودکان کنجکاو هستند و باید به آنها اجازه داد حتی در بروز تواناییهای خود دچار اشتباه شوند.
شاید بتوان در این مجال صفحه دیگری را برای والدین باز کرد و اینکه در شناسایی و پرورش استعداد در کودکان چند مهارت نقش زیربنایی ایفا میکند؛ یکی پرورش خلاقیت است، دیگری بالا بردن تمرکز و تقویت حافظه در کودکان و دیگری تقویت خیالپردازی در کودکان.
خلاقیت به کودکان کمک میکند درکشان را وسعت بدهند و انعطافپذیر باشند. حتی خلاقیت و درست کردن که گاهی در کودکان به شکل سرهمبندی وسایل به چشم میخورد، کمک میکند آنها تمرکزشان را بالا ببرند و استرسهایشان کاهش پیدا کند.
کافی است کودکان را در معرض اشیا و در محیطهایی قرار بدهید که بتوانند کنجکاو شوند، خلاقیت را خودشان کشف میکنند. در این مسیر سؤالهای والدین در مسیر کنجکاوی کودکان میتواند به خلاق بودن آنها کمک کند. ممکن است کودکی برای اولین بار حیوانی را ببیند، با یک شیء روبهرو شود و... از او دربارهاش بپرسید. اجازه دهید خودش ادراک و تصویری از آن پیدا کند. سؤالهایی درباره چراییها از فرزندانتان بپرسید و از شنیدن پاسخهایشان شگفتزده شوید. سؤالهای سادهای مثل اینکه «به نظرت چرا آسمان آبی است؟» آن هم از یک کودک 5 ساله قطعاً پاسخ درستی به همراه ندارد اما پاسخ او دنیایی از خلاقیت و تصور و خیال را در او زنده میکند. هدف اصلی هم این است که او درباره همه چیز فکر کند. خودتان هم خلاق و متفکر باشید تا کودکانتان یاد بگیرند.
دیگر اینکه توجه به جزئیات را به کودکانتان یاد بدهید. اجازه بدهید آنها فعالیتهای جدیدی یاد بگیرند و در یک حلقه مهارتی و یک محیط یادگیری محصور نشوند تا حافظه خود را گسترش بدهند. این موارد بهظاهر ساده دعوت شما به دنیای کودکانی است که مغز آنها در حال ایجاد مسیرهای عصبی است که پس از مدتی تثبیت میشود و در تمام عمرشان از آنها استفاده میکنند. سه سال اول زندگی کودکان از این حیث بسیار اهمیت دارد. اینکه در سه سال اول زندگی کودکان در معرض تصاویر، صداها و حسهای مختلف قرار بگیرند و محصور نباشند برای مغز کودکان بسیار مهم است. پس از آن نیز حداقل تا 15 سالگی این فرصت را دارید که به بچهها اجازه دهید دنیای خود را وسعت بخشند و خود را در دنیایی که میسازند، پیدا کنند. شما هم میهمان آنها باشید و از شگفتی دنیایی که میبینید لذت ببرید.
روانشناس
این روزها با نوشتن این ستون با سؤالاتی مواجه شدهام در این باره که مثلاً اگر شاد بودن کودکمان را مبنای فعالیتهای او قرار بدهیم و او مثلاً در پیگیری تکالیفش در یادگیری مهارت زبان انگلیسی بد قلقی میکند اما ما میدانیم برای آیندهاش مفید است، باید چه کنیم؟
شاید مهمترین نکته در پشت این سؤالها این باشد که ما بزرگترها آنچه را در تجربه زیسته خودمان تجربه کردهایم و بدتر علایق خودمان را مبنای خیر و صلاح فرزندانمان میدانیم. مثلاً تجربه زیسته بسیاری از والدین این روزها اهمیت یادگیری زبان دوم است یا سوق دادن بچهها به سمت تحصیل در رشته تجربی چون رشتههای پولساز عموماً گویا در این رشتهها قرار دارد. این در حالی است که دنیا با سرعت باورنکردنی در حال دگرگونی است و ممکن است فردا رشتهای مورد نیاز جوامع باشد که حتی امروز وجود ندارد و یا کودکی که یادگیری زبان انگلیسی را دوست ندارد به یادگیری زبانی دیگر علاقه نشان بدهد و امروزه مانند 20 سال پیش زبان انگلیسی تنها گزینه در سبد آموزشی زبانهای خارجی نباید باشد. مهمترین نکته در یافتن استعداد فرزندان این است که بدانیم همه کودکان قرار نیست استعدادهای شناختی یا ذهنی یا استعدادهای حسی یا استعدادهای حسی - حرکتی همه را داشته باشند. باید والدین تفکیک مناسبی روی این سه دسته بزرگ استعداد داشته باشند. ضمن اینکه سن، جنسیت، شخصیت، خلقوخو و محیط بسیار در این میان اثرگذار است. کودکان کنجکاو هستند و باید به آنها اجازه داد حتی در بروز تواناییهای خود دچار اشتباه شوند.
شاید بتوان در این مجال صفحه دیگری را برای والدین باز کرد و اینکه در شناسایی و پرورش استعداد در کودکان چند مهارت نقش زیربنایی ایفا میکند؛ یکی پرورش خلاقیت است، دیگری بالا بردن تمرکز و تقویت حافظه در کودکان و دیگری تقویت خیالپردازی در کودکان.
خلاقیت به کودکان کمک میکند درکشان را وسعت بدهند و انعطافپذیر باشند. حتی خلاقیت و درست کردن که گاهی در کودکان به شکل سرهمبندی وسایل به چشم میخورد، کمک میکند آنها تمرکزشان را بالا ببرند و استرسهایشان کاهش پیدا کند.
کافی است کودکان را در معرض اشیا و در محیطهایی قرار بدهید که بتوانند کنجکاو شوند، خلاقیت را خودشان کشف میکنند. در این مسیر سؤالهای والدین در مسیر کنجکاوی کودکان میتواند به خلاق بودن آنها کمک کند. ممکن است کودکی برای اولین بار حیوانی را ببیند، با یک شیء روبهرو شود و... از او دربارهاش بپرسید. اجازه دهید خودش ادراک و تصویری از آن پیدا کند. سؤالهایی درباره چراییها از فرزندانتان بپرسید و از شنیدن پاسخهایشان شگفتزده شوید. سؤالهای سادهای مثل اینکه «به نظرت چرا آسمان آبی است؟» آن هم از یک کودک 5 ساله قطعاً پاسخ درستی به همراه ندارد اما پاسخ او دنیایی از خلاقیت و تصور و خیال را در او زنده میکند. هدف اصلی هم این است که او درباره همه چیز فکر کند. خودتان هم خلاق و متفکر باشید تا کودکانتان یاد بگیرند.
دیگر اینکه توجه به جزئیات را به کودکانتان یاد بدهید. اجازه بدهید آنها فعالیتهای جدیدی یاد بگیرند و در یک حلقه مهارتی و یک محیط یادگیری محصور نشوند تا حافظه خود را گسترش بدهند. این موارد بهظاهر ساده دعوت شما به دنیای کودکانی است که مغز آنها در حال ایجاد مسیرهای عصبی است که پس از مدتی تثبیت میشود و در تمام عمرشان از آنها استفاده میکنند. سه سال اول زندگی کودکان از این حیث بسیار اهمیت دارد. اینکه در سه سال اول زندگی کودکان در معرض تصاویر، صداها و حسهای مختلف قرار بگیرند و محصور نباشند برای مغز کودکان بسیار مهم است. پس از آن نیز حداقل تا 15 سالگی این فرصت را دارید که به بچهها اجازه دهید دنیای خود را وسعت بخشند و خود را در دنیایی که میسازند، پیدا کنند. شما هم میهمان آنها باشید و از شگفتی دنیایی که میبینید لذت ببرید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه