سیاست های آبی رژیم صهیونیستی در خاورمیانه اهداف سیاسی دارد
آب بستن به سیاست
حمید سینی ساز
کارشناس منابع آب
آب، حیاتیترین نیاز جوامع است و نقش تعیینکنندهای در زندگی اجتماعی و به تبع آن در سیاست، بازی میکند. زیرا بحرانهای آبی، تمام بدنه یک جامعه را درگیر میکند و از اینرو، راهحلهای تأمین آب سالم و جبران کمآبی نیز سهلالوصول نیستند.
در منطقه خشک غرب آسیا مسأله آب به سبب کمبود نزولات آسمانی و سیاستگذاریهای غلط به بحرانی جدی مبدل شده است. این بحرانها به حد مناقشات در منطقه رسیده که برای برونرفت از آن تصمیمات درستی نیز اتخاذ نشده است. رژیم صهیونیستی نیز از این بحران به دید یک فرصت نگاه کرده و با بهکارگیری روشهای مختلف بر شدت آن نیز افزوده است. از طرفی با خدعههای مختلف و با نشان دادن تصنعی نیت خیر، سعی دارد هم به بیثباتی در غرب آسیا دامن بزند و هم در بطن مردم منطقه نفوذ پیدا کند.
عملکرد اسرائیل در حوزههای آبی منطقه
رژیم صهیونیستی در پی ایجاد تفرقه بین کشورهایی است که دارای مرز مشترک در حوزه آبریز هستند. بهطور مثال کشوری مثل ترکیه از نظر جغرافیایی در حوزه آب در بالادست و ایران و عراق در پاییندست قرار دارند.
اسرائیل در ترکیه سرمایهگذاری میکند و همه شرکتهای خودش را میبرد و در سطح مقامات عالی دو کشور رایزنیهایی انجام میدهد تا اینکه این کشور ترغیب شود به سمت مهار آبهای مرزی خارج شده از کشورش برود. همچنین امریکاییها در افغانستان نیز همین شیوه را اجرایی کردند و آبهای مرزی خارجشونده از آن کشور به سمت ایران را مسدود کردند. این به نیت نفع اقتصادی نبوده است بلکه اهداف سیاسی را دنبال میکند. پروژههای مختلف که در کشور ترکیه با همکاری شرکتهای اسرائیلی انجام شده مؤید همین مسأله است. البته به نظر نمیرسد که درآمد زودحاصل شدنی از نظر اقتصادی برای شرکتهای ترکیه و اسرائیلی داشته باشد. زیرا ما نیز در کشورهای دیگری پروژههای سدسازی داشتهایم و از نظر تجربی یک سد نمیتواند در عرض سه یا پنج سال و حتی 10 سال هزینههایی را که بابت آن میشود، جبران کند.
پس دلیل انجام هزینههای سنگین و پروژههای متعدد که تنها به یک یا دو سد منجر نمیشود بلکه مثلاً تعداد سدها روی رودخانه و سرشاخهها در پروژه گاپ، گاه به صد عدد هم میرسد، مسلماً اهداف اقتصادی صرف در پشت این ماجرا نیست و اهداف سیاسی نیز نقش دارند. این اقدامات برای ایجاد اختلافات سیاسی بین دو و حتی سه کشور ایران، ترکیه و عراق و وارد آوردن خسارت اقتصادی به دو کشور ایران و عراق است؛ چرا که سود اقتصادی چندانی برای ترکیه ندارد اما حتماً خسارت کوتاهمدت برای ایران و عراق در پی خواهد داشت و آنها را با بحران روبهرو خواهد کرد.
با کم شدن دبی رودخانههای واردشونده به عراق - حتی در پروژه جدید سدسازی که روی سرشاخههای ارس ایجاد کردند آب مستقیماً به سمت ایران و مرز ایران و آذربایجان حرکت میکند- اراضی برای آبیاری آب کمتری دریافت میکنند و در معرض خشک شدن و از دست رفتن پوشش گیاهی خود هستند. الان هم نتیجه آن به وضوح دیده میشود. در عراق پوشش گیاهی بسیاری از مناطق از بین رفته که مستعد کانون ریزگرد است و با کوچکترین باد هم مستقیماً کشور عراق را درگیر کرده و هم وارد کشورهای دیگر شده که در مسیر باد قرار دارند و این مسأله خسارتبار بوده است. همچنین اقدامات در سرشاخههای رودخانه ارس در درازمدت میتواند به افت کیفیت حاصلخیزی دشت مغان بینجامد و کاهش تولیدات و محصولات کشاورزی این دشت و نهایتاً روی اشتغال در منطقه هم تأثیرگذار باشد. این خسارات حتی در همان سال اول بروز میکند و سال به سال هم تشدید میشود.
بحران آبی، خشکسالی و مسأله آلودگی هوا توسط ریزگردها که توسط رسانههای غربی نیز با مقصرنمایی ایران، پمپاژ میشود برای درگیری و رویارویی دو کشور محور مقاومت ایران و عراق است. خصوصاً که در یک جبهه قرار گرفتن مقابل داعش و پیروزی بر آن، موجب قرابت دو کشور در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده است. عراق با موقعیت ژئوپلیتیک در نقشه محور مقاومت، مورد توجه ویژه غرب و اسرائیل است.این رسانهها، با شانتاژهای رسانهای علیه ایران، انگشت اتهام را نه به سوی ترکیه که عامل اصلی است بلکه به سمت جمهوری اسلامی میبرند. اعتراضات در برخی مناطق عراق و اظهارات مقامات این کشور در چند هفته گذشته تأییدی بر این مطلب است. عراق مدعی است، تهران آبهای شاخههایی که دجله را تغذیه میکنند منحرف میکند و بدون در نظر گرفتن نیازهای عراق، سدهایی میسازد. رسانههای غربی سعی دارند این گونه صحنهسازی کنند که بحرانزایی آب توسط ایران برای فشار به دولت و مردم عراق است تا تصمیمات آنها را اجرایی سازند.
یکی از روشهای نفوذ اسرائیل، فروش یا حتی اهدای دستگاههای شرکت واترگن (watergen) که تولیدکننده آب شرب از رطوبت هوا و از پیشرفتهترین دستگاههای تهیه آب است، میباشد. این شرکت دهها دستگاه خود را در خاک غزه و در سوریه بین نیروهای کرد دموکرات که متحد امریکا هستند، برای پناهندگان سوری اهدا کرده است. این دستگاهها قرار است برای تبلیغات بیشتر در مراکز درمانی و مدارس نصب شوند که به اذعان مقامات رژیم یک پیشرفت سیاسی و برای قرابت بین مردم سوریه و غزه و اسرائیل است. همچنین، قرار است این رژیم حدود 700 دستگاه برای مصارف خانگی در خاک امارات نصب کند.
این اقدام در سالگرد پیمان ابراهیم در حال انجام است و رسانههای صهیونیستی میکوشند از نصب آن دستاوردسازی کرده و آن را از نکات مثبت روند عادیسازی با اسرائیل قلمداد کنند. بدینمنظور از اهداف اصلی فعالیتهای آبی این رژیم، زمینهسازی عادیسازی رابطه با اسرائیل از طریق طبقات مردمی و تطهیر چهره غاصب خود میتوان بر شمرد. اسرائیل در بلندیهای جولان نیز که تحت حاکمیت سوریه است ولی به ناحق توسط او غصب شده است اهدافی دارد. یکی از اهداف آن تسلط نظامی بر منطقه به دلیل موقعیت استراتژیک آن است، ولی از اهداف دیگر آن، تصاحب سرشاخههای منابع آبی است که از آن بلندیها به سمت سرزمینهای سوریه حرکت کرده است. رژیم صهیونیستی با تغییر مسیر جریان این آب آن را به سمت سرزمینهای اشغالی روانه کرده است.
اگر این رژیم دستگاه تصفیه آب هم هدیه بدهد، خساراتی را که با انحراف منابع آب گسترده بلندیهای جولان ایجاد کرده، جبران نمیکند.
اقدامات لازم برای کنترل بحران
راهحل دیپلماسی آب، صرفاً در درون مسائل آبی نیست. کما اینکه منافع اقتصادی دو کشور هم تنها در این زمینه مشترک نیست. باید از همه ابزارهای ممکن استفاده کرد. حتی میتوان پاسخ متقابلی در یک بخش دیگر اقتصادی داشت تا نشان دهد این قبیل رفتارهای ترکیه بیجواب نمیماند.
ترکیه سالانه درآمد قابل توجهی از گردشگری دارد که سهم مهمی از آن متعلق به گردشگران ایرانی است. همچنین ترکیه از مشتریان گاز و مشتقات نفتی ایران است. ترکیه باید نسبت به وصول درآمدهای گردشگری و سهولت واردات انرژی ارزان از جانب ایران احساس خطر بیشتری کند تا متوجه شود دست ایران نسبت به اقدامات تخریبی این کشور در حوزه منابع آب مشترک بسته نیست. ولی متأسفانه در کشور ما مسائل دیپلماسی آب منحصراً در بخش آب دنبال میشود یا نهایتاً مقامات وزارتخانههای امور خارجه دو طرف در این موضوعات رایزنی و گفتوگو میکنند در صورتی که ما هم باید ابزارهای متناسب با چنین رفتارهایی را در مقابل آنها در پیش بگیریم که توازنی در منطقه در قدرت چانهزنی به وجود آید تا بتوان به راهحل پایدار رسید وگرنه اگر کشوری به جمهوری اسلامی ایران خسارت اقتصادی و زیست محیطی وارد کند و مطمئن باشد که هیچ آسیب متقابلی نخواهد دید، هیچوقت از سیاستهای اینچنینی دست بر نمیدارد مضافاً بر اینکه مقامات ترکیه به تنهایی به این تصمیم نرسیدهاند و قطعاً تحریک مقامات اسرائیلی در تصمیمات آنها اثرگذار بوده است. بنابراین ما صحنه را باید در این سطح تحلیل و بررسی کنیم.
در حال حاضر نیاز است تا شرکت معتبری وجود داشته باشد که بتواند در بحران آبی منطقه نقشآفرینی فعال داشته باشد. ضمن اینکه ساختار کنونی مدیریت منابع آب کشور لازم است زمینه را برای شرکتهای خصوصی بیشتر فراهم کند. شرکتهای نسبتاً معروفتر در حوزه آب هم عمدتاً شرکتهای سدسازی هستند که مشغول فعالیت در پروژههای عمرانی داخلیاند؛ این شرکتها اگرچه میتوانند حضور بینالمللی داشته باشند، اما در حوزه تصفیه آب دریا، فاضلاب یا سایر فعالیتهای مدیریت منابع آبی نظیر استفاده از رطوبت هوا، باید زمینه فعالیتشان بیش از پیش فراهم شود.
کارشناس منابع آب
آب، حیاتیترین نیاز جوامع است و نقش تعیینکنندهای در زندگی اجتماعی و به تبع آن در سیاست، بازی میکند. زیرا بحرانهای آبی، تمام بدنه یک جامعه را درگیر میکند و از اینرو، راهحلهای تأمین آب سالم و جبران کمآبی نیز سهلالوصول نیستند.
در منطقه خشک غرب آسیا مسأله آب به سبب کمبود نزولات آسمانی و سیاستگذاریهای غلط به بحرانی جدی مبدل شده است. این بحرانها به حد مناقشات در منطقه رسیده که برای برونرفت از آن تصمیمات درستی نیز اتخاذ نشده است. رژیم صهیونیستی نیز از این بحران به دید یک فرصت نگاه کرده و با بهکارگیری روشهای مختلف بر شدت آن نیز افزوده است. از طرفی با خدعههای مختلف و با نشان دادن تصنعی نیت خیر، سعی دارد هم به بیثباتی در غرب آسیا دامن بزند و هم در بطن مردم منطقه نفوذ پیدا کند.
عملکرد اسرائیل در حوزههای آبی منطقه
رژیم صهیونیستی در پی ایجاد تفرقه بین کشورهایی است که دارای مرز مشترک در حوزه آبریز هستند. بهطور مثال کشوری مثل ترکیه از نظر جغرافیایی در حوزه آب در بالادست و ایران و عراق در پاییندست قرار دارند.
اسرائیل در ترکیه سرمایهگذاری میکند و همه شرکتهای خودش را میبرد و در سطح مقامات عالی دو کشور رایزنیهایی انجام میدهد تا اینکه این کشور ترغیب شود به سمت مهار آبهای مرزی خارج شده از کشورش برود. همچنین امریکاییها در افغانستان نیز همین شیوه را اجرایی کردند و آبهای مرزی خارجشونده از آن کشور به سمت ایران را مسدود کردند. این به نیت نفع اقتصادی نبوده است بلکه اهداف سیاسی را دنبال میکند. پروژههای مختلف که در کشور ترکیه با همکاری شرکتهای اسرائیلی انجام شده مؤید همین مسأله است. البته به نظر نمیرسد که درآمد زودحاصل شدنی از نظر اقتصادی برای شرکتهای ترکیه و اسرائیلی داشته باشد. زیرا ما نیز در کشورهای دیگری پروژههای سدسازی داشتهایم و از نظر تجربی یک سد نمیتواند در عرض سه یا پنج سال و حتی 10 سال هزینههایی را که بابت آن میشود، جبران کند.
پس دلیل انجام هزینههای سنگین و پروژههای متعدد که تنها به یک یا دو سد منجر نمیشود بلکه مثلاً تعداد سدها روی رودخانه و سرشاخهها در پروژه گاپ، گاه به صد عدد هم میرسد، مسلماً اهداف اقتصادی صرف در پشت این ماجرا نیست و اهداف سیاسی نیز نقش دارند. این اقدامات برای ایجاد اختلافات سیاسی بین دو و حتی سه کشور ایران، ترکیه و عراق و وارد آوردن خسارت اقتصادی به دو کشور ایران و عراق است؛ چرا که سود اقتصادی چندانی برای ترکیه ندارد اما حتماً خسارت کوتاهمدت برای ایران و عراق در پی خواهد داشت و آنها را با بحران روبهرو خواهد کرد.
با کم شدن دبی رودخانههای واردشونده به عراق - حتی در پروژه جدید سدسازی که روی سرشاخههای ارس ایجاد کردند آب مستقیماً به سمت ایران و مرز ایران و آذربایجان حرکت میکند- اراضی برای آبیاری آب کمتری دریافت میکنند و در معرض خشک شدن و از دست رفتن پوشش گیاهی خود هستند. الان هم نتیجه آن به وضوح دیده میشود. در عراق پوشش گیاهی بسیاری از مناطق از بین رفته که مستعد کانون ریزگرد است و با کوچکترین باد هم مستقیماً کشور عراق را درگیر کرده و هم وارد کشورهای دیگر شده که در مسیر باد قرار دارند و این مسأله خسارتبار بوده است. همچنین اقدامات در سرشاخههای رودخانه ارس در درازمدت میتواند به افت کیفیت حاصلخیزی دشت مغان بینجامد و کاهش تولیدات و محصولات کشاورزی این دشت و نهایتاً روی اشتغال در منطقه هم تأثیرگذار باشد. این خسارات حتی در همان سال اول بروز میکند و سال به سال هم تشدید میشود.
بحران آبی، خشکسالی و مسأله آلودگی هوا توسط ریزگردها که توسط رسانههای غربی نیز با مقصرنمایی ایران، پمپاژ میشود برای درگیری و رویارویی دو کشور محور مقاومت ایران و عراق است. خصوصاً که در یک جبهه قرار گرفتن مقابل داعش و پیروزی بر آن، موجب قرابت دو کشور در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده است. عراق با موقعیت ژئوپلیتیک در نقشه محور مقاومت، مورد توجه ویژه غرب و اسرائیل است.این رسانهها، با شانتاژهای رسانهای علیه ایران، انگشت اتهام را نه به سوی ترکیه که عامل اصلی است بلکه به سمت جمهوری اسلامی میبرند. اعتراضات در برخی مناطق عراق و اظهارات مقامات این کشور در چند هفته گذشته تأییدی بر این مطلب است. عراق مدعی است، تهران آبهای شاخههایی که دجله را تغذیه میکنند منحرف میکند و بدون در نظر گرفتن نیازهای عراق، سدهایی میسازد. رسانههای غربی سعی دارند این گونه صحنهسازی کنند که بحرانزایی آب توسط ایران برای فشار به دولت و مردم عراق است تا تصمیمات آنها را اجرایی سازند.
یکی از روشهای نفوذ اسرائیل، فروش یا حتی اهدای دستگاههای شرکت واترگن (watergen) که تولیدکننده آب شرب از رطوبت هوا و از پیشرفتهترین دستگاههای تهیه آب است، میباشد. این شرکت دهها دستگاه خود را در خاک غزه و در سوریه بین نیروهای کرد دموکرات که متحد امریکا هستند، برای پناهندگان سوری اهدا کرده است. این دستگاهها قرار است برای تبلیغات بیشتر در مراکز درمانی و مدارس نصب شوند که به اذعان مقامات رژیم یک پیشرفت سیاسی و برای قرابت بین مردم سوریه و غزه و اسرائیل است. همچنین، قرار است این رژیم حدود 700 دستگاه برای مصارف خانگی در خاک امارات نصب کند.
این اقدام در سالگرد پیمان ابراهیم در حال انجام است و رسانههای صهیونیستی میکوشند از نصب آن دستاوردسازی کرده و آن را از نکات مثبت روند عادیسازی با اسرائیل قلمداد کنند. بدینمنظور از اهداف اصلی فعالیتهای آبی این رژیم، زمینهسازی عادیسازی رابطه با اسرائیل از طریق طبقات مردمی و تطهیر چهره غاصب خود میتوان بر شمرد. اسرائیل در بلندیهای جولان نیز که تحت حاکمیت سوریه است ولی به ناحق توسط او غصب شده است اهدافی دارد. یکی از اهداف آن تسلط نظامی بر منطقه به دلیل موقعیت استراتژیک آن است، ولی از اهداف دیگر آن، تصاحب سرشاخههای منابع آبی است که از آن بلندیها به سمت سرزمینهای سوریه حرکت کرده است. رژیم صهیونیستی با تغییر مسیر جریان این آب آن را به سمت سرزمینهای اشغالی روانه کرده است.
اگر این رژیم دستگاه تصفیه آب هم هدیه بدهد، خساراتی را که با انحراف منابع آب گسترده بلندیهای جولان ایجاد کرده، جبران نمیکند.
اقدامات لازم برای کنترل بحران
راهحل دیپلماسی آب، صرفاً در درون مسائل آبی نیست. کما اینکه منافع اقتصادی دو کشور هم تنها در این زمینه مشترک نیست. باید از همه ابزارهای ممکن استفاده کرد. حتی میتوان پاسخ متقابلی در یک بخش دیگر اقتصادی داشت تا نشان دهد این قبیل رفتارهای ترکیه بیجواب نمیماند.
ترکیه سالانه درآمد قابل توجهی از گردشگری دارد که سهم مهمی از آن متعلق به گردشگران ایرانی است. همچنین ترکیه از مشتریان گاز و مشتقات نفتی ایران است. ترکیه باید نسبت به وصول درآمدهای گردشگری و سهولت واردات انرژی ارزان از جانب ایران احساس خطر بیشتری کند تا متوجه شود دست ایران نسبت به اقدامات تخریبی این کشور در حوزه منابع آب مشترک بسته نیست. ولی متأسفانه در کشور ما مسائل دیپلماسی آب منحصراً در بخش آب دنبال میشود یا نهایتاً مقامات وزارتخانههای امور خارجه دو طرف در این موضوعات رایزنی و گفتوگو میکنند در صورتی که ما هم باید ابزارهای متناسب با چنین رفتارهایی را در مقابل آنها در پیش بگیریم که توازنی در منطقه در قدرت چانهزنی به وجود آید تا بتوان به راهحل پایدار رسید وگرنه اگر کشوری به جمهوری اسلامی ایران خسارت اقتصادی و زیست محیطی وارد کند و مطمئن باشد که هیچ آسیب متقابلی نخواهد دید، هیچوقت از سیاستهای اینچنینی دست بر نمیدارد مضافاً بر اینکه مقامات ترکیه به تنهایی به این تصمیم نرسیدهاند و قطعاً تحریک مقامات اسرائیلی در تصمیمات آنها اثرگذار بوده است. بنابراین ما صحنه را باید در این سطح تحلیل و بررسی کنیم.
در حال حاضر نیاز است تا شرکت معتبری وجود داشته باشد که بتواند در بحران آبی منطقه نقشآفرینی فعال داشته باشد. ضمن اینکه ساختار کنونی مدیریت منابع آب کشور لازم است زمینه را برای شرکتهای خصوصی بیشتر فراهم کند. شرکتهای نسبتاً معروفتر در حوزه آب هم عمدتاً شرکتهای سدسازی هستند که مشغول فعالیت در پروژههای عمرانی داخلیاند؛ این شرکتها اگرچه میتوانند حضور بینالمللی داشته باشند، اما در حوزه تصفیه آب دریا، فاضلاب یا سایر فعالیتهای مدیریت منابع آبی نظیر استفاده از رطوبت هوا، باید زمینه فعالیتشان بیش از پیش فراهم شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه