شهرداری دیجیتال


علی‌رضا عبدی

 - سلام. امروز، پنجشنبه‌ اس و اینجا نب ساحل خزر. سه‌چهار روزی از عید گذشته و اومدیم توی سطح شهر تا از شما بپرسیم چی می‌شه که روزای تعطیلات عید، طبیعت ساحل پر می‌شه از زباله!
....
- سلام. شما مسافرید؟
- سلام، بله دیگه. عیده و شمالش... از عید اومدم دیگه موندگار شدم. فقط سریع مصاحبه کنیم که می‌ترسم از بودنِ این‌همه مسافر، قسمت شمالی کشور سنگینی کنه، فرو بریم.
- حتماً. خب از سفرتون به شمال بگید و اینکه چرا مردم ما این‌همه زباله می‌ریزن توی طبیعت؟!
- نمی‌دونم والا. مثلاً خود من خیلی ژاپن می‌رم و میام، سواحل ژاپن خیلی تمیزه؛ اصلاً کسی آشغال نمی‌ریزه. همه‌ مردم فقط آشغال جمع می‌کنن.
- مگه نمی‌فرمایید آشغال نداره. پس چه‌جوری همه آشغال جمع می‌کنن؟!
- نه‌ خب، بالاخره اونجا هم یه چندتایی عین بعضیاااا پیدا می‌شن دیگه‌.
- بله درسته.
- اصلاً من همیشه اومدنی برمی‌دارم چندتا توریست میارم که آشغال‌های طبیعت‌رو بدم جمع کنن‌. هی تعظیم می‌کنن، هی آشغال جمع می‌کنن. هی استعفا می‌دن، هی آشغال جمع می‌کنن. آشغال، تعظیم، استعفا. آشغال، تعظیم، استعفا...
- درسته. ممنون. عمده زباله‌هایی که دیدید چی بود؟
- بطری و پلاستیک و این‌جور چیزا بود. آخه می‌خوام بدونم، اینا مگه سنگینه؟ مگه عیب داره اصلاً، که بگیریم دستمون و بیاریم توی ماشین؟! چرا ما ملاحظه نمی‌کنیم؟ من از شما می‌پرسم.
- من باید بپرسم این‌جا.
- آهان بله، ببخشید. داشتم می‌گفتم... نمی‌دونم چه حکمتیه که طرف ۱۰ ساله ماشین خریده و پلاستیکای صندلیاش رو نکنده، وقتی می‌رسه شمال تازه یادش می‌افته که عه عه عه دیدید چی شد... مشماهای ماشینم مونده... همه‌شو می‌کنه و می‌ریزه زمین. فکر کنم از آب‌وهوای شماله. یا شاید می‌خواد صندلیاش یه نفسی بکشن. اصلاً هرکی میاد دوست داره یه اثری جا بذاره. مشمایی، تپه‌ای، چیزی...
- امروز کجا تشریف می‌برید؟
- هیچ‌چی، روز عید، لب ساحل بابت ریختن آشغال توی ساحل، بریدن چندتا درخت واسه هیزم، شستن ظرفامون توی دریا، خالی کردن کلی پلاستیک وسط جاده منتهی به دریا... اسباب سفرمون‌رو جلب کردن، دارم می‌رم شهرداری منطقه که آزادشون کنم.
- یادتون باشه، داشتیم از ژاپن می‌گفتیم...
- دقیق که نمی‌دونم چی می‌فرمایید فکر کنم به‌خاطر آب‌ وهواس؛ اما توی ژاپن، شهرداری‌ها خیلی دخالت نمی‌کنن توی کار مردم... همین که مالیات می‌دیم بسه دیگه.
- ولی...
- بله. شهرداری‌شون هم دیجیتاله. حکم جلب وسایل هم دیجیتال صادر می‌شه. اگه الان قابلمه و منقل و جوجه‌های زعفرونی و شلوارک من پشت ماشین شهرداری قُر بشه، کی پاسخگوئه‌هان؟؟... عه کجا‌داری منو می بری آقا؟ به خدا خانمم گفت خرچنگ‌های اینجا رو جمع کنیم برای پوست خوبه! تو ژاپن سازمان محیط‌ زیست... آقا نکش دستمو! آقا...
- بعله... باقی تجربیات‌تون درباره بازداشتگاه‌های ژاپن رو هم با هم‌بندی‌هاتون اشتراک بذارید!


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7961/22/620435/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها