وقتی نامزدها فاقد تسلط کافی برای اداره فدراسیون هستند
رئیس مورد نیاز، متأسفانه مهدی تاج است!
وصال روحانی
روزنامهنگار
این هم از بازیهای غریب روزگار است که وقتی حرف کاندیداهای پست ریاست فدراسیون فوتبال ایران را جمعبندی میکنیم، میبینیم آکادمیکترین اظهارات و علمیترین صحبتها را مهدی تاج ارائه میدهد.این امر اسباب تأسف است، زیرا تاج همانی است که با انعقاد یکی از تأسفبارترین قراردادهای تاریخ ورزش ایران، پولی نجومی را به حساب مارک ویلموتس ریخت که با پذیرش 2 باخت در 4 دیدار رسمیاش، تیم ملی ایران را تا مرز حذفی زودهنگام از جام جهانی بیست و دوم پیش برد و فقط ارائه تعدادی بازیهای محکم و دلاورانه از جانب جانشین این مرد سهلانگار بلژیکی یعنی دراگان اسکوچیچ کروات و شاگردان او بود که «یوزها» را از لبه پرتگاه سقوط برگرداند و مسافر «قطر 2022» کرد. با این حال، تأسفبارتر از واقعه فوق این است که حرفها و میزان اشراف و دانش نامزدهای دیگر احراز ریاست فدراسیون فوتبال به قدری کم است که اگر خیر فوتبال مورد نظر باشد و رئیسی بخواهیم که حوزه این کار را بهتر و بیشتر از سایرین بشناسد و تأمینکننده نیازها باشد، آن رئیس متأسفانه تاج است.رجحان آشکاری که تاج بر رقبایش دارد، اطلاعات جامع درباره مکانیسم و نحوه عملکرد قسمتها و کمیتههای مختلف فدراسیون است. او برای هر یک از آنها تعریف و توصیف دقیقی دارد و میداند که بر کدامین پایهها و قواعد کار میکنند و اصول و مواد قانونیشان چیست. وقتی صحبت از کمیته بدوی یا کمیته تعیین وضعیت بازیکنان میشود، تاج بهتر از سایرین چهارچوبهای عملی آنها را توضیح میدهد و بدیهی است که او حتی قواعد ثبت نام در انتخابات فدراسیون فوتبال و شروط قانونیای را که فیفا و یوفا بر آن مترتب هستند، بشناسد و براحتی با این اصول کار و براساس آن کسب هدف کند. این اشراف، نتیجه بیش از 15 سال حضور مستمر تاج در فدراسیون فوتبال و در معیت دوست و همکار طولانیمدتش یعنی علی کفاشیان است که سبب شده تمام فنون و رموز کار را بشناسند و بهتر از سایرین راههای اداره فدراسیون را رعایت و اجرا کنند. البته هر دوی آنها قطعاً بینقص نیستند و لغزشهای متعددی هم در دوران طولانی حضورشان در فدراسیون داشتهاند اما کفاشیان با زرنگی هرچه بیشتر از ورود مجدد به این بازی پرحاشیه خودداری کرده و اصلاً کاندیدای ریاست فدراسیون و سایر سمتهای آن نشده اما امیر رضا واعظ آشتیانی، علیرضا اسدی و محمد آخوندی که تأیید صلاحیت نشدند و همچنین عزیزالله محمدی و میرشاد ماجدی که برای حضور در انتخابات تأیید شدهاند، آنقدر نقص دارند که حتی منتقدان سرسخت تاج در خفا اعتراف میکنند او از همه آنها بهتر است، البته همین حالا هم کمیتههایی در مجلس و نهادهای نظارتی دیگری در سطح کشور مخالف جدی حضور تاج در انتخابات فدراسیوناند و میکوشند این راه را مسدود کنند. با این حال وقتی میبینیم ماجدی سرپرست موقتی فدراسیون حتی شهامت حضور در مناظره تلویزیونی برنامه قبل «فوتبال برتر» را از خود بروز نداد و به «سیما» نرفت و کاندیداهای دیگر هم حرفهایی زدند که برخلاف تاج بوی اشراف بر مسائل موجود را نمیداد و صرفاً یک ابراز وجود ناقص و سرشار از تضاد بود، یک بار دیگر به این نتیجه تلخ میرسیم که بین این نامزدها آن کس که به وضوح واجد شرایطتر است، تاج است، همانی که وقتی فاجعه قراردادش با ویلموتس و مفاد و مواد و ضررهای نجومی برخاسته از آن مشخص شد، چنان به ترس افتاد که ادعا کرد دچار بیماری قلبی شده و چند روزی هم به بیمارستان رفت و 2 سال ناپیدا بود اما جانشینان او که شهابالدین عزیزی خادم و سپس ماجدی بودند، چنان ضعیف عمل کردند که حالا برخی اهالی فوتبال از رجعت تاج به مسند ریاست فدراسیون استقبال و او را برای این مهم توصیه میکنند. مردی که برخلاف رقبای انتخاباتیاش برای هر یک از کارها و نیازهای فدراسیون برنامه دارد و میکوشد فیفا و AFC را مجاب کند که راه انتخابی فوتبال ایران ناقض خواستههای این دو نهاد نیست و درصدد است که فوتسال و فوتبال ساحلی نزول کرده کشورمان را به روزهای اوجشان بازگرداند، کاری کند که «AFC» با بازگشت سرخابیها به لیگ قهرمانان آسیا موافقت کند و مسأله حضور بانوان ایرانی در ورزشگاههای فوتبال هم که فیفا روی آن حساس است، ختم به خیر شود. اینها مسائلی است که کاندیداهای دیگر پست ریاست فدراسیون راهبرد روشنی درباره آن ندارند و بیشتر محیط را شلوغ و انتقاد میکنند و برنامهها و راهحلهای مورد نظرشان نه کافی به نظر میرسد و نه روشن و قابل اعتماد.
روزنامهنگار
این هم از بازیهای غریب روزگار است که وقتی حرف کاندیداهای پست ریاست فدراسیون فوتبال ایران را جمعبندی میکنیم، میبینیم آکادمیکترین اظهارات و علمیترین صحبتها را مهدی تاج ارائه میدهد.این امر اسباب تأسف است، زیرا تاج همانی است که با انعقاد یکی از تأسفبارترین قراردادهای تاریخ ورزش ایران، پولی نجومی را به حساب مارک ویلموتس ریخت که با پذیرش 2 باخت در 4 دیدار رسمیاش، تیم ملی ایران را تا مرز حذفی زودهنگام از جام جهانی بیست و دوم پیش برد و فقط ارائه تعدادی بازیهای محکم و دلاورانه از جانب جانشین این مرد سهلانگار بلژیکی یعنی دراگان اسکوچیچ کروات و شاگردان او بود که «یوزها» را از لبه پرتگاه سقوط برگرداند و مسافر «قطر 2022» کرد. با این حال، تأسفبارتر از واقعه فوق این است که حرفها و میزان اشراف و دانش نامزدهای دیگر احراز ریاست فدراسیون فوتبال به قدری کم است که اگر خیر فوتبال مورد نظر باشد و رئیسی بخواهیم که حوزه این کار را بهتر و بیشتر از سایرین بشناسد و تأمینکننده نیازها باشد، آن رئیس متأسفانه تاج است.رجحان آشکاری که تاج بر رقبایش دارد، اطلاعات جامع درباره مکانیسم و نحوه عملکرد قسمتها و کمیتههای مختلف فدراسیون است. او برای هر یک از آنها تعریف و توصیف دقیقی دارد و میداند که بر کدامین پایهها و قواعد کار میکنند و اصول و مواد قانونیشان چیست. وقتی صحبت از کمیته بدوی یا کمیته تعیین وضعیت بازیکنان میشود، تاج بهتر از سایرین چهارچوبهای عملی آنها را توضیح میدهد و بدیهی است که او حتی قواعد ثبت نام در انتخابات فدراسیون فوتبال و شروط قانونیای را که فیفا و یوفا بر آن مترتب هستند، بشناسد و براحتی با این اصول کار و براساس آن کسب هدف کند. این اشراف، نتیجه بیش از 15 سال حضور مستمر تاج در فدراسیون فوتبال و در معیت دوست و همکار طولانیمدتش یعنی علی کفاشیان است که سبب شده تمام فنون و رموز کار را بشناسند و بهتر از سایرین راههای اداره فدراسیون را رعایت و اجرا کنند. البته هر دوی آنها قطعاً بینقص نیستند و لغزشهای متعددی هم در دوران طولانی حضورشان در فدراسیون داشتهاند اما کفاشیان با زرنگی هرچه بیشتر از ورود مجدد به این بازی پرحاشیه خودداری کرده و اصلاً کاندیدای ریاست فدراسیون و سایر سمتهای آن نشده اما امیر رضا واعظ آشتیانی، علیرضا اسدی و محمد آخوندی که تأیید صلاحیت نشدند و همچنین عزیزالله محمدی و میرشاد ماجدی که برای حضور در انتخابات تأیید شدهاند، آنقدر نقص دارند که حتی منتقدان سرسخت تاج در خفا اعتراف میکنند او از همه آنها بهتر است، البته همین حالا هم کمیتههایی در مجلس و نهادهای نظارتی دیگری در سطح کشور مخالف جدی حضور تاج در انتخابات فدراسیوناند و میکوشند این راه را مسدود کنند. با این حال وقتی میبینیم ماجدی سرپرست موقتی فدراسیون حتی شهامت حضور در مناظره تلویزیونی برنامه قبل «فوتبال برتر» را از خود بروز نداد و به «سیما» نرفت و کاندیداهای دیگر هم حرفهایی زدند که برخلاف تاج بوی اشراف بر مسائل موجود را نمیداد و صرفاً یک ابراز وجود ناقص و سرشار از تضاد بود، یک بار دیگر به این نتیجه تلخ میرسیم که بین این نامزدها آن کس که به وضوح واجد شرایطتر است، تاج است، همانی که وقتی فاجعه قراردادش با ویلموتس و مفاد و مواد و ضررهای نجومی برخاسته از آن مشخص شد، چنان به ترس افتاد که ادعا کرد دچار بیماری قلبی شده و چند روزی هم به بیمارستان رفت و 2 سال ناپیدا بود اما جانشینان او که شهابالدین عزیزی خادم و سپس ماجدی بودند، چنان ضعیف عمل کردند که حالا برخی اهالی فوتبال از رجعت تاج به مسند ریاست فدراسیون استقبال و او را برای این مهم توصیه میکنند. مردی که برخلاف رقبای انتخاباتیاش برای هر یک از کارها و نیازهای فدراسیون برنامه دارد و میکوشد فیفا و AFC را مجاب کند که راه انتخابی فوتبال ایران ناقض خواستههای این دو نهاد نیست و درصدد است که فوتسال و فوتبال ساحلی نزول کرده کشورمان را به روزهای اوجشان بازگرداند، کاری کند که «AFC» با بازگشت سرخابیها به لیگ قهرمانان آسیا موافقت کند و مسأله حضور بانوان ایرانی در ورزشگاههای فوتبال هم که فیفا روی آن حساس است، ختم به خیر شود. اینها مسائلی است که کاندیداهای دیگر پست ریاست فدراسیون راهبرد روشنی درباره آن ندارند و بیشتر محیط را شلوغ و انتقاد میکنند و برنامهها و راهحلهای مورد نظرشان نه کافی به نظر میرسد و نه روشن و قابل اعتماد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه