رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی در گفتوگو با «ایران»
امریکا همان امریکاست، فروش نفت ما به خاطر اقدامات دولت است
علی اصغر رحمان نژاد / دیپلماسی فعال انرژی، تلاش جهت نقشآفرینی مؤثر در بازارهای صادراتی جهان و گسترش تعاملات همهجانبه با همسایگان، محورهای مهم سیاست خارجی دولت سیزدهم را تشکیل میدهند. افزایش صادرات نفت با وجود تداوم تحریمها و انعقاد قرارداد سرمایهگذاری در نفت و گاز کشور با گازپروم روسیه از ثمرههای این رویکرد فعال دولت مردمی است. در عرصه داخلی نیز دولت با اتکا به توانمندی کارشناسان و متخصصان کشور موفقیتهای مهمی به دست آورده است. جهت بررسی دقیقتر عملکرد مدیریت انرژی کشور در نخستین سال از عمر دولت سیزدهم، به گفتوگو با «آرش نجفی» رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران پرداختهایم:
به عنوان نماینده بخش خصوصی انرژی کشور، نحوه تعامل دولت سیزدهم با این بخش در سال نخست به چه شکل بوده است؟
قطعاً دولت سیزدهم در تعامل با بخش خصوصی بسیار مؤثرتر و کارآمدتر از دولت گذشته عمل کرده است. در بخش انرژی این تعامل به صورت مشهودی افزایش یافته است. به عنوان مثال در دولت گذشته، بدنه کارشناسی وزارت نفت دارای حسننیت و قوت لازم نبود. بنابراین به توصیههای بخش خصوصی توجه لازم را نداشت. اما تعامل دولت سیزدهم با بخش خصوصی قابل تقدیر است. قطعاً در آینده نه چندان دور تأثیرات مثبت این مسأله برای کشور نمایان خواهد شد.
شما در سخنانتان مدعی ضعف و عدم حسننیت بدنه کارشناسی وزارت نفت دولت گذشته شدید. آیا مصداقی برای این ادعا دارید؟
در دولت قبل اهمال کاری بزرگی در زمینه تأمین مخازن فراسرزمینی ذخیرهسازی نفت صورت گرفت که تاکنون آثارش بر نقشآفرینی ما در بازار نفت تداوم دارد. هر چند دولت سیزدهم موفق شده صادرات نفت را از 300 هزار بشکه به بالای یک میلیون بشکه برساند، اما اگر دولت قبل به توصیه بخش خصوصی در خرید یا اجاره مخازن ذخیرهسازی نفت در چین و بسیاری دیگر از مقاصد صادراتی نفت عمل میکرد قطعاً امروز ما قدرت مانور بالاتری هم در بازار نفت داشتیم. اما با بیتوجهی وزارت نفت دوران مهندس زنگنه ما مخازن ذخیرهسازی استراتژیک را از دست دادیم و اکثر آنها توسط سعودیها خریداری یا اجاره شده است. یعنی با دست خودمان امکان نقشآفرینی مؤثر در بازار نفت را به سعودیها سپردیم. البته دولت فعلی اقداماتی را در راستای جبران این اشتباه آغاز کرده که به نتیجه آن خوشبین هستم.
اصولاً اهمیت داشتن مخازن ذخیرهسازی فراسرزمینی نفت در چیست و از دست دادن آنها و سپردنشان به رقبایی چون سعودی چه مشکلاتی برای ما در بحث صادرات نفت ایجاد میکند؟
توجه کنید که تجارت به معنای رقابت است. ایران، سعودی، روسیه و امریکا همگی صادرکنندگان مهم نفت بوده و در بازار تجارت به رقابت مشغول هستند. وقتی شما از چاه نفت شروع به تولید میکنید؛ امکان توقف یکباره یا کاهش ناگهانی این تولید را ندارید. بنابراین باید با تهیه مخازن ذخیرهسازی در سراسر مقاصد صادراتی خودتان، علاوه بر تضمین امنیت تولید و صادرات نفت کشور، بتوانید برای روز مبادا که قیمتها بالا میرود بلافاصله نفت را به مشتری عرضه کرده و سود ببرید. اگر مشتریان از نبود ظرفیت ذخیرهسازی شما مطلع شوند؛ مجبور خواهید شد نفت را با تخفیف بالا بفروشید. بالاخره نفت تولیدیمان را که نمیتوانیم به دریا بریزیم! جای تعجب و حسرت است که مخازن ذخیرهسازی بزرگ نفت با قیمتهای بسیار مناسب از سوی بخش خصوصی شناسایی و به دولت قبل جهت خرید یا اجاره معرفی شد اما وزارت نفت مهندس زنگنه توجهی به نظرات بخش خصوصی نشان نداد. گرچه ما از ناوگان عظیم نفتکشها برای ذخیرهسازی نفت تولیدی بهره میبریم، اما بالاخره ظرفیت نفتکشها هم محدود بوده و ما نیازمند مخازن فراسرزمینی هستیم.
ما شاهدیم که تحریمهای امریکا از اردیبهشت 1397 علیه کشورمان همچنان تداوم دارد. دولت قبلی به دلیل همین تحریمها از فروش و صادرات نفت ابراز عجز و ناتوانی میکرد؛ در حالی که دولت فعلی با تداوم همان شرایط موفق به افزایش صادرات شده است. دلیل این موفقیت را چه میدانید؟
دلیل این موفقیت قطعاً رویکرد دولت جدید در زمینه توجه به دیپلماسی فعال انرژی است. توجه کنید که در یکسال اخیر عرضه و تقاضای بازار نفت تغییر چندانی نکرده است. رفتارهای خصمانه دولتهایی چون امریکا و رژیم صهیونیستی هم با ایران به همان شکل سابق است. لذا هیچ دلیل دیگری جز عملکرد و نگاه دولت جدید نمیتواند عامل افزایش صادرات نفت و میعانات کشور به بیش از یک میلیون بشکه در روز باشد.
درباره نفت ارزان روسیه که پس از وقوع جنگ اوکراین به بازارهای آسیایی سرازیر شد، تبلیغات رسانهای فراوانی انجام گرفت. برخی رسانهها مدعی شدند که روسیه بزودی بازار نفت ایران را در آسیا تصاحب میکند و نفت ایران روی دستش میماند. در این زمینه چه نظری دارید؟
اینکه روسیه با تخفیفهای بالا نفت خود را در آسیا به فروش میرساند و بخشی از بازار نفت و انرژی این کشور در اروپا اکنون به آسیا منتقل شده حقیقتی کتمانناپذیر است، اما اینکه روسیه این اقدام را به دلیل خصومت با ما و صرفاً جهت تصاحب بازارهای نفت ایران انجام داده است، قبول ندارم. هر کشوری به دنبال منافع ملی خویش است. روسیه برای ایمنسازی اقتصادش در برابر تحریمها نیازمند فروش نفت بوده و از اینرو وارد آسیا شده است. از سوی دیگر همانگونه که پیشتر اشاره کردم، تجارت نوعی رقابت است. بنابراین ما دیدیم که توانستیم با شرکت مؤثر دولت سیزدهم در رقابت با سایر صادرکنندگان نفت در بازار بمانیم و حتی سهم صادراتمان را افزایش دهیم. بنابراین دلیلی برای ترس ما از رقابت وجود ندارد و ما توانایی خوبی برای حضور در بازار داریم، چرا که دولت موفق شده ما را به عرضهکنندهای مؤثر در بازار تبدیل کند که توانایی حفظ و افزایش سهم خود را دارد.
درباره تفاهم 40 میلیارد دلاری میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم جهت سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران نظرتان را بیان کنید.
انعقاد چنین تفاهمنامهای میان ایران و روسیه جهت جذب سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت و گاز کشور قطعاً اقدامی مثبت و حاصل تلاشهای مؤثر و موفق وزارت نفت و مجموعه دولت سیزدهم است. اما درباره اینکه چه زمانی در مرحله عمل شاهد ورود این سرمایه به کشور خواهیم بود؛ کاملاً به هوشمندی ما و توان مذاکره و چانه زنی طرف ایرانی بستگی دارد. قطعاً بخش خصوصی کشور حامی و طرفدار جذب سرمایهگذاری خارجی به کشور از راه تعامل با همه کشورهای جهان است. فراموش نکنیم همانگونه که ما به فکر منافع ملی خودمان هستیم؛ دیگران نیز به دنبال تأمین منافع ملی خودشان هستند. بنابراین با توجه به تجربیات تاریخی در امضای تفاهم و قرارداد با هر کشوری بایستی با چشم باز و باقدرت جلو برویم.در نهایت همکاری با روسیه در بخش انرژی میتواند به نفع ایران باشد.
در بخش مدیریت برق کشور امسال شاهد خاموشیهای بسیار اندک در بخش خانگی و قطع منظم و اعلام شده برق بخش صنعتی جهت به حداقل رساندن خسارت تولیدکنندگان بودیم. مدیریت وزارت نیرو در یک سال اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه مدیریت برق کشور و عملکرد وزارت نیرو در این یکسال نسبت به دوران گذشته بسیار بهتر بوده؛ روشن است. موفقیت وزارت نیرو قطعاً براساس یک برنامهریزی و مدیریت خوب حاصل شده است. بنابراین ثابت میشود که با تدبیر میتوان مشکلات کشور را چاره کرد. عمده مشکل کمبود برق ما مربوط به سه ماه گرم سال است. بنابراین در درازمدت دولت بایستی تدبیری بیندیشد که چگونه میخواهد افزایشی که در تولید برق برای این سه ماه خواهد داد را در ایام دیگر سال مدیریت کند. چرا که برق را نمیشود ذخیره کرد. از اینرو برای اقتصاد نیروی کشور نیازمند یک نقشه کلان 30 ساله هستیم که دولت سیزدهم میتواند قدمهای لازم را برای تهیه آن بردارد.
بحث سدسازیهای کشور ترکیه مشکلات فراوانی در سالهای اخیر برای عموم کشورهای منطقه ایجاد کرده است. این توقع وجود داشته که در سالهای گذشته مجموعههایی چون وزارت نیرو و سازمان حفاظت از محیط زیست این مسأله را پیگیری و اقدامات لازم را انجام دهند. آیا اقدامات لازم در این زمینه صورت گرفته است؟
اینکه کوتاهیهای فراوانی در زمینه مقابله با سدسازیهای ترکیه در سالهای گذشته صورت گرفته غیرقابل کتمان است. یکی از دلایل آن، نقش آفرینی تشریفاتی مجموعههایی چون امور بینالملل وزارت نیرو طی سالیان طولانی بوده است؛ مجموعهای که کارکردش صرفاً خلاصه در استقبال و بدرقه میهمانهای خارجی شده بود. امیدوارم این نوع عملکرد در دولت سیزدهم اصلاح شود که مشاهدات ما نشانگر آغاز رویکردی امیدوارکننده است. فراموش نکنیم علاوه بر ریزگرد و خشکسالی، تبدیل زمینهای پاییندست رودخانههایی که ترکیه با سدسازی هایش خشک یا کم آب کرده به شوره زار، غیرقابل جبران است. حیرت آور است که چرا در گذشته و هنگام ساخت سدها به وسیله ترکیه به عواقب شوم آن توجه لازم نداشتهایم! درباره عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست در سالهای گذشته نیز وضعیت دریاچه ارومیه کاملاً گویای همه چیز بوده و توقعی درباره ترکیه از این سازمان نمیتوان داشت.
شما در سخنانتان به عملکرد ضعیف سازمان حمایت از محیط زیست در احیای دریاچه ارومیه اشاره کردید. لطفاً درباره این سازمان در دولت گذشته پیرامون احیای دریاچه ارومیه توضیح دهید.
وضعیت فاجعهبار دریاچه خود گویای همه چیز است. کسانی که ستاد احیای دریاچه ارومیه را تشکیل دادند ولی به نتیجهای نرسیدند در قبال عملکرد و بودجه کلانی که دریافت کردند بایستی پاسخگو باشند. یکی از این افراد که نقش بسیار مهمی در خشک شدن و نابودی دریاچه ارومیه دارد؛ مهندس عیسی کلانتری است. قطعاً آنچه تاکنون با دریاچه ارومیه این میراث زیستی و طبیعی ارزشمند کشور انجام دادهایم ابداً شرافتمندانه نبوده است. معتقدم درباره عملکرد دولت قبل در زمینه احیای دریاچه ارومیه سؤالات فراوانی وجود دارد که نیازمند پاسخگویی است. متأسفانه به دلیل اتصال دولت به درآمدهای نفتی در کشور ما، از مدیران سابق درباره عملکردهای غلطشان که موجب نابودی منابع ملی و ثروت مردم شده پرسشگری نمیشود. امیدوارم در دولت سیزدهم این روال نیز مورد اصلاح قرار گیرد.
به عنوان نکته پایانی لطفاً اگر مطلبی را لازم میدانید بیان کنید.
آنچه کشوری چون ترکیه با سدسازیهای بیحساب و انبوه علیه کشور ما انجام میدهد نگرانکننده است. در دولتهای گذشته عکسالعمل لازم در این زمینه صورت نگرفته است. بگذارید مثالی بزنم. فرض کنید در دوران جنگ روزانه شهرهایی از کشور ما زیر موشک باران دشمن بود. در نهایت اما جنگ به پایان رسید و ما موفق شدیم شهرهایمان را بازسازی کنیم. اما در صورت تداوم سستی ما، سدسازیهای ترکیه بلایی بر سر ما خواهد آورد که هدف قرار گرفتن روزانه شهرهای کشور در طول دفاع مقدس در برابر آن هیچ خواهد بود!
به عنوان نماینده بخش خصوصی انرژی کشور، نحوه تعامل دولت سیزدهم با این بخش در سال نخست به چه شکل بوده است؟
قطعاً دولت سیزدهم در تعامل با بخش خصوصی بسیار مؤثرتر و کارآمدتر از دولت گذشته عمل کرده است. در بخش انرژی این تعامل به صورت مشهودی افزایش یافته است. به عنوان مثال در دولت گذشته، بدنه کارشناسی وزارت نفت دارای حسننیت و قوت لازم نبود. بنابراین به توصیههای بخش خصوصی توجه لازم را نداشت. اما تعامل دولت سیزدهم با بخش خصوصی قابل تقدیر است. قطعاً در آینده نه چندان دور تأثیرات مثبت این مسأله برای کشور نمایان خواهد شد.
شما در سخنانتان مدعی ضعف و عدم حسننیت بدنه کارشناسی وزارت نفت دولت گذشته شدید. آیا مصداقی برای این ادعا دارید؟
در دولت قبل اهمال کاری بزرگی در زمینه تأمین مخازن فراسرزمینی ذخیرهسازی نفت صورت گرفت که تاکنون آثارش بر نقشآفرینی ما در بازار نفت تداوم دارد. هر چند دولت سیزدهم موفق شده صادرات نفت را از 300 هزار بشکه به بالای یک میلیون بشکه برساند، اما اگر دولت قبل به توصیه بخش خصوصی در خرید یا اجاره مخازن ذخیرهسازی نفت در چین و بسیاری دیگر از مقاصد صادراتی نفت عمل میکرد قطعاً امروز ما قدرت مانور بالاتری هم در بازار نفت داشتیم. اما با بیتوجهی وزارت نفت دوران مهندس زنگنه ما مخازن ذخیرهسازی استراتژیک را از دست دادیم و اکثر آنها توسط سعودیها خریداری یا اجاره شده است. یعنی با دست خودمان امکان نقشآفرینی مؤثر در بازار نفت را به سعودیها سپردیم. البته دولت فعلی اقداماتی را در راستای جبران این اشتباه آغاز کرده که به نتیجه آن خوشبین هستم.
اصولاً اهمیت داشتن مخازن ذخیرهسازی فراسرزمینی نفت در چیست و از دست دادن آنها و سپردنشان به رقبایی چون سعودی چه مشکلاتی برای ما در بحث صادرات نفت ایجاد میکند؟
توجه کنید که تجارت به معنای رقابت است. ایران، سعودی، روسیه و امریکا همگی صادرکنندگان مهم نفت بوده و در بازار تجارت به رقابت مشغول هستند. وقتی شما از چاه نفت شروع به تولید میکنید؛ امکان توقف یکباره یا کاهش ناگهانی این تولید را ندارید. بنابراین باید با تهیه مخازن ذخیرهسازی در سراسر مقاصد صادراتی خودتان، علاوه بر تضمین امنیت تولید و صادرات نفت کشور، بتوانید برای روز مبادا که قیمتها بالا میرود بلافاصله نفت را به مشتری عرضه کرده و سود ببرید. اگر مشتریان از نبود ظرفیت ذخیرهسازی شما مطلع شوند؛ مجبور خواهید شد نفت را با تخفیف بالا بفروشید. بالاخره نفت تولیدیمان را که نمیتوانیم به دریا بریزیم! جای تعجب و حسرت است که مخازن ذخیرهسازی بزرگ نفت با قیمتهای بسیار مناسب از سوی بخش خصوصی شناسایی و به دولت قبل جهت خرید یا اجاره معرفی شد اما وزارت نفت مهندس زنگنه توجهی به نظرات بخش خصوصی نشان نداد. گرچه ما از ناوگان عظیم نفتکشها برای ذخیرهسازی نفت تولیدی بهره میبریم، اما بالاخره ظرفیت نفتکشها هم محدود بوده و ما نیازمند مخازن فراسرزمینی هستیم.
ما شاهدیم که تحریمهای امریکا از اردیبهشت 1397 علیه کشورمان همچنان تداوم دارد. دولت قبلی به دلیل همین تحریمها از فروش و صادرات نفت ابراز عجز و ناتوانی میکرد؛ در حالی که دولت فعلی با تداوم همان شرایط موفق به افزایش صادرات شده است. دلیل این موفقیت را چه میدانید؟
دلیل این موفقیت قطعاً رویکرد دولت جدید در زمینه توجه به دیپلماسی فعال انرژی است. توجه کنید که در یکسال اخیر عرضه و تقاضای بازار نفت تغییر چندانی نکرده است. رفتارهای خصمانه دولتهایی چون امریکا و رژیم صهیونیستی هم با ایران به همان شکل سابق است. لذا هیچ دلیل دیگری جز عملکرد و نگاه دولت جدید نمیتواند عامل افزایش صادرات نفت و میعانات کشور به بیش از یک میلیون بشکه در روز باشد.
درباره نفت ارزان روسیه که پس از وقوع جنگ اوکراین به بازارهای آسیایی سرازیر شد، تبلیغات رسانهای فراوانی انجام گرفت. برخی رسانهها مدعی شدند که روسیه بزودی بازار نفت ایران را در آسیا تصاحب میکند و نفت ایران روی دستش میماند. در این زمینه چه نظری دارید؟
اینکه روسیه با تخفیفهای بالا نفت خود را در آسیا به فروش میرساند و بخشی از بازار نفت و انرژی این کشور در اروپا اکنون به آسیا منتقل شده حقیقتی کتمانناپذیر است، اما اینکه روسیه این اقدام را به دلیل خصومت با ما و صرفاً جهت تصاحب بازارهای نفت ایران انجام داده است، قبول ندارم. هر کشوری به دنبال منافع ملی خویش است. روسیه برای ایمنسازی اقتصادش در برابر تحریمها نیازمند فروش نفت بوده و از اینرو وارد آسیا شده است. از سوی دیگر همانگونه که پیشتر اشاره کردم، تجارت نوعی رقابت است. بنابراین ما دیدیم که توانستیم با شرکت مؤثر دولت سیزدهم در رقابت با سایر صادرکنندگان نفت در بازار بمانیم و حتی سهم صادراتمان را افزایش دهیم. بنابراین دلیلی برای ترس ما از رقابت وجود ندارد و ما توانایی خوبی برای حضور در بازار داریم، چرا که دولت موفق شده ما را به عرضهکنندهای مؤثر در بازار تبدیل کند که توانایی حفظ و افزایش سهم خود را دارد.
درباره تفاهم 40 میلیارد دلاری میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم جهت سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران نظرتان را بیان کنید.
انعقاد چنین تفاهمنامهای میان ایران و روسیه جهت جذب سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت و گاز کشور قطعاً اقدامی مثبت و حاصل تلاشهای مؤثر و موفق وزارت نفت و مجموعه دولت سیزدهم است. اما درباره اینکه چه زمانی در مرحله عمل شاهد ورود این سرمایه به کشور خواهیم بود؛ کاملاً به هوشمندی ما و توان مذاکره و چانه زنی طرف ایرانی بستگی دارد. قطعاً بخش خصوصی کشور حامی و طرفدار جذب سرمایهگذاری خارجی به کشور از راه تعامل با همه کشورهای جهان است. فراموش نکنیم همانگونه که ما به فکر منافع ملی خودمان هستیم؛ دیگران نیز به دنبال تأمین منافع ملی خودشان هستند. بنابراین با توجه به تجربیات تاریخی در امضای تفاهم و قرارداد با هر کشوری بایستی با چشم باز و باقدرت جلو برویم.در نهایت همکاری با روسیه در بخش انرژی میتواند به نفع ایران باشد.
در بخش مدیریت برق کشور امسال شاهد خاموشیهای بسیار اندک در بخش خانگی و قطع منظم و اعلام شده برق بخش صنعتی جهت به حداقل رساندن خسارت تولیدکنندگان بودیم. مدیریت وزارت نیرو در یک سال اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه مدیریت برق کشور و عملکرد وزارت نیرو در این یکسال نسبت به دوران گذشته بسیار بهتر بوده؛ روشن است. موفقیت وزارت نیرو قطعاً براساس یک برنامهریزی و مدیریت خوب حاصل شده است. بنابراین ثابت میشود که با تدبیر میتوان مشکلات کشور را چاره کرد. عمده مشکل کمبود برق ما مربوط به سه ماه گرم سال است. بنابراین در درازمدت دولت بایستی تدبیری بیندیشد که چگونه میخواهد افزایشی که در تولید برق برای این سه ماه خواهد داد را در ایام دیگر سال مدیریت کند. چرا که برق را نمیشود ذخیره کرد. از اینرو برای اقتصاد نیروی کشور نیازمند یک نقشه کلان 30 ساله هستیم که دولت سیزدهم میتواند قدمهای لازم را برای تهیه آن بردارد.
بحث سدسازیهای کشور ترکیه مشکلات فراوانی در سالهای اخیر برای عموم کشورهای منطقه ایجاد کرده است. این توقع وجود داشته که در سالهای گذشته مجموعههایی چون وزارت نیرو و سازمان حفاظت از محیط زیست این مسأله را پیگیری و اقدامات لازم را انجام دهند. آیا اقدامات لازم در این زمینه صورت گرفته است؟
اینکه کوتاهیهای فراوانی در زمینه مقابله با سدسازیهای ترکیه در سالهای گذشته صورت گرفته غیرقابل کتمان است. یکی از دلایل آن، نقش آفرینی تشریفاتی مجموعههایی چون امور بینالملل وزارت نیرو طی سالیان طولانی بوده است؛ مجموعهای که کارکردش صرفاً خلاصه در استقبال و بدرقه میهمانهای خارجی شده بود. امیدوارم این نوع عملکرد در دولت سیزدهم اصلاح شود که مشاهدات ما نشانگر آغاز رویکردی امیدوارکننده است. فراموش نکنیم علاوه بر ریزگرد و خشکسالی، تبدیل زمینهای پاییندست رودخانههایی که ترکیه با سدسازی هایش خشک یا کم آب کرده به شوره زار، غیرقابل جبران است. حیرت آور است که چرا در گذشته و هنگام ساخت سدها به وسیله ترکیه به عواقب شوم آن توجه لازم نداشتهایم! درباره عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست در سالهای گذشته نیز وضعیت دریاچه ارومیه کاملاً گویای همه چیز بوده و توقعی درباره ترکیه از این سازمان نمیتوان داشت.
شما در سخنانتان به عملکرد ضعیف سازمان حمایت از محیط زیست در احیای دریاچه ارومیه اشاره کردید. لطفاً درباره این سازمان در دولت گذشته پیرامون احیای دریاچه ارومیه توضیح دهید.
وضعیت فاجعهبار دریاچه خود گویای همه چیز است. کسانی که ستاد احیای دریاچه ارومیه را تشکیل دادند ولی به نتیجهای نرسیدند در قبال عملکرد و بودجه کلانی که دریافت کردند بایستی پاسخگو باشند. یکی از این افراد که نقش بسیار مهمی در خشک شدن و نابودی دریاچه ارومیه دارد؛ مهندس عیسی کلانتری است. قطعاً آنچه تاکنون با دریاچه ارومیه این میراث زیستی و طبیعی ارزشمند کشور انجام دادهایم ابداً شرافتمندانه نبوده است. معتقدم درباره عملکرد دولت قبل در زمینه احیای دریاچه ارومیه سؤالات فراوانی وجود دارد که نیازمند پاسخگویی است. متأسفانه به دلیل اتصال دولت به درآمدهای نفتی در کشور ما، از مدیران سابق درباره عملکردهای غلطشان که موجب نابودی منابع ملی و ثروت مردم شده پرسشگری نمیشود. امیدوارم در دولت سیزدهم این روال نیز مورد اصلاح قرار گیرد.
به عنوان نکته پایانی لطفاً اگر مطلبی را لازم میدانید بیان کنید.
آنچه کشوری چون ترکیه با سدسازیهای بیحساب و انبوه علیه کشور ما انجام میدهد نگرانکننده است. در دولتهای گذشته عکسالعمل لازم در این زمینه صورت نگرفته است. بگذارید مثالی بزنم. فرض کنید در دوران جنگ روزانه شهرهایی از کشور ما زیر موشک باران دشمن بود. در نهایت اما جنگ به پایان رسید و ما موفق شدیم شهرهایمان را بازسازی کنیم. اما در صورت تداوم سستی ما، سدسازیهای ترکیه بلایی بر سر ما خواهد آورد که هدف قرار گرفتن روزانه شهرهای کشور در طول دفاع مقدس در برابر آن هیچ خواهد بود!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه