«قطر» چطور توانست میزبانی جام جهانی فوتبال 2022 را به دست آورد؟

رهاورد پروژه «مشروعیت ثانویه»


دکتر مختار شیخ‌حسینی
استاد علوم‌ سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی


در گفتار پیش‌رو به بررسی «ابعاد هویتی و فرهنگی جام جهانی فوتبال در قطر‌» خواهیم پرداخت با مداقه در این پرسش‌ها که چرا قطر توانست میزبانی جام جهانی فوتبال 2022 را از آن خود کند؟ و در این زمینه چطور توانست از کشورهایی پیش بگیرد که از سابقه تمدنی، فرهنگی، تاریخی و ملی بیشتر و غنی‌تری برخوردار بودند؟
نسلی که از بحران هویت رنج می‌برد
«هویت» یا «بحران هویت» در جهان عرب، یک مسأله دامنه‌دار است. در واقع، جهان ‌عرب با حمله ناپلئون به مصر با جهان جدیدی آشنا ‌شد. نفس این آشنایی، پیامدهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری برایش ‌داشت؛ بدین معنا که بتدریج «انسانِ مسلمانِ عرب» با مسائلی مواجه ‌شد که تا پیش از این،‌ آن را لمس نکرده‌ بود. ورود رقیب تمدنی به جهان عرب و جهان اسلام، در دو ساحت ظهور و بروز جدی یافت؛‌ نخست، در ساحت سخت و فیزیکال که منجر به استعمار جهان عرب در قرن‌های 18، 19 و 20 شد. (قطر در سال 1971 استقلال ‌یافت).
دوم، در ساحت اندیشه و پیامدهای فکری و فرهنگی آن که به بهم‌ریختن ذهنیت انسان عرب منجر شد و طی آن با «بحران دوگانه‌ها» مواجه‌ شدند؛ از جمله اینکه در دوگانه دولت ملی و دولت اسلامیِ جهانی، کجا باید قرار بگیرند؟ چون انسان مسلمان در پیشینه تاریخی خود این جنس پرسش‌ها را تجربه نکرده ‌بود، خود را نسبت به رقیب غربی در موضع ضعف می‌دید.در این فضا، برای انسانِ مسلمان عرب، این پرسش اساسی شکل گرفت که چرا پیوسته شکست می‌خورد؟ و چرا «دیگری» (‌غرب) در یک مدار صعود، روز به روز بیشتر پیش می‌رود و وقتی این موضع ضعف را با  پیشینه تمدنی گذشته خود مقایسه می‌کرد، حس عقب‌ماندگی در او برجسته‌ می‌شد. اساساً، پرسش از چرایی عقب‌ماندگی منجر به طرح «بحران هویت در جهان عرب» شد. 
کاربست پروژه‌ای برای توسعه پایدار
حضرت امیرالمؤمنین(ع) سه مؤلفه ‌اساسی را در پیدایش بحران ‌هویت در یک جامعه طرح می‌کنند و معتقدند اگر کسی بداند که در چه نسبتی با گذشته‌اش قرار دارد و چه درکی از وضع موجودش و چه چشم‌اندازی برای آینده دارد، از هویتمندی متقنی بهره‌مند است. اما اگر انسان، سازمان، حزب یا ملتی نتواند با این سه‌گانه یعنی «گذشته»، «حال» و «آینده» خود نسبت برقرار کند و صاحب یک چشم‌انداز شفاف و روشن نباشد،‌ از بحران ‌هویت رنج برده و با یکسری حوادث و پیامدها مواجه خواهد شد.بر این اساس، جهانِ عرب، بحران‌ هویت را برای خود تثبیت‌ شده می‌دید و در این راستا، تلاش‌هایی را صورت‌ داد و پروژه‌های فکری را تعریف ‌کرد و کوشید تا به این واسطه، نسبت‌اش را با سه‌گانه «گذشته»، «حال» و «آینده»‌ تعریف‌ کند و در این مسیر از یکسری پروژه‌های فکری اعم از تجددگرایانه، سلفی،‌ اصلاحی و رویکرد نوگرایانه بهره‌ گرفت. اما هیچ‌ کدام از این پروژه‌ها برایشان راه به جایی نمی‌برد.
وقتی این پروژه‌ها افول می‌کنند، مدل‌های جدید شکل می‌گیرد و یکی از جدی‌ترین آنها، مدل «مشروعیت ثانویه» است که این روزها در کشورهایی همچون امارات و قطر به کار گرفته شده ‌است. بر اساس این مدل، بدون داشتن قصد توجیه مخاطب و اثبات حقانیت و مشروعیت خود، به دنبال این هستند که به تمام نیاز شهروندان خود در لحظه پاسخ دهند.حال قطر با کاربست پروژه «مشروعیت ثانویه» چه هدفی را دنبال می‌کند؟ واقعیت این است که ما در مورد کشوری صحبت می‌کنیم که در نظام بین‌الملل در جایگاهی «ذره‌ای» قرار می‌گیرد؛ نزدیک سه میلیون نفر جمعیت دارد و از نظر درآمد سرانه، چهارمین کشور قدرتمند دنیا است و سومین رتبه برتر شاخص توسعه انسانی در جهان عرب را دارا است.قطر می‌داند گذشته ندارد اما می‌خواهد آینده داشته باشد. او می‌خواهد مدلی از «توسعه پایدار» ارائه کند و در  این مسیر چند راهبرد استراتژیک را در دستور کار خود قرار داده است و در پیاده‌سازی این راهبرد چند گام اساسی را طی کرده ‌است:

1 تلاش برای کسب مرجعیت فکری در افکار عمومی جهان عرب که البته این مهم را با شبکه رسانه‌ای «الجزیره» تحقق بخشیده‌ است و بی‌تردید اکنون رسانه اول جهان اسلام است و انصافاً موفق هم عمل کرده است.

2 کسب پرستیژ و مطرح شدن در عرصه بین‌الملل که در تحقق این امر از دو ابزار «سیاسی» و «ورزشی» بهره می‌گیرد. مقصود از ابزار سیاسی،‌ نقش میانجیگری است که در بحران‌ها ایفا می‌کند؛ چرا که قطر به دلیل جمعیت کمی که دارد‌ نمی‌‌تواند یک طرف ماجرا باشد و عامل دیگری که نقش میانجیگری برای قطر را قوت می‌بخشد، برخورداری از امکان مالی در بازسازی بعد از بحران است. در این راستا،‌ قطر نقش میانجیگری را در بحران سودان، لبنان، ایران و امریکا،‌ طالبان و امریکا ایفا کرده است. هزینه‌‌هایی که در این عرصه می‌کند، قطعاً از نظر اقتصادی به صرفه نیست اما او از برند «میانجیگری» و فرصت آن استفاده می‌کند تا خود را در جهان مطرح کند.

3تمرکز بر توسعه انسانی؛ قطر روی انسان سرمایه‌گذاری می‌کند و از افکار عمومی عبور می‌کند و به جهت‌دهی فکری نخبگان می‌اندیشد و برای این منظور، مهم‌ترین نخبگان در حوزه عربی را جمع‌ کرده و در دو دهه آینده به «قطب علوم ‌انسانی در جهان اسلام» تبدیل خواهد ‌شد! آنها پروژه‌هایی انجام می‌دهند که مؤسسات ما توان انجام آن را ندارند. نکته‌ای که در این میان باید محل تأمل ما باشد، این است که ما در این پروژه‌ها غایب هستیم و از فرصتی که قطر در حوزه علوم ‌انسانی در جهان اسلام ایجاد کرده، استفاده نمی‌کنیم.
قطر با سرمایه‌گذاری بر «فکر» و «انسان» می‌کوشد تا نسلی را که از بحران هویت رنج می‌برد در کانالی هویتمند پیش ببرد. جام جهانی فرصت کوتاه مدتی است که قطر را بیشتر بشناسیم.
 
*مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص‌شده «ایران» از سخنرانی دکتر مختار شیخ‌حسینی با عنوان «قطر از مرجعیت در افکار عمومی تا مرجعیت در علوم ‌انسانی» است که در همایش «جام جهانی، رقابت هویت و فرهنگ‌ها» با همکاری شورای فرهنگ ‌عمومی در محل پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ارائه ‌شد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7977/18/622600/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها