دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد...
صدیق تعریف
خواننده و ردیفدان موسیقی اصیل ایرانی
سخن گفتن از هوشنگ ابتهاج آن هم در زمانی کوتاه و محدود و در حداقل جملات، کاری است بسیار سخت و سترگ.
زندهیاد هوشنگ ابتهاج، غزلسرای بزرگ معاصر ایران، در سراسر عمر پربارش، آنچنان دل در گرو موسیقی داشت که حتی این اواخر در یکی از مصاحبه هایش اذعان میکند که من میبایست از همان ابتدا دنبال کار موسیقی بودم و موسیقی را انتخاب میکردم چرا که موسیقی هنری است که بلا واسطه با مخاطب از هر مُلک و ملتی که باشد در کوتاهترین زمان ارتباط برقرار میکند.
ابتهاج، اواسط دهه 50 مسئول و مدیر موسیقی اصیل ایرانی رادیو شد و دو برنامه ماندگار به نامهای «گلچین هفته» و «گلهای تازه» را طراحی و پیریزی کرد. «گلچین هفته» برنامهای رادیویی بود که فقط هفتهای یک ساعت پخش میشد و روایتگر اجرا و بازسازی آثار قدیمی موسیقی ایران، به منظور آشنایی بیشتر مردم علاقهمند، بخصوص جوانان با موسیقی نسبتاً فراموش شده گذشته بود.
افرادی که در بخش اجرایی این برنامه حضور پررنگ و مؤثری داشتند، اغلب از اعضای گروه «شیدا» به سرپرستی محمدرضا لطفی که بازسازی و بازآفرینی این آثار اغلب توسط لطفی انجام میگرفت و در ادامه حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان هم به عنوان سرپرستان گروه عارف با این برنامه همکاری داشتند. البته اعضا و گروههای دیگری همچون استاد پایور و گروه سماعی و دیگر موسیقیدانان از دیگر همراهان برنامه گلچین هفته بودند. برنامهای ارزشمند و تأثیرگذار که پخش آن حدود 2 یا 3 سال به طول انجامید و به گمانم 104 برنامه در این مدت زمان ضبط و پخش شد و بستری فراهم آمد تا موسیقی سنتی رنگ و بوی تازهای به خود بگیرد. البته قبل از آقای ابتهاج هم موسیقی ارج و قرب مناسب خود را داشت، موسیقیهایی که حاصل تلاش و زحمات گذشتگان و اساتید ارجمند آن دوران و دورانهای پیش از آن بود؛ برنامههای ارزشمندی همچون گلهای رنگارنگ، گلهای جاویدان و....
«گلچین هفته» آثار گذشتگان و اساتید آن دوره و پدیدآورندگان پیش از آن دوران را بازسازی و اجرا میکرد و همچنین آثاری جدیدی را که ساخته و خلق میشد هم در برنامه خود داشت. آثاری مانند «داروک»، «دراین سرای بیکسی» و... از لطفی و چندین اثر تازه از استاد پایور، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان.
باید یادآور شد از آنجایی که در آن دوران، کمتر به موسیقیهای سنتی پرداخته میشد، تولید چنین برنامههای رادیویی از سوی آقای ابتهاج موجب شد مردم و بخصوص نسل جوان با موسیقی سنتی آشنایی خوب و مناسبی پیدا کنند و علیرغم زمان کوتاه برنامه توانست تأثیر خود را بر جامعه فرهنگی و موسیقایی کشور به جا بگذارد.
همانطورکه پیشتر اشاره شد آقای ابتهاج، علاوه بر بنیانگذاری برنامه گلچین هفته، برنامه دیگری هم به نام «گلهای تازه» را راهاندازی کرد که در آرشیو موسیقی ایران موجود است و آهنگسازان، خوانندگان و نوازندگان بسیاری در این برنامههای ارزشمند شرکت داشتند. درواقع میتوان گفت این برنامهها بخشی از فرهنگ صوتی ایران را در 100 سال اخیر رقم زده است و همچنین باید اشارهای داشته باشیم به برنامههای موسیقی اصیل ایرانی در جشن هنر شیراز.
بیشک میتوان گفت آقای ابتهاج در موسیقی آن دوران حضور پررنگ و کارسازی داشت. اقتدار و اتوریته پدرانه او، کاتالیزور و نیروی محرکه گروه «شیدا»، «عارف» و «چاووش» بود...
و اما در مورد شعر سایه و نقش شعر او در موسیقی که در این فرصت اندک نمیگنجند؛ به گفته بسیاری از اساتید بزرگ و کارشناسان حوزه شعر و ادبیات، اشعار سایه برجسته و والا و از ارزشها بسیاری برخوردار است. شعر سایه سرشار از زیباییهای هنری است. او در عاشقانهترین اشعار و حتی غزلیاتش در عین عاشقانه بودن، نگاه جدیای به مسائل اجتماعی، تاریخی و سیاسی داشته و دارد. از آن زمان که ابتهاج به عنوان مدیر موسیقی رادیو مشغول به کار شد، اشعار او در برنامههای مختلف گلهای تازه توسط خوانندگان مختلف اجرا میگردید. این اتفاق برای موسیقی و همچنین شعر ابتهاج، اتفاق میمون و مبارکی بود که خود ابتهاج و اشعارش را بسیار بیشتر به جامعه شناساند و باعث شهرت هرچه بیشترسایه شد. این شعرخوانی ابتهاج توسط خوانندگان همچنان تا به امروز و به احتمال قریب به یقین تا آینده استمرار و ادامه پیدا خواهد کرد. در حقیقت میتوان گفت هم شعر سایه به موسیقی خدمت کرد و هم موسیقی به سایه و شعر سایه. «روزی که جان فدا کنمت باورت شود. دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد!»
خواننده و ردیفدان موسیقی اصیل ایرانی
سخن گفتن از هوشنگ ابتهاج آن هم در زمانی کوتاه و محدود و در حداقل جملات، کاری است بسیار سخت و سترگ.
زندهیاد هوشنگ ابتهاج، غزلسرای بزرگ معاصر ایران، در سراسر عمر پربارش، آنچنان دل در گرو موسیقی داشت که حتی این اواخر در یکی از مصاحبه هایش اذعان میکند که من میبایست از همان ابتدا دنبال کار موسیقی بودم و موسیقی را انتخاب میکردم چرا که موسیقی هنری است که بلا واسطه با مخاطب از هر مُلک و ملتی که باشد در کوتاهترین زمان ارتباط برقرار میکند.
ابتهاج، اواسط دهه 50 مسئول و مدیر موسیقی اصیل ایرانی رادیو شد و دو برنامه ماندگار به نامهای «گلچین هفته» و «گلهای تازه» را طراحی و پیریزی کرد. «گلچین هفته» برنامهای رادیویی بود که فقط هفتهای یک ساعت پخش میشد و روایتگر اجرا و بازسازی آثار قدیمی موسیقی ایران، به منظور آشنایی بیشتر مردم علاقهمند، بخصوص جوانان با موسیقی نسبتاً فراموش شده گذشته بود.
افرادی که در بخش اجرایی این برنامه حضور پررنگ و مؤثری داشتند، اغلب از اعضای گروه «شیدا» به سرپرستی محمدرضا لطفی که بازسازی و بازآفرینی این آثار اغلب توسط لطفی انجام میگرفت و در ادامه حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان هم به عنوان سرپرستان گروه عارف با این برنامه همکاری داشتند. البته اعضا و گروههای دیگری همچون استاد پایور و گروه سماعی و دیگر موسیقیدانان از دیگر همراهان برنامه گلچین هفته بودند. برنامهای ارزشمند و تأثیرگذار که پخش آن حدود 2 یا 3 سال به طول انجامید و به گمانم 104 برنامه در این مدت زمان ضبط و پخش شد و بستری فراهم آمد تا موسیقی سنتی رنگ و بوی تازهای به خود بگیرد. البته قبل از آقای ابتهاج هم موسیقی ارج و قرب مناسب خود را داشت، موسیقیهایی که حاصل تلاش و زحمات گذشتگان و اساتید ارجمند آن دوران و دورانهای پیش از آن بود؛ برنامههای ارزشمندی همچون گلهای رنگارنگ، گلهای جاویدان و....
«گلچین هفته» آثار گذشتگان و اساتید آن دوره و پدیدآورندگان پیش از آن دوران را بازسازی و اجرا میکرد و همچنین آثاری جدیدی را که ساخته و خلق میشد هم در برنامه خود داشت. آثاری مانند «داروک»، «دراین سرای بیکسی» و... از لطفی و چندین اثر تازه از استاد پایور، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان.
باید یادآور شد از آنجایی که در آن دوران، کمتر به موسیقیهای سنتی پرداخته میشد، تولید چنین برنامههای رادیویی از سوی آقای ابتهاج موجب شد مردم و بخصوص نسل جوان با موسیقی سنتی آشنایی خوب و مناسبی پیدا کنند و علیرغم زمان کوتاه برنامه توانست تأثیر خود را بر جامعه فرهنگی و موسیقایی کشور به جا بگذارد.
همانطورکه پیشتر اشاره شد آقای ابتهاج، علاوه بر بنیانگذاری برنامه گلچین هفته، برنامه دیگری هم به نام «گلهای تازه» را راهاندازی کرد که در آرشیو موسیقی ایران موجود است و آهنگسازان، خوانندگان و نوازندگان بسیاری در این برنامههای ارزشمند شرکت داشتند. درواقع میتوان گفت این برنامهها بخشی از فرهنگ صوتی ایران را در 100 سال اخیر رقم زده است و همچنین باید اشارهای داشته باشیم به برنامههای موسیقی اصیل ایرانی در جشن هنر شیراز.
بیشک میتوان گفت آقای ابتهاج در موسیقی آن دوران حضور پررنگ و کارسازی داشت. اقتدار و اتوریته پدرانه او، کاتالیزور و نیروی محرکه گروه «شیدا»، «عارف» و «چاووش» بود...
و اما در مورد شعر سایه و نقش شعر او در موسیقی که در این فرصت اندک نمیگنجند؛ به گفته بسیاری از اساتید بزرگ و کارشناسان حوزه شعر و ادبیات، اشعار سایه برجسته و والا و از ارزشها بسیاری برخوردار است. شعر سایه سرشار از زیباییهای هنری است. او در عاشقانهترین اشعار و حتی غزلیاتش در عین عاشقانه بودن، نگاه جدیای به مسائل اجتماعی، تاریخی و سیاسی داشته و دارد. از آن زمان که ابتهاج به عنوان مدیر موسیقی رادیو مشغول به کار شد، اشعار او در برنامههای مختلف گلهای تازه توسط خوانندگان مختلف اجرا میگردید. این اتفاق برای موسیقی و همچنین شعر ابتهاج، اتفاق میمون و مبارکی بود که خود ابتهاج و اشعارش را بسیار بیشتر به جامعه شناساند و باعث شهرت هرچه بیشترسایه شد. این شعرخوانی ابتهاج توسط خوانندگان همچنان تا به امروز و به احتمال قریب به یقین تا آینده استمرار و ادامه پیدا خواهد کرد. در حقیقت میتوان گفت هم شعر سایه به موسیقی خدمت کرد و هم موسیقی به سایه و شعر سایه. «روزی که جان فدا کنمت باورت شود. دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد!»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه