دلایل استقبال از نمایش «تاکسیدرمی» در گفت‌وگو با مجتبی رستمی‌فر

قرار نبود کسی را غافلگیر کنیم


نیلوفر ساسانی- «تاکسیدرمی» به هفته پایانی اجرا رسیده است؛ نمایشی متفاوت از گروه تئاتر آماتور و انجمن هنرهای نمایشی اهواز با نگاهی خلاقانه به جنگ. «تاکسیدرمی» ماجرای قربانی شدن حیوانات در جنگ است. این نمایش با وجود اینکه چهره‌های سینمایی بفروش ندارد و تئاتری‌های شناخته شده در آن حضور ندارند و به تبع آن از فضای تبلیغات رسانه‌ای و حتی بازتاب در صفحه‌های مجازی چهره‌ها کمتر برخوردار است اما با اقبال مخاطب روبه‌رو شده است. شاید شاخص‌ترین جذابیت و کشش این نمایش سادگی و سرراستی‌ و زبان راحتی است که برای ارتباط با مخاطب به خدمت گرفته است یا آن طور که احسان عبدی‌پور در یادداشتی برای آن نوشته: «مثل هر کار آماتور و عاشقانه دیگری، هدف از ساختش خودش است، نه رسمِ ادامه نمودارِ زندگی هنری کارگردان یا نویسنده‌اش و حتی از این هم واویلاتر، بازیگرش.» این نمایش پس از چندین اجرا در سالن مولوی، چند وقتی است به سالن شهرزاد آمده و اجرای آن تا 31خرداد تمدید شده است. مجتبی رستمی‌فر، کارگردان «تاکسیدرمی» در گفت‌وگو با «ایران» از ارتباط‌‌‌گیری مخاطب با این نمایش گفته است.
ارتباط   سرراست با مخاطب
می‌خواستیم ارتباط صمیمی و بدون شیله‌پیله با مخاطب داشته باشیم. قرار نبود در «تاکسیدرمی» کسی را غافلگیر کنیم یا حرف و محتوای پیچیده‌ای را در فرم اجرایی خاصی به مخاطب القا کنیم. با زبان و گویش خودمان، مردم خوزستان، با مخاطب حرف می‌زنیم. درباره درد پنهان خوزستان می‌گوییم. درباره پدیده خسارتبار جنگ حرف می‌زنیم. زاویه دید و نگاه مان را اما تغییر دادیم و از زبان محیط‌‌زیست و حیوانات به جنگ پرداختیم. جنگی که انسان‌ها به وجود می‌آورند اما فقط خودشان نیستند که آسیب می‌بینند. محیط‌‌زیست و حیوانات بی‌گناه هم ناخواسته درگیر جنگ می‌شوند. تاکسیدرمی ماجرای یکسری حیوانات اهلی است که زندگی‌شان در خلال جنگ ایران و عراق دستخوش تحولات می‌شود. گویش خودمان و زبان شیرین حیوانات و نوع برخوردشان ابزاری است که به ارتباط با مخاطب کمک کرده است.
می‌بینم و روایت می‌کنم
در سال‌های اخیر ارتباط مخاطب با آثار دفاع‌مقدس کم شده است اما به‌عنوان یک خوزستانی که هنوز آسیب‌های مخرب جنگ را در کوچه پس‌کوچه‌های شهرم، روی اعصاب و روان مردم استان‌ام و بر محیط‌‌زیست می‌بینم، رسالت دارم که از آن بگویم و به زبانی بگویم که مخاطب بشنود و حرفم را بگیرد. زبان طنز تاکسیدرمی در موقعیت به وجود می‌آید و جاهایی هم خنده و گریه با هم می‌آمیزد. تماشاگر یک جایی بغض می‌کند، گاهی گریه می‌کند و جاهایی هم می‌خندد. نگاه ما به جنگ طنازانه است. یک طنازی خاص در موقعیت است. بخشی از این نگاه می‌تواند جهت کشاندن مخاطب به سینما باشد اما بخش عمده‌اش به‌ موقعیت خاص این نمایش برمی‌گردد. ما همه چیزمان باید مال خودمان باشد. آقای مجید مجیدی، احسان عبدی‌پور و خیلی از دوستان بزرگوار که کار را دیدند همین نکته را گفتند که چون همه‌چیز خاص خودتان است؛ زبان و نوع روایت خودتان است، مخاطب با نمایش ارتباط برقرار می‌کند؛ ارتباطی صمیمانه و سرراست بدون اینکه مخاطب را گول بزنیم یا با میزانسن و طراحی و دیالوگ‌های خاص، زینت‌های الکی به کار خودمان بدهیم.
مرکز ثروتمندترین استان کشور، پلاتو نمایش ندارد
من متولد و ساکن اهواز هستم. در مرکز ثروتمندترین استان کشور زندگی می‌کنم؛‌ جایی که پلاتو نمایش ندارد. تئاتر شهر ندارد. مخاطب خوب دارد اما سالن و تجهیزات مناسب برای اجرا ندارد. مشکلات سخت‌افزاری بیداد می‌کند. نمایش «تاکسیدرمی» را سال 96 تولید کردیم. سال 97 اجرای عمومی در سطح شهر اهواز داشتیم. در جشنواره‌های متعدد و همچنین جشنواره تئاتر فجر شرکت کردیم. دوست داریم نمایش‌مان بیشتر دیده شود به همین خاطر در تهران نمایش‌های عمومی می‌گذاریم. استقبال از نمایش در تهران خیلی خوب است اما در عین حال مشکلات زیادی هم داریم. در ایام اجرا ناچاریم در تهران اقامت داشته باشیم و برای محل اقامت‌مان؛ جایی که فقط سر به بالش بگذاریم و بخوابیم، برای خورد و خوراک‌مان باید هزینه بالایی صرف کنیم. «تئاتر برای همه»؛ شعار است و صرفاً در حد شعار باقی مانده است. چرا من نمی‌توانم از امکانات سخت‌افزاری شهر خودم به‌صورت برابر استفاده کنم.
تماشاگر مبلغ
تنها جایی که می‌توانستیم برای تبلیغات هزینه کنیم پیج‌های اینستاگرامی مرجع تئاتری بود. یعنی در همین حد پولش را داشتیم. تبلیغات مال ماها نیست. سهمی در تبلیغات خاص نداریم. چرا؟ چون پولش را نداریم. با تبلیغات دهان به دهانی که مخاطب برای ما انجام می‌داد سالن‌های اجرایمان پر می‌شد. در واقع آن چیزی که باعث شده «تاکسیدرمی» سرپا بماند خود نمایش است.
بی‌تماشاگر
مثل همیشه اجراهای نمایش‌ام را تقدیم می‌کنم به مردمی که از دوران جنگ تا امروز خاص‌ترین و زیباترین آثار دراماتیک را در کوچه پس‌کوچه‌های شهرشان هنوز هم اجرا می‌کنند ولی حتی یک تماشاگر هم ندارند. همیشه آثارم را تقدیم کرده‌ام به مردم مظلوم خوزستان.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7935/23/616977/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها