در سوگ بزرگمرد فرهنگ‌ساز ایران‌زمین


بهاءالدین خرمشاهی
حافظ‌‌ شناس و فرهنگ‌نویس

​​​​​​​درگذشت بزرگمرد فرهنگ‌‌ساز، هوشنگ ابتهاج(ه.ا. سایه) فقدان و غمی جانکاه برای این سرزمین و عرصه فرهنگ و هنرمان است. زنده‌یاد سایه طی نیم قرن اخیر در زمره چهره‌های شاخص ادبیات و موسیقی‌مان به شمار می‌آید. از همین بابت نیز فقدان این پیشکسوت فرهنگی‌مان بیش از همه اهالی ادبیات و موسیقی را داغدار کرده است. با وجود دوستی و آشنایی دیرینه با زنده‌یاد ابتهاج و از طرفی شناختی که نسبت به زندگی حرفه‌ای‌اش دارم باور کنید نمی‌دانم خدمات وی بیشتر معطوف به موسیقی اصیل و کلاسیک‌مان بوده یا به بخش حافظ شناسی و حافظ پژوهی! تصحیح هوشنگ ابتهاج از حافظ تا به امروز بیش از سی مرتبه‌ای منتشر و در چند قطع روانه کتاب‌فروشی‌ها شده است. بنده به گمانم تنها حافظ پژوهی هستم که بیش از 3 نقد بر تصحیح وی نوشته‌ام که از قضا همگی هم مثبت هستند. هر چند در کنار این نقدها، یک معرفی مختصر هم درباره این کار سترگ انجام دادم. اما سابقه دوستی‌ام با سایه به حدود سی- چهل سال قبل بازمی‌گردد. این دوستی از وقتی شروع شد که او نخستین کتاب من درباره حافظ را با نگاهی پرمهر خوانده بود، آن‌طور که به نقل از خودش شنیده‌ام دو سه مرتبه‌ای کتاب را می‌خواند و بعد شماره من را پیدا می‌کند و همین تماس سرآغاز آشنایی‌مان می‌شود. ماجرای آشنایی‌مان گذشت تا نوروز سال 73 شد؛ زنده‌یاد محمد زهرایی، مدیر نشر کارنامه که انتشار اغلب کارهای ایشان را بر عهده داشت به دیدارم آمد و گفت: «قولی که پیش‌تر برای نوشتن نقدی درباره تصحیح استاد ابتهاج را داده‌ بودی، عملی کن.» وعده‌ام را عملی کردم و در آن نقد تأکید کردم که تصحیح ابتهاج از حافظ را می‌توان حسن‌ختام این کار دانست. البته نه اینکه تصور کنید نقدی سراسر تعریف نوشته‌ بودم، نه! منتها هنوز هم نمی‌توانم منکر شوم در کنار مواردی نظیر غلط چاپی که برای هر اثر شاخصی رخ می‌دهد، این تصحیح کار بزرگ و ارزشمندی بوده و هست. در انجام آن عده‌ای از پژوهشگران جوان نیز همراهی کرده بودند. در خاطرم هست که آن زمان از زنده‌یاد ابتهاج پرسیدم که جناب سایه، شما چند سال صرف انجام این تصحیح کرده‌اید؟ قدری فکر کرد و گفت: «چهل سال و اخیراً نیز 10 سال.» خب این تصحیح حاصل نیم قرن پژوهش چنان استاد گرانقدری است و در نتیجه همین نکته مختصر هم می‌توان تا اندازه بسیاری پی به اهمیت و جایگاه آن برد. اما یکی از موارد مهمی که وی را در جایگاه رفیعی قرار می‌دهد این است که زنده‌یاد سایه به راستی هم شاعر و هم موسیقی شناس شاخصی بود که انس و الفت دیرینه‌ای، شاید حدود نیم قرن هم با حافظ و اشعارش داشت. در انتخاب متون برای انجام این تصحیح ذکاوت بسیاری به خرج داده بود. البته در این بین از مشاوره استاد بزرگوار شفیعی کدکنی هم برخوردار بوده و گاهی همکاری‌هایی هم داشته‌اند، از جمله در ترجمه شعرهای عربی حافظ به فارسی. بگذارید به خاطره‌ دیگری اشاره کنم، به بهانه مراسم سالانه یادبودی که زنده‌یاد پوران‌دخت سلطانی برای درگذشت یکی از عزیزان خود برپا می‌کرد من و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر گرد هم جمع می‌شدیم. روح زنده‌یاد سلطانی شاد که بی‌شک عنوان بزرگ‌ترین استاد کتابداری کشورمان به ایشان تعلق می‌گیرد. در آن مراسم‌ اساتیدی همچون استاد شفیعی کدکنی، زنده‌یاد فریدون مشیری، محمود دولت‌آبادی و زنده‌یاد ابتهاج هم شرکت می‌کردند. یکی از آن سال‌ها، تصحیحی از دیوان حافظ را با همراهی هاشم جاوید که او هم چند سالی است زندگی را بدرود گفته به آن مراسم یابود برده بودم. نسخه‌ای به استاد ابتهاج تقدیم کردم، گلایه کرد: «فلانی مگر تو نگفتی که تصحیح من حسن ختام است؟ پس این چه کاری است؟» در پاسخ گفتم: «نه، بحث تصحیح من و زنده‌یاد جاوید، چیز دیگری است. در این کار مشترک ما سراغ قرائت‌های مختلف رفته‌ایم و دگرخوانی‌ها را آورده و به نوعی آنها را داوری کرده‌ایم.» آن روز گذشت و بعدتر زنده‌یاد سایه با من تماس گرفت که کتاب را خواندم و آرزو کردم که‌ ای کاش این کتاب به جای یک جلد، حداقل چهار- پنج جلد بود، چراکه تو و آقای جاوید به نکات خوبی اشاره کرده‌اید که برای مخاطبان در حکم روشنگری است. بگذریم، این‌ خاطره کوتاهی بود برای عرض ارادت مختصرم در نکوداشت شأن و جایگاه ادبی و هنری این بزرگمرد. روحش شاد و یادش گرامی.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7976/22/622478/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها