راوی روشنفکر نهضت امام
آیتالله سیدمحمد قائممقامی
فعال حوزه فرهنگ و فلسفه غرب
من بیش از 30 سال با او آشنایی داشتم. از اوایل جنگ ارتباط برادری و دوستی خوبی بین ما بود. معتقدم آقای طالبزاده را باید در بستر انقلاب دید. در بستر واقعهای تحت عنوان انقلاب اسلامی که در عصر ما اتفاق افتاده است. او شخصیتی است که این واقعه را به درســتی درک کرد. او این واقعه را آن گونه درک کرد که اقتضای این واقعه اســت. انقلاب اسلامی یک حادثهای بعد از دنیای مدرن است که در جهان واقع شده و به آنچه که در جهان گذشته، اشراف داشته است. اینکه چه اتفاقاتی در دنیا تحت عنوان مدرنیته و مدرنیسم افتاده و بعد به واقعیت انقلاب بازگشته است. واقعیت انقلاب هم بازگشت آگاهانه و عارفانه به خداوند، انبیا، اولیا و دین خالص، راه حل نجات جهان است. این ماهیت واقعیت انقلاب اسلامی اســت. آقای طالبزاده از جمله کسانی بود که این امر را درک کرد. ایشان سالهای قبل از انقلاب اسلامی حدود 10 سال در امریکا برای تحصیل هنر و ادبیات حضور داشت و غرب را کاملاً تجربه کرده و دیده و شناخت.
مصــداق حقیقــت و آزادی در ســیمای امــام خمینی(ره) به عنوان شخصیت درخشان عصر ما تجلی کرد که او با اشراف تام به تمام وضعیت دنیای جدید خداوند را در صحنه جهان مطرح کرد. آقای طالبزاده کســی بود کــه این امر را متوجه شــد. به این علت که طلب او نســبت به حقیقت، طلب درستی بود. کســانی بودند که به دنبال حقیقت میگشتند ولیکن زمانی که حقیقت ظاهر شد، با آن مخالفت کردند.
روشــنفکران و متفکرانی را میشناسم که قبل از انقلاب ناقد غرب بودند و عقیده داشتند غرب دچار مشکل و بحران است و باید به معنویت بازگردد. وقتی انقلاب اسلامی پیروز شــد، نتوانستند تحمل کنند و مخالفت کردند. اکنون هم عدهای از روشنفکران هســتند که قبل از انقلاب دم از معنویت و معرفت میزدند، بعد از انقلاب، ضد انقلاب شدند و این نشان میدهد که خواهان حقیقت نبودند. کسانی همانند آقای طالبزاده و شهید آوینی که به لحاظ سیر فکری و معرفتی به هم نزدیک بودند، به معنای واقعی دنبال حقیقت، عدالت و آزادی میگشتند. به نظر من یک روشنفکر واقعی خواهان یک تغییر اساسی است و آقای طالبزاده متوجه این امر بود به همین علت از همان اولین لحظه ورود به ایران خواست بــه این حقیقت بپیوندد و با تمام وجــود، عالمانه، عارفانه و روشــنفکرانه درک کند. یکی از ویژگیهای علما و روشــنفکران واقعی این است که درخصوص نقایص بویــژه نقایصی که جنبه تقصیری دارد باید موضع انتقادی داشــت. آقای طالبزاده دقیقاً این حالت را داشت. تسری ندادن این نقایص و اشکالات به اصل نظام و بنیان انقلاب کاری روشنفکرانه اســت. آقای طالبزاده با تمام وجود حقیقی بودن، پاک بودن، فضیلتمند بودن و زیبا بودن اساس نظام را درک کرد و دفاع ایشان از انقلاب دفاعی جانانه و عاشقانه است.
از سوی دیگر، تسلط کامل ایشــان به زبان انگلیسی موجب شد کوچکترین حالت التقاطی در ایشــان نباشــد. اگر شــما کاملاً غرب را نشناســید از ریشه تحت تأثیر هستید، خواه ناخواه چنین میشود. ویژگی غربزدگی این است که توصیههای آنها را گوش میکند. غرب دو چیز دارد: یکی برای خود است و دیگری آنچه توصیه میکند برای کسانی که نظر آنها را عوض کند. آقای طالبزاده از کسانی است که این هوشمندی را داشــت که تنها به توصیه غرب گوش نداد. به همین علــت متوجه اهمیت کارهای مستند در عصر ما و در متن واقعه انقلاب اسلامی بود.
او احســاس کرد قصه انبیا و اولیا از موضوعات جنبی یا حاشــیهای نیست بلکه یک موضوع اصلی است. انقلاب اسلامی آمده که انبیا را همان طور که بودهاند، معرفی کند. به همین دلیل آقای طالبزاده اولین کاری که در حوزه ســینما کرد، پرداختن به انجیل بارنابا بود. ایشان شروع کرد و ساخت هرچند مشکلاتی پیش آمد که باعث متوقف شدن کار شد. در اواخر دهه 60، کار متوقف شد. بعد از چندین سال با کمک تلویزیون مستندی به نام مسیح(ع) با استفاده از انجیل، منابع اسلامی و تاریخی ساخته شــد. در خارج از ایران در معرفی کردن حضرت مســیح بر مبنای دیدگاه اسلام و دیدگاه مسیحیت درخشید.
مستندسازی، شناخت رسانهها و رسانهشناسی یکی از ویژگیهای آقای طالبزاده بود. رسانه را عمیق و درست میشناخت. اصل حیثیت فرهنگی و فکری آقای طالبزاده تنها این نبود. ایشان به عنوان یک اندیشمند، روشنفکر و متفکر مطرح است. او این درک را داشت که جهان کنونی به سوی ولایت الله و ولایت اولیاءالله و ولایت معصوم(ع) میرود. به همین علت دفاعی که ایشان از انقلاب اسلامی دارد، در عین نقد نقایص عارضی که باید هم باشد، عارفانه، جانانه، عاشقانه و خالصانه است.
فعال حوزه فرهنگ و فلسفه غرب
من بیش از 30 سال با او آشنایی داشتم. از اوایل جنگ ارتباط برادری و دوستی خوبی بین ما بود. معتقدم آقای طالبزاده را باید در بستر انقلاب دید. در بستر واقعهای تحت عنوان انقلاب اسلامی که در عصر ما اتفاق افتاده است. او شخصیتی است که این واقعه را به درســتی درک کرد. او این واقعه را آن گونه درک کرد که اقتضای این واقعه اســت. انقلاب اسلامی یک حادثهای بعد از دنیای مدرن است که در جهان واقع شده و به آنچه که در جهان گذشته، اشراف داشته است. اینکه چه اتفاقاتی در دنیا تحت عنوان مدرنیته و مدرنیسم افتاده و بعد به واقعیت انقلاب بازگشته است. واقعیت انقلاب هم بازگشت آگاهانه و عارفانه به خداوند، انبیا، اولیا و دین خالص، راه حل نجات جهان است. این ماهیت واقعیت انقلاب اسلامی اســت. آقای طالبزاده از جمله کسانی بود که این امر را درک کرد. ایشان سالهای قبل از انقلاب اسلامی حدود 10 سال در امریکا برای تحصیل هنر و ادبیات حضور داشت و غرب را کاملاً تجربه کرده و دیده و شناخت.
مصــداق حقیقــت و آزادی در ســیمای امــام خمینی(ره) به عنوان شخصیت درخشان عصر ما تجلی کرد که او با اشراف تام به تمام وضعیت دنیای جدید خداوند را در صحنه جهان مطرح کرد. آقای طالبزاده کســی بود کــه این امر را متوجه شــد. به این علت که طلب او نســبت به حقیقت، طلب درستی بود. کســانی بودند که به دنبال حقیقت میگشتند ولیکن زمانی که حقیقت ظاهر شد، با آن مخالفت کردند.
روشــنفکران و متفکرانی را میشناسم که قبل از انقلاب ناقد غرب بودند و عقیده داشتند غرب دچار مشکل و بحران است و باید به معنویت بازگردد. وقتی انقلاب اسلامی پیروز شــد، نتوانستند تحمل کنند و مخالفت کردند. اکنون هم عدهای از روشنفکران هســتند که قبل از انقلاب دم از معنویت و معرفت میزدند، بعد از انقلاب، ضد انقلاب شدند و این نشان میدهد که خواهان حقیقت نبودند. کسانی همانند آقای طالبزاده و شهید آوینی که به لحاظ سیر فکری و معرفتی به هم نزدیک بودند، به معنای واقعی دنبال حقیقت، عدالت و آزادی میگشتند. به نظر من یک روشنفکر واقعی خواهان یک تغییر اساسی است و آقای طالبزاده متوجه این امر بود به همین علت از همان اولین لحظه ورود به ایران خواست بــه این حقیقت بپیوندد و با تمام وجــود، عالمانه، عارفانه و روشــنفکرانه درک کند. یکی از ویژگیهای علما و روشــنفکران واقعی این است که درخصوص نقایص بویــژه نقایصی که جنبه تقصیری دارد باید موضع انتقادی داشــت. آقای طالبزاده دقیقاً این حالت را داشت. تسری ندادن این نقایص و اشکالات به اصل نظام و بنیان انقلاب کاری روشنفکرانه اســت. آقای طالبزاده با تمام وجود حقیقی بودن، پاک بودن، فضیلتمند بودن و زیبا بودن اساس نظام را درک کرد و دفاع ایشان از انقلاب دفاعی جانانه و عاشقانه است.
از سوی دیگر، تسلط کامل ایشــان به زبان انگلیسی موجب شد کوچکترین حالت التقاطی در ایشــان نباشــد. اگر شــما کاملاً غرب را نشناســید از ریشه تحت تأثیر هستید، خواه ناخواه چنین میشود. ویژگی غربزدگی این است که توصیههای آنها را گوش میکند. غرب دو چیز دارد: یکی برای خود است و دیگری آنچه توصیه میکند برای کسانی که نظر آنها را عوض کند. آقای طالبزاده از کسانی است که این هوشمندی را داشــت که تنها به توصیه غرب گوش نداد. به همین علــت متوجه اهمیت کارهای مستند در عصر ما و در متن واقعه انقلاب اسلامی بود.
او احســاس کرد قصه انبیا و اولیا از موضوعات جنبی یا حاشــیهای نیست بلکه یک موضوع اصلی است. انقلاب اسلامی آمده که انبیا را همان طور که بودهاند، معرفی کند. به همین دلیل آقای طالبزاده اولین کاری که در حوزه ســینما کرد، پرداختن به انجیل بارنابا بود. ایشان شروع کرد و ساخت هرچند مشکلاتی پیش آمد که باعث متوقف شدن کار شد. در اواخر دهه 60، کار متوقف شد. بعد از چندین سال با کمک تلویزیون مستندی به نام مسیح(ع) با استفاده از انجیل، منابع اسلامی و تاریخی ساخته شــد. در خارج از ایران در معرفی کردن حضرت مســیح بر مبنای دیدگاه اسلام و دیدگاه مسیحیت درخشید.
مستندسازی، شناخت رسانهها و رسانهشناسی یکی از ویژگیهای آقای طالبزاده بود. رسانه را عمیق و درست میشناخت. اصل حیثیت فرهنگی و فکری آقای طالبزاده تنها این نبود. ایشان به عنوان یک اندیشمند، روشنفکر و متفکر مطرح است. او این درک را داشت که جهان کنونی به سوی ولایت الله و ولایت اولیاءالله و ولایت معصوم(ع) میرود. به همین علت دفاعی که ایشان از انقلاب اسلامی دارد، در عین نقد نقایص عارضی که باید هم باشد، عارفانه، جانانه، عاشقانه و خالصانه است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه