ایمان بیاوریم به جادوی کلمات


شهرزاد عبدیه
روانشناس


​​​​​​​«با ارزش‌ترین چیزی که می‌توان به یک کودک ارزانی داشت، یک شناخت مثبت و واقع بینانه از خودش است و این شناخت نه به یکباره، بلکه به آهستگی و طی تجربه‌های مکرر به دست می‌آید.» این جملات بخش‌هایی از کتاب «کودک، خانواده و انسان» است. در بخش دیگری از این کتاب عنوان شده است: «این نوع شناخت بهترین پشتوانه درازمدت او در برابر انتقادهای مخرب خواهد بود.»
اما چگونه می‌توان کودک را در مسیر شناختی مثبت و واقع بینانه از خودش قرار داد؟ در نخستین گام باید دور انتقاد، توهین، تحقیر، تمسخر و داد و فریاد را خطی قرمز بکشیم و به جادوی کلمات ایمان بیاوریم. در گام بعدی باید به عنوان یک والد تمرین و تلاش کنیم که خودمان نگاهی واقع‌بینانه به توانمندی‌ها و ضعف‌های فرزندمان داشته باشیم، مسیری که برای خیلی از والدین چندان راحت و هموار نیست!
لازم است، دست از مقایسه و ارزیابی مداوم کودکان برداریم و تمرین کنیم که برچسب‌های منفی و برچسب‌های مثبت را کنار بگذاریم. 
«خدایا تو چرا اینقدر تنبلی»، «شلخته»، «آفرین، دختر قشنگم»، «چه پسرباهوشی دارم»، «تو بهترین بچه روی زمینی»، «مهندس کوچولوی من»، «قشنگ‌ترین نقاشی‌ها را می‌کشی»، «پسر من خیلی درسخوان و مؤدب است» و....
همه موارد بالا، حتی آنها که به ظاهر زیبا و دلنشین هستند، نه تنها تأثیر مثبتی روی فرزند ما نمی‌گذارند بلکه چون باری بر دوش آنها سنگینی خواهند کرد. 
وقتی به کودکمان صفت می‌دهیم هرچند صفتی مثبت مانند درسخوان، مؤدب، باهوش و غیره در واقع بار سنگینی از مسئولیت و اضطراب را بر شانه‌های او قرار می‌دهیم. این کودک برای اینکه سزاوار این صفت‌ها باشد به احتمال زیاد در دام اضطراب و نگرانی خواهد افتاد. کودکی که به گفته والدینش درسخوان و باهوش است، خود را ناگزیر می‌بیند که تحت هر شرایطی به گونه‌ای رفتار کند که لایق این صفت‌ها باشد و در غیراین صورت احساسات منفی مانند ناکامی و شکست را تجربه خواهد کرد. حاصل چنین نگرشی شاید فردی شود که مدارج علمی را طی می‌کند اما احتمالاً اضطراب و کابوس‌های شب امتحان دست از سر او برنخواهند داشت. گاهی هم ممکن است، این کودکان در نقطه‌ای ترجیح بدهند خودشان را از زیر فشار این القاب رها کنند و رفتارهایی کاملاً متفاوت از خود نشان دهند. به همین دلیل کم نیستند بچه‌های درسخوان و باهوشی که دچار افت تحصیلی می‌شوند.
اما این سکه روی دیگری هم دارد. واقعاً کدام یک از ما همیشه راستگو، صادق، باهوش و... هستیم؟ واقعیت این است که هیچ کدام از ما به تمامی باهوش، کندذهن، شلخته، منظم، زیبا، زشت و... نیستیم. 
 وقتی به فرزندمان صفت می‌دهیم بسیار احتمال دارد که او در خلوت خود بگوید: «اما من که در فلان موقعیت دروغ گفتم! من واقعاً لیاقت این را ندارم که مامان فکر کند راستگو هستم.»
شاید برعکس با خود بگوید: «به نظر می‌رسد من خیلی خوب توانستم مامان را گول بزنم با اینکه چند بار دروغ گفته‌ام اما او متوجه نشده و واقعاً فکر می‌کند من همیشه راست می‌گویم.»
همه موارد بالا آسیب زا هستند. پس بهتر است تمرین کنیم صفت‌ها را از دایره مکالمه‌های خودمان با فرزندمان حذف کنیم. در عصبانیت از صفات منفی استفاده نکنیم و برای تشویق به صفت‌های مثبت متوسل نشویم و کودکانمان را در چهارچوب کلمات زندانی و محبوس نکنیم.
راه‌های مختلف و سالم‌تری برای تشویق وجود دارد. گاهی می‌توانیم یک لبخند بزنیم. او را در آغوش بکشیم. نگاهی پر از عشق و تأیید به او هدیه بدهیم. دستی به شانه‌اش بزنیم. سرش را نوازش کنیم. 
و البته از تشویق‌های کلامی سالم و مؤثر استفاده کنیم، تشویق‌هایی که نه تنها آسیب رسان نیستند و تا پایان عمر باری بر دوش فرزندمان نمی‌شوند بلکه می‌توانند باب گفت‌و‌گو، کشف‌های تازه و تعامل مثبت را بین ما و فرزندمان باز کنند. در شماره بعدی درخصوص این نوع تحسین‌ها و تشویق‌ها خواهم نوشت.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8007/24/627061/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها