نمایشى درخور مخاطب
سالهاست که در حوزه آموزش بازیگرى تئاتر با پدیدهاى به نام «از ایده تا اجرا» مواجه هستیم و بارها بهشخصه شاهد خروجىهای این پدیده بودهام. در برخى از مواقع «غمگین و سرخورده» از سالن نمایش خارج شدهام و دائم این سؤال را از خود پرسیدهام که سرنوشت این علاقهمندان به تئاتر چه میشود؟ شاید نبود نظارت کافى باعث شد مسیرى که میتوانست پربار باشد، به بیراهه برود؛ البته تعداد این بیراههها انگشتشمار بودهاند و نمونههاى درخشان هم بسیار دیدهام.
نمایش «جنون جنینزده» به کارگردانى شادى اسدپور یکى از همین نمونههاى قابل اعتناست. نمایشى بر اساس نمایشنامه اتللو، شاهکار شکسپیر ولى با یک ساختار جسورانه و چشمنواز. شاید وقتى نام آثار شکسپیر مىآید، اولین ذهنیت ما برخورد با یک اثر کلاسیک است، با همان دستور زبان پرطمطراق، لباسهاى اشرافى و طراحى صحنه باشکوه؛ یعنى همان تکرار مکررات. ولى شادى اسدپور اثبات کرد که در کارگاه ایده تا اجرایش، واقعاً صاحب یک ایده خلاقانه است و همچنان بهدنبال اجراى آثار متفاوت است. در این اثر نمایشی، خطوط، رنگها و اشیا جایگاه ویژه دارند. کارگردان از خطوط در جسمانی کردن عواطف بازیگر بسیار بهره برده و به نظر میرسد از این خطوط زاویهدار و تکهتکه شده و مملو از تنشِ دراماتیک برای نشان دادن فلسفه رنج و تنهایی انسان مدرن بهره برده و همچنین در میزانسنها و ترکیببندیهایش خطوط شکسته و زاویهدار خودنمایی میکند و به طور کلی کارگردانی این اثر بسیار نمایان است و این امضای کارهای اسدپور است. دو نقطه درخشان این نمایش، کارگردانى و بازىهاى کنترل شده و ماهرانه بازیگران بود؛ قالب و ساختار نمایش، تلفیقى از امپرسیونیسم و سوررئالیسم بود تا مخاطب بتواند حقیقت پنهان در وجود آدمى را بدون هیچ نقاب و فیلترى به نظاره بنشیند. در همین راستا، ما روایت را از زبان یاگو و رؤیاپردازی او میشنویم. شخصیتى که لبریز از کینه و حسد است و با فریبکارى اتللو را دچار تردید و شک میکند. میزانسنها وام گرفته از متد بیومکانیکال است یعنی بدن جایگاه ویژه دارد و تبدیل به زبانی شده است برای نمایش عواطف انسانی. تلاشى سترگ که بازیگران از پس آن به خوبى برآمده بودند؛ ژستهاى زیبا، حرکتهاى منظم با ریتمى بسیار دقیق. در این نمایش هیچ حصاری بین بازیگر و مخاطب نیست، مخاطب در دل کنش قرار میگیرد و معنا از دل کنش و تصاویرزاده میشود. شاید به سختى بشود باور کرد که این جوانان فقط هفت ماه تمرین دیده باشند ولى حقیقت این است که شادى اسدپور، دست به یک حرکت تحسینبرانگیز زده و داشتههاى خود را که کم هم نیست، صادقانه و بیادعا در اختیار این هنرجویان قرار داده است. این یادداشت صرفاً قدردانى از هنرمندانى است که، روى صحنه خوش درخشیدند و بهجرأت میتوان ادعا کرد نمایشى درخور مخاطب فهیم تئاتر را روى صحنه بردهاند.
نمایش «جنون جنینزده» به کارگردانى شادى اسدپور یکى از همین نمونههاى قابل اعتناست. نمایشى بر اساس نمایشنامه اتللو، شاهکار شکسپیر ولى با یک ساختار جسورانه و چشمنواز. شاید وقتى نام آثار شکسپیر مىآید، اولین ذهنیت ما برخورد با یک اثر کلاسیک است، با همان دستور زبان پرطمطراق، لباسهاى اشرافى و طراحى صحنه باشکوه؛ یعنى همان تکرار مکررات. ولى شادى اسدپور اثبات کرد که در کارگاه ایده تا اجرایش، واقعاً صاحب یک ایده خلاقانه است و همچنان بهدنبال اجراى آثار متفاوت است. در این اثر نمایشی، خطوط، رنگها و اشیا جایگاه ویژه دارند. کارگردان از خطوط در جسمانی کردن عواطف بازیگر بسیار بهره برده و به نظر میرسد از این خطوط زاویهدار و تکهتکه شده و مملو از تنشِ دراماتیک برای نشان دادن فلسفه رنج و تنهایی انسان مدرن بهره برده و همچنین در میزانسنها و ترکیببندیهایش خطوط شکسته و زاویهدار خودنمایی میکند و به طور کلی کارگردانی این اثر بسیار نمایان است و این امضای کارهای اسدپور است. دو نقطه درخشان این نمایش، کارگردانى و بازىهاى کنترل شده و ماهرانه بازیگران بود؛ قالب و ساختار نمایش، تلفیقى از امپرسیونیسم و سوررئالیسم بود تا مخاطب بتواند حقیقت پنهان در وجود آدمى را بدون هیچ نقاب و فیلترى به نظاره بنشیند. در همین راستا، ما روایت را از زبان یاگو و رؤیاپردازی او میشنویم. شخصیتى که لبریز از کینه و حسد است و با فریبکارى اتللو را دچار تردید و شک میکند. میزانسنها وام گرفته از متد بیومکانیکال است یعنی بدن جایگاه ویژه دارد و تبدیل به زبانی شده است برای نمایش عواطف انسانی. تلاشى سترگ که بازیگران از پس آن به خوبى برآمده بودند؛ ژستهاى زیبا، حرکتهاى منظم با ریتمى بسیار دقیق. در این نمایش هیچ حصاری بین بازیگر و مخاطب نیست، مخاطب در دل کنش قرار میگیرد و معنا از دل کنش و تصاویرزاده میشود. شاید به سختى بشود باور کرد که این جوانان فقط هفت ماه تمرین دیده باشند ولى حقیقت این است که شادى اسدپور، دست به یک حرکت تحسینبرانگیز زده و داشتههاى خود را که کم هم نیست، صادقانه و بیادعا در اختیار این هنرجویان قرار داده است. این یادداشت صرفاً قدردانى از هنرمندانى است که، روى صحنه خوش درخشیدند و بهجرأت میتوان ادعا کرد نمایشى درخور مخاطب فهیم تئاتر را روى صحنه بردهاند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه