بازتاب حماسه حسینی در فرهنگ تشیع
سلوک عاشورایی
دکتر محمدحسین رجبی دوانی
رئیس بنیاد ایرانشناسی
1. اگرچه قریب به اتفاق مسلمانان از واقعه جانسوز کربلا متأثر بودهاند ولی تشیع و فرهنگ برآمده از آن در زمینه الگوبرداری از قیام و حرکت امام حسین(ع) جایگاه ممتازی دارد و اساساً فرهنگ و هویت شیعه با امام حسین(ع)، سلوک و مشی ایشان شناخته میشود.به این اعتبار وقتی از قیام ایشان و حادثه عاشورا به مثابه «تکیهگاه هویت شیعه» حرف میزنیم، مشخصاً بر فرهنگ ظلمستیزی در تفکر و فرهنگ تشیع تأکید داریم. از این رو نمیتوان امام حسین(ع) را ارج و احترام گذاشت ولی در عین حال، سلطه معاویهها و یزیدهای دوران را مشروع دانست؛ اینها با هم قابل جمع نیستند. نمیتوان به ایشان و منش ایشان اعتقاد داشت و در عین حال، سلطه قدرتها و سلطهگران معاصر را تحت هر شرایط پذیرفت. چنین مواجههای، از اساس در تضاد با فلسفه قیام امام حسین(ع) است.
از اینرو است که امام حسین(ع) شناسنامه شیعه است و شیعه با آن وجود مقدس شناخته میشود. شاهد این ادعا بررسی تاریخ تشیع است. واقعیت این است که در هر عصری که شیعه به قدرت رسید الگوگیرنده از امام حسین(ع) بود و در پس این الگوگیری و از رهگذر آن، موفقیتهای بزرگی را رقم زده است؛ از عصر آلبویه در قرن 4 هجری گرفته تا پیدایش صفویه و بعد از آن و در دوره معاصر با پیروزی انقلاب اسلامی همه متأثر و برآمده از فرهنگ و فلسفه قیام امام حسین(ع) بودهاند.
از دیگر الگوبرداریهای فرهنگ تشیع از حرکت سیاسی امام حسین(ع) میتوان به پدید آمدن حزبالله سرافراز لبنان، حشدالشعبی قهرمان عراق، فاطمیون و زینبیون در برابر تبهکاران داعشی و یمنیهای مقاوم و مجاهد در برابر ستمگران پلید سعودی اشاره کرد. بیتردید، همه این گروهها رمز موفقیت و صلابتشان را مدیون امام حسین(ع) هستند.
2. فلسفه قیام امام حسین(ع) و شهادت جانسوز آن حضرت و عزیزانش برای احیای امر به معروف و نهی از منکر، حفظ اسلام اصیل و تلاش برای بازگرداندن اسلام به زمان رسول خدا(ص) است. بیتردید، هیچ فرد و گروهی در جامعه آن زمان، به اندازه اهل بیت پیغمبر(ص) از شایستگی لازم برای هدایت جامعه مسلمان برخوردار نبود، به دو دلیل؛ نخست عصمت اهل بیت و خاندان پیامبر اکرم(ص) است که طی آن، خداوند ذات مقدس آنان را از هر گونه پلیدی و گناه پاک و مبرا نموده است. دوم، شناخت، اشراف و تسلط لازم و کافی بر مکتب و مشی پیغمبر(ص) است و بیتردید اهلبیت و خاندان ایشان بهتر از هر گروه و دستهای بر اندیشه شان آگاهی و شناخت داشتند و میتوانستند راهشان را ادامه دهند.
3. فارغ از سهم و نقش قیام امام حسین(ع) در ترسیم فرهنگ و هویت تشیع، نفس این قیام فارغ از هر مذهب، اساساً برای انسان امروز در بر دارنده درسها و عبرتهای بسیار است؛ منظور از «درس» آن جنس آموزههایی است که افراد از جنبهها و وجوه مثبت حوادث تاریخی فرامیگیرند و مقصود از «عبرت»، آموزههایی است که افراد از جنبههای منفی حوادث کسب میکنند. به تعبیری، درسها وجهی ثبوتی داشته و در حوزه «باید»ها قرار میگیرند و باید به آنها عمل کرد و عبرتها وجهی سلبی داشته و در حوزه «نباید»ها قرار میگیرد و ما را از انجام یکسری امور باز میدارد.
بر این اساس، آموزههای واقعه عاشورا از طرفی، نجات جامعه بشری از شقاوت، ظلم و بیداد را یادآور میشود که این عرصه در حوزه عبرتها قرار میگیرد و از طرف دیگر، ضرورت استقرار حکومت عدل و مساوات را به انسان امروز متذکر میشود که این بخش نیز در حوزه «درس»های این رخداد تاریخی قرار میگیرد که التزام عملی به مجموعه این آموزهها میتواند رسیدن بشر امروز به سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت را هموار کند.
4. به هنگام عمل نکردن مردم و دیر به حقیقت پیبردن، همچنین ترس از قدرت و امکانات دشمن، ایمان نداشتن به وعده خداوندی مبنی بر یاری جبهه حق، باعث شد تا امام حسین(ع) در جامعه آن روز کوفه یاری نشود و مردم به طاغوتهای اموی و عباسی که پیوسته از آن گریزان بودند، گرفتار شوند. واقعیت این است که نشناختن راه سعادت بخصوص از ناحیه خواص و نخبگان، عرصه را برای تسلیم شدن در برابر جوسازیها، تبلیغات و فضاسازیهای دشمن بر ضد جبهه حق رقم میزند. بر این اساس، مهمترین درسها و عبرتها از حرکت امام حسین(ع) که میتواند برای امروز ما راهگشا باشد، در این 4 نکته نهفته است:نخست، تردید و تعلل در راه شناخت حقیقت نداشته باشیم. دوم، تسلیم جوسازیها و فضاسازیهای دشمن برای تخریب جبهه حق نشویم. سوم، در عرصه دفاع از حق، بهنگام عمل کنیم که از دست دادن موقعیتهای تعیینکننده، پشیمانیهای جبرانناپذیری در پی دارد و چهارم، از امکانات دشمن ترس نداشته باشیم و به وعده خداوند ایمان و تکیه داشته باشیم.
رئیس بنیاد ایرانشناسی
1. اگرچه قریب به اتفاق مسلمانان از واقعه جانسوز کربلا متأثر بودهاند ولی تشیع و فرهنگ برآمده از آن در زمینه الگوبرداری از قیام و حرکت امام حسین(ع) جایگاه ممتازی دارد و اساساً فرهنگ و هویت شیعه با امام حسین(ع)، سلوک و مشی ایشان شناخته میشود.به این اعتبار وقتی از قیام ایشان و حادثه عاشورا به مثابه «تکیهگاه هویت شیعه» حرف میزنیم، مشخصاً بر فرهنگ ظلمستیزی در تفکر و فرهنگ تشیع تأکید داریم. از این رو نمیتوان امام حسین(ع) را ارج و احترام گذاشت ولی در عین حال، سلطه معاویهها و یزیدهای دوران را مشروع دانست؛ اینها با هم قابل جمع نیستند. نمیتوان به ایشان و منش ایشان اعتقاد داشت و در عین حال، سلطه قدرتها و سلطهگران معاصر را تحت هر شرایط پذیرفت. چنین مواجههای، از اساس در تضاد با فلسفه قیام امام حسین(ع) است.
از اینرو است که امام حسین(ع) شناسنامه شیعه است و شیعه با آن وجود مقدس شناخته میشود. شاهد این ادعا بررسی تاریخ تشیع است. واقعیت این است که در هر عصری که شیعه به قدرت رسید الگوگیرنده از امام حسین(ع) بود و در پس این الگوگیری و از رهگذر آن، موفقیتهای بزرگی را رقم زده است؛ از عصر آلبویه در قرن 4 هجری گرفته تا پیدایش صفویه و بعد از آن و در دوره معاصر با پیروزی انقلاب اسلامی همه متأثر و برآمده از فرهنگ و فلسفه قیام امام حسین(ع) بودهاند.
از دیگر الگوبرداریهای فرهنگ تشیع از حرکت سیاسی امام حسین(ع) میتوان به پدید آمدن حزبالله سرافراز لبنان، حشدالشعبی قهرمان عراق، فاطمیون و زینبیون در برابر تبهکاران داعشی و یمنیهای مقاوم و مجاهد در برابر ستمگران پلید سعودی اشاره کرد. بیتردید، همه این گروهها رمز موفقیت و صلابتشان را مدیون امام حسین(ع) هستند.
2. فلسفه قیام امام حسین(ع) و شهادت جانسوز آن حضرت و عزیزانش برای احیای امر به معروف و نهی از منکر، حفظ اسلام اصیل و تلاش برای بازگرداندن اسلام به زمان رسول خدا(ص) است. بیتردید، هیچ فرد و گروهی در جامعه آن زمان، به اندازه اهل بیت پیغمبر(ص) از شایستگی لازم برای هدایت جامعه مسلمان برخوردار نبود، به دو دلیل؛ نخست عصمت اهل بیت و خاندان پیامبر اکرم(ص) است که طی آن، خداوند ذات مقدس آنان را از هر گونه پلیدی و گناه پاک و مبرا نموده است. دوم، شناخت، اشراف و تسلط لازم و کافی بر مکتب و مشی پیغمبر(ص) است و بیتردید اهلبیت و خاندان ایشان بهتر از هر گروه و دستهای بر اندیشه شان آگاهی و شناخت داشتند و میتوانستند راهشان را ادامه دهند.
3. فارغ از سهم و نقش قیام امام حسین(ع) در ترسیم فرهنگ و هویت تشیع، نفس این قیام فارغ از هر مذهب، اساساً برای انسان امروز در بر دارنده درسها و عبرتهای بسیار است؛ منظور از «درس» آن جنس آموزههایی است که افراد از جنبهها و وجوه مثبت حوادث تاریخی فرامیگیرند و مقصود از «عبرت»، آموزههایی است که افراد از جنبههای منفی حوادث کسب میکنند. به تعبیری، درسها وجهی ثبوتی داشته و در حوزه «باید»ها قرار میگیرند و باید به آنها عمل کرد و عبرتها وجهی سلبی داشته و در حوزه «نباید»ها قرار میگیرد و ما را از انجام یکسری امور باز میدارد.
بر این اساس، آموزههای واقعه عاشورا از طرفی، نجات جامعه بشری از شقاوت، ظلم و بیداد را یادآور میشود که این عرصه در حوزه عبرتها قرار میگیرد و از طرف دیگر، ضرورت استقرار حکومت عدل و مساوات را به انسان امروز متذکر میشود که این بخش نیز در حوزه «درس»های این رخداد تاریخی قرار میگیرد که التزام عملی به مجموعه این آموزهها میتواند رسیدن بشر امروز به سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت را هموار کند.
4. به هنگام عمل نکردن مردم و دیر به حقیقت پیبردن، همچنین ترس از قدرت و امکانات دشمن، ایمان نداشتن به وعده خداوندی مبنی بر یاری جبهه حق، باعث شد تا امام حسین(ع) در جامعه آن روز کوفه یاری نشود و مردم به طاغوتهای اموی و عباسی که پیوسته از آن گریزان بودند، گرفتار شوند. واقعیت این است که نشناختن راه سعادت بخصوص از ناحیه خواص و نخبگان، عرصه را برای تسلیم شدن در برابر جوسازیها، تبلیغات و فضاسازیهای دشمن بر ضد جبهه حق رقم میزند. بر این اساس، مهمترین درسها و عبرتها از حرکت امام حسین(ع) که میتواند برای امروز ما راهگشا باشد، در این 4 نکته نهفته است:نخست، تردید و تعلل در راه شناخت حقیقت نداشته باشیم. دوم، تسلیم جوسازیها و فضاسازیهای دشمن برای تخریب جبهه حق نشویم. سوم، در عرصه دفاع از حق، بهنگام عمل کنیم که از دست دادن موقعیتهای تعیینکننده، پشیمانیهای جبرانناپذیری در پی دارد و چهارم، از امکانات دشمن ترس نداشته باشیم و به وعده خداوند ایمان و تکیه داشته باشیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه