چگونه دولت می‌تواند سیاست را تبدیل به عرصه فعالیت عمومی کند؟

از حکومت غیرمردمی به حکمرانی مردمی


منصور میراحمدی
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
پیروزی انقلاب اسلامی که اکنون در چهل و سومین سالگشت آن به‌سر می‌بریم، نخستین بار در ایران به تأسیس دولت مردمی انجامید. این انقلاب که با هویت اسلامی و حاصل حرکت مردمی به رهبری امام خمینی (ره) بوده، از آغاز مردمی‌سازی دولت را به مثابه یکی از اهداف اساسی خود مطرح کرده است. گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی نشان‌دهنده موفقیت نظام جمهوری اسلامی در مردمی کردن دولت به مفهوم مشارکت مردم در تأسیس دولت و انتخاب کارگزاران آن است؛ این نظام با به رسمیت شناختن حق جمهور مردم در تأسیس نظام سیاسی و انتخاب رئیس جمهور، به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور، نخستین بار در تاریخ ایران، بنیان دولت را بر رأی مستقیم مردم قرار داده است. با وجود این، بازخوانی تجربه مردمی‌سازی دولت به مفهوم ابتنای دولت بر ایده «صاحب حق بودن مردم» و در نتیجه «خدمتگزاری به مردم»، حکایت از نارسایی‌های مهمی دارد. بررسی کارنامه دولت‌های برآمده از انتخاب مردم در نظام جمهوری اسلامی نشان‌دهنده فاصله گرفتن تدریجی این دولت‌ها از ایده مذکور است. اگرچه در برخی از دولت‌ها، بویژه در دولت‌های نخستین، به این مفهوم از مردمی‌سازی دولت، التفاتی درخور و شایسته صورت گرفته است، با کمرنگ شدن تدریجی ایده و صاحب حق بودن مردم، دولت‌ها خود را صاحب حق یک‌سویه پنداشته، عملکرد خود را تنها در این رابطه یک‌سویه ارائه کرده‌اند. در چنین فرایندی، مردمی‌سازی دولت‌ها با آسیب جدی روبه‌رو شده است. بررسی آسیب پدید آمده و فهم عوامل ناکامی دولت‌ها در مردمی‌سازی دولت، نیازمند پژوهش گسترده‌ای است؛ اما در این مجال اندک، تنها به یک عامل مهم اشاره می‌کنیم. از دیدگاه نگارنده، غفلت از امر حکمرانی و نقش مردم در آن، یکی از این عوامل به حساب می‌آید. تبیین این مهم، نیازمند اشاره‌ای گذرا به مفهوم «حکمرانی مردمی» است.
ادبیات سیاسی در دوران معاصر شاهد چرخش مهمی از مفهوم «حکومت» به مفهوم «حکمرانی مردمی» است. اگرچه می‌توان در متون کلاسیک توجه به شاخص‌های مفهوم حکمرانی را مشاهده کرد، در دوران معاصر اما حکمرانی به مثابه مفهومی مدرن مورد توجه قرار گرفته است. در این دوران حکمرانی به مثابه «فعالیت عمومی ناظر به فرایند وضع قوانین الزام‌آور معطوف به اقتدار عمومی» در نظر گرفته شده است؛ قوانینی که نقش تعیین‌کننده‌ای در تنظیم زندگی سیاسی اجتماعی دارند. بر اساس این مفهوم، آنچه در بهروزی و بهزیستی زندگی سیاسی اجتماعی مردم اهمیت دارد، چگونگی حکمرانی است. به همین دلیل در برابر نوع حکومت و ساختار آن، چگونگی حکمرانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. چنانچه حکمرانی با شاخص‌های خاصی همراه شود، حکمرانی با عنوان حکمرانی خوب و شایسته نامگذاری می‌شود، یا در صورت برخورداری از شاخص‌های مذکور به عنوان حکمرانی کارآمد مورد شناسایی قرار می‌گیرد. این نامگذاری‌ها به‌وضوح تأکید بر «سیاست به مثابه فعالیت عمومی» و نه به مثابه حکومت را نشان می‌دهد.
طرح این مفهوم در ادبیات سیاسی جدید، زمینه توجه به نقش مردم در حکمرانی را نیز فراهم ساخته است. به دیگر سخن، از آنجا که در مفهوم حکمرانی، سیاست به مثابه فعالیت ناظر به اقتدار عمومی مورد توجه قرار می‌گیرد، این فعالیت می‌تواند از سوی مردم نیز صورت گیرد. در صورتی که مردم نقش اصلی در چنین فعالیتی را برعهده گیرند، دیگر حکمرانی صرفاً ناظر به فعالیت حکومت و حکمرانان نخواهد شد و در کنار آنان، مردم نیز صاحب نقش دانسته می‌شوند. توجه به نقش مردم، زمینه طرح «حکمرانی مردمی» را فراهم ساخته، می‌توان چرخش دوم را از این زاویه، چرخش از حکمرانی غیرمردمی به حکمرانی مردمی دانست. با توجه به اهمیت اقتدار عمومی، چرخش از حکمرانی غیرمردمی به حکمرانی مردمی بی‌تردید موجبات ارتقای اقتدار عمومی را فراهم خواهد ساخت. به دیگر سخن، با مشارکت مردم در حکمرانی، سرمایه اجتماعی مورد نیاز حکمرانی در جامعه تقویت شده، در نتیجه کارآمدی حکومت نیز افزایش می‌یابد.
از نگاه نگارنده، چرخش «از حکومت به حکمرانی» و «از حکمرانی غیرمردمی به حکمرانی مردمی»، زمینه نظری و مفهومی بسیار مناسبی را برای طرح دولت مردمی یا مردمی‌سازی دولت در ایران فراهم ساخته است. این چرخش‌ها از سویی بیانگر اهمیت توجه به حکمرانی و در نتیجه فعالیت ناظر به اقتدار عمومی بوده، از سوی دیگر ضرورت دخالت و مشارکت مردم را در امر حکمرانی نشان می‌دهد؛ اگرچه مشارکت مردم در روی کار آوردن کارگزاران دولت نقش بسیار مهمی در مردمی‌سازی دولت دارد، چنین می‌نماید که مشارکت آنان در فعالیت‌ها و عملکردها نقش مؤثرتری در این زمینه خواهد داشت. مردمی‌سازی دولت به معنای واقعی، آنگاه تحقق می‌یابد که عرصه‌های گوناگون فعالیت عمومی، مردمی شود. این امر به لحاظ نظری مستلزم طرح مفاهیم بسیار مهمی است.
یکی از مؤلفه‌های نظری دولت مردمی، «اجتماع مردمی» است. دولت مردمی بر اجتماع مردمی استوار است. به میزانی که مشارکت مردم در اداره زندگی جمعی افزون شود، مردمی‌سازی دولت در عرصه اجتماع امکان‌پذیرتر می‌شود. مشارکت مردم چه به صورت نهادینه شده و در قالب سمن‌ها و چه به صورت غیرنهادینه شده و به گونه داوطلبانه، مهم‌ترین عامل واسپاری تصدی‌گری دولت در امر اجتماعی به مردم به حساب می‌آید. بی‌تردید، این واسپاری می‌تواند زمینه توجه دولت را به امور راهبردی معطوف سازد و دولت را از روزمرگی رهایی بخشد؛ از این رو، مردمی‌سازی دولت در عرصه اجتماع با مردمی‌سازی اجتماع میسر می‌نماید.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7927/3/615869/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها