تئاتر، ابزاری کارآمد برای انتقال حقایق جنگ


رضا آشفته
منتقد

​​​​​​​جای جنگ تحمیلی هشت ساله هنوز هم در تئاتر ما خالی است و این به‌دلیل کمتر پرداخته شدن به حقایق تراژیک آن است. بر همین اساس و پس از گذشت سه دهه هنوز بخش عمده‌ای از این واقعه مورد بی‌‌توجهی است. در حالی که در تمام جوامع دنیا بر آن هستند که می‌توان با گذر تاریخی و به اصطلاح دور شدن از زمان حساس، حقایقی راکه می‌تواند در لحظه و زمان خود حساسیت برانگیز باشد به بحث گذاشت و درباره‌شان اظهارنظر کرد. به هر حال جنگ هشت سالهص که آن را دفاع مقدس می‌خوانیم، برای خود لبریز از حقایق ریز و درشتی است که در آن پیروزی‌ها و شکست‌ها و دردها و ملال‌های ناگفته بسیار وجود دارد...جنگی که در پی آن ملتی یک تنه در برابر تمام قدرت‌های جهانی ایستادگی کردند.
اگر در تاریخ جنگ‌های مهم معاصر جهان دقیق شویم، خواهیم دید که در جنگ تحمیلی علیه کشورمان، حقایقی تلخ‌تر از دیگر نبردهای جهانی موج می‌زند، مسائلی که حتی تلخ‌تر از حقایق جنگ ویتنام است چراکه ویتنامی‌ها فقط در برابر امریکا ایستادگی می‌کردند اما در این جنگ، صدام و رژیم بعث عراق بهانه‌ای بود برای اینکه شرق و غرب عالم در برابر ایران صف آرایی کنند و انواع تسلیحات نظامی را در اختیار صدام قرار دهند و با وضع قوانین بین‌المللی سعی کنند که این جنگ به نفع آنان پایان یابد. در عین حال این تلخی تحمیلی هنوز آن‌طور که باید در عرصه هنر بیان نمی‌شود، چنانکه گاهی با تولید یک تئاتر و فیلم یا انتشار کتاب خاطراتی که بیانگر آن روزها است مردم کنجکاو‌تر از پیش به‌دنبال درک و دریافت بهتری از آن هشت سال برخواهند آمد.
با این توصیفات درمی‌یابیم چرا نویسنده‌ای مانند علیرضا نادری که تا امروز بهترین راوی این حقایق تلخ و تراژیک است به چنان حقایق دردناکی می‌پردازد، هر چند که آن هم فقط بخش ناچیزی از یک کلیت دردناک‌تر است و البته در فراوانی این نوع نمونه‌های راستین است که جنگ تحمیلی بیشتر از پیش مردم را با این حقایق عجین و همراه خواهد کرد. در حالی که غفلت از آن نه به نفع تاریخ جنگ است و نه بیانگر رشادت مردان جنگ و نه جامعه امروز را می‌تواند در ایجاد فضای متعادلی رهنمون گرداند.
جنگ تحمیلی، نقطه مشترک همگانی است، آنچنان که ملت ما همچنان وفادارانه پای این رشادت و پیروزی‌ها ایستاده‌اند. به هر روی جان‌نثاری و جانبازی و آزادگی و آوارگی‌هایی در این جنگ روی داده که هنوز هم خاطره فردی و همگانی بسیاری است که شنیدن و دانستن آنها و در واقع ثبت این‌ حقایق در آثار ادبی و هنری دیگر امری ضروری و بی‌مانع است اما اگر افرادی با نیت سودجویانه به‌دنبال بی‌توجهی هستند؛ این دیگر قابل بخشش نیست چون این روزگار را افراد دیگری رقم زده‌اند که دلشان می‌خواهد نسل‌های آینده با دانستن آنها همچنان پرچمدار بزرگی برای یک توافق ملی برای پابرجایی وطن‌شان باشند. نسلی که جنگ هشت ساله را ندیده می‌توانند با ثبت آن در تاریخ و ادبیات صریح و راستین، به درک درست و بسامانی از آن برسند. همچنین باید بازماندگان جنگ تحمیلی راوی این حقایق باشند و در انتشار این خاطرات هیچ درنگ و غفلتی نباشد و این سرچشمه‌های راستین باید در اختیار ادیبان و هنرمندان قرار بگیرد که با بازنگری و قالب‌گیری در مدیوم‌ها و شیوه‌های هنری بتوانند به تولیدات درخوری دست یابند و تئاتر نیز به‌دلیل زنده بودن، بهتر و چالشگرایانه‌تر از هر هنر دیگری می‌تواند مردم را ضمن آگاه ساختن، به بستری داستانی از باورهای انسانی سوق دهد.
به هر حال ملت ایران با آنکه با ذات جنگ مخالف هستند اما در این دفاع به ضرورت ایستادگی‌هایی کرده‌اند و این خاطرات باید به شکلی راستین برای آیندگان پژواک شود و بازهم تأکید می‌کنم که در این بین بهترین ابزار برای تحقق چنین هدفی، بهره‌مندی از هنر و ادبیات است و هنر تئاتر بیشترین و مطلوب‌ترین کارآمدی را در این راه بازی خواهد کرد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8018/20/628653/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها