نمازی برای جامعه!
حجتالاسلام محسن قنبریان
استاد حوزه علمیه
قرآن جامعه اسلامی را دارای «امر جامع» میشمارد(۶۲/نور). یک روز در هفته (آدینه) «صلاة جامعه» قرار داده است تا به«امر جامع» بپردازند. روزش را هم جمعه (روز جمع شدن) نام نهاده و مختصاتش را در متن زندگی مردم قرار داده است.
آیهاش در قرآن آن را بین یک نفی و اثبات قرار داده است: رها کردن کسبوکار/ رفتن دنبال کسبوکار و معیشت: «اذا نودی للصلاة من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکرالله و ذروا البیع: هر وقت در روز جمعه برای نماز دعوت شدید (اذان گفتند) به طرف ذکر خدا بشتابید و کسبوکار را رها کنید» » فاذا قضیت الصلاة فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله: نماز که تمام شد در منطقه زندگیتان منتشر و از فضل پروردگار (در معیشت و کسبوکار) طلب کنید.»
این مهندسی و تعبیه حکیمانه یعنی نماز جمعه در متن معیشت و زندگی مردم باشد تا تمثالی از رابطه دنیا و آخرت، معیشت و معنویت این دین باشد. از قضا تنها نمازی است که دو سخنرانی (خطبه) جزء نماز و رکن واجب آن است و خطبهها باید در خدمت آن مقصد قرار گیرد. اگر این نماز با این مختصات و این ظرفیت در متن بماند البته «قلب فرهنگی هر شهر» میشود.
یکی از برکات انقلاب اسلامی احیای این نماز بود؛ رهبر انقلاب در ضمن خاطرهای از ملاقات ائمه جمعه با امام(ره) میفرماید: «در بعضی از شهرها حکام یک نفر را معین میکردند و امام جمعه میگذاشتند. امام جمعه، منصوب آن حکومتهای طاغوت بود. مردم هم نمیرفتند و اعتنا هم نمیکردند. آن نماز جمعهای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد برای مردم جذاب نیست و مردم هم نمیرفتند (به امام) گفتم ما در سالهای متمادی محروم بودیم از نماز جمعه و شما نماز جمعه را به ما دادید، به ملت ایران دادید واقعاً نعمت بزرگی است»(۹۴/۱۰/۱۴)
با انقلاب اسلامی نماز جمعه سه میلیوننفری در تهران تشکیل شد اما سؤال اساسی این است که چگونه باوجودی که حکومت اسلامی است و ائمه جمعه منصوب ولیفقیه عادل -نه حکومت طاغوتاند - باز حضور مردم کاهش یافته است؟! این یک حقیقت غیرقابلانکار است که نمازجمعه در جمهوری اسلامی شکوه اولیه را ندارد و حتی از سایر مراسمات مذهبی عقب مانده است. به حسب پیمایش ایسپا (سال ۸۹) شرکت در نماز جمعه از نماز جماعت هم عقبافتاده و به ۱۰درصد رسیده است؛ درحالی که شرکت در مجالس روضهخوانی و زیارت کردن اماکن مقدس روند افزایشی داشته و به حدود ۷۵ درصد رسیده است. از اینجا معلوم میشود جامعه بیدین نشده که نماز جمعه خلوت شدهاست؛ بلکه این نماز جمعه است که نتوانسته حتی مخاطب مذهبی هیأتها و تکایا را جذب کند یا نگه دارد!
واکاوی همه علل این پدیده، پیچیدگی خاص خود را دارد از همه اعراض و لوازم که بگذریم، ذات و گوهر نمازجمعه- که همان دو خطبه است- نقش بسیار مهمی در این مسأله دارد. بهخاطر پذیرش بیشتر از سوی این نهاد و نکاتی را به کمک کلمات رهبر انقلاب میشمارم:
۱) نهادینه کردن گفتمانهای ضروری
نماز جمعه نه در زبان مصالح عموم مردم بودن که حتی در نهادینه کردن گفتمانهای اصلی انقلاب و جمهوری اسلامی توفیق روزافزون نداشته است!
رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه (۹۸/۴/۲۵) نماز جمعه را «ظرفیتی برای نهادینه کردن عالیترین و دشوارترین گفتمانها در موضوعات اصلی و ضروری کشور» میخوانند.
در جای دیگر صریحاً حرف نوی جمهوری اسلامی را چنین بیان میکنند: «جمهوری اسلامی حرف نویی دارد. این حرف نو عبارت است از: مردم و ارزشهای الهی؛ این دوتا باید با هم توأم بشوند.»(۹۰/۱۰/۷)
مردمسالاری دینی مفهومی پرتکرار در سخنان ایشان است و حتی بیشاز حضور پای صندوق رأی است. به تعبیر ایشان: «مردمسالاری یعنی براساس دین و براساس اسلام، سالار زندگی جامعه خود مردماند»(۹۵/۹/۳) آیا خطبههای نماز جمعه مبین و محقق این سطح از مردمسالاری بوده است؟! خطبههای رهبر انقلاب درباره آزادی و شعبههای آن (آزادی بیان، عقیده و...) یک کتاب مستقل (آزادی یعنی آزادی) شده است. آیا در خطبههای شهرهای بزرگ و خطبههای معروف به این تناسب از آزادی و عدالت هم خطبه هست؟! قابل انکار نیست که آنقدر که در خطبهها از احکام و ارزشهای الهی (حجاب، اطاعت، استکبارستیزی و...) گفته میشود از مردم، مردمسالاری، آزادی و حقوق آنها گفته نمیشود. آن حجم خطبه از آزادی، جمهوریت و عدالت که در دهه ۶۰ بود، کمتر شنیده میشود. حرف نوی جمهوری اسلامی توأم بودن و جدا نشدن این حقوق مردم با آن تکالیف و ارزشهای الهی است.
برداشت امام عزیز از جمهوریت و آزادی، آنها را یکی از ارزشهای الهی کرد؛ از آن سو همه ارزشها و احکام الهی هم با همراه شدن جمهور مردم برپا میشود: «انما عمادالدین...العامه من الامه: تنها ستون برپاکننده دین، جمهور از امتاند» (نامه۵۳نهج البلاغه) بنابراین، نماز جمعه قطعاً تریبون و جایگاهی برای این توأمانی است و در نتیجه، هرچقدر از سالاری مردم در زندگی اجتماعی کاسته شود، در همراهی آنها در ارزشها و احکام خوانده شده، کاسته خواهد شد.
۲) توصیه مصداقی به تقوی!
رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه به گزارش کتاب نمازجمعه تراز (چاپ شورای سیاستگذاری ائمه جمعه صفحه ۲۸۷) میفرماید: «توصیه به تقوا بهصورت مصداقی و عینی در موضوعات مبتلا به جامعه نه بهصورت توصیه کلی مثل این موارد: تقوا در فضای مجازی، تقوا در مسائل خانوادگی و...
توصیه مصداقی، نام بردن از کسی نیست؛ اما همانگونه که درباره اسراف، ناامید کردن جوانان و...، توصیه معلوم و معین به تقوا میشود؛ باید به اشرافیت دولتی و مذهبی، کوتاهی در انجام وظایف، ساکت نبودن بر گرسنگی فقرا و سیری ظالمان و... توصیه معین انجام شود؛ این توازن و تعادل هم در اقبال مردم مؤثر است.»
استاد حوزه علمیه
قرآن جامعه اسلامی را دارای «امر جامع» میشمارد(۶۲/نور). یک روز در هفته (آدینه) «صلاة جامعه» قرار داده است تا به«امر جامع» بپردازند. روزش را هم جمعه (روز جمع شدن) نام نهاده و مختصاتش را در متن زندگی مردم قرار داده است.
آیهاش در قرآن آن را بین یک نفی و اثبات قرار داده است: رها کردن کسبوکار/ رفتن دنبال کسبوکار و معیشت: «اذا نودی للصلاة من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکرالله و ذروا البیع: هر وقت در روز جمعه برای نماز دعوت شدید (اذان گفتند) به طرف ذکر خدا بشتابید و کسبوکار را رها کنید» » فاذا قضیت الصلاة فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله: نماز که تمام شد در منطقه زندگیتان منتشر و از فضل پروردگار (در معیشت و کسبوکار) طلب کنید.»
این مهندسی و تعبیه حکیمانه یعنی نماز جمعه در متن معیشت و زندگی مردم باشد تا تمثالی از رابطه دنیا و آخرت، معیشت و معنویت این دین باشد. از قضا تنها نمازی است که دو سخنرانی (خطبه) جزء نماز و رکن واجب آن است و خطبهها باید در خدمت آن مقصد قرار گیرد. اگر این نماز با این مختصات و این ظرفیت در متن بماند البته «قلب فرهنگی هر شهر» میشود.
یکی از برکات انقلاب اسلامی احیای این نماز بود؛ رهبر انقلاب در ضمن خاطرهای از ملاقات ائمه جمعه با امام(ره) میفرماید: «در بعضی از شهرها حکام یک نفر را معین میکردند و امام جمعه میگذاشتند. امام جمعه، منصوب آن حکومتهای طاغوت بود. مردم هم نمیرفتند و اعتنا هم نمیکردند. آن نماز جمعهای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد برای مردم جذاب نیست و مردم هم نمیرفتند (به امام) گفتم ما در سالهای متمادی محروم بودیم از نماز جمعه و شما نماز جمعه را به ما دادید، به ملت ایران دادید واقعاً نعمت بزرگی است»(۹۴/۱۰/۱۴)
با انقلاب اسلامی نماز جمعه سه میلیوننفری در تهران تشکیل شد اما سؤال اساسی این است که چگونه باوجودی که حکومت اسلامی است و ائمه جمعه منصوب ولیفقیه عادل -نه حکومت طاغوتاند - باز حضور مردم کاهش یافته است؟! این یک حقیقت غیرقابلانکار است که نمازجمعه در جمهوری اسلامی شکوه اولیه را ندارد و حتی از سایر مراسمات مذهبی عقب مانده است. به حسب پیمایش ایسپا (سال ۸۹) شرکت در نماز جمعه از نماز جماعت هم عقبافتاده و به ۱۰درصد رسیده است؛ درحالی که شرکت در مجالس روضهخوانی و زیارت کردن اماکن مقدس روند افزایشی داشته و به حدود ۷۵ درصد رسیده است. از اینجا معلوم میشود جامعه بیدین نشده که نماز جمعه خلوت شدهاست؛ بلکه این نماز جمعه است که نتوانسته حتی مخاطب مذهبی هیأتها و تکایا را جذب کند یا نگه دارد!
واکاوی همه علل این پدیده، پیچیدگی خاص خود را دارد از همه اعراض و لوازم که بگذریم، ذات و گوهر نمازجمعه- که همان دو خطبه است- نقش بسیار مهمی در این مسأله دارد. بهخاطر پذیرش بیشتر از سوی این نهاد و نکاتی را به کمک کلمات رهبر انقلاب میشمارم:
۱) نهادینه کردن گفتمانهای ضروری
نماز جمعه نه در زبان مصالح عموم مردم بودن که حتی در نهادینه کردن گفتمانهای اصلی انقلاب و جمهوری اسلامی توفیق روزافزون نداشته است!
رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه (۹۸/۴/۲۵) نماز جمعه را «ظرفیتی برای نهادینه کردن عالیترین و دشوارترین گفتمانها در موضوعات اصلی و ضروری کشور» میخوانند.
در جای دیگر صریحاً حرف نوی جمهوری اسلامی را چنین بیان میکنند: «جمهوری اسلامی حرف نویی دارد. این حرف نو عبارت است از: مردم و ارزشهای الهی؛ این دوتا باید با هم توأم بشوند.»(۹۰/۱۰/۷)
مردمسالاری دینی مفهومی پرتکرار در سخنان ایشان است و حتی بیشاز حضور پای صندوق رأی است. به تعبیر ایشان: «مردمسالاری یعنی براساس دین و براساس اسلام، سالار زندگی جامعه خود مردماند»(۹۵/۹/۳) آیا خطبههای نماز جمعه مبین و محقق این سطح از مردمسالاری بوده است؟! خطبههای رهبر انقلاب درباره آزادی و شعبههای آن (آزادی بیان، عقیده و...) یک کتاب مستقل (آزادی یعنی آزادی) شده است. آیا در خطبههای شهرهای بزرگ و خطبههای معروف به این تناسب از آزادی و عدالت هم خطبه هست؟! قابل انکار نیست که آنقدر که در خطبهها از احکام و ارزشهای الهی (حجاب، اطاعت، استکبارستیزی و...) گفته میشود از مردم، مردمسالاری، آزادی و حقوق آنها گفته نمیشود. آن حجم خطبه از آزادی، جمهوریت و عدالت که در دهه ۶۰ بود، کمتر شنیده میشود. حرف نوی جمهوری اسلامی توأم بودن و جدا نشدن این حقوق مردم با آن تکالیف و ارزشهای الهی است.
برداشت امام عزیز از جمهوریت و آزادی، آنها را یکی از ارزشهای الهی کرد؛ از آن سو همه ارزشها و احکام الهی هم با همراه شدن جمهور مردم برپا میشود: «انما عمادالدین...العامه من الامه: تنها ستون برپاکننده دین، جمهور از امتاند» (نامه۵۳نهج البلاغه) بنابراین، نماز جمعه قطعاً تریبون و جایگاهی برای این توأمانی است و در نتیجه، هرچقدر از سالاری مردم در زندگی اجتماعی کاسته شود، در همراهی آنها در ارزشها و احکام خوانده شده، کاسته خواهد شد.
۲) توصیه مصداقی به تقوی!
رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه به گزارش کتاب نمازجمعه تراز (چاپ شورای سیاستگذاری ائمه جمعه صفحه ۲۸۷) میفرماید: «توصیه به تقوا بهصورت مصداقی و عینی در موضوعات مبتلا به جامعه نه بهصورت توصیه کلی مثل این موارد: تقوا در فضای مجازی، تقوا در مسائل خانوادگی و...
توصیه مصداقی، نام بردن از کسی نیست؛ اما همانگونه که درباره اسراف، ناامید کردن جوانان و...، توصیه معلوم و معین به تقوا میشود؛ باید به اشرافیت دولتی و مذهبی، کوتاهی در انجام وظایف، ساکت نبودن بر گرسنگی فقرا و سیری ظالمان و... توصیه معین انجام شود؛ این توازن و تعادل هم در اقبال مردم مؤثر است.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه