سواد رسانه؛ بخشی از مهارت فرزندپروری
دکتر حجت عرفانیانپور
مدرس سواد رسانه
در دنیای هوشمند و دیجیتال امروز فرزندپروری هم داستانها و مسائل خودش را دارد و برای اینکه در این فضا بتوانیم موفق تر وارد عمل شویم، باید نیازهای این عصر را بدانیم. اصلی ترین نیاز در این عرصه و این دوران، این است که فضای دیجیتال را به قدر کافی بشناسیم تا بتوانیم فرزندمان را در این فضا هدایت و حمایت کنیم. در واقع مادامی که ما از دنیای هوشمند فاصله داریم، ممکن است آموزش و پرورش فرزند ما و حتی خود او یا خانواده ما به مخاطره بیفتد.
اگر به چند دهه قبل بازگردیم، به خاطر میآوریم که والدین و خانوادهها در مسیر رشد و تربیت به چه ترتیب با فرزندان برخورد میکردند و چگونه وارد تعامل میشدند که فرزندان خود را در مسیر مناسبِ رشد و تعالی که مطابق با فرهنگ خوشایند خانواده نیز باشد، قرار دهند؛ برای مثال به بازیهای دسته جمعی بازگردیم. در واقع اگر کمی تأمل کنیم و بازیهایی را که در گذشته در خیابان، در حیاط خانه یا تا همین چند سال قبل در آپارتمان انجام میدادیم، از منچ و مار و پله گرفته تا شطرنج و دبلنا و هفت سنگ و وسطی و گرگم به هوا و قایم باشک به خاطر بیاوریم، این سؤال برایمان پیش میآید که ما این بازیها را چگونه و از چه کسی یاد میگرفتیم؟ بی گمان ما به شکل مادرزاد و ژنتیکی از بدو تولد این بازیها را بلد نبودیم و به این بازیها تسلط نداشتیم. ما در گردهماییها، در میهمانیها و در دورهمیهایی مثل اعیاد و سیزده به در و چهارشنبه سوری ... در خانواده از بزرگترها این بازیها را میآموختیم و بعد با گروه همسالان آموختههایمان را بازی کردیم و در آنها مهارت پیدا میکردیم. در واقع این بخشی از مهارت فرزندپروری بود که والدین و بزرگترها نسل به نسل و سینه به سینه چون سایر آموزههای فردی و اجتماعی به فرزندان خود میآموختند. حالا آمدهایم در یک عصر و دورهای به نام عصر دیجیتال و هوشمند. اگر والدین این تسلط و تبحر و این مهارت کامل و کافی را نسبت به فضای هوشمند کنونی نداشته باشند و زمین بازی و اصول بازی در دنیای مدرن را نشناسند، آیا میتوانند الگوی مناسب و راهنمای تمام و کمالی برای فرزندان خود باشند؟ بی تردید خیر. ممکن است برخی بپرسند فضای هوشمند در بسیاری عرصهها بسیار تخصصی است؛ آیا والدین باید همه این دانشهای نوین را بیاموزند؟ آیا اصلاً والدین پرمشغله این عصر فرصت چنین آموزشهایی را دارند؟ خیر. اصلاً چنین توقعی نیست؛ اما یک اصل وجود دارد و آن آموختن سواد رسانهای است. ما در جایگاه بزرگترها و والدین، وقتی اصول سواد رسانهای را در حد بسنده و حداقلی بدانیم؛ یعنی فاکتورهای مربوط به روان شناسی رشد و یادگیری، روان شناسی ارتباطات، جامعه شناسی و... را بشناسیم، در مییابیم که با چالشها و مشکلات این فضا مانند قطع و وصل شدن، بلاک شدن، حریم خصوصی، به اشتراکگذاری و دیده شدن افراطی و... چگونه برخورد کنیم؛ از این رو فرزندان ما برای زیستن در این فضا به سراغ دیگران نمیروند تا چالشهایشان را حل کنند. اگر ما سواد رسانه نداشته باشیم، ممکن است فرزندان ما گرفتار سوء استفاده افراد نااهل شوند یا در پایینترین حد آسیب، در معرض یادگیری از کسانی قرار بگیرند که حد و مرزهایشان با ما متفاوت است یا در جهت منافع و نیاز و خواسته خود گام برمی دارند.
مدرس سواد رسانه
در دنیای هوشمند و دیجیتال امروز فرزندپروری هم داستانها و مسائل خودش را دارد و برای اینکه در این فضا بتوانیم موفق تر وارد عمل شویم، باید نیازهای این عصر را بدانیم. اصلی ترین نیاز در این عرصه و این دوران، این است که فضای دیجیتال را به قدر کافی بشناسیم تا بتوانیم فرزندمان را در این فضا هدایت و حمایت کنیم. در واقع مادامی که ما از دنیای هوشمند فاصله داریم، ممکن است آموزش و پرورش فرزند ما و حتی خود او یا خانواده ما به مخاطره بیفتد.
اگر به چند دهه قبل بازگردیم، به خاطر میآوریم که والدین و خانوادهها در مسیر رشد و تربیت به چه ترتیب با فرزندان برخورد میکردند و چگونه وارد تعامل میشدند که فرزندان خود را در مسیر مناسبِ رشد و تعالی که مطابق با فرهنگ خوشایند خانواده نیز باشد، قرار دهند؛ برای مثال به بازیهای دسته جمعی بازگردیم. در واقع اگر کمی تأمل کنیم و بازیهایی را که در گذشته در خیابان، در حیاط خانه یا تا همین چند سال قبل در آپارتمان انجام میدادیم، از منچ و مار و پله گرفته تا شطرنج و دبلنا و هفت سنگ و وسطی و گرگم به هوا و قایم باشک به خاطر بیاوریم، این سؤال برایمان پیش میآید که ما این بازیها را چگونه و از چه کسی یاد میگرفتیم؟ بی گمان ما به شکل مادرزاد و ژنتیکی از بدو تولد این بازیها را بلد نبودیم و به این بازیها تسلط نداشتیم. ما در گردهماییها، در میهمانیها و در دورهمیهایی مثل اعیاد و سیزده به در و چهارشنبه سوری ... در خانواده از بزرگترها این بازیها را میآموختیم و بعد با گروه همسالان آموختههایمان را بازی کردیم و در آنها مهارت پیدا میکردیم. در واقع این بخشی از مهارت فرزندپروری بود که والدین و بزرگترها نسل به نسل و سینه به سینه چون سایر آموزههای فردی و اجتماعی به فرزندان خود میآموختند. حالا آمدهایم در یک عصر و دورهای به نام عصر دیجیتال و هوشمند. اگر والدین این تسلط و تبحر و این مهارت کامل و کافی را نسبت به فضای هوشمند کنونی نداشته باشند و زمین بازی و اصول بازی در دنیای مدرن را نشناسند، آیا میتوانند الگوی مناسب و راهنمای تمام و کمالی برای فرزندان خود باشند؟ بی تردید خیر. ممکن است برخی بپرسند فضای هوشمند در بسیاری عرصهها بسیار تخصصی است؛ آیا والدین باید همه این دانشهای نوین را بیاموزند؟ آیا اصلاً والدین پرمشغله این عصر فرصت چنین آموزشهایی را دارند؟ خیر. اصلاً چنین توقعی نیست؛ اما یک اصل وجود دارد و آن آموختن سواد رسانهای است. ما در جایگاه بزرگترها و والدین، وقتی اصول سواد رسانهای را در حد بسنده و حداقلی بدانیم؛ یعنی فاکتورهای مربوط به روان شناسی رشد و یادگیری، روان شناسی ارتباطات، جامعه شناسی و... را بشناسیم، در مییابیم که با چالشها و مشکلات این فضا مانند قطع و وصل شدن، بلاک شدن، حریم خصوصی، به اشتراکگذاری و دیده شدن افراطی و... چگونه برخورد کنیم؛ از این رو فرزندان ما برای زیستن در این فضا به سراغ دیگران نمیروند تا چالشهایشان را حل کنند. اگر ما سواد رسانه نداشته باشیم، ممکن است فرزندان ما گرفتار سوء استفاده افراد نااهل شوند یا در پایینترین حد آسیب، در معرض یادگیری از کسانی قرار بگیرند که حد و مرزهایشان با ما متفاوت است یا در جهت منافع و نیاز و خواسته خود گام برمی دارند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه