«ایران» بر مبنای تجربه جهانی خوش مصرفی انرژی گزارش میدهد
پایان «بدمصرفی» با آموزش ۱۴.۵ میلیون دانشآموز
کشورهایی مثل مجارستان برای آموزش مصرف صحیح انرژی برنامه «مدرسه انرژی» را آغاز کرده اند
مهدی یوسفی
خبرنگار
بررسیهای جهانی نشان میدهد که دیگر تنها راه برون رفت از چالش بزرگ تأمین انرژی، به تولید هرچه بیشتر خلاصه نمیشود و سرفصلهای مؤثر دیگری باید در دستور کار زندگی امروز جوامع بشری لحاظ شود تا تابآوری محدود کشورها را نسبت به توسعه شبکههای آب و برق بالا ببرد. یکی از اصلیترین این سرفصلها اصلاح الگوی مصرف است که میتواند تا اندازه زیادی جوامع را از این چالش تمام عیار رها سازد. اما سؤال اینجاست که چگونه میتوان فرهنگ مصرف بهینه منابع آب و برق را بهعنوان یک بینش در لایههای زندگی جوامع بشری امروز جای داد؟ کارشناسان میگویند که چنین رویکردی تنها زمانی میتواند تأثیری عمیق و بسیار مطلوب از خود باقی گذارد که نهادهای متولی آموزش برای چنین اقدامی پیشقدم شوند. به تعبیری سادهتر، این مهدکودکها و مدارس بویژه مدارس ابتدایی هستند که میتوانند چنین فرهنگسازی مؤثری را در جامعه امروز ما تثبیت کرده و اصلاح الگوی مصرف را به فلسفه اصلی آن شبیهتر کنند و از همین رهگذر ارزش افزودهای کلی خلق کنند که نفعش در نهایت به همان جامعه برسد. باید دانشآموزان از همان مقطع ابتدایی الگوی مصرف درست و منطقی را بیاموزند تا با بالا رفتن سنشان، آن را بهعنوان یک عادت در زندگی خود جاری سازند. جمعیت حدود ۱۴.۵ میلیون نفری دانشآموزان در سطح کشور یکی از بهترین بسترهایی است که میتوان با تمسک به آن راههای برون رفت از معضل «بدمصرفی» را محقق کرد.
مدارس کشور در این زمینه تاکنون تنها اقدامی که انجام دادهاند ارائه پیشنهادهایی مانند برگزاری کارگاههای بهینهسازی مصرف انرژی و محیط زیست در ساختمان مدارس و طرحهایی مشابه آن بوده است. متولیان حوزه آموزش و پروش، فرهنگسازی در زمینه مصرف بهینه انرژیها را جزو وظایف محوله خود قرار نمیدهند و کل این بینش را یکسره به وزارتخانههای نفت و نیرو سپردهاند.
اجرای طرحهایی مانند «بهینهسازی مصرف انرژی و محیط زیست در ساختمانها» و «همیار انرژی» و چند برنامه موقت دیگر، کارهایی است که در نهایت از سوی وزارتخانههای نفت و نیرو به انجام رسیده و صرفنظر از موفق بودن یا نبودن آنها هیچگاه این موضوع در نظر گرفته نشده است که مقوله «آموزش پیشگیری قبل از درمان» میتواند سرفصل بسیار مهمی در مدیریت کردن مصرف انرژی در سطح خانوادهها و بهدنبال آن در کلیت جامعه باشد.
بسیاری از کشورهای پیشرفته با توان تولید بسیار بالای انرژی، موضوع آموزش مصرف بهینه از مقطع دانشآموزی به بالا را بسیار بااهمیت تلقی کرده و نهادهای آموزشیشان به چنین مبحثی به چشم یک اقدام جنبی نگاه نکردهاند بلکه آن را ذیل فرایند آموزش قرار دادهاند. بهعنوان مثال کشور مجارستان طی دو سه سال گذشته پیش برنامه آموزشی «مدرسه انرژی» را در ۴۱ مدرسه در مناطق مرکزی اروپا به جریان انداخته است. هدف این برنامه که هزینهای هم برای مدارس نداشته آموزش بهینهسازی مصرف انرژی است. در این ارتباط مدیر یکی از مدارس مجارستان که این طرح را به اجرا گذاشته به «ایران» میگوید: «برای خود ما جالب بود که دریابیم، از قضا خود دانشآموزان تمایل خود نسبت به آموزش تولید و مصرف حاملهای انرژی را بهعنوان یک مطالبه پیش کشیدهاند.»
او ادامه میدهد: «ماجراهای جالبی پیش آمد. بخصوص در ابتدا که نه ما، نه دانشآموزان و نه والدین نمیدانستیم هدف این سرمایهگذاری آموزشی چیست. خردسالان پرسشهای عجیبی داشتند. مثلاً آب گرم از کجا میآید و چه کسی آب را گرم میکند؟ اما حالا به این مسائل میخندیم. شاگردان بزرگتر، تصویر و خاطره بسیار خوبی از این فعالیتها دارند و آن را با خود به دبیرستان میبرند. بنابراین انتشار دانش در دبیرستان هم ادامه پیدا میکند.»
البته طی سالهای گذشته بارقههایی از این رویکرد در مقاطعی احساس شده و دیده شده که برخی از مدارس، استفاده بهینه از حاملهای انرژی را در دستور کار روزانه خود قرار دادهاند. اما اگر چنین مبحثی به یک واحد درسی تبدیل شود، خواه ناخواه دانشآموز را به سوی یادگیری این مبحث متمایل میسازد. این ماده درسی باید به شکلی هوشمندانه طراحی شود تا دانشآموز به آن تنها بهعنوان یک درس نگاه نکند بلکه شوق یادگیریاش هر لحظه بیشتر و بیشتر شود.
مهدی یوسفی
خبرنگار
بررسیهای جهانی نشان میدهد که دیگر تنها راه برون رفت از چالش بزرگ تأمین انرژی، به تولید هرچه بیشتر خلاصه نمیشود و سرفصلهای مؤثر دیگری باید در دستور کار زندگی امروز جوامع بشری لحاظ شود تا تابآوری محدود کشورها را نسبت به توسعه شبکههای آب و برق بالا ببرد. یکی از اصلیترین این سرفصلها اصلاح الگوی مصرف است که میتواند تا اندازه زیادی جوامع را از این چالش تمام عیار رها سازد. اما سؤال اینجاست که چگونه میتوان فرهنگ مصرف بهینه منابع آب و برق را بهعنوان یک بینش در لایههای زندگی جوامع بشری امروز جای داد؟ کارشناسان میگویند که چنین رویکردی تنها زمانی میتواند تأثیری عمیق و بسیار مطلوب از خود باقی گذارد که نهادهای متولی آموزش برای چنین اقدامی پیشقدم شوند. به تعبیری سادهتر، این مهدکودکها و مدارس بویژه مدارس ابتدایی هستند که میتوانند چنین فرهنگسازی مؤثری را در جامعه امروز ما تثبیت کرده و اصلاح الگوی مصرف را به فلسفه اصلی آن شبیهتر کنند و از همین رهگذر ارزش افزودهای کلی خلق کنند که نفعش در نهایت به همان جامعه برسد. باید دانشآموزان از همان مقطع ابتدایی الگوی مصرف درست و منطقی را بیاموزند تا با بالا رفتن سنشان، آن را بهعنوان یک عادت در زندگی خود جاری سازند. جمعیت حدود ۱۴.۵ میلیون نفری دانشآموزان در سطح کشور یکی از بهترین بسترهایی است که میتوان با تمسک به آن راههای برون رفت از معضل «بدمصرفی» را محقق کرد.
مدارس کشور در این زمینه تاکنون تنها اقدامی که انجام دادهاند ارائه پیشنهادهایی مانند برگزاری کارگاههای بهینهسازی مصرف انرژی و محیط زیست در ساختمان مدارس و طرحهایی مشابه آن بوده است. متولیان حوزه آموزش و پروش، فرهنگسازی در زمینه مصرف بهینه انرژیها را جزو وظایف محوله خود قرار نمیدهند و کل این بینش را یکسره به وزارتخانههای نفت و نیرو سپردهاند.
اجرای طرحهایی مانند «بهینهسازی مصرف انرژی و محیط زیست در ساختمانها» و «همیار انرژی» و چند برنامه موقت دیگر، کارهایی است که در نهایت از سوی وزارتخانههای نفت و نیرو به انجام رسیده و صرفنظر از موفق بودن یا نبودن آنها هیچگاه این موضوع در نظر گرفته نشده است که مقوله «آموزش پیشگیری قبل از درمان» میتواند سرفصل بسیار مهمی در مدیریت کردن مصرف انرژی در سطح خانوادهها و بهدنبال آن در کلیت جامعه باشد.
بسیاری از کشورهای پیشرفته با توان تولید بسیار بالای انرژی، موضوع آموزش مصرف بهینه از مقطع دانشآموزی به بالا را بسیار بااهمیت تلقی کرده و نهادهای آموزشیشان به چنین مبحثی به چشم یک اقدام جنبی نگاه نکردهاند بلکه آن را ذیل فرایند آموزش قرار دادهاند. بهعنوان مثال کشور مجارستان طی دو سه سال گذشته پیش برنامه آموزشی «مدرسه انرژی» را در ۴۱ مدرسه در مناطق مرکزی اروپا به جریان انداخته است. هدف این برنامه که هزینهای هم برای مدارس نداشته آموزش بهینهسازی مصرف انرژی است. در این ارتباط مدیر یکی از مدارس مجارستان که این طرح را به اجرا گذاشته به «ایران» میگوید: «برای خود ما جالب بود که دریابیم، از قضا خود دانشآموزان تمایل خود نسبت به آموزش تولید و مصرف حاملهای انرژی را بهعنوان یک مطالبه پیش کشیدهاند.»
او ادامه میدهد: «ماجراهای جالبی پیش آمد. بخصوص در ابتدا که نه ما، نه دانشآموزان و نه والدین نمیدانستیم هدف این سرمایهگذاری آموزشی چیست. خردسالان پرسشهای عجیبی داشتند. مثلاً آب گرم از کجا میآید و چه کسی آب را گرم میکند؟ اما حالا به این مسائل میخندیم. شاگردان بزرگتر، تصویر و خاطره بسیار خوبی از این فعالیتها دارند و آن را با خود به دبیرستان میبرند. بنابراین انتشار دانش در دبیرستان هم ادامه پیدا میکند.»
البته طی سالهای گذشته بارقههایی از این رویکرد در مقاطعی احساس شده و دیده شده که برخی از مدارس، استفاده بهینه از حاملهای انرژی را در دستور کار روزانه خود قرار دادهاند. اما اگر چنین مبحثی به یک واحد درسی تبدیل شود، خواه ناخواه دانشآموز را به سوی یادگیری این مبحث متمایل میسازد. این ماده درسی باید به شکلی هوشمندانه طراحی شود تا دانشآموز به آن تنها بهعنوان یک درس نگاه نکند بلکه شوق یادگیریاش هر لحظه بیشتر و بیشتر شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه