چگونه افکار عمومی با تولید شایعه منحرف می شود؟
کاسبان ابهام
جعفر علیاننژاد
روزنامهنگار
این روزها مطالبه شفافیت، ترجیعبند پیامهای بسیار از اصلاحطلبان در فضای مجازی است، مطالبهای که سعی میکنند، ریشه آن را به دوم خرداد 76 برگردانده و یکی از خصایص ذاتی اصلاحطلبی را مقابله با پنهانکاری و ابهامزدایی برشمرند. تلاش میشود با روایتسازی از داستان قتلهای زنجیرهای یا ماجرای ترور حجاریان، اصلاحات را جریان پیشرو در شفافسازی نامیده و نظام را به پنهانکاری و ابهامآفرینی متهم کنند. در این نوشتار قصد داریم تا اندکی این ادعای اصلاحطلبانه را بازخوانی کنیم. بدین منظور نگاهی اجمالی به ماجرای ترور سعید حجاریان و داستان فایل صوتی ظریف انداختهایم؛
مقام معظم رهبری در 28 اسفند 78 بعد از ماجرای ترور حجاریان و با نظر به تعلل دستگاه اطلاعاتی دولت خاتمی در نامهای به رئیس دولت اصلاحات متذکر میشود: بیم آن است که این قضیه مانند پرونده قتلهای زنجیرهای، دامنهدار و تبدیل به موضوعی مبهم و شایعهانگیز گردد. در موضوع قتلها با اینکه جنابعالی هیأتهایی را پیدرپی مسئول پیگیری کردید، تمام نشدن موضوع، موجب بروز شایعات و ایجاد فضای تردید و ابهام شد، در این قضیه نیز مشاهده میشود که متأسفانه برخی زبانها و قلمها بهشدت سرگرم التهابآفرینی و شایعهپردازیاند.
اما محمد خاتمی در 21 فروردین ماه 79 خطاب به هاشمی شاهرودی درباره رسیدگی به پرونده ترور حجاریان از وی خواسته بود که دقت فدای سرعت نشود!
با این حال، اعضای اصلاحطلب شورای شهر تهران خواهان تسریع در رسیدگی به پرونده ترور حجاریان شده بودند، موضوعی که مطالبه عیسی سحرخیز معاون وزیر ارشاد وقت نیز بود.از طرف دیگر حزب «مشارکت» در 17 فروردین همان سال در پیامی روشن ابراز موضع کرده بود که ارادهای میخواهد با تسریع در محاکمه متهمان، آمران و زمینهسازان خشونت مصون بمانند.
این تناقض رفتاری نشان میدهد، اصلاحطلبان هم با تسریع در رسیدگی به پرونده ترور مخالف بودند و هم خواستار تسریع در آن، و این یعنی بازی با افکار عمومی. در واقع، تمام وقایع دولت خاتمی همچون ماجرای قتلهای زنجیرهای و غائله کوی دانشگاه، همواره از ابهاماتی عامدانه رنج بردهاند. این فضای ابهام آلود بهترین فرصت برای رشد پدیده «خشونت مدرن» بود.پروژه نوارسازی در همین بستر ابهام معنادار میشد، پروژهای که با اینکه عمیقاً رد پای جریان کاسب ابهام روی نوار افشا شده مانده بود، هیچ گاه رمزگشایی نشد و افشاگریهای احمدی (پرکننده نوار)، بعد از بازداشت 100 روزه، درخصوص عاملیت حجاریان در ایجاد فضای ترور، هیچ وقت با دلایل روشن و صریح از سوی جریان اصلاحات، پاسخ نیافت.
احمدی در مصاحبه با روزنامه رسالت میگوید حجاریان از او خواسته بود: بگو فدایی ولایت فقیه هستم. من (حجاریان) را محکوم کن و به موضوع فشار از پایین، چانهزنی در بالا و فتح سنگر به سنگر حمله کن. وقتی من را تهدید میکنی به حالت جدی حرف بزن و تهدید کن و بگو میکشمت و خانه و زندگیات را آتش میزنیم.
این ادعاها منطقاً باید از سوی حجاریان تکذیب و پاسخ محکم مییافت. ارسال یک نامه با سربرگ شورای شهر تهران و بدون امضای حجاریان به روزنامه رسالت با این چهار کلمه که: «رسالت نشر اکاذیب میکند»، مسلماً نمیتوانست، همان پاسخ مستدل و روشن مورد انتظار باشد. پنهان شدن پشت پرده ابهام تنها چارهای بود که میتوانست نقش مستقیم حجاریان در تولید نوار مورد نظر را گم کند. سعید حجاریان حتی حاضر نشد، از رضا احمدی و عاملان ترور خود شکایت کند تا ادعاهای مطرح شده مورد بررسی قرار گیرد و گمانهها پایان یابد. قرار بود این کارکرد ابهام، تداوم برچسب خشونت به بسیج و سپاه و انصار حزب الله باشد.
در همین حال و فضا بود که مقام معظم رهبری در پایان درس خارج فقه روز 16 فروردین 79، بیان داشتند: این عیب و بلیه بسیار بزرگی است که برخی افراد همه بدیها و سیئات را از بیگانگان نفی و به خودی منتسب میکنند و همه مصالح و خیراتی که امید آن باید از درون جامعه بجوشد، متوجه رفاقت و ارتباط با بیگانگانی بدانند که دشمنی خود را پنهان نمیکنند
کاسبان ابهام و شایعهسازی با اینکه خود را در حافظه تاریخ حبس کردند، اما دست از روش قدیمیشان برنداشتند، به عنوان مثال این جریان بار دیگر درست قبل از برگزاری سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری در ماجرای فایل صوتی ظریف، به تزریق ابهام و ایجاد شایعه درخصوص نحوه لو رفتن فایل، مشغول شدند.
حجم ابهامسازی و تولید شایعات درخصوص نحوه لو رفتن فایل به حدی بود که تا حدودی افکار عمومی را از محتوای ضد ایرانی فایل منحرف کرده بود. کارکرد ابهام در این پروژه بسان ماجرای ترور حجاریان بازتولید مظلومیت برای جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا نزد افکار عمومی بود. مقام معظم رهبری دقیقاً با درک درست این حربه در انتقاد از محتوای فایل (12 اردیبهشت)1400 بیان داشتند: این روزها سخنانی از برخی مسئولین شنیده میشود که مایه تعجب و تأسف است و شنیدیم که رسانههای دشمن و مخالف جمهوری اسلامی این حرفها را پخش کردند. انسان متأسف میشود وقتی این مطالب را میشنود.
برخی از این حرفها، تکرار حرفهای خصمانه دشمنان است،هرچند اکثر هجمهها و ابهامآفرینیها متوجه نحوه لو رفتن فایل صوتی بود، اما نمیتوان بهراحتی از کارکرد جناحی محتوای فایل در تخریب جریان مقابل، نیز عبور کرد. با این حال، بستر اجتماعی تأثیر کارکرد ابهام آماده نبود و «از قضا سرکنگبین صفرا» فزود و یکی از ظرفیتهای کاندیداتوری جریان اصلاحطلبی در انتخابات 1400 را سوزاند.
جریان کاسب ابهام در دورهای که با پدیده قهر اجتماعی روبهرو است، راه حل طبیعیسازی ابهام را با ادعای شفافیت در وهله نخست و سپس مطالبه شفافیت در مرتبه بعدی دنبال میکند. با این حال، اصلاحطلبان اگر بتوانند همه ابهامات را از چهره خود بزدایند تا مدعی شفافیت شوند، با یک چیز نمیتوانند کنار بیایند؛ تعارض منافع. همیشه در پوشش هر ابهامی یا پای یک منفعت شخصی در میان است یا یک منفعت جناحی. فرقی نمیکند این پوشش، یک خیریه یا خدمات اجتماعی باشد یا یک نهاد مدنی.
روزنامهنگار
این روزها مطالبه شفافیت، ترجیعبند پیامهای بسیار از اصلاحطلبان در فضای مجازی است، مطالبهای که سعی میکنند، ریشه آن را به دوم خرداد 76 برگردانده و یکی از خصایص ذاتی اصلاحطلبی را مقابله با پنهانکاری و ابهامزدایی برشمرند. تلاش میشود با روایتسازی از داستان قتلهای زنجیرهای یا ماجرای ترور حجاریان، اصلاحات را جریان پیشرو در شفافسازی نامیده و نظام را به پنهانکاری و ابهامآفرینی متهم کنند. در این نوشتار قصد داریم تا اندکی این ادعای اصلاحطلبانه را بازخوانی کنیم. بدین منظور نگاهی اجمالی به ماجرای ترور سعید حجاریان و داستان فایل صوتی ظریف انداختهایم؛
مقام معظم رهبری در 28 اسفند 78 بعد از ماجرای ترور حجاریان و با نظر به تعلل دستگاه اطلاعاتی دولت خاتمی در نامهای به رئیس دولت اصلاحات متذکر میشود: بیم آن است که این قضیه مانند پرونده قتلهای زنجیرهای، دامنهدار و تبدیل به موضوعی مبهم و شایعهانگیز گردد. در موضوع قتلها با اینکه جنابعالی هیأتهایی را پیدرپی مسئول پیگیری کردید، تمام نشدن موضوع، موجب بروز شایعات و ایجاد فضای تردید و ابهام شد، در این قضیه نیز مشاهده میشود که متأسفانه برخی زبانها و قلمها بهشدت سرگرم التهابآفرینی و شایعهپردازیاند.
اما محمد خاتمی در 21 فروردین ماه 79 خطاب به هاشمی شاهرودی درباره رسیدگی به پرونده ترور حجاریان از وی خواسته بود که دقت فدای سرعت نشود!
با این حال، اعضای اصلاحطلب شورای شهر تهران خواهان تسریع در رسیدگی به پرونده ترور حجاریان شده بودند، موضوعی که مطالبه عیسی سحرخیز معاون وزیر ارشاد وقت نیز بود.از طرف دیگر حزب «مشارکت» در 17 فروردین همان سال در پیامی روشن ابراز موضع کرده بود که ارادهای میخواهد با تسریع در محاکمه متهمان، آمران و زمینهسازان خشونت مصون بمانند.
این تناقض رفتاری نشان میدهد، اصلاحطلبان هم با تسریع در رسیدگی به پرونده ترور مخالف بودند و هم خواستار تسریع در آن، و این یعنی بازی با افکار عمومی. در واقع، تمام وقایع دولت خاتمی همچون ماجرای قتلهای زنجیرهای و غائله کوی دانشگاه، همواره از ابهاماتی عامدانه رنج بردهاند. این فضای ابهام آلود بهترین فرصت برای رشد پدیده «خشونت مدرن» بود.پروژه نوارسازی در همین بستر ابهام معنادار میشد، پروژهای که با اینکه عمیقاً رد پای جریان کاسب ابهام روی نوار افشا شده مانده بود، هیچ گاه رمزگشایی نشد و افشاگریهای احمدی (پرکننده نوار)، بعد از بازداشت 100 روزه، درخصوص عاملیت حجاریان در ایجاد فضای ترور، هیچ وقت با دلایل روشن و صریح از سوی جریان اصلاحات، پاسخ نیافت.
احمدی در مصاحبه با روزنامه رسالت میگوید حجاریان از او خواسته بود: بگو فدایی ولایت فقیه هستم. من (حجاریان) را محکوم کن و به موضوع فشار از پایین، چانهزنی در بالا و فتح سنگر به سنگر حمله کن. وقتی من را تهدید میکنی به حالت جدی حرف بزن و تهدید کن و بگو میکشمت و خانه و زندگیات را آتش میزنیم.
این ادعاها منطقاً باید از سوی حجاریان تکذیب و پاسخ محکم مییافت. ارسال یک نامه با سربرگ شورای شهر تهران و بدون امضای حجاریان به روزنامه رسالت با این چهار کلمه که: «رسالت نشر اکاذیب میکند»، مسلماً نمیتوانست، همان پاسخ مستدل و روشن مورد انتظار باشد. پنهان شدن پشت پرده ابهام تنها چارهای بود که میتوانست نقش مستقیم حجاریان در تولید نوار مورد نظر را گم کند. سعید حجاریان حتی حاضر نشد، از رضا احمدی و عاملان ترور خود شکایت کند تا ادعاهای مطرح شده مورد بررسی قرار گیرد و گمانهها پایان یابد. قرار بود این کارکرد ابهام، تداوم برچسب خشونت به بسیج و سپاه و انصار حزب الله باشد.
در همین حال و فضا بود که مقام معظم رهبری در پایان درس خارج فقه روز 16 فروردین 79، بیان داشتند: این عیب و بلیه بسیار بزرگی است که برخی افراد همه بدیها و سیئات را از بیگانگان نفی و به خودی منتسب میکنند و همه مصالح و خیراتی که امید آن باید از درون جامعه بجوشد، متوجه رفاقت و ارتباط با بیگانگانی بدانند که دشمنی خود را پنهان نمیکنند
کاسبان ابهام و شایعهسازی با اینکه خود را در حافظه تاریخ حبس کردند، اما دست از روش قدیمیشان برنداشتند، به عنوان مثال این جریان بار دیگر درست قبل از برگزاری سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری در ماجرای فایل صوتی ظریف، به تزریق ابهام و ایجاد شایعه درخصوص نحوه لو رفتن فایل، مشغول شدند.
حجم ابهامسازی و تولید شایعات درخصوص نحوه لو رفتن فایل به حدی بود که تا حدودی افکار عمومی را از محتوای ضد ایرانی فایل منحرف کرده بود. کارکرد ابهام در این پروژه بسان ماجرای ترور حجاریان بازتولید مظلومیت برای جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا نزد افکار عمومی بود. مقام معظم رهبری دقیقاً با درک درست این حربه در انتقاد از محتوای فایل (12 اردیبهشت)1400 بیان داشتند: این روزها سخنانی از برخی مسئولین شنیده میشود که مایه تعجب و تأسف است و شنیدیم که رسانههای دشمن و مخالف جمهوری اسلامی این حرفها را پخش کردند. انسان متأسف میشود وقتی این مطالب را میشنود.
برخی از این حرفها، تکرار حرفهای خصمانه دشمنان است،هرچند اکثر هجمهها و ابهامآفرینیها متوجه نحوه لو رفتن فایل صوتی بود، اما نمیتوان بهراحتی از کارکرد جناحی محتوای فایل در تخریب جریان مقابل، نیز عبور کرد. با این حال، بستر اجتماعی تأثیر کارکرد ابهام آماده نبود و «از قضا سرکنگبین صفرا» فزود و یکی از ظرفیتهای کاندیداتوری جریان اصلاحطلبی در انتخابات 1400 را سوزاند.
جریان کاسب ابهام در دورهای که با پدیده قهر اجتماعی روبهرو است، راه حل طبیعیسازی ابهام را با ادعای شفافیت در وهله نخست و سپس مطالبه شفافیت در مرتبه بعدی دنبال میکند. با این حال، اصلاحطلبان اگر بتوانند همه ابهامات را از چهره خود بزدایند تا مدعی شفافیت شوند، با یک چیز نمیتوانند کنار بیایند؛ تعارض منافع. همیشه در پوشش هر ابهامی یا پای یک منفعت شخصی در میان است یا یک منفعت جناحی. فرقی نمیکند این پوشش، یک خیریه یا خدمات اجتماعی باشد یا یک نهاد مدنی.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه