فاجعه 17 شهریور چگونه رقم خورد؟
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
بیتردید، واقعه 17 شهریور یکی از نقاط عطف مبارزات مردم ایران علیه رژیم پهلوی بود. در این روزکه به «جمعه خونین» نیز شهرت یافت، سران رژیم گذشته با هدف ایجاد رعب و وحشت به سوی مردم بیگناهی که در میدان ژاله تهران تحصن کرده بودند، آتش گشودند و دهها نفر را شهید و مجروح کردند. این واقعه با بازتاب وسیعی در داخل و خارج از کشور مواجه شده و به قیام مردم شتاب فزایندهای بخشید. در نتیجه این کشتار مردم و رهبران نهضت در حرکت خود مصمم ترشده و حمایتهای امریکا از استمرار نظام شاهنشاهی در ایران بلااثر، بلکه عاملی مؤثر در تشدید مبارزات مردمی و تسریع در سقوط رژیم پهلوی شد.
به خاک و خون کشیدن مردم حاضر در میدان ژاله، در شرایطی انجام گرفت که رژیم پهلوی با فریبکاری سعی داشت از خود چهرهای صبور، منعطف و مصمم برای مبارزه با فساد به نمایش بگذارد. از اینرو، دولت «جمشید آموزگار» را برکنار و «جعفر شریف امامی» را که روحانیزاده و به مخالفت با دولت هویدا مشهور بود با شعار«دولت آشتی ملی» بر سر کار آورد تا بر کنترل اوضاع فایق آید. اما واقعه خونین 17 شهریور نقطه پایانی بر آشتی بین مردم ستمدیده و رژیم ستمکار پهلوی گذاشته و بیش از پیش مؤید دروغگویی و فریبکاری دستگاه حاکمه و تصمیم مردم برای سرنگونی آن بود.
مشاوران شاه، بعد از راهپیمایی بزرگ و باشکوه مردم تهران در 16 شهریوربه وی توصیه کردند که با پیش گرفتن سیاست سرکوب به مهار بحران بپردازد. به روایت فریدون هویدا، پس از راهپیمایی روز 16 شهریور، فرماندهان نظامی به شاه فشار آوردند که هرچه زودتر در تهران حکومت نظامی اعلام کند و خواسته خود را نیز چنین توصیه کردند: «در راهپیمایی امروز سیل جمعیت بهراحتی میتوانست عمارت مجلس و تأسیسات رادیو و تلویزیون را به تصرف خود درآورد، شاه بعد از چند ساعت تردید و دودلی با سفرای انگلیس و امریکا به تبادل نظر پرداخت و در نهایت تصمیم گرفت که تسلیم نظر فرماندهان ارتش شود.»
حامیان شاه برای جلوگیری از تکرار راهپیمایی روز قبل از شاه درخواست برقراری حکومت نظامی کردند و با موافقت شخص وی، تصویب شورای امنیت و هیأت دولت، حکومت نظامی به تصویب رسید و به اجرا درآمد. ارتشبد اویسی فرماندار نظامی تهران شد و به سپهبد بدرهای فرمانده گارد جاویدان دستور داد تا واحدهایی از گارد را در میدان و خیابان ژاله (شهدا) که از سوی مبارزان در آن اعلام تجمع شده بود، مستقر نماید.
اولین اطلاعیه فرمانداری نظامی دیرهنگام و زمانی اعلام شد که مردم زیادی در میدان ژاله و خیابانهای منتهی به آن تجمع کرده بودند و بسیاری از برقراری حکومت نظامی خبر نداشتند.
ساعت نزدیک 7:30 صبح و در شرایطی که جمعیت حاضر در محل تصور میکردند نیروهای نظامی مستقر در میدان و اطراف آن قصد متفرق کردن مردم را دارند به یکباره از چهار طرف راههای گریز را روی مردم بسته دیدند. ناگهان صدای رگبار از خیابانهای منتهی به میدان بلند شد و مردم از چندسو به رگبار بسته شدند. بهطوری که ظرف مدت کوتاهی دهها نفر در خاک و خون غلتیدند. مردم که غافلگیر شده بودند مجروحان و شهدا را روی دست به سوی بیمارستانها حمل و اتاقها، راهروها و حیات بیمارستانهای نزدیک محل حادثه مملو از مجروح و جنازه بود به گونهای که امکانات بیمارستانها پاسخگو نبود.
خبر کشتار مردم تهران در میدان ژاله بسرعت همهجا پیچید و نفرت عمومی از شاه و نظام شاهنشاهی به اوج خود رسید. مردم بیاعتنا به حکومت نظامی به خیابانها ریختند و با مأموران فرمانداری نظامی درگیر و به هرچه که نشان دولتی داشت حملهور شدند.
در نتیجه این اقدام خونین تزلزل جدی در ارکان رژیم پهلوی به وجود آمده و طرفداران آن نیز در حمایت از رژیم دچار تردید شده و شیوه سرکوب در عمل شکست خورد. اجرای طرح حکومت نظامی که بر اساس نظریه مشاوران امنیتی و ساواک، بهترین سیاست ممکن جهت برقراری امنیت تلقی میشد، نتیجه عکس بخشید و شاه برای یافتن یک راهحل فوری و ضربتی برای پایان دادن به اوضاع آشفته و انقلابی کشور با صاحبنظران امور ایران و کارشناسان داخلی، رایزنی کرد که حاصل این گفتوگوها شاه را به این نتیجه رساند که ریشه همه نارضایتیها در توسعه فساد و سوءاستفادههای کلان مادی نهفته است. اما وضعیت کشور به حدی آشفته بود که رژیم سخت سردرگم شده و سرانجام امریکا با پیام شفاهی برانسکی از طریق اردشیر زاهدی ـ سفیر ایران در امریکا ـ شاه را بار دیگر به سوی سیاست مشت آهنین متمایل ساخت که نتیجه آن تشکیل کابینه نظامی به رهبری ارتشبد ازهاری بود که آن نیز به شکاف میان ارتشیان انجامیده و رژیم پهلوی را در معرض سقوط حتمی قرار داد.
دبیر گروه پایداری
بیتردید، واقعه 17 شهریور یکی از نقاط عطف مبارزات مردم ایران علیه رژیم پهلوی بود. در این روزکه به «جمعه خونین» نیز شهرت یافت، سران رژیم گذشته با هدف ایجاد رعب و وحشت به سوی مردم بیگناهی که در میدان ژاله تهران تحصن کرده بودند، آتش گشودند و دهها نفر را شهید و مجروح کردند. این واقعه با بازتاب وسیعی در داخل و خارج از کشور مواجه شده و به قیام مردم شتاب فزایندهای بخشید. در نتیجه این کشتار مردم و رهبران نهضت در حرکت خود مصمم ترشده و حمایتهای امریکا از استمرار نظام شاهنشاهی در ایران بلااثر، بلکه عاملی مؤثر در تشدید مبارزات مردمی و تسریع در سقوط رژیم پهلوی شد.
به خاک و خون کشیدن مردم حاضر در میدان ژاله، در شرایطی انجام گرفت که رژیم پهلوی با فریبکاری سعی داشت از خود چهرهای صبور، منعطف و مصمم برای مبارزه با فساد به نمایش بگذارد. از اینرو، دولت «جمشید آموزگار» را برکنار و «جعفر شریف امامی» را که روحانیزاده و به مخالفت با دولت هویدا مشهور بود با شعار«دولت آشتی ملی» بر سر کار آورد تا بر کنترل اوضاع فایق آید. اما واقعه خونین 17 شهریور نقطه پایانی بر آشتی بین مردم ستمدیده و رژیم ستمکار پهلوی گذاشته و بیش از پیش مؤید دروغگویی و فریبکاری دستگاه حاکمه و تصمیم مردم برای سرنگونی آن بود.
مشاوران شاه، بعد از راهپیمایی بزرگ و باشکوه مردم تهران در 16 شهریوربه وی توصیه کردند که با پیش گرفتن سیاست سرکوب به مهار بحران بپردازد. به روایت فریدون هویدا، پس از راهپیمایی روز 16 شهریور، فرماندهان نظامی به شاه فشار آوردند که هرچه زودتر در تهران حکومت نظامی اعلام کند و خواسته خود را نیز چنین توصیه کردند: «در راهپیمایی امروز سیل جمعیت بهراحتی میتوانست عمارت مجلس و تأسیسات رادیو و تلویزیون را به تصرف خود درآورد، شاه بعد از چند ساعت تردید و دودلی با سفرای انگلیس و امریکا به تبادل نظر پرداخت و در نهایت تصمیم گرفت که تسلیم نظر فرماندهان ارتش شود.»
حامیان شاه برای جلوگیری از تکرار راهپیمایی روز قبل از شاه درخواست برقراری حکومت نظامی کردند و با موافقت شخص وی، تصویب شورای امنیت و هیأت دولت، حکومت نظامی به تصویب رسید و به اجرا درآمد. ارتشبد اویسی فرماندار نظامی تهران شد و به سپهبد بدرهای فرمانده گارد جاویدان دستور داد تا واحدهایی از گارد را در میدان و خیابان ژاله (شهدا) که از سوی مبارزان در آن اعلام تجمع شده بود، مستقر نماید.
اولین اطلاعیه فرمانداری نظامی دیرهنگام و زمانی اعلام شد که مردم زیادی در میدان ژاله و خیابانهای منتهی به آن تجمع کرده بودند و بسیاری از برقراری حکومت نظامی خبر نداشتند.
ساعت نزدیک 7:30 صبح و در شرایطی که جمعیت حاضر در محل تصور میکردند نیروهای نظامی مستقر در میدان و اطراف آن قصد متفرق کردن مردم را دارند به یکباره از چهار طرف راههای گریز را روی مردم بسته دیدند. ناگهان صدای رگبار از خیابانهای منتهی به میدان بلند شد و مردم از چندسو به رگبار بسته شدند. بهطوری که ظرف مدت کوتاهی دهها نفر در خاک و خون غلتیدند. مردم که غافلگیر شده بودند مجروحان و شهدا را روی دست به سوی بیمارستانها حمل و اتاقها، راهروها و حیات بیمارستانهای نزدیک محل حادثه مملو از مجروح و جنازه بود به گونهای که امکانات بیمارستانها پاسخگو نبود.
خبر کشتار مردم تهران در میدان ژاله بسرعت همهجا پیچید و نفرت عمومی از شاه و نظام شاهنشاهی به اوج خود رسید. مردم بیاعتنا به حکومت نظامی به خیابانها ریختند و با مأموران فرمانداری نظامی درگیر و به هرچه که نشان دولتی داشت حملهور شدند.
در نتیجه این اقدام خونین تزلزل جدی در ارکان رژیم پهلوی به وجود آمده و طرفداران آن نیز در حمایت از رژیم دچار تردید شده و شیوه سرکوب در عمل شکست خورد. اجرای طرح حکومت نظامی که بر اساس نظریه مشاوران امنیتی و ساواک، بهترین سیاست ممکن جهت برقراری امنیت تلقی میشد، نتیجه عکس بخشید و شاه برای یافتن یک راهحل فوری و ضربتی برای پایان دادن به اوضاع آشفته و انقلابی کشور با صاحبنظران امور ایران و کارشناسان داخلی، رایزنی کرد که حاصل این گفتوگوها شاه را به این نتیجه رساند که ریشه همه نارضایتیها در توسعه فساد و سوءاستفادههای کلان مادی نهفته است. اما وضعیت کشور به حدی آشفته بود که رژیم سخت سردرگم شده و سرانجام امریکا با پیام شفاهی برانسکی از طریق اردشیر زاهدی ـ سفیر ایران در امریکا ـ شاه را بار دیگر به سوی سیاست مشت آهنین متمایل ساخت که نتیجه آن تشکیل کابینه نظامی به رهبری ارتشبد ازهاری بود که آن نیز به شکاف میان ارتشیان انجامیده و رژیم پهلوی را در معرض سقوط حتمی قرار داد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه