مواجهه با قطعات جلیل رسولی در نگارخانه گویا
رنجِ دشمنی میزداید
پرویز براتی
نویسنده و روزنامه نگار
خطاط مینوشت و سیاه میکرد. حروف و کلمات را در هم میآمیخت. از سپیدی صفحه تا انباشتگی کلمه. دست چپ به تماشای نوشتههای دست راست نشسته بود. او ورق را چنان سیاه میکرد که نتوان خواند. اما میخواست فراتر برود از مفهوم سیاهندگی در نوشتار. قابها که کنار هم چیده شد و بومها که پهلو به پهلوی هم ایستاد، کشف شد که همهاش حدیث خط زدن بوده و سطرها را پوشاندن و رنگ را بر صحیفه نشاندن.
11 سال از آخرین نمایشگاه جلیل رسولی در ایران میگذرد و این هنرمند در نیمه دوم هفتمین دهه عمر خویش، همچنان سودای نوشتن دارد؛ با این تفاوت که در نمایشگاه تازهاش در نگارخانه گویا، از قلم5/2 تا ۹ سانتیمتری برای نوشتن استفاده کرده است.
رسولی از جرگه تجریدیون معاصر است که رابطه عاطفی سیاهندگی در نوشتن و حذفکردن را در هم گره زده است. استفاده از رنگ در آثار نمایشگاه «درخت دوستی بنشان»، که نیمی نستعلیق و نیمی سیاه مشق هستند، هنرمندانه است؛ خصوصاً در سیاه مشقها که بهعنوان ایرانیترین رویکرد خوشنویسی جلوه خاصی به نمایشگاه بخشیده و در کنار مفهوم شعر منقوش شده، معنایی فزون پیدا میکنند: «درخت دوستی بنشان»، که بیشتر سطح تابلو را با رنگهای قرمز گلگون به خود اختصاص داده؛ همچون خونی است که بر پیکر سفید و بیجان تابلو جاری میشود و «نهال دشمنی» برمیکند و «رنج دشمنی» میزداید. ترکیب فرمی حروف و صورت متداخل و تکرارشونده آنها نیز، حرکتی نو در تکمیل سنت سیاه مشقنویسی است.
برخلاف این نگره که «چیزی به اسم خوشنویسی بهعنوان هنر باقی نمانده و هر آنچه این روزها مشاهده میشود، صناعت است»؛ از رهگذر قطعات جلیل رسولی میتوان به انگارهای متفاوت رسید؛ خصوصاً از این منظر که تفاوت بسیار اساسی بین قطعات رسولی با خیل پرشمار خوشنویسیهای این چند دهه وجود دارد. چنین کارهایی آنی هستند و خوشنویس نمیتواند همیشه این کار را انجام دهد بویژه اگر بخواهد عیار کار بالا باشد. از سویی این نکته را هم باید در نظر داشت که در پدیدآمدن قطعات خوشنویسی رسولی باورمندیهای مذهبی نیز مؤثر بوده است.
این نمایشگاه نخستین بخش از یک سهگانه است. همان طور که در نشست خبری رسولی و ناصر میرباقری مدیر مجموعه فرهنگی هنری گویا بیان شد، تعداد ۹۰ اثر برای این نمایشگاه آماده شده بود؛ اما پس از آنکه هنرمند نتوانست نمایشگاه را در موزه هنرهای معاصر برگزار کند، تصمیم گرفت این رویداد را به سه بخش تقسیم کرده و هر بار 30 اثر نمایش دهد. مجموعه نخست، آثار خوشنویسی کلاسیک است. مرحله دوم و سوم نمایشگاه نیز به آثار نقاشیخط اختصاص خواهد یافت. موضوع آثار رسولی همانطور که خودش گفته قرآنی و ادبی است. مانند «بسمالله الرحمن الرحیم»، «لاالهالاالله»، «محمدرسولالله»، «علی ولیالله» و اشعار حافظ و مطالبی که انتخاب شده با روح خوشنویسی و اعتقاداتی که دارد تلفیق شده و به رشته تحریر درآمده است. سالها بود که استاد دوست داشت این کار را انجام دهد و بالاخره موفق شد این ۳۰ اثر را بنویسد.
جلیل رسولی در مسیر هنری خویش، راه قدما را در پیش گرفته و از محضر استادانی چون حسن زرینخط و سید حسن میرخانی بهره برده است. او پیرو درویش عبدالمجید طالقانی و میرعماد حسنی بوده و مشقت یادگیری هنر خوشنویسی را سالها بر جان خریده است. اما در این ممارست همیشگی، مقلد نمانده و توانسته به بیانی شخصی دست یابد. او هیچگاه خطاطی و خوشنویسی را رها نکرده و همواره تلاش کرده چیزی بر صفحه نگارش کند که خوانا باشد؛ چراکه معتقد است «خطاطی هنری است که هرگز ابهام به همراه ندارد.»
کمان کشیهای جلیل رسولی در 75 سالگی آن هم با پیچیدگیهای خط دشوار نستعلیق، یادآور جد و جهد یک خطاط 30 ساله است و البته به همان میزان برانگیزاننده و به قول یرزی کازینسکی، هنر واقعی به تصویر کشیدن نیست، بلکه برانگیختن است. میتوان با کاوه تیموری همنوا بود که قلم گردانی اصیل و واقعی با قلمهای پارویی چونان موم در دست جلیل رسولی، همگان را به وجد و ذوق میآورد.
در اعلان نمایشگاه «درخت دوستی بنشان» نوشته شده این آثار تا 6 مرداد در نگارخانه گویا به نشانی خیابان کریمخان زند، روبهروی ایرانشهر، پلاک ۸۹ به تماشا گذاشته شده است.
نویسنده و روزنامه نگار
خطاط مینوشت و سیاه میکرد. حروف و کلمات را در هم میآمیخت. از سپیدی صفحه تا انباشتگی کلمه. دست چپ به تماشای نوشتههای دست راست نشسته بود. او ورق را چنان سیاه میکرد که نتوان خواند. اما میخواست فراتر برود از مفهوم سیاهندگی در نوشتار. قابها که کنار هم چیده شد و بومها که پهلو به پهلوی هم ایستاد، کشف شد که همهاش حدیث خط زدن بوده و سطرها را پوشاندن و رنگ را بر صحیفه نشاندن.
11 سال از آخرین نمایشگاه جلیل رسولی در ایران میگذرد و این هنرمند در نیمه دوم هفتمین دهه عمر خویش، همچنان سودای نوشتن دارد؛ با این تفاوت که در نمایشگاه تازهاش در نگارخانه گویا، از قلم5/2 تا ۹ سانتیمتری برای نوشتن استفاده کرده است.
رسولی از جرگه تجریدیون معاصر است که رابطه عاطفی سیاهندگی در نوشتن و حذفکردن را در هم گره زده است. استفاده از رنگ در آثار نمایشگاه «درخت دوستی بنشان»، که نیمی نستعلیق و نیمی سیاه مشق هستند، هنرمندانه است؛ خصوصاً در سیاه مشقها که بهعنوان ایرانیترین رویکرد خوشنویسی جلوه خاصی به نمایشگاه بخشیده و در کنار مفهوم شعر منقوش شده، معنایی فزون پیدا میکنند: «درخت دوستی بنشان»، که بیشتر سطح تابلو را با رنگهای قرمز گلگون به خود اختصاص داده؛ همچون خونی است که بر پیکر سفید و بیجان تابلو جاری میشود و «نهال دشمنی» برمیکند و «رنج دشمنی» میزداید. ترکیب فرمی حروف و صورت متداخل و تکرارشونده آنها نیز، حرکتی نو در تکمیل سنت سیاه مشقنویسی است.
برخلاف این نگره که «چیزی به اسم خوشنویسی بهعنوان هنر باقی نمانده و هر آنچه این روزها مشاهده میشود، صناعت است»؛ از رهگذر قطعات جلیل رسولی میتوان به انگارهای متفاوت رسید؛ خصوصاً از این منظر که تفاوت بسیار اساسی بین قطعات رسولی با خیل پرشمار خوشنویسیهای این چند دهه وجود دارد. چنین کارهایی آنی هستند و خوشنویس نمیتواند همیشه این کار را انجام دهد بویژه اگر بخواهد عیار کار بالا باشد. از سویی این نکته را هم باید در نظر داشت که در پدیدآمدن قطعات خوشنویسی رسولی باورمندیهای مذهبی نیز مؤثر بوده است.
این نمایشگاه نخستین بخش از یک سهگانه است. همان طور که در نشست خبری رسولی و ناصر میرباقری مدیر مجموعه فرهنگی هنری گویا بیان شد، تعداد ۹۰ اثر برای این نمایشگاه آماده شده بود؛ اما پس از آنکه هنرمند نتوانست نمایشگاه را در موزه هنرهای معاصر برگزار کند، تصمیم گرفت این رویداد را به سه بخش تقسیم کرده و هر بار 30 اثر نمایش دهد. مجموعه نخست، آثار خوشنویسی کلاسیک است. مرحله دوم و سوم نمایشگاه نیز به آثار نقاشیخط اختصاص خواهد یافت. موضوع آثار رسولی همانطور که خودش گفته قرآنی و ادبی است. مانند «بسمالله الرحمن الرحیم»، «لاالهالاالله»، «محمدرسولالله»، «علی ولیالله» و اشعار حافظ و مطالبی که انتخاب شده با روح خوشنویسی و اعتقاداتی که دارد تلفیق شده و به رشته تحریر درآمده است. سالها بود که استاد دوست داشت این کار را انجام دهد و بالاخره موفق شد این ۳۰ اثر را بنویسد.
جلیل رسولی در مسیر هنری خویش، راه قدما را در پیش گرفته و از محضر استادانی چون حسن زرینخط و سید حسن میرخانی بهره برده است. او پیرو درویش عبدالمجید طالقانی و میرعماد حسنی بوده و مشقت یادگیری هنر خوشنویسی را سالها بر جان خریده است. اما در این ممارست همیشگی، مقلد نمانده و توانسته به بیانی شخصی دست یابد. او هیچگاه خطاطی و خوشنویسی را رها نکرده و همواره تلاش کرده چیزی بر صفحه نگارش کند که خوانا باشد؛ چراکه معتقد است «خطاطی هنری است که هرگز ابهام به همراه ندارد.»
کمان کشیهای جلیل رسولی در 75 سالگی آن هم با پیچیدگیهای خط دشوار نستعلیق، یادآور جد و جهد یک خطاط 30 ساله است و البته به همان میزان برانگیزاننده و به قول یرزی کازینسکی، هنر واقعی به تصویر کشیدن نیست، بلکه برانگیختن است. میتوان با کاوه تیموری همنوا بود که قلم گردانی اصیل و واقعی با قلمهای پارویی چونان موم در دست جلیل رسولی، همگان را به وجد و ذوق میآورد.
در اعلان نمایشگاه «درخت دوستی بنشان» نوشته شده این آثار تا 6 مرداد در نگارخانه گویا به نشانی خیابان کریمخان زند، روبهروی ایرانشهر، پلاک ۸۹ به تماشا گذاشته شده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه