گفت‌وگوی «ایران»با نورالهدی‌ هادی، پژوهشگر حوزه کودک و قصه‌گو درباره هنر قصه‌گویی

قصه‌گویی، تعمق و فلسفه به کودک می‌‌آموزد


مینا نبئی
روزنامه نگار

قصه‌گویی، هنر و شیوه آموزشی دیرپایی برای کودکان است و از آنجا که روشی غیرمستقیم دارد، در شمار بهترین و مؤثرترین شیوه‌ها برای انتقال مفاهیم جای می‌‌گیرد؛ عمیق‌ترین مسائل تربیتی و فلسفی از طریق قصه می‌‌تواند به ذهن و قلب کودکان راه پیدا کند. اما این هنر، اصولی دارد که اگر رعایت نشود، اثرگذاری و رشد کافی را برای کودکان به همراه نخواهد داشت؛ گفت‌وگو با نورالهدی‌ هادی، پژوهشگر عراقی‌تبار حوزه کودک و کارشناس ارشد فلسفه و کلام و قصه‌گو درباره هنر قصه‌گویی، حاوی نکات درخور تأملی است. وی می‌‌گوید: «مربی وقتی قصه می‌‌گوید، بچه‌ها باید حیرت کنند؛ تأمل کنند؛ گیج بشوند؛ هیجانات و احساسات خود را بروز دهند؛ تعمق کنند؛ پیشنهاد بدهند؛ گفت‌وگو و توجه کنند. فرضیه بسازند؛ اما مشکل در نظام آموزش مدارس، معلم محور بودن است؛ یعنی معلم یا مربی فقط حرف می‌‌زند و بچه‌ها باید ساکت باشند و فقط گوش بدهند و این روش اشتباه است. در نظام فلسفه برای کودک، که من خواندم، قصه‌ای که باید در مدت زمان 5 دقیقه تمام بشود، 20 دقیقه طول می‌‌کشد چون بچه‌ها سؤال می‌‌کنند و فضای فرامتن شکل می‌‌گیرد.»
 
قصه‌گویی در لغت
هادی می‌‌گوید: قصه، از مصدر عربی قصص به معنای دنبال کردن اثر و ردپای کسی یا حیوانی است؛ همچنین آن را به معنای بیان کردن، گفتن و نقل کردن نیز آورده‌اند. قرآن را نیز احسن القصص نامیده‌اند. تقریباً دوسوم قرآن، داستانی است. قصه‌گو نیز در واقع تصویرگری است که با ابزارهای شخصی و بیرونی از طریق قصه‌ها مخاطب را به دنیای خیالی می‌برد. هر مخاطب نیز می‌‌تواند تصویر شخصی از وقایع، شخصیت‌ها  و رویدادها در ذهن خود ایجاد کند.
 با استناد به سخن «افلاطون» در کتاب «جمهوریت» که در بیان اهمیت قصه برای کودکان گفته است: «باید پرستاران و مادران را وادار کنیم که فقط حکایت‌هایی را که پذیرفته‌ایم، برای کودکان نقل کنند و متوجه باشند پرورشی که روح اطفال به وسیله حکایات حاصل می‌کنند، به مراتب بیش از تربیتی است که جسم آنها به وسیله ورزش پیدا می‌کند.» از این پژوهشگر حوزه کودک پرسیده شد: «آیا قصه‌های قدیمی گروه سنی کودک برای دنیای کودکان مناسب و اصولی بودند؟» وی پاسخ داد: بیشتر قصه‌های قدیمی چندان دوست داشتنی و اصولی نبود؛ یا موعظه بود یا ایجاد رعب و وحشت می‌‌کرد. به همین دلیل هم بچه‌ها چندان با قصه‌های قدیمی ارتباط برقرار نمی‌کردند. قصه‌هایی مثل شنل قرمزی، گرگ و هفت گوسفند و... نکته‌های جالبی نداشت؛ جز اینکه کودکان را به فضای خشونت وارد می‌‌کرد.
 
تناسب آموزش‌های فرهنگی با  پیشرفت‌های علمی
این کارشناس ارشد فلسفه و کلام معتقد است که در قرن 21 شاهد افول ارزش‌های اخلاقی هستیم؛ از این رو سیستم آموزشی باید با قدرت هرچه تمام تر با پیشرفت‌های علمی هماهنگ شود و متصدیان آموزشی باید مهارت‌های تفکر را از طریق قصه‌ها به کودکان بیاموزند؛ در واقع مهارت خوب گوش دادن، گفت‌وگو کردن و خلاقانه فکر کردن و حل مسأله و سنجشگرانه و انتقادی به موضوعات اندیشیدن را از طریق قصه‌ها باید به کودکان آموخت.
وی می‌‌افزاید: قدیمی‌ترین تلاش در آموزش تفکر به سقراط بازمی‌گردد. سقراط راه گفت‌وگو در بازار و تفکر انتقادی را به نوجوانان و جوانان آموخت. پرفسور متیو لیپمن، بنیانگذار برنامه فلسفه برای کودکان، برای اولین بار در امریکا در قالب برنامه درسی این شیوه را استفاده کرد. هدف او تربیت کودکان متفکر بود که  درست را نادرست تشخیص دهند.
 
مواجهه درست با پرسش‌های کودکانه
این پژوهشگر حوزه کودک  اظهار می‌‌دارد: سؤالاتی که بچه‌ها در کودکی می‌‌پرسند، دیگر در نوجوانی نمی پرسند چون عادت نکردند سؤال کنند؛ از این رو در قصه‌گویی باید از سؤالات کودکان استقبال کرد تا بچه‌ها بدون ترس سؤال کنند. کودک  باید در پاسخ سؤال خود غافلگیر شود. پاسخ‌ها نباید کلیشه‌ای باشند چون پاسخ‌های از پیش آماده خسته‌کننده است و روحیه پرسشگری کودکان را از بین می‌‌برد. اگر جواب  پرسش بچه‌ها را نمی‌دانیم بهتر است بگوییم: «آفرین به تو. این  سؤال چطور به ذهنت رسید؟» یا به حالت تفکر بگوییم: «اووووم...» یعنی دارم فکر می‌‌کنم و بعد بگوییم: «بچه‌ها، همه به جواب این سؤال فکر کنید. من الان جواب رو نمی‌گویم تا ببینم بهترین جواب را چه کسی می‌‌دهد.» این گونه کودکان را می‌‌شود به تفکر واداشت و پاسخ‌های قابل تأملی از آنها گرفت. در واقع در مواجهه با کودکان باید فضای گفت‌وگو را فراهم کرد؛ فضایی که بچه‌ها شهامت پرسشگری داشته باشند.
وی معتقد است: سیستم آموزشی ما به کودک می‌‌آموزد به جای تفکر خلاقانه و نقادانه، تنها تقلید کند؛ از این رو اهالی فرهنگ می‌‌بایست بکوشند تا دست کم فضای ادبیات کودک، تفکرمحور باشد و همچنین با سرعت تحولات علمی متناسب شود. دیگر آنکه والدین و معلمان از تشویق کودکان به حفظ کردنِ صرف پرهیز کنند و دانش آموزان را به تحقیق و مطالعه اضافه بر کتاب درسی ترغیب و رهنمون شوند؛ یا اینکه برای بچه‌ها قصه‌هایی بدون پایان بگویند و از آنها بخواهند آن قصه را خود کامل کنند و همچنین در طول قصه‌گویی درباره رفتار و گفتار شخصیت‌ها از آنها سؤال بپرسند تا کودکان را به تفکر و حل مسأله وادارند.
تاریخچه قصه‌گویی به آغاز زندگی بشر بازمی‌‌گردد. شماری از نمونه‌های کهن قصه‌ها یا قطعه‌های داستانی در متون مصری، چینی، سومری باستان و سانسکریت یافت می‌شود و نخستین تعریف مکتوب از کاری که به شکل مبهم شبیه قصه‌گویی است، پاپیروسی مصری، معروف به «پاپیروس وستکار» است.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8022/18/629077/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها