«ایران» از شیوه سابقهدار ضدانقلاب در ارعاب و آشوب گزارش میدهد
پروژه «کشتهسازی»؛ نفس مصنوعی برای ادامه ناامنی
گروه سیاسی/ کشته سازی، پروژه تکراری ضدانقلاب و جریانهای معاند در اعتراضات و اغتشاشات است که در آشوبهای اخیر نیز، البته با گستره بیشتری در شهرهای مختلف کشور دنبال شد. هدف از کشته سازیها، اتهام زنی به نظام، مشوش کردن افکار ایرانیان و ایجاد حس بدبینی نسبت به نیروهای حافظ امنیت است. کشته سازی، تکهای مهم از پازل آشوبافکنیها و التهابآفرینیها در ایران اسلامی است که دشمن نشان داده است در این فرایند هیچ حد یقفی ندارد. آخرین مورد از پروژه کشته سازی، شنبه گذشته در شهرستان سنندج اتفاق افتاد که طی آن، یک شهروند، در خیابانی دور از اغتشاشات و درحالی که پشت فرمان خودروی خود نشسته بود، از سوی سرنشینان خودروی دیگری، آن هم در حین حرکت هدف تیراندازی قرار گرفت و جان خود را از دست داد. این اتفاق، درحالی روی داد که هم این شهروند دور از مکانهای تجمع بود و هم در مرتبه بالاتر، به تأکید مقامهای مسئول قضایی و انتظامی، اساساً نیروهای حافظ امنیت حاضر در میدان اغتشاشات، فاقد هرگونه سلاحهای جنگی هستند. بویژه اینکه شکل هدف قرار گرفتن این شهروند، بیشتر به ترورهای کور و هدفمند شباهت دارد، درست مانند ترورها یا به عبارت دیگر، کشتهسازیهایی که در اغلب اغتشاشهای کشور در سالهای اخیر دیده شد. اما این کشتهسازیها، چرا و با چه هدفی صورت میگیرد و برای اتهامزنیهای پس از آن به نیروهای امنیتی و انتظامی، از چه ترفندهایی استفاده میشود؟
پیدا و پنهان کشتهسازی
در یک جمله، کشتهسازی را میتوان تروریسم کور و قربانی گرفتن از میان مردم برای پیشبرد اهداف سیاسی و تبلیغاتی جریانهای معاند دانست یا به عبارتی دیگر، کشته سازی، سوخت جریانهای معاند است، وقتی پروژه ایجاد آشوب پیش از دستیابی به اهداف مدنظر عقیم مانده و نتوانسته است همراهی طیفهای بیشتری از مردم را با خود جلب کند، در این مرحله است که گروههای سازمان یافته یا نیروهای آموزش دیده وارد میدان میشوند. اینان یا در میانه آشوبها و هیاهوی اغتشاشها یا در محیطهای پیرامونی و دور از تجمعات، سوژههای خود را اغلب از میان مردم عادی انتخاب میکنند و در فرصتی مناسب دست به جنایت میزنند. این جنایت در زمانی اتفاق میافتد که اکثریت توان و تمرکز نیروهای حافظ امنیت معطوف به مقابله با اغتشاشها و مهار آشوب و تجمعات است. از اینرو است که اغلب یافتن سرنخ از این جنایتها، به دشواری میسر میشود.
ترور کور؛ چرا و چگونه؟
مروری بر شواهد و قرائن، بویژه کشتهسازیها در جریان اغتشاشهای گذشته، نشان میدهد که ترور کور وقتی اتفاق میافتد که آشوبها تقریباً مهار شده و جز تجمعات غیرقانونی پراکنده، عمدتاً شهرها رو به آرامش رفته است. از این رو، میتوان کشتهسازی را بخشی از پازل ایجاد فتنه در کشور دانست، بخشی که بهعنوان شیوه سخت یا هیزم اغتشاشها عمل کرده و تلاش میکرد تا اذهان ایرانیان را نسبت به نیروهای حافظ امنیت و آرامش کشور مشوش کرده و درعین حال، بذرهای کینه و نقار را در ذهن ایرانیان بکارد.
رسانههای ضدانقلاب، تکمیل کننده فرایند کشته سازی
فرایند کشتهسازی البته صرفاً به میدان اغتشاشات محدود نمیماند. پس از انجام عملیات، این بازوی رسانهای ضدانقلاب است که وارد میدان میشود تا مرحله اتهام زنیهای گسترده علیه جمهوری اسلامی و نیروهای حافظ امنیت را دنبال کند. در این مرحله تلاش میشود تا ضمن تهییج افکارعمومی، زمینه بسیج گسترده نیروهای خود در اغتشاشات را فراهم کنند یا آنطور که به تازگی یکی از مقامهای قضایی استان کردستان اعلام کرده است، زمینه، بهانه یا توجیهی برای حمله به مراکز امنیتی و انتظامی فراهم آورند. به عبارت دیگر، رسانهها بلافاصله پس از انجام مرحله نخست کشتهسازی، با انواع و اقسام خبرسازیها تلاش میکنند تا هرچه بیشتر بر دامنه آشوبها و اغتشاشها افزوده و عملاً نوعی جنگ شهری را رقم بزنند. آموزش شیوههای تخریبی و نیز نحوه حملات به مراکز انتظامی بخش دیگری از این فرایند ادراکسازی است.
فراجا؛ بدون سلاح جنگی
همانطور که اشاره شد، آخرین مورد از کشته سازیها در اغتشاشهای اخیر، شنبه گذشته در شهرستان سنندج روی داد. سردار آزادی، فرمانده انتظامی استان کردستان در توضیحی درباره این رویداد توضیح داد که فرد مضروب، راننده یک خودروی پراید بود که حوالی ظهر شنبه در حال عبور در میان آشوبگران در خیابان پاسداران سنندج، از سوی ضدانقلاب کشته شد. وی در اظهاراتی که میتوان آن را پاسخی در جهت خنثیسازی پروژه کشتهسازی دانست، تأکید کرد که نیروهای ضدشورش سلاح جنگی در اختیار ندارند و بررسیها نشان میدهد اساساً نیروهای پلیس در زمان حادثه در این نقطه حضور نداشتهاند. از این رو، این موضوع نشان میدهد این فرد در قالب پروژه کشتهسازی از سوی ضد انقلاب کشته شده است. فرمانده انتظامی کردستان، با اشاره به اینکه ضدانقلاب، تجزیهطلبها و معاندین درصدد کشتهسازی هستند، گفت: این اقدام ضدانقلاب قبلاً هم سابقه داشته است، به طوری که در ابتدای ناآرامیهای اخیر در کردستان، چهار نفر در شهرهای سقز، دیواندره و دهگلان از سوی ضدانقلاب کشته شدند.
سردار آزادی با طرح این سؤال که وقتی نیروی انتظامی حافظ جان، مال و ناموس مردم است، چطور به سوی مردم تیراندازی میکند، اضافه کرد: ما در اتفاقات اخیر با وجود همه توهینها و حمله اغتشاشگران که قصد برهم زدن نظم و امنیت عمومی و سپس ایجاد ناامنی را داشتند، خویشتنداری کردیم و حتی همکارانم مجروح شدند اما اجازه ندادیم آسیبی به مردم برسد. وی در تشریح هدف از این کشتهسازیها یادآور شد: ضدانقلاب با اجرای پروژه کشتهسازی، قصد ایجاد رعب و وحشت، تحریک احساسات و فاصله میان مردم و نظام را داشته، اما غافل از اینکه تا آخرین قطره خونمان حافظ نظم و امنیت مردم و استان خواهیم بود و اجازه نخواهیم داد احدی باعث برهم زدن آرامش هماستانیهایمان شود.
دستگیری افرادی با سلاح جنگی
پیش از این، سردار اشتری، فرمانده فراجا نیز نسبت به پروژه کشتیسازی هشدار داده بود، بویژه اینکه او اعلام کرد «۱۷ نفر با سلاح جنگی در اغتشاشات دستگیر شدند» آن هم درحالی که اساساً نیروهای فراجا با سلاحهای غیرجنگی و غیرکشنده، به مقابله با اغتشاشگران پرداخته بودند.
سردار اشتری با بیان اینکه در این ایام دیدیم کسانی به قصد کشتهسازی در حوادث حضور یافتند، کشتهسازی را راهبرد دشمن دانست و گفت: در حوادث گذشته نیز شاهد آن بودیم، کسانی که به قتل رسیدند در محلهای تجمعات نبودند یا با سلاحهایی به قتل رسیدند که در اختیار نیروهای حافظ امنیت نبود، این قتلها با چاقو و سلاح سرد انجام شده بود و همکاران من در میدان سلاح ندارند و از شکاری و گلولههای پلاستیکی استفاده میشود.
وی تأکید کرد: ۱۷ نفر که دارای سلاح جنگی بودند در اغتشاشات دستگیر شدند، قصد آنان آشوب و برهم زدن نظم و امنیت بود تا پروژه کشتهسازی و آشوبها ادامه یابد. مراقب و هوشیار باشیم بخشی از این افراد شناسایی و دستگیر شدند و تعدادی هم در روزهای آینده دستگاههای مربوطه به سراغشان میروند.
پروژه خرابکاریهای کوچک
در کنار کشتهسازی، خرابکاریهای کوچک، ترفند دیگر جریانهای رسانهای و معاند اغتشاشات اخیر بود. عمدهترین خرابکاری، آتش زدن سطلهای زباله یا لاستیکها، آن هم در خیابانها و محیطهایی است که اساساً هنوز تجمعی برگزار نشده است. هرچند هدف از این اقدامات ایذایی، تلاش برای کشاندن دیگر معترضان به این میدانهای مهیاشده برای اغتشاشات است، اما به تازگی ترفندهای دیگری از این دست هم دیده شد. بهعنوان مثال، شنبه گذشته، عوامل معدودی با کوکتل مولوتف، کیوسک پلیس در خیابان ناصرخسرو بازار تهران را به آتش کشیدند که این امر سبب شد بسیاری از مغازهداران، مغازههای خود را بسته و از ترس گسترش آشوب راهی خانههای خود شوند، اما این اتفاق از سوی بازوی رسانهای اغتشاشها، بهعنوان اعتصاب بازاریان جا زده شد! در روزهای پیش از این و در برخی دیگر از شهرها نیز مشاهده شد که بهدلیل ارعاب ناشی از آشوبگران، مغازهداران ناچار به بستن مکانهای کسب و کار شدند یا اینکه بهدلیل خشونت زایدالوصف به کار رفته، مردم به ناچار از بازارها خارج شدند. به هر روی به نظر میرسد کشتهسازی و خرابکاریهای کوچک در محیطهای پرتردد، خود نشانهای از پایان آشوبها و اغتشاشها باشد، زیرا تجربه نشان داده است هرگاه جریان ضدانقلاب، پروژه آشوبگری خود را شکستخورده میداند، دست به این اقدامات ایذایی میزند تا همچنان تنور اغتشاش را داغ نگه دارد. این درحالی است که براساس درسهای آموخته، همکاری مردم و درایت نیروهای حافظ امنیت، درنهایت این ترفندها را نیز به شکست میکشاند.
پیدا و پنهان کشتهسازی
در یک جمله، کشتهسازی را میتوان تروریسم کور و قربانی گرفتن از میان مردم برای پیشبرد اهداف سیاسی و تبلیغاتی جریانهای معاند دانست یا به عبارتی دیگر، کشته سازی، سوخت جریانهای معاند است، وقتی پروژه ایجاد آشوب پیش از دستیابی به اهداف مدنظر عقیم مانده و نتوانسته است همراهی طیفهای بیشتری از مردم را با خود جلب کند، در این مرحله است که گروههای سازمان یافته یا نیروهای آموزش دیده وارد میدان میشوند. اینان یا در میانه آشوبها و هیاهوی اغتشاشها یا در محیطهای پیرامونی و دور از تجمعات، سوژههای خود را اغلب از میان مردم عادی انتخاب میکنند و در فرصتی مناسب دست به جنایت میزنند. این جنایت در زمانی اتفاق میافتد که اکثریت توان و تمرکز نیروهای حافظ امنیت معطوف به مقابله با اغتشاشها و مهار آشوب و تجمعات است. از اینرو است که اغلب یافتن سرنخ از این جنایتها، به دشواری میسر میشود.
ترور کور؛ چرا و چگونه؟
مروری بر شواهد و قرائن، بویژه کشتهسازیها در جریان اغتشاشهای گذشته، نشان میدهد که ترور کور وقتی اتفاق میافتد که آشوبها تقریباً مهار شده و جز تجمعات غیرقانونی پراکنده، عمدتاً شهرها رو به آرامش رفته است. از این رو، میتوان کشتهسازی را بخشی از پازل ایجاد فتنه در کشور دانست، بخشی که بهعنوان شیوه سخت یا هیزم اغتشاشها عمل کرده و تلاش میکرد تا اذهان ایرانیان را نسبت به نیروهای حافظ امنیت و آرامش کشور مشوش کرده و درعین حال، بذرهای کینه و نقار را در ذهن ایرانیان بکارد.
رسانههای ضدانقلاب، تکمیل کننده فرایند کشته سازی
فرایند کشتهسازی البته صرفاً به میدان اغتشاشات محدود نمیماند. پس از انجام عملیات، این بازوی رسانهای ضدانقلاب است که وارد میدان میشود تا مرحله اتهام زنیهای گسترده علیه جمهوری اسلامی و نیروهای حافظ امنیت را دنبال کند. در این مرحله تلاش میشود تا ضمن تهییج افکارعمومی، زمینه بسیج گسترده نیروهای خود در اغتشاشات را فراهم کنند یا آنطور که به تازگی یکی از مقامهای قضایی استان کردستان اعلام کرده است، زمینه، بهانه یا توجیهی برای حمله به مراکز امنیتی و انتظامی فراهم آورند. به عبارت دیگر، رسانهها بلافاصله پس از انجام مرحله نخست کشتهسازی، با انواع و اقسام خبرسازیها تلاش میکنند تا هرچه بیشتر بر دامنه آشوبها و اغتشاشها افزوده و عملاً نوعی جنگ شهری را رقم بزنند. آموزش شیوههای تخریبی و نیز نحوه حملات به مراکز انتظامی بخش دیگری از این فرایند ادراکسازی است.
فراجا؛ بدون سلاح جنگی
همانطور که اشاره شد، آخرین مورد از کشته سازیها در اغتشاشهای اخیر، شنبه گذشته در شهرستان سنندج روی داد. سردار آزادی، فرمانده انتظامی استان کردستان در توضیحی درباره این رویداد توضیح داد که فرد مضروب، راننده یک خودروی پراید بود که حوالی ظهر شنبه در حال عبور در میان آشوبگران در خیابان پاسداران سنندج، از سوی ضدانقلاب کشته شد. وی در اظهاراتی که میتوان آن را پاسخی در جهت خنثیسازی پروژه کشتهسازی دانست، تأکید کرد که نیروهای ضدشورش سلاح جنگی در اختیار ندارند و بررسیها نشان میدهد اساساً نیروهای پلیس در زمان حادثه در این نقطه حضور نداشتهاند. از این رو، این موضوع نشان میدهد این فرد در قالب پروژه کشتهسازی از سوی ضد انقلاب کشته شده است. فرمانده انتظامی کردستان، با اشاره به اینکه ضدانقلاب، تجزیهطلبها و معاندین درصدد کشتهسازی هستند، گفت: این اقدام ضدانقلاب قبلاً هم سابقه داشته است، به طوری که در ابتدای ناآرامیهای اخیر در کردستان، چهار نفر در شهرهای سقز، دیواندره و دهگلان از سوی ضدانقلاب کشته شدند.
سردار آزادی با طرح این سؤال که وقتی نیروی انتظامی حافظ جان، مال و ناموس مردم است، چطور به سوی مردم تیراندازی میکند، اضافه کرد: ما در اتفاقات اخیر با وجود همه توهینها و حمله اغتشاشگران که قصد برهم زدن نظم و امنیت عمومی و سپس ایجاد ناامنی را داشتند، خویشتنداری کردیم و حتی همکارانم مجروح شدند اما اجازه ندادیم آسیبی به مردم برسد. وی در تشریح هدف از این کشتهسازیها یادآور شد: ضدانقلاب با اجرای پروژه کشتهسازی، قصد ایجاد رعب و وحشت، تحریک احساسات و فاصله میان مردم و نظام را داشته، اما غافل از اینکه تا آخرین قطره خونمان حافظ نظم و امنیت مردم و استان خواهیم بود و اجازه نخواهیم داد احدی باعث برهم زدن آرامش هماستانیهایمان شود.
دستگیری افرادی با سلاح جنگی
پیش از این، سردار اشتری، فرمانده فراجا نیز نسبت به پروژه کشتیسازی هشدار داده بود، بویژه اینکه او اعلام کرد «۱۷ نفر با سلاح جنگی در اغتشاشات دستگیر شدند» آن هم درحالی که اساساً نیروهای فراجا با سلاحهای غیرجنگی و غیرکشنده، به مقابله با اغتشاشگران پرداخته بودند.
سردار اشتری با بیان اینکه در این ایام دیدیم کسانی به قصد کشتهسازی در حوادث حضور یافتند، کشتهسازی را راهبرد دشمن دانست و گفت: در حوادث گذشته نیز شاهد آن بودیم، کسانی که به قتل رسیدند در محلهای تجمعات نبودند یا با سلاحهایی به قتل رسیدند که در اختیار نیروهای حافظ امنیت نبود، این قتلها با چاقو و سلاح سرد انجام شده بود و همکاران من در میدان سلاح ندارند و از شکاری و گلولههای پلاستیکی استفاده میشود.
وی تأکید کرد: ۱۷ نفر که دارای سلاح جنگی بودند در اغتشاشات دستگیر شدند، قصد آنان آشوب و برهم زدن نظم و امنیت بود تا پروژه کشتهسازی و آشوبها ادامه یابد. مراقب و هوشیار باشیم بخشی از این افراد شناسایی و دستگیر شدند و تعدادی هم در روزهای آینده دستگاههای مربوطه به سراغشان میروند.
پروژه خرابکاریهای کوچک
در کنار کشتهسازی، خرابکاریهای کوچک، ترفند دیگر جریانهای رسانهای و معاند اغتشاشات اخیر بود. عمدهترین خرابکاری، آتش زدن سطلهای زباله یا لاستیکها، آن هم در خیابانها و محیطهایی است که اساساً هنوز تجمعی برگزار نشده است. هرچند هدف از این اقدامات ایذایی، تلاش برای کشاندن دیگر معترضان به این میدانهای مهیاشده برای اغتشاشات است، اما به تازگی ترفندهای دیگری از این دست هم دیده شد. بهعنوان مثال، شنبه گذشته، عوامل معدودی با کوکتل مولوتف، کیوسک پلیس در خیابان ناصرخسرو بازار تهران را به آتش کشیدند که این امر سبب شد بسیاری از مغازهداران، مغازههای خود را بسته و از ترس گسترش آشوب راهی خانههای خود شوند، اما این اتفاق از سوی بازوی رسانهای اغتشاشها، بهعنوان اعتصاب بازاریان جا زده شد! در روزهای پیش از این و در برخی دیگر از شهرها نیز مشاهده شد که بهدلیل ارعاب ناشی از آشوبگران، مغازهداران ناچار به بستن مکانهای کسب و کار شدند یا اینکه بهدلیل خشونت زایدالوصف به کار رفته، مردم به ناچار از بازارها خارج شدند. به هر روی به نظر میرسد کشتهسازی و خرابکاریهای کوچک در محیطهای پرتردد، خود نشانهای از پایان آشوبها و اغتشاشها باشد، زیرا تجربه نشان داده است هرگاه جریان ضدانقلاب، پروژه آشوبگری خود را شکستخورده میداند، دست به این اقدامات ایذایی میزند تا همچنان تنور اغتشاش را داغ نگه دارد. این درحالی است که براساس درسهای آموخته، همکاری مردم و درایت نیروهای حافظ امنیت، درنهایت این ترفندها را نیز به شکست میکشاند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه