با مورینیو رابطه خوبی دارم و او را تحسین میکنم
ساپینتو: به تیمی میروم که دنبال قهرمانی است
ریکاردو ساپینتو که قرار است به عنوان سرمربی استقلال معرفی شود، فردی است که در نسل طلایی پرتغال در سالهای 1996 تا 2000 حضور داشت و به همراه اسپورتینگ در کشورش به عناوین مختلفی دست پیدا کرد. او چند سال پیش که هدایت براگا را برعهده داشت، مصاحبهای مفصل با رسانه voice coaches انجام داد که مرور بخشهایی از آن خالی از لطف نیست. او در قسمتی از آن مصاحبه گفته: «من این افتخار را داشتم که رؤیای خود را برآورده کنم و شغلی موفق بسازم. در پرتغال، هر جامی را که ممکن است به دست آوردم. من همچنین با تیم ملی به موفقیتهای زیادی دست یافتم، کسب مقام سوم در یورو 2000 لحظهای ماندگار بود. زمانی که تحصیل برای دریافت مدرک مربیگری یوفا را آغاز کردم، هنوز بازیکن بودم. پس از بازنشستگی از بازی، آن دورهها را به پایان رساندم و در عین حال در رشته ارتباطات تجاری نیز فارغالتحصیل شدم. من همچنین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته بازاریابی و مدیریت ورزشی در مؤسسه دانشگاه لیسبون کسب کردم اما انتخاب کردم که مربی باشم. متوجه شدم زمین فوتبال جایی است که بیشتر از هر مکان دیگری باعث میشود تا احساس خوشبختی کنم.» ساپینتو افزود: «من این امتیاز را داشتم که زیر نظر چند مربی بزرگ بازی کنم و از همه آنها چیزهای زیادی یاد گرفتهام. با این حال، شخص خاصی وجود دارد که با وجود اینکه هرگز با او کار نکردهام، بسیار او را تحسین میکنم؛ ژوزه مورینیو. در دوران هدایت او در اینترمیلان، من این شانس را داشتم که به مدت یک هفته روال او را از نزدیک دنبال کنم. پس از آن، سالها بعد، زمانی که او در رئال مادرید بود، همین فرصت به وجود آمد. ما رابطه خوبی داریم و من او را تحسین میکنم. توانایی او در خواندن بازی رقیب و آماده کردن تیمهایش برای هر بازی چشمگیر است.»
او درباره فلسفه مربیگری اش هم توضیحاتی داد: «دوست دارم یک تیم تهاجمی بسازم، چه با توپ یا بدون توپ اما تیم من هرگز نباید تعادل دفاعی خود را از دست بدهد. البته فوتبال به غیرقابل پیشبینی بودن عادت دارد، همیشه باید به دنبال غافلگیری حریفان باشید اما بدون از دست دادن تعادل. درک نحوه حمله و دفاع همزمان بسیار مهم است. گفته میشود اگر میخواهید برنده شوید، باید ریسک کنید. من به عنوان یک بازیکن، چه در رئال و چه در تمام باشگاههای دیگرم، به خاطر روحیه جنگندگیام شناخته شده بودم. مردم به من «قلب شیر» میگفتند. من هرگز با ایده باخت بخوبی برخورد نکردم. با تساوی اشتهایم را از دست میدادم، پس تصور کنید با شکست چگونه بودم. من همیشه درگیر تلاش بودم. پیروزی حیاتی است و فداکاری تنها راه رسیدن به آن است. تسلیم شدن هرگز برای من یک گزینه نبود. از همان روزهای اول، من اهدافی را تعیین میکردم، آنها را به انجام میرساندم و اهداف جدیدی ایجاد میکردم. این مسأله ذاتی است و بخشی از وجود من است .من میخواهم باشگاههایی را مدیریت کنم که مدعی کسب قهرمانی هستند. این چیزی است که هنوز مرا به حرکت درمی آورد، اشتیاق من برای بازی و جاهطلبیام برای برنده شدن.»
او درباره فلسفه مربیگری اش هم توضیحاتی داد: «دوست دارم یک تیم تهاجمی بسازم، چه با توپ یا بدون توپ اما تیم من هرگز نباید تعادل دفاعی خود را از دست بدهد. البته فوتبال به غیرقابل پیشبینی بودن عادت دارد، همیشه باید به دنبال غافلگیری حریفان باشید اما بدون از دست دادن تعادل. درک نحوه حمله و دفاع همزمان بسیار مهم است. گفته میشود اگر میخواهید برنده شوید، باید ریسک کنید. من به عنوان یک بازیکن، چه در رئال و چه در تمام باشگاههای دیگرم، به خاطر روحیه جنگندگیام شناخته شده بودم. مردم به من «قلب شیر» میگفتند. من هرگز با ایده باخت بخوبی برخورد نکردم. با تساوی اشتهایم را از دست میدادم، پس تصور کنید با شکست چگونه بودم. من همیشه درگیر تلاش بودم. پیروزی حیاتی است و فداکاری تنها راه رسیدن به آن است. تسلیم شدن هرگز برای من یک گزینه نبود. از همان روزهای اول، من اهدافی را تعیین میکردم، آنها را به انجام میرساندم و اهداف جدیدی ایجاد میکردم. این مسأله ذاتی است و بخشی از وجود من است .من میخواهم باشگاههایی را مدیریت کنم که مدعی کسب قهرمانی هستند. این چیزی است که هنوز مرا به حرکت درمی آورد، اشتیاق من برای بازی و جاهطلبیام برای برنده شدن.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه