سهم «معارف عقلی» در گفتمان دینی


 1 «معارف عقلی» در «معرفت دینی» جایگاه و نقشی غیرقابل تردید دارند. حوزه علمیه تهران نیز در کنار دیگر حوزه‌های فقهی و کلامی عمدتاً با تأکید بر «مباحث فلسفی» شکل گرفت و در این راستا بزرگانی را درعرصه معارف عقلی آموزش و پرورش داد که اکنون هر یک از آنان صاحب نظریه‌های خاص در مباحث فلسفی هستند و در رابطه با علوم عقلی و فلسفی کتاب و آثار درخور تأملی دارند؛ از جمله آنان می‌توان به مرحوم ملاعبدالله زنوزی، آیت‌الله شهید مطهری و مرحوم سید رضی شیرازی و... اشاره کرد. این بزرگواران هم در عرصه فقه و فقاهت ورود و تبحر داشتند و هم در حوزه معارف و علوم عقلی تأملات قابل رجوعی ارائه کرده‌اند. به این اعتبار، می‌توان گفت که اساس مباحث طرح شده در حوزه‌های علمیه عمدتاً مبتنی بر «مباحث عقلی» است. معارف عقلی دین، مبانی خاصی را می‌طلبد که فقط در معارف عقلی قابل درک و بررسی است.
2 قرآن کریم دعوت پیامبر اکرم(ص) را در وهله نخست به «حکمت» بیان می‌کند. این «حکمت» به معارف متقنی اشاره دارد که قابل تغییر نیست و اصولی است که با استحکام خاصی از جانب حکیم مطلق ارائه شده است. این معارف حکمی، خود پشتوانه «معارف عملی» ما خواهد بود. بی‌شک به دست آوردن این «معارف حکمی» به پشتوانه «معارف عقلی» تحقق‌پذیر است. فارغ از درک حکمت الهی، از آنجا که معجزه بودن قرآن کریم یک امر مشهود (مانند اژدها شدن عصا یا زنده شدن مردگان) نیست، درک اعجاز قرآن کریم هم نیاز به پشتوانه‌های عقلی دارد که جایگاه و خاستگاه آن در حوزه‌های علمیه بوده و هست و اگر معارف عقلی در مراکز آموزشی و علمی دیگر همچون دانشگاه‌ها سرایت کرده است، این سرایت از رهگذر ورود پرورش‌یافتگان حوزه‌های علمیه به این مراکز می‌باشد.
3 «معارف دین» بنابر تعریف قرآن «معارف فطری» است و این معارف هر کدام با شئونی از وجود انسان منطبق است که در عرصه‌های مختلف هستی‌شناسی، مبدأشناسی، معادشناسی و... همه به نوعی با جنبه‌هایی از انسان‌شناسی پیوند می‌خورند. برای ورود به این عرصه‌ها و رسیدن به معارف آن، به پشتوانه‌ها و مبانی مشترک نیاز داریم. در این فضا، معارف بینشی و عقلی دین، پایه ورود به ایمان است. روایاتی که درباره «عقل» و «جهل» آمده روایات بسیار مهمی است که آنها هم شرط ورود به عرصه دین و دینداری را محوریت عقل و معارف عقلی بیان کرده‌اند. قرآن کریم و بیانات دین برای همگان (در هر سطحی از سطوح عقلی و معرفتی) عرضه شده است. قرآن کریم در مورد خدای متعال، تعبیرات مختلفی همچون خالقیت و ربوبیت بیان کرده است تا هم مرتبه ذات الهی و هم نحوه ارتباط موجودات با حق‌تعالی را درک کنیم. اینها مسائل بسیار عمیقی است که در جای جای خطبه‌های ائمه(ع) توجه به این معارف عمیق به ما تذکر داده شده است و عنوان شده که این معارف پشتوانه معارف دیگر ما است.
4نظام سیاسی، عرصه ظاهری زندگانی ما را به نوعی به عرصه معرفتی ما ربط می‌دهد. انقلاب اسلامی مانند دین اسلام بر اساس «عقلانیت» شکل گرفت؛ عقلانیتی که ما را به سمت معارف دینی ترغیب می‌کند؛ عقلانیتی که می‌گوید باید تحت اداره یک حقیقتی قرار بگیریم که ما را خلق کرده و به چرایی و چگونگی این خلقت آگاه است. وقتی از چنین پشتوانه معرفتی و دینی برخوردار هستیم به‌طور قطع سیاستی هم که برآمده از این مبانی دینی باشد، از پشتوانه‌های عقلی برخوردار است و ما را به تکامل سیاسی و اجتماعی می‌رساند. انقلاب اسلامی، انقلاب دیدگاه‌ها است و این انقلاب دیدگاه‌ها بر شناخت انسان و روش درست زندگی (همانطور که دین معرفی کرده) تأکید دارد. تحقق این مهم به‌طور قطع وابسته به داشتن یک‌سری از معارف عمیق عقلی است. بنابر آنچه گفته شد ما گریزی از پرداختن به معارف گوناگون عقلی نداریم اگر چه گاهی با بی‌مهری نسبت به مباحث عقلی مواجه می‌شویم اما می‌توان گفت که مهم‌ترین پایگاه پرداخت به «مباحث عقلی» حوزه‌های علمیه است و علوم عقلی در حوزه‌های علمیه جایگاه مستحکمی دارند.
 *مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی آیت‌الله محمدباقر تحریری در نشست علمی «تأثیر جریان نوصدرایی در مکتب حکمی عرفانی تهران» است که به همت حوزه علمیه مروی تهران به‌صورت مجازی برگزار شد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7931/18/616309/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها