«ایران» از جدیدترین ابعاد عملیات روانی غرب علیه جمهوری اسلامی گزارش میدهد
دو سناریو برای مقابله با پیشروی ایران
گروه سیاسی/ قابل انتظار بود که تعلل طولانی مدت ایالات متحده برای تصمیمگیری در زمین مذاکرات رفع تحریمها بیش از آنکه ناظر بر پیگیری رویکرد ادعایی این کشور، یعنی دیپلماسی باشد، بر یک جنگ روانی متمرکز شود که در ماهها و هفتههای اخیر در دو پرده به نمایش درآمده است، نمایشی که در تلاشهای برنامهریزی شدهای به جریان افتاده است که با هدف اثرگذاری بر فهم و رفتار مردم ایران و منحرف کردن اذهان آنها از واقعیات صحنه بینالملل و آثار سیاست تحریمهای ظالمانه امریکا طراحی شده است. اجرای سناریوی عملیات روانی نیازمند بهرهگیری از انواع و اقسام شگردهای فریب برای اثرگذاری بر مخاطبان است که در شرایط کنونی توسط محافل رسانهای و اطلاعاتی وابسته به کشورهای غربی بویژه رسانههای فارسیزبان و جریان متشتت اپوزیسیون ایران به مرحله اجرا در میآید. طراحان این عملیات فارغ از نمایان کردن اهداف پنهان خود که متناظر بر دو وجه فروپاشی نظام جمهوری اسلامی یا تجزیه بخشهایی از خاک ایران در منطقه غرب آسیاست، بر قرار دادن ایران در تنگنای راهبردی برای گرفتن امتیازات بیشتر بویژه در زمینه پرونده هستهای تأکید دارند تا از این راهبرد کمک به سامان گرفتن وضعیت متزلزل دموکراتها در صحنه سیاست امریکا محقق شود؛ بر همین مبنا دو وجه جدید از سیاست فریب خود را به اجرا درآوردهاند.
جنگی که جاری است
ناگفته پیداست در این روند، سناریونویسان عملیات روانی همه توان و ظرفیت خود را بر غربالگری اطلاعات و ترکیب آن با آمار دروغین و جعلی جهت اثرگذاری مهندسی شده متمرکز کردهاند، تا جایی که این جریانهای رسانهای حتی وانمود به رعایت اصول ابتدایی بیطرفی هم نمیکنند و با نادیده گرفتن واقعیات صحنه و تمرکز همه امکانات خود برای دروغ پراکنی و تحریک افکار عمومی همه ظرفیت و اعتبار خود را بیش از پیش برای این هدف هزینه میکنند. پربیراه نیست اگر کسانی که اطلاعاتی از جنگ پیچیده و چند لایه شناختی دشمنان جمهوری اسلامی ندارند، در مارپیچ این رسانهها گیر کنند و تحت تأثیر ادعاهای موهوم و فریبنده این جریانها قرار بگیرند.
شراکت در پروژه از پیش شکستخورده
جنگ اوکراین و بحرانهای متوالی برآمده از آن بویژه کشورهای اروپایی را که ناکامیشان بر نقشآفرینی در زمین مذاکرات وین بر کسی پوشیده نمانده است، به سمت تشدید همکاری در پروسه عملیات جدید روانی علیه جمهوری اسلامی کشانده است. پس از همسویی اروپاییها با امریکا در ادوار اخیر مذاکرات مربوط به توافق هستهای 2015 که با موضعگیریهای سیاسی و وارد کردن اتهاماتی به ایران همچون استفاده نکردن از فرصتهای حساس دیپلماتیک و مواضعی شبیه به آن، بازتاب یافت، موضعگیری ادعایی هماهنگ شده پیرامون همکاری ادعایی ایران و روسیه در مسأله فروش پهپاد نشان داد که کشورهای اروپایی بار دیگر خود را در پروژههای از پیش شکستخورده واشنگتن شریک کردهاند.
طرح ادعای فروش پهپاد از سوی ایران به روسیه با هدف تبدیل کردن کشورمان به یکی از طرفهای فعال در جنگ اوکراین و همچنین ایجاد تنش میان ایران و غرب یکی از همین سناریوپردازیهاست که علاوهبر پیگیری آن از سوی مقامهای غربی در ابعاد گستردهای از سوی رسانههای فارسیزبان و جریانهای برانداز نیز دامن زده میشود.
با وجود اینکه این ادعاها بارها بهطور رسمی از سوی مقامات ارشد کشورمان رد و اعلام شد که هر گونه همکاری دفاعی تهران و مسکو مربوط به قبل از آغاز جنگ اوکراین بوده است، گوشی برای شنیده شدن این موضع اصولی تهران از سوی طرفهای غربی وجود نداشت. به این ترتیب همپای تحرکات هماهنگی که غرب در اعمال روند تحریمی و نامه به شورای امنیت و برگزاری نشستهای غیرعلنی ذیل این موضع ادعایی انجام میدهد، رسانههای فارسی زبان از «بیبیسی فارسی» و «صدای امریکا» گرفته تا «ایران اینترنشنال» و «رادیو فردا»، تاکتیک دشمنسازی با استفاده از برچسبزنی ادعاهایی همچون عناوین «مشارکت خونین ایران در جنگ اوکراین»، تلاش میکنند ظرفیت جامعه بینالمللی را برای انجام اقدامات ضد بشری علیه کشورمان به کار بگیرند؛ امری که میکوشد تحریمهای سیاسی و اقتصادی و حتی ورزشیای را که به همین بهانه به تصویب میرسد، مشروعسازی کند.
پرده دیگر نمایش
آغاز اعتراض در خیابانهای ایران به بهانه مرگ مهسا امینی کورسوی امیدی برای به اجرا درآوردن پرده دیگری از نمایش اتاق جنگ علیه ایران را دردل سیاستمداران غربی و محافل و رسانههای وابسته به آنها ایجاد کرد؛ اتفاقی که سبب شد امریکا و شرکای اروپاییاش با فراموشی آنچه بر سر مردم ایران ذیل تحریمهای ظالمانه آوردهاند، مدعی حمایت از همان مردم به بهانه اغتشاش و آشوب شوند. رسانههای فارسیزبان نیز در تکمیل خط مشی بازیگران سیاسی بهصورت تمامقد وارد عرصه شده و کوشیدهاند با منتقل کردن این پیام که آنچه که در ایران روی میدهد، در صحنه بینالمللی نیز واکنشهایی بهدنبال دارد، مواضع برخی سازمانها یا چهرههای خارجی شناخته شده از جمله سلبریتیها را بهطور ویژهای بازتاب دهند؛ اقدامی که هدف آن ،این است که افکار عمومی جهان را نسبت به نوع واکنش نظام جمهوری اسلامی به اغتشاشات دارای موضع کرده و در عین حال این پیام را به اغتشاشگران منتقل کنند که اقدامات آشوبگرانه و ساختارشکنانه آنها ذیل حمایت جامعه بینالملل میتواند به تحقق هدف موهوم آنها مبنی بر فروپاشی نظام جمهوری اسلامی بینجامد. این چنین است که عملکرد شبانهروزی رسانههای وابسته به سرویسهای خارجی همچون «ایران اینترنشنال» و دیگر رسانههای بیگانه فارسیزبان در هفتهها و روزهای اخیر در پوشش گسترده اغتشاشات در بخشهای مختلف خبری، ارائه اخبار کذب و غیرواقعی، قهرمانسازی و مشروعیت بخشیدن به خرابکاری و خشونت، ایجاد زمینه برای به فعلیت رساندن ترور و قتل در پوشش مصاحبه با شخصیتهای مخالف و تجزیهطلبان مسلح، با این هدف صورت میگیرد که اغتشاشگران در ایران به ادامه تخریبها تحریک شوند و ناامنی استمرار یابد.
تاریخ مصرف گذشته
دیگر گفتن ندارد که مجموع این تلاشها که زیر نقاب فریبنده دفاع از حقوق ملت ایران پنهان شده است، در حقیقت تکرار خطای بهرهگیری از اهرم سیاسی برای تحقق اهداف زیاده خواهانه غرب در قبال ایران چه در زمین مذاکرات و چه پروندههای ادعایی دیگر در عرصه بینالملل و منطقه است. سوای اینکه اهداف شوم پشت این تجربه تاریک برای مردم ایران عیان شده است، این رویکرد میتواند مانع دیگری برای گرهگشایی از بحرانهای خودخواسته کشورهای بینالمللی و منطقهای به وجود آورد؛ امری که از یک سو ایران را در پیگیری سیاست مقاومت فعال خود در مواجهه با سناریوی فشار حداکثری جدیتر مینماید و از سوی دیگر مانع هر گونه تغییر و تحول در مناسبات منطقهای میان بازیگران بزرگ این حوزه میشود.
این مهم در موضع اخیر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه درباره مداخلهجویی کشورهای غربی و منطقهای پیرامون ایران اینچنین بازتاب یافته است که «کشورهای غربی بهدنبال این هستند که با بههمریختگی اوضاع در ایران، ما را وادار کنند در میز مذاکره به آنها امتیاز دهیم اما تاریخ مصرف رفتار دوگانه و پارادوکسیکال در عرصه دیپلماسی به سر آمده است و اجازه نمیدهیم یک کانال تلویزیونی با پول یک کشور عربی و حمایت لندن در ایران التهاب ایجاد کند.»
جنگی که جاری است
ناگفته پیداست در این روند، سناریونویسان عملیات روانی همه توان و ظرفیت خود را بر غربالگری اطلاعات و ترکیب آن با آمار دروغین و جعلی جهت اثرگذاری مهندسی شده متمرکز کردهاند، تا جایی که این جریانهای رسانهای حتی وانمود به رعایت اصول ابتدایی بیطرفی هم نمیکنند و با نادیده گرفتن واقعیات صحنه و تمرکز همه امکانات خود برای دروغ پراکنی و تحریک افکار عمومی همه ظرفیت و اعتبار خود را بیش از پیش برای این هدف هزینه میکنند. پربیراه نیست اگر کسانی که اطلاعاتی از جنگ پیچیده و چند لایه شناختی دشمنان جمهوری اسلامی ندارند، در مارپیچ این رسانهها گیر کنند و تحت تأثیر ادعاهای موهوم و فریبنده این جریانها قرار بگیرند.
شراکت در پروژه از پیش شکستخورده
جنگ اوکراین و بحرانهای متوالی برآمده از آن بویژه کشورهای اروپایی را که ناکامیشان بر نقشآفرینی در زمین مذاکرات وین بر کسی پوشیده نمانده است، به سمت تشدید همکاری در پروسه عملیات جدید روانی علیه جمهوری اسلامی کشانده است. پس از همسویی اروپاییها با امریکا در ادوار اخیر مذاکرات مربوط به توافق هستهای 2015 که با موضعگیریهای سیاسی و وارد کردن اتهاماتی به ایران همچون استفاده نکردن از فرصتهای حساس دیپلماتیک و مواضعی شبیه به آن، بازتاب یافت، موضعگیری ادعایی هماهنگ شده پیرامون همکاری ادعایی ایران و روسیه در مسأله فروش پهپاد نشان داد که کشورهای اروپایی بار دیگر خود را در پروژههای از پیش شکستخورده واشنگتن شریک کردهاند.
طرح ادعای فروش پهپاد از سوی ایران به روسیه با هدف تبدیل کردن کشورمان به یکی از طرفهای فعال در جنگ اوکراین و همچنین ایجاد تنش میان ایران و غرب یکی از همین سناریوپردازیهاست که علاوهبر پیگیری آن از سوی مقامهای غربی در ابعاد گستردهای از سوی رسانههای فارسیزبان و جریانهای برانداز نیز دامن زده میشود.
با وجود اینکه این ادعاها بارها بهطور رسمی از سوی مقامات ارشد کشورمان رد و اعلام شد که هر گونه همکاری دفاعی تهران و مسکو مربوط به قبل از آغاز جنگ اوکراین بوده است، گوشی برای شنیده شدن این موضع اصولی تهران از سوی طرفهای غربی وجود نداشت. به این ترتیب همپای تحرکات هماهنگی که غرب در اعمال روند تحریمی و نامه به شورای امنیت و برگزاری نشستهای غیرعلنی ذیل این موضع ادعایی انجام میدهد، رسانههای فارسی زبان از «بیبیسی فارسی» و «صدای امریکا» گرفته تا «ایران اینترنشنال» و «رادیو فردا»، تاکتیک دشمنسازی با استفاده از برچسبزنی ادعاهایی همچون عناوین «مشارکت خونین ایران در جنگ اوکراین»، تلاش میکنند ظرفیت جامعه بینالمللی را برای انجام اقدامات ضد بشری علیه کشورمان به کار بگیرند؛ امری که میکوشد تحریمهای سیاسی و اقتصادی و حتی ورزشیای را که به همین بهانه به تصویب میرسد، مشروعسازی کند.
پرده دیگر نمایش
آغاز اعتراض در خیابانهای ایران به بهانه مرگ مهسا امینی کورسوی امیدی برای به اجرا درآوردن پرده دیگری از نمایش اتاق جنگ علیه ایران را دردل سیاستمداران غربی و محافل و رسانههای وابسته به آنها ایجاد کرد؛ اتفاقی که سبب شد امریکا و شرکای اروپاییاش با فراموشی آنچه بر سر مردم ایران ذیل تحریمهای ظالمانه آوردهاند، مدعی حمایت از همان مردم به بهانه اغتشاش و آشوب شوند. رسانههای فارسیزبان نیز در تکمیل خط مشی بازیگران سیاسی بهصورت تمامقد وارد عرصه شده و کوشیدهاند با منتقل کردن این پیام که آنچه که در ایران روی میدهد، در صحنه بینالمللی نیز واکنشهایی بهدنبال دارد، مواضع برخی سازمانها یا چهرههای خارجی شناخته شده از جمله سلبریتیها را بهطور ویژهای بازتاب دهند؛ اقدامی که هدف آن ،این است که افکار عمومی جهان را نسبت به نوع واکنش نظام جمهوری اسلامی به اغتشاشات دارای موضع کرده و در عین حال این پیام را به اغتشاشگران منتقل کنند که اقدامات آشوبگرانه و ساختارشکنانه آنها ذیل حمایت جامعه بینالملل میتواند به تحقق هدف موهوم آنها مبنی بر فروپاشی نظام جمهوری اسلامی بینجامد. این چنین است که عملکرد شبانهروزی رسانههای وابسته به سرویسهای خارجی همچون «ایران اینترنشنال» و دیگر رسانههای بیگانه فارسیزبان در هفتهها و روزهای اخیر در پوشش گسترده اغتشاشات در بخشهای مختلف خبری، ارائه اخبار کذب و غیرواقعی، قهرمانسازی و مشروعیت بخشیدن به خرابکاری و خشونت، ایجاد زمینه برای به فعلیت رساندن ترور و قتل در پوشش مصاحبه با شخصیتهای مخالف و تجزیهطلبان مسلح، با این هدف صورت میگیرد که اغتشاشگران در ایران به ادامه تخریبها تحریک شوند و ناامنی استمرار یابد.
تاریخ مصرف گذشته
دیگر گفتن ندارد که مجموع این تلاشها که زیر نقاب فریبنده دفاع از حقوق ملت ایران پنهان شده است، در حقیقت تکرار خطای بهرهگیری از اهرم سیاسی برای تحقق اهداف زیاده خواهانه غرب در قبال ایران چه در زمین مذاکرات و چه پروندههای ادعایی دیگر در عرصه بینالملل و منطقه است. سوای اینکه اهداف شوم پشت این تجربه تاریک برای مردم ایران عیان شده است، این رویکرد میتواند مانع دیگری برای گرهگشایی از بحرانهای خودخواسته کشورهای بینالمللی و منطقهای به وجود آورد؛ امری که از یک سو ایران را در پیگیری سیاست مقاومت فعال خود در مواجهه با سناریوی فشار حداکثری جدیتر مینماید و از سوی دیگر مانع هر گونه تغییر و تحول در مناسبات منطقهای میان بازیگران بزرگ این حوزه میشود.
این مهم در موضع اخیر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه درباره مداخلهجویی کشورهای غربی و منطقهای پیرامون ایران اینچنین بازتاب یافته است که «کشورهای غربی بهدنبال این هستند که با بههمریختگی اوضاع در ایران، ما را وادار کنند در میز مذاکره به آنها امتیاز دهیم اما تاریخ مصرف رفتار دوگانه و پارادوکسیکال در عرصه دیپلماسی به سر آمده است و اجازه نمیدهیم یک کانال تلویزیونی با پول یک کشور عربی و حمایت لندن در ایران التهاب ایجاد کند.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه