بحرانهای غرب چگونه پایان نظام سرمایهداری را رقم میزند؟
سندرز یا پوتین؟
بثینه شعبان
مشاور ارشد رئیس جمهور سوریه
تلاقی بین برنی و پوتین در بطلان سرمایهداری به عنوان یک سیستم نشان میدهد که ساختن جهانی جدید بر پایههای متعادلتر امکان پذیر است و مسیر تغییر جهان و رهایی آن از
تک قطبی آغاز شده است.
برنی سندرز خود را به عنوان یکی از «طولانیترین افراد مستقل در تاریخ کنگره در ایالات متحده» تعریف میکند زیرا نتوانست بودجه کافی برای مبارزات انتخاباتی خود دریافت کند.
برنی در مصاحبهای با فاکس نیوز گفت: «آنچه امروز به شما خواهم گفت چیزی است که اغلب در فاکس یا سی.ان.ان یا ای. بی.سی یا واشنگتن پست نمیشنوید، چیزی است که واقعاً در سالنهای کنگره میشنوید.
پس از آن، او شروع به رد وضعیت اقتصادی، اجتماعی، معیشتی و بهداشتی در ایالات متحده کرد و اینکه طبقات کارگر و متوسط در مشکلات بزرگی زندگی میکنند، زیرا 70 میلیون امریکایی بدون بیمه درمانی در ثروتمندترین کشور روی زمین زندگی میکنند.
دو نفر دارای ثروتی بیش از 40 درصد از امریکاییها، ثروت یک درصد بیشتر از 920 درصد از جمعیت و مدیران عامل شرکتهای بزرگ، 350 برابر حقوق کارگرانشان درآمد دارند.
برنی پرسید: این یعنی چی؟ او خود پاسخ داد: «این بدان معناست که ما باید به یک سیستم سیاسی فاسد پایان دهیم که در آن پول کلان انتخابات را میخرد.
برنی با این جمله آخر جوهره نظام دموکراتیکی را بیان کرد که ایالات متحده در تلاش است آن را به تمام جهان تعمیم دهد؛ نظامی مبتنی بر خرید مردم، پرداخت رشوه و حکومت بر پایه پول با نتایج انتخابات و نمایندگان مردم.
این مدل توسط ایالات متحده در هر کشوری که پس از «اشغال» برای «اصلاح» آن تلاش میکند، اعمال میشود، همانطور که در افغانستان، عراق و لیبی انجام داد و در هر کشوری که توانست اراده و هژمونی خود را تحمیل کند(مانند کشورهای اروپایی).
کشورهایی که دولتهایشان تسلیم شدن خود را در برابر امریکا میبینند، حتی اگر این تبعیت به منافع کشورهایشان لطمه بزند، همانطور که در حال حاضر در مورد تحریمها علیه روسیه اتفاق میافتد.
اهمیت سخنان برنی نیز از زمان بندی ناشی میشود، زیرا او در زمانی صحبت میکند که جهان در سراسر زمین سؤالات خود را که ممنوع یا غیرقابل قبول بودند، روی میز میگذارد.
اهمیت سخنان برنی از آنجا ناشی میشود که او بحران نظام سرمایهداری را که امروزه نه تنها در ایالات متحده، بلکه در اتحادیه اروپا، غرب و به طور کلی پیروان آنها وجود دارد، به اختصار و خردمندانه بیان کرد. از این منظر، تلاقی مفهومی و استراتژیک بین آنچه برنی در صفحه «فاکس نیوز» بیان کرد بسیار کوتاه، اما بسیار مهم بود و آنچه پوتین در مورد دیدگاه استراتژیک روسیه برای وضعیت جهانی و وضعیت روسیه صحبت کرد.
در این شرایط و با بیان اینکه امروزه در مفاهیم، به دلیل توهماتی که غرب همچنان در آنها زندگی میکند و سعی در تحمیل آن به دیگران دارد، پرسشها و مشکلات زیادی وجود دارد.
اگرچه یک حمله سایبری پوتین را یک ساعت از سخنرانی خود در مجمع بینالمللی اقتصاد در سن پترزبورگ به تأخیر انداخت، اما پوتین با ویژگی خاصی همان ادبیات برنی سندرز را بیان کرد.
وی با گفتن این جمله سخنان خود را آغاز کرد: «من میخواهم دیدگاه روسیه را با شما در میان بگذارم.» در ادامه وی به دلایل گسترش ناتو به شرق و برنامههای ایالات متحده پرداخت.
پس از رد توهمات غرب و روشهای فریب آن، عوامل قدرت روسیه را به تفصیل بیان کرد. برای تقویت کشور از داخل در تمام بخشهای کشاورزی، صنعتی، آموزشی و تجاری و اینکه تحریمهایی که روسیه و بویژه پول روسیه را هدف قرار داده، آن را به عنصری از قدرت تبدیل کرده است، زیرا روبل امروز قویتر از آنچه بود، میباشد.
وی به کشورهایی که بهای افزایش موادی مانند کود و تأثیر آن بر کشاورزی در جهان را پرداختهاند، ابراز علاقه کرد، اما همه اثرات منفی بر اقتصاد جهانی نتیجه اقدامات و تنگ نظری کشورهای غربی است. غربیها نسبت به منافع مردم بیتفاوت هستند.
پوتین از اینکه مردم به دعوت وی پاسخ داده و سرمایهگذاری در کشور را انجام داده بودند، تشکر کرد و روسیه را به عنوان کشور مردمی معرفی کرد. وی همچنین از متحدان خود در کشورهای مختلف نیز تشکر کرد.
وی بر اتحاد کشورهای بریکس و جهتگیری آنها برای آینده مشترک و درک ارزشها و مفاهیمی که باید بر جهان حاکم باشد نیز تأکید کرد. در عین حال، چین اعلام میکند که سومین ناو هواپیمابر چینی را در اختیار دارد که یک کارخانه صرفاً چینی است که قادر به حمل بیش از 50 هواپیما و عبور از تنگه تایوان است.
پوتین علت حمله به اوکراین را جاهطلبیهای غرب در شرق میداند که تمام وعدههای خود را در طول سالهای گذشته نادیده گرفته و به سمت شرق آمده است.
نظام سرمایهداری در طول حیات خود در اختیار طبقه خاص بوده و بر این اساس رفتار میکرده است. چپاول مردم و ایجاد مرکز پیرامون بخشی از سناریوی نظام سرمایهداری میباشد.
نقطه تلاقی بین برنی و پوتین، عدم کفایت سرمایهداری به عنوان یک سیستم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امروزی برای فریب دادن جهان در مورد کارایی مدل آن است.
نظامی متعادلتر، عادلانهتر، برابرتر و رفاه مردم و آزادتر، دموکراتیکتر و باوقارتر از آنچه غرب برای دههها دیگر رنگی برایش ندارد. همچنین هر دو بر این تأکید میکنند که زمزمههای پایان نظام سرمایهداری به سر آمده است.
مشاور ارشد رئیس جمهور سوریه
تلاقی بین برنی و پوتین در بطلان سرمایهداری به عنوان یک سیستم نشان میدهد که ساختن جهانی جدید بر پایههای متعادلتر امکان پذیر است و مسیر تغییر جهان و رهایی آن از
تک قطبی آغاز شده است.
برنی سندرز خود را به عنوان یکی از «طولانیترین افراد مستقل در تاریخ کنگره در ایالات متحده» تعریف میکند زیرا نتوانست بودجه کافی برای مبارزات انتخاباتی خود دریافت کند.
برنی در مصاحبهای با فاکس نیوز گفت: «آنچه امروز به شما خواهم گفت چیزی است که اغلب در فاکس یا سی.ان.ان یا ای. بی.سی یا واشنگتن پست نمیشنوید، چیزی است که واقعاً در سالنهای کنگره میشنوید.
پس از آن، او شروع به رد وضعیت اقتصادی، اجتماعی، معیشتی و بهداشتی در ایالات متحده کرد و اینکه طبقات کارگر و متوسط در مشکلات بزرگی زندگی میکنند، زیرا 70 میلیون امریکایی بدون بیمه درمانی در ثروتمندترین کشور روی زمین زندگی میکنند.
دو نفر دارای ثروتی بیش از 40 درصد از امریکاییها، ثروت یک درصد بیشتر از 920 درصد از جمعیت و مدیران عامل شرکتهای بزرگ، 350 برابر حقوق کارگرانشان درآمد دارند.
برنی پرسید: این یعنی چی؟ او خود پاسخ داد: «این بدان معناست که ما باید به یک سیستم سیاسی فاسد پایان دهیم که در آن پول کلان انتخابات را میخرد.
برنی با این جمله آخر جوهره نظام دموکراتیکی را بیان کرد که ایالات متحده در تلاش است آن را به تمام جهان تعمیم دهد؛ نظامی مبتنی بر خرید مردم، پرداخت رشوه و حکومت بر پایه پول با نتایج انتخابات و نمایندگان مردم.
این مدل توسط ایالات متحده در هر کشوری که پس از «اشغال» برای «اصلاح» آن تلاش میکند، اعمال میشود، همانطور که در افغانستان، عراق و لیبی انجام داد و در هر کشوری که توانست اراده و هژمونی خود را تحمیل کند(مانند کشورهای اروپایی).
کشورهایی که دولتهایشان تسلیم شدن خود را در برابر امریکا میبینند، حتی اگر این تبعیت به منافع کشورهایشان لطمه بزند، همانطور که در حال حاضر در مورد تحریمها علیه روسیه اتفاق میافتد.
اهمیت سخنان برنی نیز از زمان بندی ناشی میشود، زیرا او در زمانی صحبت میکند که جهان در سراسر زمین سؤالات خود را که ممنوع یا غیرقابل قبول بودند، روی میز میگذارد.
اهمیت سخنان برنی از آنجا ناشی میشود که او بحران نظام سرمایهداری را که امروزه نه تنها در ایالات متحده، بلکه در اتحادیه اروپا، غرب و به طور کلی پیروان آنها وجود دارد، به اختصار و خردمندانه بیان کرد. از این منظر، تلاقی مفهومی و استراتژیک بین آنچه برنی در صفحه «فاکس نیوز» بیان کرد بسیار کوتاه، اما بسیار مهم بود و آنچه پوتین در مورد دیدگاه استراتژیک روسیه برای وضعیت جهانی و وضعیت روسیه صحبت کرد.
در این شرایط و با بیان اینکه امروزه در مفاهیم، به دلیل توهماتی که غرب همچنان در آنها زندگی میکند و سعی در تحمیل آن به دیگران دارد، پرسشها و مشکلات زیادی وجود دارد.
اگرچه یک حمله سایبری پوتین را یک ساعت از سخنرانی خود در مجمع بینالمللی اقتصاد در سن پترزبورگ به تأخیر انداخت، اما پوتین با ویژگی خاصی همان ادبیات برنی سندرز را بیان کرد.
وی با گفتن این جمله سخنان خود را آغاز کرد: «من میخواهم دیدگاه روسیه را با شما در میان بگذارم.» در ادامه وی به دلایل گسترش ناتو به شرق و برنامههای ایالات متحده پرداخت.
پس از رد توهمات غرب و روشهای فریب آن، عوامل قدرت روسیه را به تفصیل بیان کرد. برای تقویت کشور از داخل در تمام بخشهای کشاورزی، صنعتی، آموزشی و تجاری و اینکه تحریمهایی که روسیه و بویژه پول روسیه را هدف قرار داده، آن را به عنصری از قدرت تبدیل کرده است، زیرا روبل امروز قویتر از آنچه بود، میباشد.
وی به کشورهایی که بهای افزایش موادی مانند کود و تأثیر آن بر کشاورزی در جهان را پرداختهاند، ابراز علاقه کرد، اما همه اثرات منفی بر اقتصاد جهانی نتیجه اقدامات و تنگ نظری کشورهای غربی است. غربیها نسبت به منافع مردم بیتفاوت هستند.
پوتین از اینکه مردم به دعوت وی پاسخ داده و سرمایهگذاری در کشور را انجام داده بودند، تشکر کرد و روسیه را به عنوان کشور مردمی معرفی کرد. وی همچنین از متحدان خود در کشورهای مختلف نیز تشکر کرد.
وی بر اتحاد کشورهای بریکس و جهتگیری آنها برای آینده مشترک و درک ارزشها و مفاهیمی که باید بر جهان حاکم باشد نیز تأکید کرد. در عین حال، چین اعلام میکند که سومین ناو هواپیمابر چینی را در اختیار دارد که یک کارخانه صرفاً چینی است که قادر به حمل بیش از 50 هواپیما و عبور از تنگه تایوان است.
پوتین علت حمله به اوکراین را جاهطلبیهای غرب در شرق میداند که تمام وعدههای خود را در طول سالهای گذشته نادیده گرفته و به سمت شرق آمده است.
نظام سرمایهداری در طول حیات خود در اختیار طبقه خاص بوده و بر این اساس رفتار میکرده است. چپاول مردم و ایجاد مرکز پیرامون بخشی از سناریوی نظام سرمایهداری میباشد.
نقطه تلاقی بین برنی و پوتین، عدم کفایت سرمایهداری به عنوان یک سیستم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امروزی برای فریب دادن جهان در مورد کارایی مدل آن است.
نظامی متعادلتر، عادلانهتر، برابرتر و رفاه مردم و آزادتر، دموکراتیکتر و باوقارتر از آنچه غرب برای دههها دیگر رنگی برایش ندارد. همچنین هر دو بر این تأکید میکنند که زمزمههای پایان نظام سرمایهداری به سر آمده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه