نغمه‌های حسینی


محسن نفر
آهنگ‌ساز، پژوهشگر، مدرس موسیقی و نوازنده تار و سه تار

​​​​​​​تاریخ، بسان زمینی است که گاه گلستان بوده و گاه کویر و شوره زار و خارستان. اگر در گلستان آن بنگری، گل‌های خوشبویی را می‌بینی که چشم را خیره و شامّه را مست می‌کند. اما «گل همین پنج روز و شش باشد». گل‌های تاریخ، برهه‌ای از ایام آن را خوشبو و معطر می‌کنند. به‌طوری‌که برای معطرترین‌ها، شاید روزی و ایامی را یاد بود‌شان کرده‌اند. این گل‌ها، در این گلستان، تاریخ را معطر و سربلند کرده‌اند. گل‌هایی که فرهنگ بشری را معطر کرده‌اند. گل‌هایی که هنر بشر، اخلاق بشر، علم بشر، صنایع و حِرَف، مدنیت، ابتکارات و اختراعات و هر چیز دیگری را که بشر می‌تواند به آن ببالد و افتخار کند معطر کرده اند! دراین میان گلی هست که گلستان بدان می‌بالد! و این خلاف عادت است! گل به وجود گلستان سربلند و مفتخر است و به این می‌بالد که در گلستان است نه در خارستان! گلستان، جایی که آرامکده  گل‌ها است و جایی که گل پرور است و مهد گل‌هاست، برگ افتخار است برای هر گل! عبیرستانی که زیبا‌ترین و خوشبوترین موجودات در آن هستند؛ جایی که وجودش گواه افتخار و زرین برگِ موجودیتِ هر گل است.اما این مَفخَر، که خود افتخار وجود هر گل است، چگونه به وجود گلی می‌بالد؟! گل قائم به گلستان است اما گلی هست که گلستان قائم به آن است. اگر آن گل نبود، گلستان شرف وجود نمی‌یافت، با بودن آن، گلستان وجود یافت. با وجود آن، گلستان موجودیت و تحقق یافت! چرا؟ آن گل کیست که «این گلستان همیشه خوش باشد»؟! گلی که همه روزها و ایام تاریخ به نام اوست و همه روزها و ایام تاریخ به وجودش مفتخر و خوشبو و معطر است.
گلی که مَفخَرِ حق است و لُبّ اسراری است که حضرت حق در آرام کردن فرشتگان، در نهی آفرینش انسان، بدان استناد می‌کند.
گلی که زرین کلماتی است که با آن در القای حق به آدم ابوالبشر، توبه‌اش را به درجه قبول می‌رساند. گلی که همه روزان و شبان تاریخ را به خود متعلق کرده است. گل سرسبد تاریخ و حیات و زندگی، حضرت امام حسین بن علی بن ابی طالب، علیهما ‌السلام. همه بزرگان و گل‌های تاریخ با زادروزشان به گلستان تاریخ وارد شده‌اند. اما سالار شهیدان، با مرگش تاریخ را به گلستان تبدیل کرد. گل‌هایی بی‌شمار که پس از او، در راه او در این گلستان، شرف حضور یافتند و تا همیشه هستی، راه او را گشوده و هموار قرار دادند. گلی که گلستان به وجودش مفتخر و معطر است و سایر گل‌ها، به خود می‌بالند که در گلستان وجود او مجاورت دارند. قراین بسیاری در شکوه و عظمت و عطر وجودش افتخار حضور و وجود دارند. اصلاً هنرهای گرانقدر و مقدسی در سایه او، پا به عرصه هستی گذاشتند. از شعر و کلام و نثر و ادبیات گرفته تا صنایعی که برای وجودش، ابتکار شدند. از ابزار و ادوات ویژه‌ای که برای ابلاغ عظمت مرگش، ساخته و به کار می‌روند تا پارچه نقشینه‌هایی که برای او و به خاطر عزای او، بافته و دوخته می‌شوند و محیط‌ها و اماکن را مرصّع می‌کنند. در این میان کدام نقش است که عهده دار صلای او و عزایش و بانگ طلوع و غروبش است؟هیچ مگر موسیقی.
شَرَفُ المکانِ بالمکینِ. این بانگ و ندا، مکانی است که نام زیبا و عطرآگین سالار شهیدان در آن می‌نشیند.
 می‌گویند شرف علم به موضوع آن است. شرف این بانگ و ندا و این صوت و صدا، به موضوعی است که جز نام و یاد حضرت اباعبدالله نیست! قرن‌ها است که موسیقی، ملتزم رکاب نام و یاد سالار شهیدان و گلِ معطر هستی و خون خداست و قصه او را روایت و آهنگ می‌کند و فضایل او را ترنم. نغمه‌هایی که با همه نغمه‌های دیگر متفاوت است. مانند او که با همه گل‌های دیگر متفاوت است. همان‌طور که گل‌ها و گلستان به وجود او مفتخر و شادانند، این نغمه‌ها هم به یاد و نام او ماندگار و جاویدند.
 نغمه‌هایی که حسینی‌‌اند. «نغمه‌های حسینی»

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7974/24/622157/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها