در ستایش نوشتن
رضا صائمی
منتقد سینما
«درخت خاموش» به کارگردانی «فاسیال سوسیال» تصویر متفاوتی از سینمای ترکیه را به نمایش میگذارد که ذهنیت کلیشهای درباره سینمای ترکیه را که اغلب بواسطه سریالهای ترکی در ذهن مخاطب ایرانی شکل گرفته، میشکند و او را با فیلمی هنری و تجربی آشنا میکند که سویههای روشنگرانه و روشنفکرانهای دارد که میتواند رنج انسان مدرن را در ساحتی کلی و رنج یک نویسنده را در ساحتی جزئینگرانه بازنمایی کند و البته سویههای زیبایی شناختی خود را هم به رخ بکشد. «درخت خاموش» درباره زندگی نویسندهای به نام حیاتی است که در نگارش داستان جدیدش شدیداً دچار درماندگی شده و همزمان در زندگی خانوادگی دچار مشکلات فراوانی است که او را در مرز جدایی از همسرش قرار داده، اما کنکاش او در زندگی گذشته پدرش و درخت گردوی خانه پدریاش که راز مهمی در خود دارد، مسیر زندگی حیاتی را دگرگون میکند. از حیث درام و نوع نگرش فیلمساز به آن، «درخت خاموش» به «درخت گلابی» داریوش مهرجویی شباهت دارد که در آن هم با نویسنده و درختی مواجه هستیم که هر دو انگار عقیم شدهاند و نمیتوانند بار دهند. در این میان شکست عاشقانهای هم وجود دارد که با این تقدیر گره خورده و تجربه زیسته نویسنده قصه را در این عقیمشدگی بازنمایی میکند. استعاره درخت بیبار و نویسندهای که چشمه نوشتنش خشکیده در هر دو فیلم قابل قیاس و تطبیق است. «درخت خاموش» یک درام شخصیتمحور است که زندگی نویسندهای به اسم حیاتی را در دو ساحت موازی گذشتهای که با خاطرات خودکشی پدرش گره میخورد و زندگی اکنونش که به مویی بند شده و در حال گسست است، روایت میکند. در واقع «درخت خاموش» یک درام شاعرانه درباره بحران زندگی روشنفکری در جوامع شرقی است که در جدال سنت و مدرنیته دچار استحاله و اضمحلال شده و در نهایت با بحران هویتی به یک تراژدی فردی تبدیل میشود. نوعی سرخوردگی و سردرگمی که اغلب نویسندگان و روشنفکران در زندگی خصوصی و زناشویی خود در جوامعی مثل ایران و ترکیه آن را تجربه میکنند. از همین روست که فیلم برای مخاطب ایرانی، قصهای آشناست. در فیلم «هامون» حمید هامون جایی در واگویی با خود میگوید ضعف من در ابراز قدرت در برابر دیگران از کجا ناشی میشود. همین دغدغه را به نوعی دیگر و در موقعیتی دیگر میتوان در شخصیت حیاتی در فیلم «درخت خاموش» جستوجو کرد. نوعی ضعف روانی که در ناتوانی جنسیاش در روابط با همسرش تجلی میکند و همین به دلیلی برای به بنبست رسیدن زندگی آنها بدل میشود. از این حیث واجد تأویلهای فرویدی در لایههای درونیتر قصه خود است که انفعال و خود بازندگی شخصیت حیاتی را میتوان بر مبنای آن تحلیل کرد. گویی او چنان در چنبره ضمیر ناخودآگاه خود و هویت برساخته از گذشته دردناک خویش گرفتار شده که نمیتواند از آن رهایی یابد. شاید تنها نوشتن و هویت حرفهای او بهعنوان نویسنده است که میتواند نجاتش دهد. از این روست که تقلای او برای نوشتن و غلبه بر ناتوانی در نگارش را میتوان بهخاطر مبارزه خودآگاهانه با تلاطمها و تلههای ذهنی در ضمیر ناخودآگاهش دانست که به میانجی نوشتن راهی به رهایی پیدا میکند. از اینرو حیاتی همان تراژدی تلخی را که در آن بسر میبرد دستمایه رمان جدید خود کرده تا با تکیه بر پردازش خلاقانه آن بتواند پوست انداخته و از شر هویت رنجور خویش که از درون مدام در حال آزار اوست رهایی یابد. «درخت خاموش» را میتوان فیلمی شاعرانه-فلسفی در ستایش نوشتن هم دانست. نوشتنی که نویسنده به میانجی آن، خود را چنانکه دوست دارد باشد برمیسازد و نجات میدهد.
منتقد سینما
«درخت خاموش» به کارگردانی «فاسیال سوسیال» تصویر متفاوتی از سینمای ترکیه را به نمایش میگذارد که ذهنیت کلیشهای درباره سینمای ترکیه را که اغلب بواسطه سریالهای ترکی در ذهن مخاطب ایرانی شکل گرفته، میشکند و او را با فیلمی هنری و تجربی آشنا میکند که سویههای روشنگرانه و روشنفکرانهای دارد که میتواند رنج انسان مدرن را در ساحتی کلی و رنج یک نویسنده را در ساحتی جزئینگرانه بازنمایی کند و البته سویههای زیبایی شناختی خود را هم به رخ بکشد. «درخت خاموش» درباره زندگی نویسندهای به نام حیاتی است که در نگارش داستان جدیدش شدیداً دچار درماندگی شده و همزمان در زندگی خانوادگی دچار مشکلات فراوانی است که او را در مرز جدایی از همسرش قرار داده، اما کنکاش او در زندگی گذشته پدرش و درخت گردوی خانه پدریاش که راز مهمی در خود دارد، مسیر زندگی حیاتی را دگرگون میکند. از حیث درام و نوع نگرش فیلمساز به آن، «درخت خاموش» به «درخت گلابی» داریوش مهرجویی شباهت دارد که در آن هم با نویسنده و درختی مواجه هستیم که هر دو انگار عقیم شدهاند و نمیتوانند بار دهند. در این میان شکست عاشقانهای هم وجود دارد که با این تقدیر گره خورده و تجربه زیسته نویسنده قصه را در این عقیمشدگی بازنمایی میکند. استعاره درخت بیبار و نویسندهای که چشمه نوشتنش خشکیده در هر دو فیلم قابل قیاس و تطبیق است. «درخت خاموش» یک درام شخصیتمحور است که زندگی نویسندهای به اسم حیاتی را در دو ساحت موازی گذشتهای که با خاطرات خودکشی پدرش گره میخورد و زندگی اکنونش که به مویی بند شده و در حال گسست است، روایت میکند. در واقع «درخت خاموش» یک درام شاعرانه درباره بحران زندگی روشنفکری در جوامع شرقی است که در جدال سنت و مدرنیته دچار استحاله و اضمحلال شده و در نهایت با بحران هویتی به یک تراژدی فردی تبدیل میشود. نوعی سرخوردگی و سردرگمی که اغلب نویسندگان و روشنفکران در زندگی خصوصی و زناشویی خود در جوامعی مثل ایران و ترکیه آن را تجربه میکنند. از همین روست که فیلم برای مخاطب ایرانی، قصهای آشناست. در فیلم «هامون» حمید هامون جایی در واگویی با خود میگوید ضعف من در ابراز قدرت در برابر دیگران از کجا ناشی میشود. همین دغدغه را به نوعی دیگر و در موقعیتی دیگر میتوان در شخصیت حیاتی در فیلم «درخت خاموش» جستوجو کرد. نوعی ضعف روانی که در ناتوانی جنسیاش در روابط با همسرش تجلی میکند و همین به دلیلی برای به بنبست رسیدن زندگی آنها بدل میشود. از این حیث واجد تأویلهای فرویدی در لایههای درونیتر قصه خود است که انفعال و خود بازندگی شخصیت حیاتی را میتوان بر مبنای آن تحلیل کرد. گویی او چنان در چنبره ضمیر ناخودآگاه خود و هویت برساخته از گذشته دردناک خویش گرفتار شده که نمیتواند از آن رهایی یابد. شاید تنها نوشتن و هویت حرفهای او بهعنوان نویسنده است که میتواند نجاتش دهد. از این روست که تقلای او برای نوشتن و غلبه بر ناتوانی در نگارش را میتوان بهخاطر مبارزه خودآگاهانه با تلاطمها و تلههای ذهنی در ضمیر ناخودآگاهش دانست که به میانجی نوشتن راهی به رهایی پیدا میکند. از اینرو حیاتی همان تراژدی تلخی را که در آن بسر میبرد دستمایه رمان جدید خود کرده تا با تکیه بر پردازش خلاقانه آن بتواند پوست انداخته و از شر هویت رنجور خویش که از درون مدام در حال آزار اوست رهایی یابد. «درخت خاموش» را میتوان فیلمی شاعرانه-فلسفی در ستایش نوشتن هم دانست. نوشتنی که نویسنده به میانجی آن، خود را چنانکه دوست دارد باشد برمیسازد و نجات میدهد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه