چشم اسفندیار اقتصاد ایران
دانیال داودی
کارشناس مسائل اقتصادی
اسفندیار، شاهزاده اسطورهای شاهنامه است که گفته میشود در آب مقدس شستوشو کرد و رویینتن شد و تنها چشمانش آسیبپذیر باقیماند. اخیراً رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگاه مجلس، ضمن تأکید بر لزوم آگاهی نمایندگان مجلس از تواناییهای کشور فرمودند: «هم (باید) بدانیم تواناییهایمان چیست، هم آن آسیبپذیریهایمان؛ به تعبیر رایج فارسی «چشم اسفندیار» را در خودمان کشف کنیم؛ ببینیم کجای ما آسیبپذیر است، حواسمان باشد.» بهنظر میرسد اقتصاد ایران نیز مانند اسفندیار است؛ رویینتن اما دارای نقطه ضعفی که اگر به آن توجه نشود، از همانجا آسیب خواهیم دید! در این یادداشت، چرخه «تورم-تثبیت-شوک» بهمثابه چشم اسفندیار اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
اقتصاد رویینتن
اما چرا اقتصاد ایران رویینتن است؟! شاید رویینتن بودن را بتوان همان تابآوری یک اقتصاد در اثر شوکهای خارجی دانست. اقتصاد ما یک دهه تحت شدیدترین تحریمها قرار گرفت، در داخل، دولت وقت تلاش شایستهای برای کاهش آسیبپذیری ناشی از این تحریمها انجام نداد اما اقتصاد توانست شوک تحریم را تحمل کرده و دوباره رشد مثبت خود را بازیابی کند. بر اساس آمار حسابهای ملی مرکز آمار ایران، از پاییز 1399 به این سو، همواره رشد اقتصادی مثبت (با میانگین 3.1 درصد) داشتهایم. این در حالی است که امریکاییها تصور میکردند میتوانند با تحریمها، اقتصاد ایران را فلج کنند. رمز این موفقیت اقتصاد ایران را باید در بیانات رهبر انقلاب در دیدار با رئیسجمهور تاجیکستان جستوجو کرد. حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار تحریم را اسلحه قدرتها در مقابل کشورها خوانده و تأکید کردند: آن چیزی که این اسلحه را از کار میاندازد، توجه به نیروها و ظرفیتهای درونی است.
تثبیت پرهزینه
با وجود این نقطه قوت در اقتصاد ما یک چرخه معیوب وجود دارد که همان، چشم اسفندیار ماست. ما از معدود کشورهای دنیا هستیم که نتوانستهایم تورم را مهار کنیم. تورم بالا از مهمترین عیوب اقتصاد ماست. ما اما به جای اینکه این درد را درست بشناسیم و درمان کنیم، برای اینکه از طبقات پایین درآمدی در مقابل تورم محافظت کنیم، دست به تثبیت برخی از قیمتهای کلیدی در اقتصاد میزنیم. مثلاً قیمت بنزین را برای سالها ثابت نگهمیداریم. قیمت ارز را تثبیت میکنیم. ارز 4200 تومانی به واردات کالاهای اساسی میدهیم تا به خیال خودمان، قیمت این کالاها را ثابت نگهداریم و از مردم در مقابل تورم محافظت کنیم. این باعث میشود که هر چه زمان میگذرد، چون تورم داریم، هزینههای دولت زیاد میشود اما از آن سو دارایی دولت صرف تثبیت قیمتها شده و ثابت میماند. نتیجه آنکه دست دولت روز به روز خالیتر میشود و اگر همین مسیر در بلندمدت استمرار پیدا کند، میتواند منجر به ورشکستگی دولت شود.
شوکهای پیاپی
بنابراین دولت هم برای اینکه جلوی ورشکستگی خود را بگیرد، هر چند سال یک بار مجبور است قیمتها را بالا ببرد تا بودجهاش را تراز کند و از زیر بار ورشکستگی فرار کند. همین مسأله یک شوک قیمتی در بازارها ایجاد میکند. این شوک، اولاً ممکن است اگر کنترل نشود و با یک سیاست یارانهای مناسب همراه نشود، به معیشت طبقات ضعیف آسیب بزند و در ثانی، از طریق تشدید انتظارات تورمی، خود به تورم بیشتر دامن بزند و نیاز به تثبیت مجدد قیمتها برای حمایت از طبقات پایین را فراهم کند. بنابراین دوباره این چرخه معیوب ادامه پیدا خواهد کرد. نتیجه آنکه «شوک و آسیب» روی دیگر سکه «تورم و تثبیت» است. به جرأت میتوان گفت این چرخه، تبدیل به چشم اسفندیار اقتصاد ایران شده است و چه در سال 1398 با افزایش قیمت بنزین و چه امروز، نارضایتیهای اجتماعی را به همراه داشته است. اگر این نقطه آسیبپذیر، شناسایی نشود، اقتصاد رویینتن ما از همینجا تحلیل خواهد رفت!
یک بار برای همیشه
بنابراین اولاً باید به دنبال مهار تورم باشیم. در ثانی باید بپذیریم که در شرایط تورمی، تثبیت قیمتها راه مناسبی برای حمایت نیست. به جای این روش، باید همزمان با افزایش قیمتها سال به سال یارانههای مردم نیز افزایش پیدا کند. راهاندازی «تالار دوم نیما»، برنامه نداشتن برای حاملهای انرژی و همچنین احتمال تثبیت مجدد قیمت برخی کالاها نشانههای خوبی نیستند. اگر یک بار برای همیشه چرخه معیوب «تورم-تثبیت-شوک» را کنار نگذاریم ناگزیریم آسیبهایش را نیز تحمل کنیم و تضعیف اقتصاد و معیشت مردم را به تماشا بنشینیم. بدیهی است که فرایند اصلاحات واقعی یارانهای نباید دفعی باشد.
کارشناس مسائل اقتصادی
اسفندیار، شاهزاده اسطورهای شاهنامه است که گفته میشود در آب مقدس شستوشو کرد و رویینتن شد و تنها چشمانش آسیبپذیر باقیماند. اخیراً رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگاه مجلس، ضمن تأکید بر لزوم آگاهی نمایندگان مجلس از تواناییهای کشور فرمودند: «هم (باید) بدانیم تواناییهایمان چیست، هم آن آسیبپذیریهایمان؛ به تعبیر رایج فارسی «چشم اسفندیار» را در خودمان کشف کنیم؛ ببینیم کجای ما آسیبپذیر است، حواسمان باشد.» بهنظر میرسد اقتصاد ایران نیز مانند اسفندیار است؛ رویینتن اما دارای نقطه ضعفی که اگر به آن توجه نشود، از همانجا آسیب خواهیم دید! در این یادداشت، چرخه «تورم-تثبیت-شوک» بهمثابه چشم اسفندیار اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
اقتصاد رویینتن
اما چرا اقتصاد ایران رویینتن است؟! شاید رویینتن بودن را بتوان همان تابآوری یک اقتصاد در اثر شوکهای خارجی دانست. اقتصاد ما یک دهه تحت شدیدترین تحریمها قرار گرفت، در داخل، دولت وقت تلاش شایستهای برای کاهش آسیبپذیری ناشی از این تحریمها انجام نداد اما اقتصاد توانست شوک تحریم را تحمل کرده و دوباره رشد مثبت خود را بازیابی کند. بر اساس آمار حسابهای ملی مرکز آمار ایران، از پاییز 1399 به این سو، همواره رشد اقتصادی مثبت (با میانگین 3.1 درصد) داشتهایم. این در حالی است که امریکاییها تصور میکردند میتوانند با تحریمها، اقتصاد ایران را فلج کنند. رمز این موفقیت اقتصاد ایران را باید در بیانات رهبر انقلاب در دیدار با رئیسجمهور تاجیکستان جستوجو کرد. حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار تحریم را اسلحه قدرتها در مقابل کشورها خوانده و تأکید کردند: آن چیزی که این اسلحه را از کار میاندازد، توجه به نیروها و ظرفیتهای درونی است.
تثبیت پرهزینه
با وجود این نقطه قوت در اقتصاد ما یک چرخه معیوب وجود دارد که همان، چشم اسفندیار ماست. ما از معدود کشورهای دنیا هستیم که نتوانستهایم تورم را مهار کنیم. تورم بالا از مهمترین عیوب اقتصاد ماست. ما اما به جای اینکه این درد را درست بشناسیم و درمان کنیم، برای اینکه از طبقات پایین درآمدی در مقابل تورم محافظت کنیم، دست به تثبیت برخی از قیمتهای کلیدی در اقتصاد میزنیم. مثلاً قیمت بنزین را برای سالها ثابت نگهمیداریم. قیمت ارز را تثبیت میکنیم. ارز 4200 تومانی به واردات کالاهای اساسی میدهیم تا به خیال خودمان، قیمت این کالاها را ثابت نگهداریم و از مردم در مقابل تورم محافظت کنیم. این باعث میشود که هر چه زمان میگذرد، چون تورم داریم، هزینههای دولت زیاد میشود اما از آن سو دارایی دولت صرف تثبیت قیمتها شده و ثابت میماند. نتیجه آنکه دست دولت روز به روز خالیتر میشود و اگر همین مسیر در بلندمدت استمرار پیدا کند، میتواند منجر به ورشکستگی دولت شود.
شوکهای پیاپی
بنابراین دولت هم برای اینکه جلوی ورشکستگی خود را بگیرد، هر چند سال یک بار مجبور است قیمتها را بالا ببرد تا بودجهاش را تراز کند و از زیر بار ورشکستگی فرار کند. همین مسأله یک شوک قیمتی در بازارها ایجاد میکند. این شوک، اولاً ممکن است اگر کنترل نشود و با یک سیاست یارانهای مناسب همراه نشود، به معیشت طبقات ضعیف آسیب بزند و در ثانی، از طریق تشدید انتظارات تورمی، خود به تورم بیشتر دامن بزند و نیاز به تثبیت مجدد قیمتها برای حمایت از طبقات پایین را فراهم کند. بنابراین دوباره این چرخه معیوب ادامه پیدا خواهد کرد. نتیجه آنکه «شوک و آسیب» روی دیگر سکه «تورم و تثبیت» است. به جرأت میتوان گفت این چرخه، تبدیل به چشم اسفندیار اقتصاد ایران شده است و چه در سال 1398 با افزایش قیمت بنزین و چه امروز، نارضایتیهای اجتماعی را به همراه داشته است. اگر این نقطه آسیبپذیر، شناسایی نشود، اقتصاد رویینتن ما از همینجا تحلیل خواهد رفت!
یک بار برای همیشه
بنابراین اولاً باید به دنبال مهار تورم باشیم. در ثانی باید بپذیریم که در شرایط تورمی، تثبیت قیمتها راه مناسبی برای حمایت نیست. به جای این روش، باید همزمان با افزایش قیمتها سال به سال یارانههای مردم نیز افزایش پیدا کند. راهاندازی «تالار دوم نیما»، برنامه نداشتن برای حاملهای انرژی و همچنین احتمال تثبیت مجدد قیمت برخی کالاها نشانههای خوبی نیستند. اگر یک بار برای همیشه چرخه معیوب «تورم-تثبیت-شوک» را کنار نگذاریم ناگزیریم آسیبهایش را نیز تحمل کنیم و تضعیف اقتصاد و معیشت مردم را به تماشا بنشینیم. بدیهی است که فرایند اصلاحات واقعی یارانهای نباید دفعی باشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه