نگاهی به سیاستهای کشورهای مختلف در ارتباط با مسأله افزایش جمعیت
پیری جمعیت؛ دغدغه جهانی
سمیه خلیلی
روزنامهنگار
تقریباً در سالهای اخیر بهدلیل شرایط ناپایدار اقتصادی در جهان، تغییر سبک زندگی و نگاه فرهنگی به موضوع فرزندآوری، افزایش جمعیت دیگر همانند دهههای قبل مورد استقبال خانوادهها نیست و هر کسی برای زیر بار نرفتن برای پرورش فرزندان بیشتر دلایل و توجیهات خود را دارد. با توجه به تغییرات اساسی در نحوه زندگیهای فردی و اجتماعی و نیز نگاه دولتمردان به موضوع جمعیت شاید بتوان گفت در برخی موارد و در کنار دغدغههای اقتصادی بحث پیری جمعیت در کشورهای جهان و نیز کاهش نرخ باروری در خانواده به یکی از مشکلات اساسی در حوزههای استراتژیک جهانی تبدیل شده است.
سازمان ملل متحد در سال 2019 در تدوین یک منشور کلی از چشماندازی جمعیتی تا سال 2050 پیشبینی کرده که تا آن سال از هر 6 نفر در جهان یک نفر بیش از 65 سال سن خواهد داشت. در گزارشهای متعدد همین سازمان همچنین بارها تأکید شده است در سالهای اخیر بویژه در سه سال گذشته سرعت پیری جمعیت دو برابر شده است یعنی در سال 1999 از هر 11 نفر یک نفر بالای 65 سال داشت این در حالی است که این رقم امروز به بیش از دو برابر افزایش یافته که نشان میدهد افزایش سن جمعیت جهان با سرعتی بیش از پیشبینیهای قبلی صورت گرفته است. در این میان اما کشورهای آسیای شرقی و امریکای لاتین از سایر کشورها پیشی گرفتهاند.
برای همین است که موضوع جمعیت بویژه از سال 2020 به یکی از چالشهای اصلی دولتها برای مواجهه با آن در سالهای آینده تبدیل شده است. در این میان هستند کشورهایی که تقریباً با برنامهریزیهای منسجم آن هم از سالها قبل توانستهاند گامهای مثبتی در این راستا بردارند. به گفته بسیاری از متخصصان جمعیت شناسی اگر دولتمردان جهان با اتخاذ روشهایی کاربردی و در پیش گرفتن شیوههای تشویقی اقدامی برای فرزندآوری و افزایش جمعیت خود انجام ندهند در آیندهای که چندان دور هم نیست باید با معضلهایی مانند کمبود نیروی کار، افزایش هزینههای بهداشتی و درمانی و نیز اقدامات دولتی در قبال بازنشستگان و جمعیت پیر جامعه دست و پنجه نرم کنند. اینها تماماً عواملی هستند که میتوانند شاخصهای یک اقتصاد پیشرو و سالم در هر جامعهای را بشدت تحت تأثیر خود قرار دهند.
برخی دولتمردان در کشورهای جهان سازوکاری را تعریف کردند که طبق آن خانوادهها پس از فرزندآوری کمتر تحت تأثیر مشکلات و فشارهای اقتصادی قرار بگیرند. از آن جمله میتوان به سیاستهای کشورهایی چون روسیه، ایتالیا، فرانسه، کره جنوبی، ژاپن، سوئد و سنگاپور اشاره کرد.
دولت روسیه بهدلیل اینکه در سالهای اخیر با موجی از مشکلات ناباروری در میان جمعیت جوان خود مواجه شده تصمیم گرفته است در چهارچوبی منسجم تمامی هزینههای آزمایشگاهی و باروری به روشهای مصنوعی را متقبل شود و آن را از طریق بیمهها به خانوادهها بازپرداخت کند تا از این طریق خانوادهها را برای درمان و اقدام برای بارداری تشویق و ترغیب نماید. البته که این روش به گفته بسیاری از کارشناسان داخلی روسیه چندان نتوانسته موفق باشد و همچنان انتقادهای زیادی به آن وارد است.
ایتالیا در سال 2015 برنامهای تدوین کرد که طبق آن به ازای تولد هر کودک 800 یورو به هر زوج پرداخت میشود. این طرح اما در داخل ایتالیا مخالفان زیادی دارد؛ برخی میگویند بهدلیل اینکه مبلغ پرداختی در مقایسه با هزینههای فرزندآوری بسیار ناچیز است تأثیری در افزایش جمعیت در 7 سال اخیر در جامعه ایتالیا نداشته است.
کره جنوبی هم پرداخت هزینهای تشویقی در بدو تولد هر نوزاد را بهعنوان سیاستی برای افزایش جمعیت خود و ترغیب جمعیت به فرزندآوری اتخاذ کرده که در این کشور هم این سیاست موفقیت چندانی به همراه نداشته است زیرا در کره جنوبی مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه قوانین کار در خانواده با قوانین و اهداف افزایش جمعیت در تضاد است و کار کردن بویژه فعالیتهای خارج از خانه زنان همواره در مقابل سیاستهای تدوین شده برای انسجام بستر خانوادگی قرار گرفته است.
در میان کشورهای اروپایی شاید بتوان فرانسه را بهعنوان یک کشور موفق و پیشرو در اجرای طرحهای جمعیتی دانست چراکه این کشور نه تنها از یک روش واحد که از مجموعهای از سیاستهای تعریف شده برای افزایش جمعیت خود استفاده کرده است. این کشور علی رغم پرداخت کمک هزینه حدود 1000 یورویی در بدو تولد هر نوزاد، برای خانوادههایی که بیش از 2 فرزند دارند ماهانه مبلغی را بهعنوان حمایت های دولتی عطا میکند. طبق قوانین «وزارت خانواده» در فرانسه مادر پس از تولد نوزاد خود میتواند تا یک سال از مرخصی زایمان با حقوق استفاده کند. این مدت برای پدر خانواده هم 3 ماه است. برخی کشورهای حوزه اسکاندیناوی نیز با پیروی از روش فرانسوی تشویق به فرزندآوری در سالهای اخیر به رشد قابل قبول 1.9 درصدی جمعیت خود نائل شدهاند. در اینجا باید به این نکته توجه کرد کشورهای اروپایی طبق آمارهای رسمی بیشترین میزان مشارکت زنان را در فعالیتهای اجتماعی در جهان دارند و فقر در کودکان نسبت به سایر کشورهای پیشرفته نرخ بسیار پایینتری را به خود اختصاص داده است. همین امر نشان میدهد که در موضوع افزایش جمعیت در جامعه نه تنها یک سیاست واحد یا پرداخت کمک هزینه که یک بسته حمایتی چند ساله میتواند ما را به اهداف نسبی خودمان برای رسیدن به ساختار جمعیتی استاندارد در جهان نزدیک کند.
نمونه موفق دیگری که میتوان در عرصه فرزندآوری و مدیریت بازار کار در بستر خانواده دید شاید در کشور سوئد باشد که بیشترین شاخص افزایش جمعیت را در سالهای گذشته به خود اختصاص داده است. دلیل آن را شاید بتوان همانند فرانسه در برنامههای بلند مدت و تعریف بستههای حمایتی چند ساله دانست. این کشور برای مثال تا 15 سالگی برای هر کودک کمک هزینه معاش در نظر میگیرد. ضمن اینکه خانواده میتواند تا 480 روز مرخصی با حقوق در زمان تولد هر نوزاد داشته باشد که این رقم میتواند میان پدر و مادر خانواده تقسیم شود. همچنین تمامی مراکز علمی، تفریحی، بهداشتی و درمانی از امکانات نگهداری و مراقبت از کودکان برخوردارند و حتی در تمام این محلها، اتاقهایی با پرستار تمام وقت وجود دارد که در صورت مشغله والدین میتوانند برای ساعتی مراقبت و نگهداری از نوزادان و کودکان را به عهده گیرند.
تدابیر دیگری نیز بویژه در سالهای اخیر در جهت تأمین آرامش روانی و مالی خانوادهها از سوی برخی دولتمردان برنامهریزی شده که میتواند کمک بسزایی در عملکرد سیاست افزایش جمعیت به همراه داشته باشد.
برای مثال در آلمان تشویق خانوادهها به کار کردن مادران در خانه و بهصورت دورکار و در اختیار قرار دادن پهنای باند مناسب برای دسترسی آسان و بدون مشکل به اینترنت و نیز تشویق مادران به انجام کارهای پاره وقت اما با مزایای مشابه فعالیتهای تمام وقت توانسته نتایج خوبی را به همراه داشته باشد.
برخی کشورها نیز مانند سنگاپور و ژاپن در سالهای اخیر تلاش کردند با آگاهی بخشی به جامعه و نیز ارتقای سطح دانش اجتماعی در مورد پیامدهای پیری جمعیت برای کشور و نیز برای بستر خانواده تا حدی در جهت افزایش جمعیت موفق عمل کنند؛ البته در مقایسه با برخی کشورهای غربی که بیشتر سیاستهای اقتصادی خود را اصلاح کرده و کوشیدهاند با مشوقهای مالی خانوادهها را به فرزندآوری ترغیب کنند این کشورها موفقیت کمتری به دست آوردهاند.
ایران هم در سالهای اخیر از این اصل مستثنی نبوده و چند سالی است مسئولان و شخص رهبر معظم انقلاب در مورد خطرات پیری جمعیت در سالهای آینده هشدار دادهاند. با توجه به اینکه جمعیت یک شاخصه بسیار مهم در راهبردهای اقتصادی، سیاسی و راهبردی یک کشور است که تقریباً در بسیاری از این زمینهها نمیتوان جایگزینی برای آن یافت و پیری جمعیت میتواند به نقطه آسیب یک کشور در عرصههای جهانی اقتصاد و سیاست تبدیل شود و ملتی را در برابر رقیبان و دشمنانش آسیب پذیر کند، از اینرو لازم است تمامی دولتمردان، مسئولان و دست اندرکاران که میتوانند در زمینههای مختلف از آموزش گرفته تا تخصیص بودجههای کاربردی گامی مؤثر و مثمر ثمر در این راه بردارند دست به کار شوند تا بتوان در بازه زمانی مشخصی از این بحران تا حد زیادی فاصله گرفت؛ بحرانی که قطعاً با تدابیر مدیریتی و بینشی صحیح قابل حل است.
روزنامهنگار
تقریباً در سالهای اخیر بهدلیل شرایط ناپایدار اقتصادی در جهان، تغییر سبک زندگی و نگاه فرهنگی به موضوع فرزندآوری، افزایش جمعیت دیگر همانند دهههای قبل مورد استقبال خانوادهها نیست و هر کسی برای زیر بار نرفتن برای پرورش فرزندان بیشتر دلایل و توجیهات خود را دارد. با توجه به تغییرات اساسی در نحوه زندگیهای فردی و اجتماعی و نیز نگاه دولتمردان به موضوع جمعیت شاید بتوان گفت در برخی موارد و در کنار دغدغههای اقتصادی بحث پیری جمعیت در کشورهای جهان و نیز کاهش نرخ باروری در خانواده به یکی از مشکلات اساسی در حوزههای استراتژیک جهانی تبدیل شده است.
سازمان ملل متحد در سال 2019 در تدوین یک منشور کلی از چشماندازی جمعیتی تا سال 2050 پیشبینی کرده که تا آن سال از هر 6 نفر در جهان یک نفر بیش از 65 سال سن خواهد داشت. در گزارشهای متعدد همین سازمان همچنین بارها تأکید شده است در سالهای اخیر بویژه در سه سال گذشته سرعت پیری جمعیت دو برابر شده است یعنی در سال 1999 از هر 11 نفر یک نفر بالای 65 سال داشت این در حالی است که این رقم امروز به بیش از دو برابر افزایش یافته که نشان میدهد افزایش سن جمعیت جهان با سرعتی بیش از پیشبینیهای قبلی صورت گرفته است. در این میان اما کشورهای آسیای شرقی و امریکای لاتین از سایر کشورها پیشی گرفتهاند.
برای همین است که موضوع جمعیت بویژه از سال 2020 به یکی از چالشهای اصلی دولتها برای مواجهه با آن در سالهای آینده تبدیل شده است. در این میان هستند کشورهایی که تقریباً با برنامهریزیهای منسجم آن هم از سالها قبل توانستهاند گامهای مثبتی در این راستا بردارند. به گفته بسیاری از متخصصان جمعیت شناسی اگر دولتمردان جهان با اتخاذ روشهایی کاربردی و در پیش گرفتن شیوههای تشویقی اقدامی برای فرزندآوری و افزایش جمعیت خود انجام ندهند در آیندهای که چندان دور هم نیست باید با معضلهایی مانند کمبود نیروی کار، افزایش هزینههای بهداشتی و درمانی و نیز اقدامات دولتی در قبال بازنشستگان و جمعیت پیر جامعه دست و پنجه نرم کنند. اینها تماماً عواملی هستند که میتوانند شاخصهای یک اقتصاد پیشرو و سالم در هر جامعهای را بشدت تحت تأثیر خود قرار دهند.
برخی دولتمردان در کشورهای جهان سازوکاری را تعریف کردند که طبق آن خانوادهها پس از فرزندآوری کمتر تحت تأثیر مشکلات و فشارهای اقتصادی قرار بگیرند. از آن جمله میتوان به سیاستهای کشورهایی چون روسیه، ایتالیا، فرانسه، کره جنوبی، ژاپن، سوئد و سنگاپور اشاره کرد.
دولت روسیه بهدلیل اینکه در سالهای اخیر با موجی از مشکلات ناباروری در میان جمعیت جوان خود مواجه شده تصمیم گرفته است در چهارچوبی منسجم تمامی هزینههای آزمایشگاهی و باروری به روشهای مصنوعی را متقبل شود و آن را از طریق بیمهها به خانوادهها بازپرداخت کند تا از این طریق خانوادهها را برای درمان و اقدام برای بارداری تشویق و ترغیب نماید. البته که این روش به گفته بسیاری از کارشناسان داخلی روسیه چندان نتوانسته موفق باشد و همچنان انتقادهای زیادی به آن وارد است.
ایتالیا در سال 2015 برنامهای تدوین کرد که طبق آن به ازای تولد هر کودک 800 یورو به هر زوج پرداخت میشود. این طرح اما در داخل ایتالیا مخالفان زیادی دارد؛ برخی میگویند بهدلیل اینکه مبلغ پرداختی در مقایسه با هزینههای فرزندآوری بسیار ناچیز است تأثیری در افزایش جمعیت در 7 سال اخیر در جامعه ایتالیا نداشته است.
کره جنوبی هم پرداخت هزینهای تشویقی در بدو تولد هر نوزاد را بهعنوان سیاستی برای افزایش جمعیت خود و ترغیب جمعیت به فرزندآوری اتخاذ کرده که در این کشور هم این سیاست موفقیت چندانی به همراه نداشته است زیرا در کره جنوبی مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه قوانین کار در خانواده با قوانین و اهداف افزایش جمعیت در تضاد است و کار کردن بویژه فعالیتهای خارج از خانه زنان همواره در مقابل سیاستهای تدوین شده برای انسجام بستر خانوادگی قرار گرفته است.
در میان کشورهای اروپایی شاید بتوان فرانسه را بهعنوان یک کشور موفق و پیشرو در اجرای طرحهای جمعیتی دانست چراکه این کشور نه تنها از یک روش واحد که از مجموعهای از سیاستهای تعریف شده برای افزایش جمعیت خود استفاده کرده است. این کشور علی رغم پرداخت کمک هزینه حدود 1000 یورویی در بدو تولد هر نوزاد، برای خانوادههایی که بیش از 2 فرزند دارند ماهانه مبلغی را بهعنوان حمایت های دولتی عطا میکند. طبق قوانین «وزارت خانواده» در فرانسه مادر پس از تولد نوزاد خود میتواند تا یک سال از مرخصی زایمان با حقوق استفاده کند. این مدت برای پدر خانواده هم 3 ماه است. برخی کشورهای حوزه اسکاندیناوی نیز با پیروی از روش فرانسوی تشویق به فرزندآوری در سالهای اخیر به رشد قابل قبول 1.9 درصدی جمعیت خود نائل شدهاند. در اینجا باید به این نکته توجه کرد کشورهای اروپایی طبق آمارهای رسمی بیشترین میزان مشارکت زنان را در فعالیتهای اجتماعی در جهان دارند و فقر در کودکان نسبت به سایر کشورهای پیشرفته نرخ بسیار پایینتری را به خود اختصاص داده است. همین امر نشان میدهد که در موضوع افزایش جمعیت در جامعه نه تنها یک سیاست واحد یا پرداخت کمک هزینه که یک بسته حمایتی چند ساله میتواند ما را به اهداف نسبی خودمان برای رسیدن به ساختار جمعیتی استاندارد در جهان نزدیک کند.
نمونه موفق دیگری که میتوان در عرصه فرزندآوری و مدیریت بازار کار در بستر خانواده دید شاید در کشور سوئد باشد که بیشترین شاخص افزایش جمعیت را در سالهای گذشته به خود اختصاص داده است. دلیل آن را شاید بتوان همانند فرانسه در برنامههای بلند مدت و تعریف بستههای حمایتی چند ساله دانست. این کشور برای مثال تا 15 سالگی برای هر کودک کمک هزینه معاش در نظر میگیرد. ضمن اینکه خانواده میتواند تا 480 روز مرخصی با حقوق در زمان تولد هر نوزاد داشته باشد که این رقم میتواند میان پدر و مادر خانواده تقسیم شود. همچنین تمامی مراکز علمی، تفریحی، بهداشتی و درمانی از امکانات نگهداری و مراقبت از کودکان برخوردارند و حتی در تمام این محلها، اتاقهایی با پرستار تمام وقت وجود دارد که در صورت مشغله والدین میتوانند برای ساعتی مراقبت و نگهداری از نوزادان و کودکان را به عهده گیرند.
تدابیر دیگری نیز بویژه در سالهای اخیر در جهت تأمین آرامش روانی و مالی خانوادهها از سوی برخی دولتمردان برنامهریزی شده که میتواند کمک بسزایی در عملکرد سیاست افزایش جمعیت به همراه داشته باشد.
برای مثال در آلمان تشویق خانوادهها به کار کردن مادران در خانه و بهصورت دورکار و در اختیار قرار دادن پهنای باند مناسب برای دسترسی آسان و بدون مشکل به اینترنت و نیز تشویق مادران به انجام کارهای پاره وقت اما با مزایای مشابه فعالیتهای تمام وقت توانسته نتایج خوبی را به همراه داشته باشد.
برخی کشورها نیز مانند سنگاپور و ژاپن در سالهای اخیر تلاش کردند با آگاهی بخشی به جامعه و نیز ارتقای سطح دانش اجتماعی در مورد پیامدهای پیری جمعیت برای کشور و نیز برای بستر خانواده تا حدی در جهت افزایش جمعیت موفق عمل کنند؛ البته در مقایسه با برخی کشورهای غربی که بیشتر سیاستهای اقتصادی خود را اصلاح کرده و کوشیدهاند با مشوقهای مالی خانوادهها را به فرزندآوری ترغیب کنند این کشورها موفقیت کمتری به دست آوردهاند.
ایران هم در سالهای اخیر از این اصل مستثنی نبوده و چند سالی است مسئولان و شخص رهبر معظم انقلاب در مورد خطرات پیری جمعیت در سالهای آینده هشدار دادهاند. با توجه به اینکه جمعیت یک شاخصه بسیار مهم در راهبردهای اقتصادی، سیاسی و راهبردی یک کشور است که تقریباً در بسیاری از این زمینهها نمیتوان جایگزینی برای آن یافت و پیری جمعیت میتواند به نقطه آسیب یک کشور در عرصههای جهانی اقتصاد و سیاست تبدیل شود و ملتی را در برابر رقیبان و دشمنانش آسیب پذیر کند، از اینرو لازم است تمامی دولتمردان، مسئولان و دست اندرکاران که میتوانند در زمینههای مختلف از آموزش گرفته تا تخصیص بودجههای کاربردی گامی مؤثر و مثمر ثمر در این راه بردارند دست به کار شوند تا بتوان در بازه زمانی مشخصی از این بحران تا حد زیادی فاصله گرفت؛ بحرانی که قطعاً با تدابیر مدیریتی و بینشی صحیح قابل حل است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه