تهران در زمان ناصرالدینشاه با تخریب حصار تهماسبی توسعه یافت
دارالخلافه ناصره
بهزاد یعقوبی
تهرانپژوه
تهران پس از مرگ فتحعلی شاه، در دوره محمدشاه قاجار (1250-1264ق) نیز در حال توسعه و گسترش بود، خاصه پس از دادن نوعی قباله مالکیت به زمینهای خالصه نادری، با آوردن آب کرج به تهران به طول هفت فرسنگ و رساندن آن به بالای باغ نگارستان و دروازه شمیران (محدوده خیابان پامنار امروزی) و سرچشمه، در دوره صدارت حاج میرزا آقاسی زمینه آبادانی بیشتر فراهم شد. در جنوب تهران نیز دروازه دیگری به نام دروازه محمدیه (محدوده میدان محمدیه امروز) ساخته شد و دروازه دیگری هم که افغانها به نام دروازه ارگ یا دروازه دولت در مدخل خیابان باب همایون پدید آورده بودند، مرمت شد.بر اساس نقشه(آگوست) کرشیش 1275ق، در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، تهران محصور در حصار تهماسبی به طول 9کیلومتر، دیوارهای دفاعی، 6دروازه، پنج محله مسکونی و بافتی سنتی بود. محلهها هم مانند گذشته شامل عودلاجان، چال میدان، بازار، سنگلج و ارگ بود. عودلاجان در مقایسه با قبل کوچکتر شده و به همین دلیل از سکونت اعیان در آن کاسته شده بود. در چال میدان دیگر رجال سرشناس زندگی نمیکردند و ساکنان آن سربازها، توپچیها و غلامها بودند؛ بازار توسعه پیدا کرده و بخش مسکونی آن متراکم شده بود؛ سنگلج که اعیان و رجال آن را بزرگترین و بهترین محله برای سکونت میدانستند و ارگ که همچنان مکان زندگی خاندان حکومتی و اشراف بود. بخشی از فضای شمالغربی شهر را همین مجموعه بناهای سلطنتی و اداری ارگ در برگرفته بود که خود دارای حصاری جداگانه بود. در جنوب و تا حدی در شرق ارگ، مکانهای خدماتی اصلی شهر بین بناهای مذهبی، بازارها و کارگاهها قرار داشت و محلههای مسکونی هم اغلب در شمالشرقی و شمالغربی واقع شده بود، اما بتدریج اعیان و اشراف باغها و عمارتهای بسیاری در خارج از حصار شهر(خارج از دروازه شمیران و دروازه دولت) برای خود ساختند و به مرور زمان جمعیت افزایش یافت، در نتیجه ناصرالدین شاه تصمیم گرفت تهران را گسترش دهد و برای این کار، الگوهای غربی را مدنظر قرار داد. نقشه عبدالغفار نجمالملک (معلم نجوم مدرسه دارالفنون) بعدها در سال 1309ق روند این گسترش را به خوبی نشان میدهد.کار توسعه تهران در سال 1284ق با تخریب حصار شاه تهماسبی آغاز شد و شهر از چهار سو توسعه یافت. اعتمادالسلطنه در این باب مینویسد: «چون در حدود این سنوات از سالهای سلطنت جاودانی اعلیحضرت صاحبقرانی خطه دارالخلافه از جهت کثرت اهالی و تزاحم نفوس به حدی رسید که شهر عتیق طهران آن همه جمعیت را از روی حقیقت برنمیتافت و تعیش و سکونت آن مقدار از خلایق را به هیچگونه نمیگنجید، مشیت شاهانه بر آن تعلق گرفت که شهری به نام مبارک خویش در دور شهر طهران عتیق تخطیط فرمایند. پس میرزایوسف مستوفی الممالک (صدراعظم) و میرزاعیسی وزیر دارالخلافه را مأمور این کار بزرگ و اثر شگرف داشتند و جمعی از مهندسان و معماران را نیز برای تعیین حدود و مقادیر و مساحات و اضافات و مواقع نقاط دروب و مدار خط خندق و ابعاد و اقطار و سایر جهات این کار برگماشتند....از این تاریخ شهر طهران به نام دارالخلافه ناصره موسوم گردید. دور این شهر جدید جاوید تقریباً سه فرسنگ و نیم است و بر دروازده اشتمال دارد و مساحت مابین خط خندق این شهر جدید و شهر عتیق از سمت دروازه شمیران 1800 ذرع است و از سایر جهات یک هزار ذرع تمام. به این ترتیب شهر که تا آن هنگام تقریباً به خیابانهای امیرکبیر، ری، مولوی و وحدت اسلامی امروز محدود میشد، تا حد خیابانهای انقلاب امروزی(در شمال)، 17شهریور امروزی (در شرق)، شوش امروزی (در جنوب) و کارگر امروزی (غرب) گسترش یافت. تا پایان دوره قاجار، شهر تهران در محدوده حصار ناصری همچنان توسعه یافت اما ساخت تأسیسات شهری در آن به مانند دوره ناصری نبود. در دوره مظفری فقط چند مسجد و مدرسه جدید در شهر تهران ساخته شد. مسجد و مدرسه فیلسوفالدوله در کنار امامزاده سیداسماعیل و مسجد و مدرسه محمودیه در خیابان چراغ برق از جمله تأسیسات عمومی شهری در دوره مظفرالدین شاه بودند. بر اساس آمار اخضرعلی شاه که در دوره مظفری تهیه شده است، تهران مانند دوره ناصری از پنج محله ارگ، بازار، سنگلج، چال میدان و عودلاجان تشکیل شده بود. در این دوره محله تازه تأسیس دولت بسیار توسعه یافت.در دوره مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه با توجه به وقایع مشروطیت و استبداد صغیر و ماجرای به توپ بستن مجلس، اقدامات خاص دیگری در زمینه آبادانی شهر تهران صورت نگرفت. حتی در درگیریهای آن دوره، برخی از تأسیسات و بناهای شهری تهران آسیب جدی دیدند. در زمان احمد شاه هم اوضاع مملکت چنان آشفته بود که شاه جوان نتوانست اقدامی در تهران انجام دهد.
تهرانپژوه
تهران پس از مرگ فتحعلی شاه، در دوره محمدشاه قاجار (1250-1264ق) نیز در حال توسعه و گسترش بود، خاصه پس از دادن نوعی قباله مالکیت به زمینهای خالصه نادری، با آوردن آب کرج به تهران به طول هفت فرسنگ و رساندن آن به بالای باغ نگارستان و دروازه شمیران (محدوده خیابان پامنار امروزی) و سرچشمه، در دوره صدارت حاج میرزا آقاسی زمینه آبادانی بیشتر فراهم شد. در جنوب تهران نیز دروازه دیگری به نام دروازه محمدیه (محدوده میدان محمدیه امروز) ساخته شد و دروازه دیگری هم که افغانها به نام دروازه ارگ یا دروازه دولت در مدخل خیابان باب همایون پدید آورده بودند، مرمت شد.بر اساس نقشه(آگوست) کرشیش 1275ق، در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، تهران محصور در حصار تهماسبی به طول 9کیلومتر، دیوارهای دفاعی، 6دروازه، پنج محله مسکونی و بافتی سنتی بود. محلهها هم مانند گذشته شامل عودلاجان، چال میدان، بازار، سنگلج و ارگ بود. عودلاجان در مقایسه با قبل کوچکتر شده و به همین دلیل از سکونت اعیان در آن کاسته شده بود. در چال میدان دیگر رجال سرشناس زندگی نمیکردند و ساکنان آن سربازها، توپچیها و غلامها بودند؛ بازار توسعه پیدا کرده و بخش مسکونی آن متراکم شده بود؛ سنگلج که اعیان و رجال آن را بزرگترین و بهترین محله برای سکونت میدانستند و ارگ که همچنان مکان زندگی خاندان حکومتی و اشراف بود. بخشی از فضای شمالغربی شهر را همین مجموعه بناهای سلطنتی و اداری ارگ در برگرفته بود که خود دارای حصاری جداگانه بود. در جنوب و تا حدی در شرق ارگ، مکانهای خدماتی اصلی شهر بین بناهای مذهبی، بازارها و کارگاهها قرار داشت و محلههای مسکونی هم اغلب در شمالشرقی و شمالغربی واقع شده بود، اما بتدریج اعیان و اشراف باغها و عمارتهای بسیاری در خارج از حصار شهر(خارج از دروازه شمیران و دروازه دولت) برای خود ساختند و به مرور زمان جمعیت افزایش یافت، در نتیجه ناصرالدین شاه تصمیم گرفت تهران را گسترش دهد و برای این کار، الگوهای غربی را مدنظر قرار داد. نقشه عبدالغفار نجمالملک (معلم نجوم مدرسه دارالفنون) بعدها در سال 1309ق روند این گسترش را به خوبی نشان میدهد.کار توسعه تهران در سال 1284ق با تخریب حصار شاه تهماسبی آغاز شد و شهر از چهار سو توسعه یافت. اعتمادالسلطنه در این باب مینویسد: «چون در حدود این سنوات از سالهای سلطنت جاودانی اعلیحضرت صاحبقرانی خطه دارالخلافه از جهت کثرت اهالی و تزاحم نفوس به حدی رسید که شهر عتیق طهران آن همه جمعیت را از روی حقیقت برنمیتافت و تعیش و سکونت آن مقدار از خلایق را به هیچگونه نمیگنجید، مشیت شاهانه بر آن تعلق گرفت که شهری به نام مبارک خویش در دور شهر طهران عتیق تخطیط فرمایند. پس میرزایوسف مستوفی الممالک (صدراعظم) و میرزاعیسی وزیر دارالخلافه را مأمور این کار بزرگ و اثر شگرف داشتند و جمعی از مهندسان و معماران را نیز برای تعیین حدود و مقادیر و مساحات و اضافات و مواقع نقاط دروب و مدار خط خندق و ابعاد و اقطار و سایر جهات این کار برگماشتند....از این تاریخ شهر طهران به نام دارالخلافه ناصره موسوم گردید. دور این شهر جدید جاوید تقریباً سه فرسنگ و نیم است و بر دروازده اشتمال دارد و مساحت مابین خط خندق این شهر جدید و شهر عتیق از سمت دروازه شمیران 1800 ذرع است و از سایر جهات یک هزار ذرع تمام. به این ترتیب شهر که تا آن هنگام تقریباً به خیابانهای امیرکبیر، ری، مولوی و وحدت اسلامی امروز محدود میشد، تا حد خیابانهای انقلاب امروزی(در شمال)، 17شهریور امروزی (در شرق)، شوش امروزی (در جنوب) و کارگر امروزی (غرب) گسترش یافت. تا پایان دوره قاجار، شهر تهران در محدوده حصار ناصری همچنان توسعه یافت اما ساخت تأسیسات شهری در آن به مانند دوره ناصری نبود. در دوره مظفری فقط چند مسجد و مدرسه جدید در شهر تهران ساخته شد. مسجد و مدرسه فیلسوفالدوله در کنار امامزاده سیداسماعیل و مسجد و مدرسه محمودیه در خیابان چراغ برق از جمله تأسیسات عمومی شهری در دوره مظفرالدین شاه بودند. بر اساس آمار اخضرعلی شاه که در دوره مظفری تهیه شده است، تهران مانند دوره ناصری از پنج محله ارگ، بازار، سنگلج، چال میدان و عودلاجان تشکیل شده بود. در این دوره محله تازه تأسیس دولت بسیار توسعه یافت.در دوره مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه با توجه به وقایع مشروطیت و استبداد صغیر و ماجرای به توپ بستن مجلس، اقدامات خاص دیگری در زمینه آبادانی شهر تهران صورت نگرفت. حتی در درگیریهای آن دوره، برخی از تأسیسات و بناهای شهری تهران آسیب جدی دیدند. در زمان احمد شاه هم اوضاع مملکت چنان آشفته بود که شاه جوان نتوانست اقدامی در تهران انجام دهد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه