محمود فرهنگ به بهانه اجرای «تنهاتر از مسیح» از ظرفیت هنر نمایش برای انتقال مفاهیم دینی به «ایران» گفت

هنر نمایش باید از اتفاقات جهان لایه‌برداری کند


احمدرضا معراجی/ از زمان‌های دور هنر همیشه به‌عنوان زبانی جذاب و رسانه‌ای شیوا برای انتقال مفاهیم اصلی و فرعی زندگی به کار گرفته می شده است. هنر نمایش نیز یکی از گونه‌های این زبان است. هنرنمایشی عاشورایی از جمله هنرهایی است که به طور خاصه از طریق نمایش و اجرا به انتقال مفاهیم معرفتی عاشورا  یا بیان واقعه کربلا می‌پردازد. این روزها سومین فصل نمایش «تنهاتر از مسیح» درحال اجراست و استقبال بالای مردم نشان دهنده شوق به دیدن آثار نمایشی با درون مایه مذهبی و بالاخص عاشورایی است. اجرای «تنهاتر از مسیح» بهانه‌ای شده است که به سراغ محمود فرهنگ پیشکسوت هنر تئاتر برویم تا ببینیم ظرفیت هنر نمایش برای انتقال مفاهیم فرابشری و دینی چقدر و سهم نمایش «تنهاتر از مسیح» در انتقال این معنا تاکنون چه اندازه است؟

 هنر در معنای عام به معنای بازنمایی زیبایی است. همان‌طور که می‌دانید حضرت زینب(س) عاشورا را چیزی بجز تجلی زیبایی نمی‌داند. چگونه می‌توان از طریق هنرهای نمایشی به انتقال مفهوم راستین این زیبایی رسید؟
البته که تا به حال هنر نمایش نتوانسته رسالت اصلی خودش را برای ارائه مفاهیم عمیق، ژرف، بزرگ و با عظمت واقعه عاشورا ایفا کند. هنر تئاتر ما متأسفانه از این موضوع خالی بوده است. با توجه به اینکه ما کشوری ۸۵ میلیونی و تنها کشور با حاکمیت مذهب شیعی جهان هستیم به نظر من در تولید آثار فاخر نمایشی بضاعت‌مان ضعیف است. اما به هر روی چند سالی است که سازمان اوج تلاش می‌کند که با بودجه‌هایی بسیار جدی آثاری را تولید کند. اگر ما بخواهیم درباره هنر نمایش صحبت کنیم، این یک مقوله جدایی است و زبان خاصی را می‌طلبد. به شیوه جدیدی مانند نمایش «تنهاتر از مسیح» که با نریشن کار را پیش می‌بریم و سعی داریم شبه ژانری تولید کنیم، نمی‌توانیم به شکل جدی به آن هنر نمایش بگوییم. هنر نمایش بخش بسیار مهم آن دیالوگ است و موضوع درام در آن وجود دارد. همچنین کنش و واکنش‌های جدی در آن شکل می‌گیرد. وقتی به واقعه عاشورا نگاه می‌کنید، می‌بینید که در یک سو اشقیا هستند و در یک طرف اباعبدالله الحسین و یارانشان که در مقابل کفر ایستاده‌اند. این ترکیب خودش یک قصه درام رخ داده است. اکنون ما بنا داریم با بضاعت محدود و علم کم تصاویری از عاشورا را به نمایش بگذاریم. این در مجموع اینگونه نمایش که مرسوم و در چندجا نیز کارشده؛ بسیاری تعزیه را نیز هم به‌صورت نقل و نریشن کار می‌کنند. به این شکل که تعزیه خوان می‌تواند نقل و حرکت و نریشن داشته باشد و یک نابازیگر نیز می‌تواند این کار را پیش ببرد. «تنهاتر از مسیح» به نظر من تلاش دارد که میان تصویر و مفهوم مخاطب خود را نگه دارد و در تلاش است که با صدا و نشان دادن تصویر، مفاهیم را به مخاطب خود ارائه دهد. مخاطب در اینجا یک مخاطب عام است اما همه می‌دانیم که در کشور ما مخاطب عام از نظر اطلاعات در رابطه با واقعه عاشورا از ما بسیار جلوتر است، چرا که سال‌های سال پای منبر سخنان علما را شنیده و مفاهیم درباره عاشورا در ذهن او زیاد است. «تنهاتر از مسیح»، در تلاش است تا مخاطب را به فضای ذهنی‌اش از عاشورا نزدیک کند. تصویر و صدا دو بخش از اجزای نمایش است ولی در نمایش وقتی قصد نشان دادن یک شخصیت را داریم باید تمام ابعاد آن شخصیت و کاراکتر را برای مخاطب زنده کنیم یعنی کاراکتر در ذهن مخاطب مهیا می‌شود. هیچ وقت در نمایش کاراکترها تک بعدی نیستند، عمیق‌اند و در عین حال هم مخاطب با ابعاد مختلف آن شخصیت آشنا می‌شود اما بالاخره این شیوه تلاش می‌کند که با تصاویر محدود به مخاطب بگوید با من همراه شو تا تو را به اتفاقی که رخ داده نزدیک کنم. در مجموع به نظر من همیشه در یک اثر نمایشی ما به‌دنبال اثبات یک موضوع هستیم. به این دلیل که من سال‌های گذشته نیز این کار را دیده‌ام؛ موضوعات اصلی و فرعی در نمایش «تنهاتر از مسیح» بسیار دیده می‌شود درحالی که در یک نمایش ما به‌دنبال یک موضوع هستیم. در اینجا اما موضوعات گاهی اصلی می‌شوند اما به هرحال وقتی تماشاچی این کار را می‌بیند، به اندازه همان تصاویری که درحال تماشاست در ذهن خود اثر را با واقعه عاشورا تطبیق می‌دهد و مفهومی را دریافت می‌کند. تیم «تنهاتر از مسیح» برای تولید این اثر زحمت کشیده‌اند. کار کردن با تعداد بسیار بالای نابازیگر کار آسانی نیست. در این کار البته شاید لازم نیست کسی ابعاد تکنیکی بازیگری را بلد باشد  یا بیانی داشته باشد و بناست آنچه که کارگردان از آنها خواسته را در قالب حرکات و تصاویر و بدون صدا انجام دهند. این اتفاقی است که ما در جشنواره‌های بسیج نیز می‌بینیم. متأسفانه برای اینکه موضوع عاشورا را در قالب نمایش نشان دهند، از یک نوحه خوان استفاده می‌کنند و افرادی نیز تصویر را اجرا کردند. اگر این روش برای تعزیه ما استفاده شود، بسیار خطرناک است زیرا تعزیه ما با قدمت چندصدساله خود با توجه به صدا، حرکت، شعر، لباس، دستگاه‌های موسیقی در آن بسیار مهم است ممکن است آسیب‌زا باشد. اما تنهاتر از مسیح اکنون مخاطب را با این شیوه جذب و مخاطب نیز با آن ارتباط برقرار می‌کند.
 به این مسأله اشاره کردید که «تنهاتر از مسیح» موضوعات فرعی نیز دارد. یکی از نکاتی که درباره آن از شما تحلیل می‌خواهیم دقیقاً رسیدن این فصل از «تنهاتر از مسیح» به قصه مدافعان حرم است. به نظر شما کلیت این ارتباط   و ارائه آن به مخاطب چه اندازه قابل توجه است؟
به نظر من ما تا زمانی که تصاویری از داعش نداشته باشیم و مردم ما متوجه نشوند ریشه این اتفاق در سوریه و در عراق و در کشورهایی دیگر درخصوص چه مسأله‌ای بوده است نمی‌توانیم درباره جنایات داعش بدرستی با مردم صحبت کنیم. اینکه در کجای تاریخ چنین اتفاقات وحشیانه‌ای رخ داده و چرا در عصر امروز و پیشرفت تکنولوژِی انسان‌ها مانند انسان‌های وحشی اولیه رفتار می‌کنند؟ به نظر من این کار یک نمایشنامه‌نویس است تا بتواند چهره واقعی داعشیان را برای مردم ترسیم کند. این نمایش تلاش دارد تا تصاویری از عاشورا، امام حسین و ابالفضل‌العباس را آهسته آهسته در کنار عاشورای امروز که در عراق و سوریه رخ داده است قرار دهد. از طرفی باید گفت تا زمانی که شخصیت واقعی و سجایای مردان عاشورا برایمان روشن نشود، طبیعی است که نگاه‌هایمان به لایه‌های اول و دوم است. به همین جهت نیز ما باید انعکاس این شیوه کاری را در جامعه ببینیم، یعنی اگر ما در این ۴۲ سال توانسته بودیم شخصیت‌های مهم عاشورا را عمیقاً معرفی و الگوسازی و قهرمان‌پروری کنیم؛ جامعه ما این معضلات اجتماعی و اخلاقی امروز را نداشت.
ما سالهاست که داریم کار می‌کنیم اما به نظر من بیشتر روی زیبایی و تصویر زیبا اکتفا می‌کنیم. اکنون همه به‌دنبال این هستند که تماشاچی چشمش گرفتار شود. درصورتی که ما باید ذهن مخاطب‌مان را درگیر موضوعات کنیم. وقتی که ما هنوز مفاهیم شخصیت‌های مهم عاشورا را نتوانسته‌ایم کنکاش، معرفی و الگوسازی کنیم؛ طبیعی است که به داعش نیز نمی‌توانیم بپردازیم. نشان دادن خشونت داعش تنها ظاهر قضیه است و باطن قضیه چیزی است که رهبر معظم انقلاب می‌فرماید: «ما باید بصیرت داشته باشیم.» بصیرت داشتن یعنی هنر نمایش باید از اتفاقات جهان لایه‌برداری کند. هزاران هزار نفر در سوریه و عراق کشته شده‌اند. به نظر من هنر نمایش به طور کلی نتوانسته رسالت اصلی خود را در مقابل شخصیت‌های اصلی دین و مذهب‌مان ایفا کند. برای پیامبرمان تنها یک فیلم ساختیم در صورتی که مسیحیان ۶۵۰ فیلم درباره حضرت مسیح ساخته‌اند. هنر نمایش کارش این است که شخصیتی را از ابتدا برای شما معرفی کند و لایه‌‎های شخصیتی و کارکرد او را در مقابل اتفاقات نشان دهد اما در «تنهاتر از مسیح» چند موضوع داریم که برای مخاطب ارائه می‌شود. موضوع مدافعان حرم مسأله عاشورای امروزی است که در «تنهاتر از مسیح» به نمایش درآمده است.

برش
​​​​​​​فصل سوم نمایش بزرگ میدانی «تنهاتر از مسیح» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی علی اسماعیلی سبکی از روضه‌خوانی هنری با محوریت مصایب خاندان عصمت و طهارت در واقعه عاشورا است که در دوسانس ۲۰ و ۲۲ در بوستان ولایت اجرا می‌شود. این نمایش آیینی تا ۴ مهر ماه تمدید شده است.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8005/23/626886/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها