جمعیت تهران در دوره فتحعلی شاه قاجار به 80 هزار نفر رسید
آغاز ورود مهاجران
بهزاد یعقوبی
تهرانپژوه
پس از پایان کار نادر، در منازعات میان زندیان و ایل قاجار، تهران همچنان برای دو طایفه مرکزیت نظامی داشت. بدیهی است که در این کشمکشها، امنیت و آبادانی شهر مورد تجاوز قرار گرفت و رکودی در توسعه شهر پدید آمد. اما با غلبه زندیان (پیروزی کریمخان زند بر محمدحسن قاجار) و فتح تهران و بر اریکه قدرت نشستن کریمخان در سال 1172ق، اندک رونقی در اوضاع و احوال تهران پدید آمد.
کریمخان برای آبادانی تهران کوشش فراوان کرد. در این شهر دو محله بزرگ به نامهای عودلاجان و چال میدان از ترکیب محلههای کوچک سابق به وجود آمد و بیشترین جمعیت شهر را به خود اختصاص داد. کاروانسراها و دکاکین و محل کار بازرگانان و پیشهوران در بخشی بود که به مرور بازار تهران را پدید آورد.فراهم آمدن استقلال برای خان زند، او را بر آن داشت تا در سال 1173ق، دیوانخانهای در تهران، در درون ارگ سابق، بنا کند و حرم خانه و خلوتخانهای بر آن بیفزاید. حتی پیرامون ارگ نیز خندقی حفر کند و به مرور تهران را برای پایتختی آماده سازد. بر خلاف تصور برخی منابع، کریمخان به فکر آن نبود که تهران را به پایتختی انتخاب نماید. در این دوره، فضاهای عمومی شهر چندان گسترش نیافت و بیشتر توسعه محدوده ارگ شاهی مورد توجه قرار گرفت.
در درگیریهای زندیان و قاجاریان، تهران به یکی از مهمترین منطقههای جنگی درآمد. در یکی از نبردها، آغامحمدخان، علی مرادخان زند را از تهران فراری داد و «مجنون خان پازوکی را که مردی عاقل و زکی بود به محاصره و تسخیر تهران مأمور فرمود.» آغامحمدخان روز یکشنبه یازدهم جمادی الاولی 1200ق که مصادف با عید نوروز بود، در این شهر به تخت سلطنت جلوس کرد و خود را شاه ایران دانست. به نامش سکه زدند و خطبه خواندند و با پایتخت شدن تهران (دارالخلافه)مرحله جدیدی از تاریخ شهر آغاز شد.هنگامی که آغامحمدخان ردای پایتختی بر تهران کشید، آنجا هنوز صورت شهر به خود نگرفته بود و به جای «بلده تهران»، از آن به صورت «قصبه تهران» هم نام برده میشد. یک جهانگرد فرانسوی به نام الیویه که در آن زمان در تهران بوده است، توصیف نسبتاً دقیقی از قصبهای که به سبب تبدیل شدن به پایتخت به صورت شهر یا در واقع دژ-شهر درآمده بود، به دست داده است: «چنان معلوم میشود که در آن هنگام{افغانها} این شهر را بهکلی خراب و منهدم ساختهاند، به علت آنکه امروزه دیوارها، بازارها، مساجد و خانههای مردم، تعمیر شدهاند. آغامحمدشاه که پایتخت خود را در این شهر قرار داد، به جهت سهولت امر مسافران، کاروانسراهای خوب و مکانهای مرغوب در آن بنا کرد.چنانکه امروزه این محوطه بهترین شهرهای مملکت ایران شمرده میشود.» از توصیفاتی که او درباره تهران در سفرنامهاش ذکر کرده، چند نکته به دست میآید:
اول: تعدادی بازار، مسجد و خانه در شهر وجود داشته که نویسنده آنها را تازه مرمت شده یافته بوده است.
دوم: به گمان او شهر به دست افغانها ویران شده بود.
سوم: آغامحمدخان برای مسافران و بازرگانان، کاروانسرا و مکانهای مرغوب ساخته بود.
چهارم: در داخل حصار شهر فقط قسمت کمی مسکون بوده و قسمت عمده و وسیعی در داخل حصار غیرمسکون بوده است.
پنجم: قسمت عمده شهر را باغهای بزرگ تشکیل میداده است.
ششم: آغامحمدخان کوششهایی برای کوچاندن مردم نواحی دیگر به تهران انجام داد.
با این همه جمعیت تهران در اوایل سلطنت او فقط 15 هزار نفر بود که از این تعداد، سه هزار نفر نظامی و از سربازان شاه بودند.
پس از کشته شدن آغامحمدخان و با به سلطنت رسیدن باباخان (فتحعلی شاه از 1212ق-1250ق) تهران تحول دیگری پیدا کرد. بسیاری از زمینهای داخلی شهر به مرور به خانهها، بناهای عمومی و دولتی و سفارتخانهها تعلق پیدا کرد. در این دوره بناهای عمومی متعددی همچون مسجد شاه، دارالشفاء(واقع در جلوخان شمالی مسجد شاه) و مدرسه مروی ساخته شد. جیمز موریه در سفرنامه خود به مسجد شاه اشاره کرده است: «تنها بنای قابل ملاحظه در تهران، مسجد شاه است که هنوز ناتمام است.» علاوه بر این بناها همچنین بازار تهران رو به گسترش نهاد و بازار از دروازه شاه عبدالعظیم به سوی شمال غربی امتداد یافت. چهارسوق کوچک و چهارسوق بزرگ بازار که از مهمترین محورهای بازار تهران به حساب میآیند، در این دوره ساخته شدند. در این دوره است که محله عودلاجان، به محل سکونت رجال، دربار و اعیان تهران بدل میشود. در نقشه اگوست کرشیش(1275ق) هنوز محل خانههای افرادی چون خان باباخان سردار(سردار ایران در جنگهای ایران و روسیه)، میرزا شفیع صدراعظم و فتحعلی خان صبا(شاعر معروف دوره فتحعلی شاه) دیده میشود. در این دوره مهاجران زیادی به تهران وارد شدند و جمعیت تهران به حدود 80 هزار نفر رسید.
تهرانپژوه
پس از پایان کار نادر، در منازعات میان زندیان و ایل قاجار، تهران همچنان برای دو طایفه مرکزیت نظامی داشت. بدیهی است که در این کشمکشها، امنیت و آبادانی شهر مورد تجاوز قرار گرفت و رکودی در توسعه شهر پدید آمد. اما با غلبه زندیان (پیروزی کریمخان زند بر محمدحسن قاجار) و فتح تهران و بر اریکه قدرت نشستن کریمخان در سال 1172ق، اندک رونقی در اوضاع و احوال تهران پدید آمد.
کریمخان برای آبادانی تهران کوشش فراوان کرد. در این شهر دو محله بزرگ به نامهای عودلاجان و چال میدان از ترکیب محلههای کوچک سابق به وجود آمد و بیشترین جمعیت شهر را به خود اختصاص داد. کاروانسراها و دکاکین و محل کار بازرگانان و پیشهوران در بخشی بود که به مرور بازار تهران را پدید آورد.فراهم آمدن استقلال برای خان زند، او را بر آن داشت تا در سال 1173ق، دیوانخانهای در تهران، در درون ارگ سابق، بنا کند و حرم خانه و خلوتخانهای بر آن بیفزاید. حتی پیرامون ارگ نیز خندقی حفر کند و به مرور تهران را برای پایتختی آماده سازد. بر خلاف تصور برخی منابع، کریمخان به فکر آن نبود که تهران را به پایتختی انتخاب نماید. در این دوره، فضاهای عمومی شهر چندان گسترش نیافت و بیشتر توسعه محدوده ارگ شاهی مورد توجه قرار گرفت.
در درگیریهای زندیان و قاجاریان، تهران به یکی از مهمترین منطقههای جنگی درآمد. در یکی از نبردها، آغامحمدخان، علی مرادخان زند را از تهران فراری داد و «مجنون خان پازوکی را که مردی عاقل و زکی بود به محاصره و تسخیر تهران مأمور فرمود.» آغامحمدخان روز یکشنبه یازدهم جمادی الاولی 1200ق که مصادف با عید نوروز بود، در این شهر به تخت سلطنت جلوس کرد و خود را شاه ایران دانست. به نامش سکه زدند و خطبه خواندند و با پایتخت شدن تهران (دارالخلافه)مرحله جدیدی از تاریخ شهر آغاز شد.هنگامی که آغامحمدخان ردای پایتختی بر تهران کشید، آنجا هنوز صورت شهر به خود نگرفته بود و به جای «بلده تهران»، از آن به صورت «قصبه تهران» هم نام برده میشد. یک جهانگرد فرانسوی به نام الیویه که در آن زمان در تهران بوده است، توصیف نسبتاً دقیقی از قصبهای که به سبب تبدیل شدن به پایتخت به صورت شهر یا در واقع دژ-شهر درآمده بود، به دست داده است: «چنان معلوم میشود که در آن هنگام{افغانها} این شهر را بهکلی خراب و منهدم ساختهاند، به علت آنکه امروزه دیوارها، بازارها، مساجد و خانههای مردم، تعمیر شدهاند. آغامحمدشاه که پایتخت خود را در این شهر قرار داد، به جهت سهولت امر مسافران، کاروانسراهای خوب و مکانهای مرغوب در آن بنا کرد.چنانکه امروزه این محوطه بهترین شهرهای مملکت ایران شمرده میشود.» از توصیفاتی که او درباره تهران در سفرنامهاش ذکر کرده، چند نکته به دست میآید:
اول: تعدادی بازار، مسجد و خانه در شهر وجود داشته که نویسنده آنها را تازه مرمت شده یافته بوده است.
دوم: به گمان او شهر به دست افغانها ویران شده بود.
سوم: آغامحمدخان برای مسافران و بازرگانان، کاروانسرا و مکانهای مرغوب ساخته بود.
چهارم: در داخل حصار شهر فقط قسمت کمی مسکون بوده و قسمت عمده و وسیعی در داخل حصار غیرمسکون بوده است.
پنجم: قسمت عمده شهر را باغهای بزرگ تشکیل میداده است.
ششم: آغامحمدخان کوششهایی برای کوچاندن مردم نواحی دیگر به تهران انجام داد.
با این همه جمعیت تهران در اوایل سلطنت او فقط 15 هزار نفر بود که از این تعداد، سه هزار نفر نظامی و از سربازان شاه بودند.
پس از کشته شدن آغامحمدخان و با به سلطنت رسیدن باباخان (فتحعلی شاه از 1212ق-1250ق) تهران تحول دیگری پیدا کرد. بسیاری از زمینهای داخلی شهر به مرور به خانهها، بناهای عمومی و دولتی و سفارتخانهها تعلق پیدا کرد. در این دوره بناهای عمومی متعددی همچون مسجد شاه، دارالشفاء(واقع در جلوخان شمالی مسجد شاه) و مدرسه مروی ساخته شد. جیمز موریه در سفرنامه خود به مسجد شاه اشاره کرده است: «تنها بنای قابل ملاحظه در تهران، مسجد شاه است که هنوز ناتمام است.» علاوه بر این بناها همچنین بازار تهران رو به گسترش نهاد و بازار از دروازه شاه عبدالعظیم به سوی شمال غربی امتداد یافت. چهارسوق کوچک و چهارسوق بزرگ بازار که از مهمترین محورهای بازار تهران به حساب میآیند، در این دوره ساخته شدند. در این دوره است که محله عودلاجان، به محل سکونت رجال، دربار و اعیان تهران بدل میشود. در نقشه اگوست کرشیش(1275ق) هنوز محل خانههای افرادی چون خان باباخان سردار(سردار ایران در جنگهای ایران و روسیه)، میرزا شفیع صدراعظم و فتحعلی خان صبا(شاعر معروف دوره فتحعلی شاه) دیده میشود. در این دوره مهاجران زیادی به تهران وارد شدند و جمعیت تهران به حدود 80 هزار نفر رسید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه