آشنایی با اختلالات روانی و فیلمهایی که بر آن اساس ساخته شده اند/1
آنها که در بیثباتی دنیای درونی خویش حبس شدهاند
آزاده سهرابی
روانشناس
اختلالات روانی از طیف روان رنجوری تا روان نژندی را شامل میشود. در این اختلالات عاطفه، خلق، رفتار، روابط، خودانگار و... بنا به نوع اختلال تغییر میکند و فرد از کارکرد اصلی خود دور میشود و یا باعث رنج خود یا دیگری میشود. یکی از این اختلالات، اختلال شخصیت مرزی است. در این اختلال که از نوجوانی میتواند بروز کند و بهدلیل بسیاری پارامترها ممکن است خود فرد هرگز احساس اختلالی نکند، آنچه بیش از هر چیزی مشهود است این است که فرد در روابط میان فردی دچار بیثباتی و مشکلات بسیار است. یا افراد را به شکل مفرطی آرمانی و سفید میکند یا آنها را به شکل افراطی از چشم میاندازد و سیاه میبیند. این افراد عموما آدمها را در طیف خاکستری نمیبینند. احساس سرخوردگی و ناامیدی در این افراد زیاد است و درونشان را که جستوجو کنی فاقد یک «من» یا ایگو یا ساختار قوی قدرتمند هستند. گاهی خشمهای شدید را احساس میکنند. سطح بالایی از تکانشگری را در رفتار آنها میتوان دید. گاه رفتارهای پرخطر دارند بدون آنکه به عواقب آن فکر کنند. مانند ولخرجی یا رانندگیهای پرخطر و... اینها همان افرادی هستند که اگر بیماری در آنها رشد کند دست به خودکشی یا خودزنی میزنند اما بیشتر خودکشی آنها نمایشی است- هر چند ممکن است عواقب آن بسیار جدی باشد- صدمه زدن این افراد به خود عموماً در اظهاراتشان برای کاهش اضطراب است چون حساسیت آنها به شرایط محیطی خصوصاً رفتار دیگران بسیار بالاست. به آسانی رها شدن و طرد شدن را احساس میکنند و در عین حال به دلیل بیثباتی در رفتار مهارت نگهداشتن رابطه را ندارند. عموماً این اختلال به دنبال تجارب ناخوشایند کودکی بروز میکند اما نباید عوامل ارثی را نادیده گرفت. عدم ایجاد دلبستگی سالم میان کودک و مادر میتواند زمینهساز بروز این اختلال در نوجوانی و بزرگسالی شود. دیگر موضوعی که باید در این مجال به آن اشاره کرد این است که این افراد در برهههایی از زندگی احساس پوچی و میل به انزوای شدیدی دارند.
چه ببینیم؟
اگر میخواهید درک بهتری از این شخصیتها و این اختلال داشته باشید دو فیلم ایرانی «تسویه حساب» ساخته تهمینه میلانی و «شوکران» ساخته بهروز افخمی نمونههای خوبی هستند. فارغ از کیفیت فیلمها در فیلم «تسویه حساب» مخاطب چهار زن زندانی خشن را میبینید که در زندان نقشهای میکشند که از زندان که رها شدند پس از اجاره خانهای، مردان را از خیابان به وسیله تغییر قیافه دادن به صورت کارگر جنسی به همان خانه میکشانند، آنها را به یک صندلی میبندند، مورد ضرب و شتم قرار میدهند و پولشان را به سرقت میبرند. هر چند این رفتار تا حدی با رفتار ضداجتماعی هم همپوشانی دارد اما تیپیکال رفتار آنها میتواند بیشتر معرف شخصیت مرزی باشد. حتی مینا در فیلم «رگ خواب» که به شکل واضحی طرحواره رهاشدگی را به نمایش میگذارد نیز نمونهای از شخصیتی است که گویی ایگو یا یک «من» قوی و عامل ندارد و رفتارهای آسیب به خود در او به قدری زیاد است که مخاطب را مدام در عذاب این زن غرق میکند. هر چند این شخصیت نیز به عنوان یک شخصیت وابسته قابل تحلیل است. در میان فیلمهای غیرایرانی میتوان به فیلم «جذابیت شوم» اشاره کرد که با بازی مایکل داگلاس سالها پیش ساخته شده است.
شخصیتهای روان نژند و روان رنجور در فیلمهای بسیاری دستمایه فیلمسازان قرار گرفتهاند که در فرصتهای بعدی این ستون سعی میکنیم از دریچه شخصیت پردازیهایی که در دنیای سینما روی این افراد شده به دنیای اختلالات روانی نگاه کنیم. متأسفانه باید گفت پرداخت شخصیتها در فیلمهای ایرانی حتی اگر با نگاه روانشناسانه نوشته شده باشند به خوبی معرف این اختلالها نیستند در حالی که به تصویر کشیدن دنیای فردی که از اختلالی مثل شخصیت مرزی رنج میبرد میتواند برای جامعه روشنگر و کاربردی باشد. اما ساختن درامی حول و حوش یک شخصیت با یک اختلال مشخص نیاز به شناخت کافی نویسندگان از دنیای وسیع روان آدمی دارد. در سینمای جهان بیشتر و بهتر درام نویسان و کارگردانان چنین شخصیتهایی را به تصویر کشیدهاند بهطوری که حتی به دنیای مثالهای بالینی دنیای روانشناسی نیز راه یافتهاند. نمونهاش شخصیت نینا سیرز در فیلم قوی سیاه است که علاوه بر دیگر اختلالات روانی در این شخص میتوان تیپیکال یک شخصیت مرزی را نیز دید.
روانشناس
اختلالات روانی از طیف روان رنجوری تا روان نژندی را شامل میشود. در این اختلالات عاطفه، خلق، رفتار، روابط، خودانگار و... بنا به نوع اختلال تغییر میکند و فرد از کارکرد اصلی خود دور میشود و یا باعث رنج خود یا دیگری میشود. یکی از این اختلالات، اختلال شخصیت مرزی است. در این اختلال که از نوجوانی میتواند بروز کند و بهدلیل بسیاری پارامترها ممکن است خود فرد هرگز احساس اختلالی نکند، آنچه بیش از هر چیزی مشهود است این است که فرد در روابط میان فردی دچار بیثباتی و مشکلات بسیار است. یا افراد را به شکل مفرطی آرمانی و سفید میکند یا آنها را به شکل افراطی از چشم میاندازد و سیاه میبیند. این افراد عموما آدمها را در طیف خاکستری نمیبینند. احساس سرخوردگی و ناامیدی در این افراد زیاد است و درونشان را که جستوجو کنی فاقد یک «من» یا ایگو یا ساختار قوی قدرتمند هستند. گاهی خشمهای شدید را احساس میکنند. سطح بالایی از تکانشگری را در رفتار آنها میتوان دید. گاه رفتارهای پرخطر دارند بدون آنکه به عواقب آن فکر کنند. مانند ولخرجی یا رانندگیهای پرخطر و... اینها همان افرادی هستند که اگر بیماری در آنها رشد کند دست به خودکشی یا خودزنی میزنند اما بیشتر خودکشی آنها نمایشی است- هر چند ممکن است عواقب آن بسیار جدی باشد- صدمه زدن این افراد به خود عموماً در اظهاراتشان برای کاهش اضطراب است چون حساسیت آنها به شرایط محیطی خصوصاً رفتار دیگران بسیار بالاست. به آسانی رها شدن و طرد شدن را احساس میکنند و در عین حال به دلیل بیثباتی در رفتار مهارت نگهداشتن رابطه را ندارند. عموماً این اختلال به دنبال تجارب ناخوشایند کودکی بروز میکند اما نباید عوامل ارثی را نادیده گرفت. عدم ایجاد دلبستگی سالم میان کودک و مادر میتواند زمینهساز بروز این اختلال در نوجوانی و بزرگسالی شود. دیگر موضوعی که باید در این مجال به آن اشاره کرد این است که این افراد در برهههایی از زندگی احساس پوچی و میل به انزوای شدیدی دارند.
چه ببینیم؟
اگر میخواهید درک بهتری از این شخصیتها و این اختلال داشته باشید دو فیلم ایرانی «تسویه حساب» ساخته تهمینه میلانی و «شوکران» ساخته بهروز افخمی نمونههای خوبی هستند. فارغ از کیفیت فیلمها در فیلم «تسویه حساب» مخاطب چهار زن زندانی خشن را میبینید که در زندان نقشهای میکشند که از زندان که رها شدند پس از اجاره خانهای، مردان را از خیابان به وسیله تغییر قیافه دادن به صورت کارگر جنسی به همان خانه میکشانند، آنها را به یک صندلی میبندند، مورد ضرب و شتم قرار میدهند و پولشان را به سرقت میبرند. هر چند این رفتار تا حدی با رفتار ضداجتماعی هم همپوشانی دارد اما تیپیکال رفتار آنها میتواند بیشتر معرف شخصیت مرزی باشد. حتی مینا در فیلم «رگ خواب» که به شکل واضحی طرحواره رهاشدگی را به نمایش میگذارد نیز نمونهای از شخصیتی است که گویی ایگو یا یک «من» قوی و عامل ندارد و رفتارهای آسیب به خود در او به قدری زیاد است که مخاطب را مدام در عذاب این زن غرق میکند. هر چند این شخصیت نیز به عنوان یک شخصیت وابسته قابل تحلیل است. در میان فیلمهای غیرایرانی میتوان به فیلم «جذابیت شوم» اشاره کرد که با بازی مایکل داگلاس سالها پیش ساخته شده است.
شخصیتهای روان نژند و روان رنجور در فیلمهای بسیاری دستمایه فیلمسازان قرار گرفتهاند که در فرصتهای بعدی این ستون سعی میکنیم از دریچه شخصیت پردازیهایی که در دنیای سینما روی این افراد شده به دنیای اختلالات روانی نگاه کنیم. متأسفانه باید گفت پرداخت شخصیتها در فیلمهای ایرانی حتی اگر با نگاه روانشناسانه نوشته شده باشند به خوبی معرف این اختلالها نیستند در حالی که به تصویر کشیدن دنیای فردی که از اختلالی مثل شخصیت مرزی رنج میبرد میتواند برای جامعه روشنگر و کاربردی باشد. اما ساختن درامی حول و حوش یک شخصیت با یک اختلال مشخص نیاز به شناخت کافی نویسندگان از دنیای وسیع روان آدمی دارد. در سینمای جهان بیشتر و بهتر درام نویسان و کارگردانان چنین شخصیتهایی را به تصویر کشیدهاند بهطوری که حتی به دنیای مثالهای بالینی دنیای روانشناسی نیز راه یافتهاند. نمونهاش شخصیت نینا سیرز در فیلم قوی سیاه است که علاوه بر دیگر اختلالات روانی در این شخص میتوان تیپیکال یک شخصیت مرزی را نیز دید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه