یک کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «ایران»
نزدیکی قیمتها به ارزش ذاتی؛ بازار سهام را ارزنده کرد
مجید میرزاحیدری
خبرنگار
در آخرین روز کاری هفته با وجود اینکه در آغاز، معاملات روند رو به رشدی داشت، اما بعد از آن روند ریزشی به خود گرفت، به گونهای که در پایان معاملات با کاهش 3478 واحدی شاخص کل به رقم یک میلیون و 448 هزار و 463 واحد رسید.
در این روز از معاملات، ارزش معاملات بورس و فرابورس به بیش از 14 هزار میلیارد تومان رسید.
در جریان معاملات روز گذشته، 180 میلیارد تومان خروج از کل بازار وجود داشت که از این مقدار 8 میلیارد تومان از فرابورس و بیش از 170 میلیارد تومان هم از بورس بوده است.
بررسیها نشان میدهند که در جریان معاملات روز گذشته فشار تقاضا وجود داشت اما فشار عرضه به مراتب کمتر بود. واقعیت این است که در حال حاضر p/e کل بازار در حدود 6.8 درصد بوده که از دید تحلیلگران، یک فاکتور مناسب در این بازار برای سرمایهگذاری به شمار میرود.
اما در کل، روند بازار سرمایه به کدام سمت بوده و آیا این بازار به سمت جذابیت بیشتر در حال حرکت است؟
عباس کشوری، تحلیلگر بازار سرمایه به سؤالات روزنامه ایران پاسخ داده که از نظرتان میگذرد:
در حال حاضر P/e بازار در نقطه مطلوبی قرار دارد، گزارشهای سالانه شرکتها هم در مجامع خوب بود اما واکنش معاملهگران به بازار سرد بود، چرا؟
مجموعهای از موانع و ابهامات در بازار سرمایه وجود دارد که در حال حاضر شکلگیری روند رشد قابل ملاحظه را با مانع مواجه کرده است.
در صدر این عوامل، سیاستهای دستوری و کنترل بازارها در قالب سیاستهای قیمتی و غیرقیمتی نظیر تعرفههای صادرات و واردات، تعیین سقف قیمت، جداکردن برخی از محصولات در قالب بازار بورس کالا و در کنار آن وضعیت نرخ ارز، قرار دارد.
اگرچه بعضی اعتقاد دارند بازار عکسالعملی در رابطه با تأیید یا عدم تأیید توافق برجام نشان نمیدهد.
عامل دیگر اینکه دستوری بودن نرخ ارز نیما باعث شده شکاف نرخ نیما و نرخ بازار آزاد بیشتر شود و در کنار اینها عملکرد صندوق تثبیت و توسعه نیز مورد نقد قرار دارد و دست آخر اعتمادی که باید در بازار برای شکلگیری یک روند مثبت و رو به رشد وجود داشته باشد، هنوزدر بازار دیده نمیشود.
بازار سرمایه به جز دریک برهه زمانی، رقابتها را در میزان بازدهی نسبت به بازارهای موازی واگذار کرد، آیا در مردادماه بازار سرمایه شانسی برای کسب رتبه برتر در بازدهی نسبت به سایر بازارها خواهد داشت؟
بازار بورس هم اکنون هم ارزنده است زیرا قیمتها به ارزش ذاتی سهمها نزدیک است و به پایینتر از ارزش ذاتی سقوط نداشته است.
نکته دوم اینکه زمانی میتوان به حرکت مثبت و پیوسته بازار امیدوار بود که رشد بازار، مبتنی بر گزارشات بنیادی و عملکرد خود بازار باشد نه براساس قیمتگذاری دستوری یا مصلحتهای سیاستگذار، جریان رشد شکل بگیرد.
در حال حاضر به دلیل عوامل بیرون از بازار سرمایه، چه اقتصاد کلان، سیاسی و یا سیاستگذاری دستوری، در کوتاه مدت انتظار رشد و بخصوص رشد شارپی وجود ندارد، البته انتظار رشد داریم ولی رشدی با روند آهسته و کند.چرا که هنوز ریسک سیاستگذاری و دخالت دستوری و حتی ابهام از فروش اوراق و افزایش نرخ بهره و نامشخص بودن نتایج برجام اثرگذار است.
گفته میشود که بخشی از منابع سهامداران حقیقی از بازار خارج شده، این خروجها بیشتر از ناحیه معاملهگران حرفهای و با هدف کسب سود از بازارهای موازی بوده یا بیشتر از ناحیه معاملهگران زیان دیده سالهای قبل؟
به دو دلیل سرمایهگذاران از بازار خارج شدهاند، یکی زیان دیدگان که به منظور جبران زیان و کسب منفعت به بازار ارز، طلا، مسکن و ارز دیجیتال رفتهاند و گروهی نیز افراد تحلیلگر که درجا زدن بازار برایشان هزینه فرصت داشته و از رکود بازار خسته و از بازار بورس به بازارهای موازی منتقل شدهاند که بازدهی بیشتری نصیبشان شود. چراکه بازدهی بازارهای طلا، مسکن و تا حدودی در بازار خودرو بهتر از بازار سرمایه بوده است.
با توجه به الزامات قانونی، چرا برخی از شرکتهای دولتی، از فرصت به دست آمده برای واگذاری سهام شرکتهای خود در بورس استفاده مناسبی نمیکنند؟
اول اینکه بازار سرمایه در شرایط فعلی جذاب نیست. به علاوه در حال حاضر، خریداری در بازار سرمایه برای این حجم از معاملات وجود ندارد که اگر عرضهای شکل بگیرد، این عرضه با استقبال مواجه شود.
میتوان ادعا کرد که اگر امروز صندوقهایی نظیر پالایش، دارایکم و نمادهایی مثل شستا با آن حجم از ارزش عرضه شوند خریداری ندارند و موجب منفی شدن و خروج گسترده پول از نمادهای دیگر در بازار سهام میشوند. بنابراین برای انجام واگذاری این نوع سهمها باید شرایط بازار سرمایه مساعد باشد.
نرخ شناوری در بازار عدد پایینی است. تا چه میزان پایین بودن این عدد محصول رفتار برخی از مدیران بنگاهها است؟
کاملاً صحیح است. در بازار ما نرخ شناوری پایین است بخشی به خاطر تصمیمگیری مدیران و بخشی به خاطر تضاد منافع که شناوری را کم میکند و این حجم از شناوری ممکن است ترکیب هیأت مدیره را تغییر دهد و کیفیت حاکمیت شرکتی را دچار تغییر کند.
یکی از نقدها، تأخیر در افشای اطلاعات بنگاهها است، این تأخیر ناشی از ضعف رگولاتور بازار بوده یا دلیل دیگری دارد؟
منشأ تأخیر در افشای اطلاعات باید بررسی شود، ولی آنچه مشخص است اینکه بازار بورس ایران در حوزه اطلاعرسانی و افشای اطلاعات پرقدرت نیست و مهمترین چالش آن این است که زمانی که اطلاعات افشا میشود، درعمل عکسالعمل جدی و قابل توجهی علیرغم اهمیت آن اطلاعات دیده نمیشود.
گویا این اطلاعات پیشخور شده یا از مسیر غیر معقول، اثر خود را در معاملات گذاشته است.
با توجه به مهاجرت بخشی از منابع بازار به سمت صندوقهای با درآمد ثابت، این مهاجرت منابع یک تهدید بوده یا فرصت؟
صندوقهای با درآمد ثابت نه تهدید است و نه فرصت بلکه یکی از ابزارهای کارآمد بازار سرمایه برای جذب منابع ریسک گریز است.
در اقتصاد، رفتار فعالان، سیاستگذاری و البته عملکرد بنیادی شرکتها میتواند تخصیص منابع را شکل دهد و منابع را بین صندوقهای بادرآمد ثابت، سهام و دیگر ابزارهای بازار سرمایه توزیع کند.
این مهاجرت منابع به صندوقهای با درآمد ثابت یک تهدید نیست ولی نرخ بهره بین بانکی، نرخ بهره اوراق و نرخ بهره سود سپردههای بانکی میتوانند غیرمستقیم بر بازار صندوقهای درآمد ثابت تأثیر بگذارند و بدین ترتیب به طور غیرمستقیم تأثیری بر جذب منابع از بازار سهام به سمت اوراق یا صندوقهای با درآمد ثابت داشته باشند، ولی بالذاته و به صورت اصلی تهدید تلقی نمیشود.
خبرنگار
در آخرین روز کاری هفته با وجود اینکه در آغاز، معاملات روند رو به رشدی داشت، اما بعد از آن روند ریزشی به خود گرفت، به گونهای که در پایان معاملات با کاهش 3478 واحدی شاخص کل به رقم یک میلیون و 448 هزار و 463 واحد رسید.
در این روز از معاملات، ارزش معاملات بورس و فرابورس به بیش از 14 هزار میلیارد تومان رسید.
در جریان معاملات روز گذشته، 180 میلیارد تومان خروج از کل بازار وجود داشت که از این مقدار 8 میلیارد تومان از فرابورس و بیش از 170 میلیارد تومان هم از بورس بوده است.
بررسیها نشان میدهند که در جریان معاملات روز گذشته فشار تقاضا وجود داشت اما فشار عرضه به مراتب کمتر بود. واقعیت این است که در حال حاضر p/e کل بازار در حدود 6.8 درصد بوده که از دید تحلیلگران، یک فاکتور مناسب در این بازار برای سرمایهگذاری به شمار میرود.
اما در کل، روند بازار سرمایه به کدام سمت بوده و آیا این بازار به سمت جذابیت بیشتر در حال حرکت است؟
عباس کشوری، تحلیلگر بازار سرمایه به سؤالات روزنامه ایران پاسخ داده که از نظرتان میگذرد:
در حال حاضر P/e بازار در نقطه مطلوبی قرار دارد، گزارشهای سالانه شرکتها هم در مجامع خوب بود اما واکنش معاملهگران به بازار سرد بود، چرا؟
مجموعهای از موانع و ابهامات در بازار سرمایه وجود دارد که در حال حاضر شکلگیری روند رشد قابل ملاحظه را با مانع مواجه کرده است.
در صدر این عوامل، سیاستهای دستوری و کنترل بازارها در قالب سیاستهای قیمتی و غیرقیمتی نظیر تعرفههای صادرات و واردات، تعیین سقف قیمت، جداکردن برخی از محصولات در قالب بازار بورس کالا و در کنار آن وضعیت نرخ ارز، قرار دارد.
اگرچه بعضی اعتقاد دارند بازار عکسالعملی در رابطه با تأیید یا عدم تأیید توافق برجام نشان نمیدهد.
عامل دیگر اینکه دستوری بودن نرخ ارز نیما باعث شده شکاف نرخ نیما و نرخ بازار آزاد بیشتر شود و در کنار اینها عملکرد صندوق تثبیت و توسعه نیز مورد نقد قرار دارد و دست آخر اعتمادی که باید در بازار برای شکلگیری یک روند مثبت و رو به رشد وجود داشته باشد، هنوزدر بازار دیده نمیشود.
بازار سرمایه به جز دریک برهه زمانی، رقابتها را در میزان بازدهی نسبت به بازارهای موازی واگذار کرد، آیا در مردادماه بازار سرمایه شانسی برای کسب رتبه برتر در بازدهی نسبت به سایر بازارها خواهد داشت؟
بازار بورس هم اکنون هم ارزنده است زیرا قیمتها به ارزش ذاتی سهمها نزدیک است و به پایینتر از ارزش ذاتی سقوط نداشته است.
نکته دوم اینکه زمانی میتوان به حرکت مثبت و پیوسته بازار امیدوار بود که رشد بازار، مبتنی بر گزارشات بنیادی و عملکرد خود بازار باشد نه براساس قیمتگذاری دستوری یا مصلحتهای سیاستگذار، جریان رشد شکل بگیرد.
در حال حاضر به دلیل عوامل بیرون از بازار سرمایه، چه اقتصاد کلان، سیاسی و یا سیاستگذاری دستوری، در کوتاه مدت انتظار رشد و بخصوص رشد شارپی وجود ندارد، البته انتظار رشد داریم ولی رشدی با روند آهسته و کند.چرا که هنوز ریسک سیاستگذاری و دخالت دستوری و حتی ابهام از فروش اوراق و افزایش نرخ بهره و نامشخص بودن نتایج برجام اثرگذار است.
گفته میشود که بخشی از منابع سهامداران حقیقی از بازار خارج شده، این خروجها بیشتر از ناحیه معاملهگران حرفهای و با هدف کسب سود از بازارهای موازی بوده یا بیشتر از ناحیه معاملهگران زیان دیده سالهای قبل؟
به دو دلیل سرمایهگذاران از بازار خارج شدهاند، یکی زیان دیدگان که به منظور جبران زیان و کسب منفعت به بازار ارز، طلا، مسکن و ارز دیجیتال رفتهاند و گروهی نیز افراد تحلیلگر که درجا زدن بازار برایشان هزینه فرصت داشته و از رکود بازار خسته و از بازار بورس به بازارهای موازی منتقل شدهاند که بازدهی بیشتری نصیبشان شود. چراکه بازدهی بازارهای طلا، مسکن و تا حدودی در بازار خودرو بهتر از بازار سرمایه بوده است.
با توجه به الزامات قانونی، چرا برخی از شرکتهای دولتی، از فرصت به دست آمده برای واگذاری سهام شرکتهای خود در بورس استفاده مناسبی نمیکنند؟
اول اینکه بازار سرمایه در شرایط فعلی جذاب نیست. به علاوه در حال حاضر، خریداری در بازار سرمایه برای این حجم از معاملات وجود ندارد که اگر عرضهای شکل بگیرد، این عرضه با استقبال مواجه شود.
میتوان ادعا کرد که اگر امروز صندوقهایی نظیر پالایش، دارایکم و نمادهایی مثل شستا با آن حجم از ارزش عرضه شوند خریداری ندارند و موجب منفی شدن و خروج گسترده پول از نمادهای دیگر در بازار سهام میشوند. بنابراین برای انجام واگذاری این نوع سهمها باید شرایط بازار سرمایه مساعد باشد.
نرخ شناوری در بازار عدد پایینی است. تا چه میزان پایین بودن این عدد محصول رفتار برخی از مدیران بنگاهها است؟
کاملاً صحیح است. در بازار ما نرخ شناوری پایین است بخشی به خاطر تصمیمگیری مدیران و بخشی به خاطر تضاد منافع که شناوری را کم میکند و این حجم از شناوری ممکن است ترکیب هیأت مدیره را تغییر دهد و کیفیت حاکمیت شرکتی را دچار تغییر کند.
یکی از نقدها، تأخیر در افشای اطلاعات بنگاهها است، این تأخیر ناشی از ضعف رگولاتور بازار بوده یا دلیل دیگری دارد؟
منشأ تأخیر در افشای اطلاعات باید بررسی شود، ولی آنچه مشخص است اینکه بازار بورس ایران در حوزه اطلاعرسانی و افشای اطلاعات پرقدرت نیست و مهمترین چالش آن این است که زمانی که اطلاعات افشا میشود، درعمل عکسالعمل جدی و قابل توجهی علیرغم اهمیت آن اطلاعات دیده نمیشود.
گویا این اطلاعات پیشخور شده یا از مسیر غیر معقول، اثر خود را در معاملات گذاشته است.
با توجه به مهاجرت بخشی از منابع بازار به سمت صندوقهای با درآمد ثابت، این مهاجرت منابع یک تهدید بوده یا فرصت؟
صندوقهای با درآمد ثابت نه تهدید است و نه فرصت بلکه یکی از ابزارهای کارآمد بازار سرمایه برای جذب منابع ریسک گریز است.
در اقتصاد، رفتار فعالان، سیاستگذاری و البته عملکرد بنیادی شرکتها میتواند تخصیص منابع را شکل دهد و منابع را بین صندوقهای بادرآمد ثابت، سهام و دیگر ابزارهای بازار سرمایه توزیع کند.
این مهاجرت منابع به صندوقهای با درآمد ثابت یک تهدید نیست ولی نرخ بهره بین بانکی، نرخ بهره اوراق و نرخ بهره سود سپردههای بانکی میتوانند غیرمستقیم بر بازار صندوقهای درآمد ثابت تأثیر بگذارند و بدین ترتیب به طور غیرمستقیم تأثیری بر جذب منابع از بازار سهام به سمت اوراق یا صندوقهای با درآمد ثابت داشته باشند، ولی بالذاته و به صورت اصلی تهدید تلقی نمیشود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه