حسین مسافرآستانه، در گفتوگو با «ایران»:
«تئاتر مقاومت» باید سالانه برگزار شود
محسن بوالحسنی
نمایشهایی که امسال در جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت پیش روی مخاطبان قرار گرفت، اصولاً آثاری بودند که نگاه جدیدی به موضوع مقاومت داشتند و از شعارزدگی بهدور و به ذائقه مردم بسیار نزدیک بودند.
نکته قابل تأمل اینجاست که اگر مخاطبین تئاترهای دفاع مقدس در دهههای 60 و 70 هر کاری را میپسندیدند در شرایط کنونی با ذائقه جدید و پرسشگری به تماشای آثار مینشینند و هوشمندیهای امروزینی دارند. سؤال اینجاست که چگونه میشود پابهپای مخاطب پیش رفت و آثاری تولید کرد و جشنوارهای پیانداخت که پاسخگوی چنین نیاز مهمی باشد. گفتنیاست آئین جشنواره تئاتر مقاومت روز جمعه ۲۹ مهرماه با حضور سردار فدوی جانشین سپاه، مهران فاطمی استاندار، احسان عابدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از مسئولان استانی و کشوری در یزد برگزار شد.
حسین مسافرآستانه در گفتوگو با «ایران»، از دیروز و امروز این جشنواره و باید و نبایدهای آن میگوید.
جشنواره تئاتر مقاومت را از ابتدا تا امروز که هجدهمین دوره خود را تجربه میکند، چطور ارزیابی میکنید؟
این جشنواره را میتوان یکی از جشنوارههای تأثیرگذار در این حوزه دانست و سالهایسال تئاتر مقاومت بیآنکه از دستورالعملی پیروی کرده باشد خودخواسته توسط عدهای از هنرمندان که نسبت به هنر دفاع مقدس ادای دین میکردند، شکل گرفت. بهطور خودجوش گونهای از تئاتر، در کشور ما به وجود آمد که بعدها اسم تئاتر مقاومت گرفت. خودجوشی از این بابت بود که هنرمندان احساس کردند که این اتفاق سترگ و بزرگ، این ایثار و سلحشوری هشتساله ملت ایران در آثارشان انعکاس پیدا کند. بعدها، این احساس بهوجود آمد که شکلی از تئاتر وجود دارد که نیاز به توجه بیشتری دارد و پاگرفتن جشنواره دلیلاش انسجام این جشنواره بود که بعد از یکی دو دوره نامنسجم، بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس از سال 72 جشنواره دفاع مقدس (که بعدها به تئاتر مقاومت تغییر عنوان داد) را با پتانسیل قویای که در این حوزه وجود داشت، برگزار کرد و در نهایت منجر به پیریزی آنچه امروز داریم، شد. ما نمایشنامهنویسهای ارزشمندی را در این حوزه داشته و داریم و همین پتانسیلها باعث انسجام این جشنواره شد و بهگونهای خاص از تئاتر در کشور تبدیل شد که حتی در بخشهایی گوی سبقت را از جریانهای دیگر ربود. از همان اوایل هم این جشنواره، جشنوارهای پرشور بود و هم از طرف مخاطبان هم از طرف هنرمندان با استقبال گستردهای روبهرو بود و تا امروز هم ادامه دارد. به هر صورت کمی که از سالهای ابتدایی این جشنواره پیشتر آمدیم با شناخت بهتری کار پیش رفت هنرمندانی با طیفی وسیع و چند ساحتی و با نگاهی تحلیلی وارد میدان شدند و امروز با جمعی از تئاتریهایی مواجه هستیم که دغدغهمند این حوزه هستند و آثار درخشانی تولید میکنند. نکتهای که مغفول مانده این است که حوزه دفاع مقدس را منحصراً در جشنوارهها میبینیم و بهندرت طی سال شاهد اجراهای عمومی هستیم. اگر در برنامهریزیهای نهادها و ارگانهای مختلف شاهد تخصیص مکانهای ثابت و مشخص و رویدادهای جاریای باشیم حتماً گروهها هم از چنین برنامههایی طی سال استقبال میکنند و قدم محکم و مستمرتری طی سال در حوزه اجراهای عمومی خواهیم داشت.
بحث تغییر نام به چه دلیل بود؟
بحث این بوده که فراتر برویم و گریزی داشته باشیم و حوزه مقاومت را بهعنوان یک نگاه همهشمولتر در نظر بگیریم. نظر من و بسیاری دیگر از دوستان همفکر این است که ملتی که فرهنگ مقاومت داشته باشد در مقابل زورگویان جهان کوتاه نمیآید و ریشه این فرهنگ در عاشوراست و چنین گسترهای در باور و فرهنگ ما وجود دارد و با این سلاح میتوانیم در برابر هر زورگویی مقابله کنیم. این همان باور عاشورایی است. من همیشه گفتهام قدرت تسلیحاتی در برابر دشمن مهم است اما کافی نیست و این فرهنگ مقاومت است که میتواند راهگشا باشد و نمونه بارزش را در جنگ سیوسهروزه حزبالله لبنان با رژیم صهیونیستی شاهد بودیم که با این فرهنگ، پیش رفتند و باعث شدند رژیم غاصب، شکست سنگینی متحمل شود. پس این نگاه، دفاع مقدس را شامل میشود و هر نوع دفاعی را که با این فرهنگ و این آموزهها پیش رفته و میرود.
ما میتوانیم براساس آنچه در جهان وجود دارد و ژانری برای این حوزهها دیده میشود، ژانری بهعنوان تئاتر دفاع مقدس در نظر داشته باشیم و تعریف کنیم؟
قطعا همینطور است. ما گونهای تئاتر جنگ در دنیا داریم که هنوز هم مثلاً جنگهای جهانی اول و دوم را دستمایه قرار میدهند و در راستای تقویت روح سلحشوری و مقاومت در ملتهای خود آثاری تولید میکنند. از نظر محتوایی ما شاهد ژانر جدیدی هستیم که متفاوت از آن چیزی است که در دنیا وجود دارد، چون ویژگیهایی در دفاع مقدس وجود داشت که در جنگهای دیگر نبود؛ از قبیل جنس معنویت و ایمان پیشبرنده و... که در جاهای دیگر کمتر به چشم میآید. هنوز اما بهرهبرداری لازم از این هشت سال انجام نشده و ناشناختههای فراوانی وجود دارد که به نظرم به مطالعه بیشتر نیاز است و باید برگردیم به این منابع و یادگارهایی که در قید حیات و دسترس هستند. مصاحبههایی که میشود از جانبازان و... داشت و منابعی از این دست که میتواند بسیار راهگشا باشد. تئاتر با روی صحنه رفتن و در برابر تماشاچی قرار گرفتن معنا پیدا میکند و آنچه این مسأله را نهادینه میکند اجرای عمومی است. تئاتر را بازتاب زندگی مردم میدانند و اگر قرار است چنین چیزی اتفاق بیفتد باید آن را در اجراهای صحنهای ببینیم و با هنری نهادینهشده در طول سال روبهرو شویم. ما باید فرصت را برای تئاتر دفاع مقدس ایجاد کنیم تا بتواند ارزشهای خود را روی صحنه نشان دهد، چون این ظرفیت را بشدت دارد و نیازمند توجه بیشتر است.
فکر میکنید چگونه میشود هنرمندان درجه یک حوزه تئاتر را چه در قالب نویسنده، چه کارگردان و بازیگر و... برای حضور بیشتر و پررنگتر در این نوع جشنوارهها ترغیب کرد؟ از طرف دیگر گمان نمیکنید که دوسالانه کردن تجربه منافی این مسیر و نگرش باشد؟
دقیقاً همینطور است. اگر بخواهیم فراز و فرودهای جشنوارههایی مثل جشنواره دفاع مقدس یا همین تئاتر مقاومت را در نظر بگیریم، باید برگردیم به گذشته و به اصطلاح آسیبشناسی داشته باشیم که فرصتی مفصلتر میطلبد اما کوتاه میتوان گفت، از دوره دهم، برنامهریزی جشنواره کمی سلیقهگرا و باعث شد این جشنواره تاحدودی به لحاظ بار محتوایی تضعیف شود و وقتی دوسالانه شد کمی این انگیزه نزد هنرمندان کمتر و سبب شد بسیاری از هنرمندان خوب ما آرامآرام به سمت موضوعات دیگر رفتند و طبیعی بود که هنرمندی نمیتوانست دو سال کار نکند و منتظر بماند تا ببیند بعد از دو سال قرار است کاری ارائه کند یا نه... به عقیده من، ما دو نوع نگاه به جشنواره در دنیا داریم: در یک نوع به اندازه کافی نسبت به موضوعات مختلف تولید اثر داریم و برای برگزاری جشنواره نیاز نداریم که کار مختص به جشنوارهای تولید کنیم اما زمانی است که موضوعاتی باید وارد فضای عمومی شود و کمتر در میان آثار تئاتری به چشم میخورند. اینجا باید سعی بیشتر و انگیزههای قوی تری ایجاد شود. قطعاً ما اینقدر تئاتر دفاع مقدسی داریم که نیازی نیست نگران تولید اثر باشیم. فقط باید ایجاد انگیزه کنیم. پس جشنوارههای موضوعی، جشنوارههایی هستند که استمرار برگزاریشان یک الزام است چون این انگیزه را پررنگ و هنرمندان را پر از انگیزه میکند. راهاش این است که با حمایتهای خوب و همهجانبه و برگزاری جشنواره سالانه، انگیزه هنرمندان را تشویق کنیم و سالبهسال به لحاظ جنبههای کیفی و البته کمی آنها را ارتقا دهیم و سطح آن را با توان علمی بالا ببریم.
نمایشهایی که امسال در جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت پیش روی مخاطبان قرار گرفت، اصولاً آثاری بودند که نگاه جدیدی به موضوع مقاومت داشتند و از شعارزدگی بهدور و به ذائقه مردم بسیار نزدیک بودند.
نکته قابل تأمل اینجاست که اگر مخاطبین تئاترهای دفاع مقدس در دهههای 60 و 70 هر کاری را میپسندیدند در شرایط کنونی با ذائقه جدید و پرسشگری به تماشای آثار مینشینند و هوشمندیهای امروزینی دارند. سؤال اینجاست که چگونه میشود پابهپای مخاطب پیش رفت و آثاری تولید کرد و جشنوارهای پیانداخت که پاسخگوی چنین نیاز مهمی باشد. گفتنیاست آئین جشنواره تئاتر مقاومت روز جمعه ۲۹ مهرماه با حضور سردار فدوی جانشین سپاه، مهران فاطمی استاندار، احسان عابدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از مسئولان استانی و کشوری در یزد برگزار شد.
حسین مسافرآستانه در گفتوگو با «ایران»، از دیروز و امروز این جشنواره و باید و نبایدهای آن میگوید.
جشنواره تئاتر مقاومت را از ابتدا تا امروز که هجدهمین دوره خود را تجربه میکند، چطور ارزیابی میکنید؟
این جشنواره را میتوان یکی از جشنوارههای تأثیرگذار در این حوزه دانست و سالهایسال تئاتر مقاومت بیآنکه از دستورالعملی پیروی کرده باشد خودخواسته توسط عدهای از هنرمندان که نسبت به هنر دفاع مقدس ادای دین میکردند، شکل گرفت. بهطور خودجوش گونهای از تئاتر، در کشور ما به وجود آمد که بعدها اسم تئاتر مقاومت گرفت. خودجوشی از این بابت بود که هنرمندان احساس کردند که این اتفاق سترگ و بزرگ، این ایثار و سلحشوری هشتساله ملت ایران در آثارشان انعکاس پیدا کند. بعدها، این احساس بهوجود آمد که شکلی از تئاتر وجود دارد که نیاز به توجه بیشتری دارد و پاگرفتن جشنواره دلیلاش انسجام این جشنواره بود که بعد از یکی دو دوره نامنسجم، بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس از سال 72 جشنواره دفاع مقدس (که بعدها به تئاتر مقاومت تغییر عنوان داد) را با پتانسیل قویای که در این حوزه وجود داشت، برگزار کرد و در نهایت منجر به پیریزی آنچه امروز داریم، شد. ما نمایشنامهنویسهای ارزشمندی را در این حوزه داشته و داریم و همین پتانسیلها باعث انسجام این جشنواره شد و بهگونهای خاص از تئاتر در کشور تبدیل شد که حتی در بخشهایی گوی سبقت را از جریانهای دیگر ربود. از همان اوایل هم این جشنواره، جشنوارهای پرشور بود و هم از طرف مخاطبان هم از طرف هنرمندان با استقبال گستردهای روبهرو بود و تا امروز هم ادامه دارد. به هر صورت کمی که از سالهای ابتدایی این جشنواره پیشتر آمدیم با شناخت بهتری کار پیش رفت هنرمندانی با طیفی وسیع و چند ساحتی و با نگاهی تحلیلی وارد میدان شدند و امروز با جمعی از تئاتریهایی مواجه هستیم که دغدغهمند این حوزه هستند و آثار درخشانی تولید میکنند. نکتهای که مغفول مانده این است که حوزه دفاع مقدس را منحصراً در جشنوارهها میبینیم و بهندرت طی سال شاهد اجراهای عمومی هستیم. اگر در برنامهریزیهای نهادها و ارگانهای مختلف شاهد تخصیص مکانهای ثابت و مشخص و رویدادهای جاریای باشیم حتماً گروهها هم از چنین برنامههایی طی سال استقبال میکنند و قدم محکم و مستمرتری طی سال در حوزه اجراهای عمومی خواهیم داشت.
بحث تغییر نام به چه دلیل بود؟
بحث این بوده که فراتر برویم و گریزی داشته باشیم و حوزه مقاومت را بهعنوان یک نگاه همهشمولتر در نظر بگیریم. نظر من و بسیاری دیگر از دوستان همفکر این است که ملتی که فرهنگ مقاومت داشته باشد در مقابل زورگویان جهان کوتاه نمیآید و ریشه این فرهنگ در عاشوراست و چنین گسترهای در باور و فرهنگ ما وجود دارد و با این سلاح میتوانیم در برابر هر زورگویی مقابله کنیم. این همان باور عاشورایی است. من همیشه گفتهام قدرت تسلیحاتی در برابر دشمن مهم است اما کافی نیست و این فرهنگ مقاومت است که میتواند راهگشا باشد و نمونه بارزش را در جنگ سیوسهروزه حزبالله لبنان با رژیم صهیونیستی شاهد بودیم که با این فرهنگ، پیش رفتند و باعث شدند رژیم غاصب، شکست سنگینی متحمل شود. پس این نگاه، دفاع مقدس را شامل میشود و هر نوع دفاعی را که با این فرهنگ و این آموزهها پیش رفته و میرود.
ما میتوانیم براساس آنچه در جهان وجود دارد و ژانری برای این حوزهها دیده میشود، ژانری بهعنوان تئاتر دفاع مقدس در نظر داشته باشیم و تعریف کنیم؟
قطعا همینطور است. ما گونهای تئاتر جنگ در دنیا داریم که هنوز هم مثلاً جنگهای جهانی اول و دوم را دستمایه قرار میدهند و در راستای تقویت روح سلحشوری و مقاومت در ملتهای خود آثاری تولید میکنند. از نظر محتوایی ما شاهد ژانر جدیدی هستیم که متفاوت از آن چیزی است که در دنیا وجود دارد، چون ویژگیهایی در دفاع مقدس وجود داشت که در جنگهای دیگر نبود؛ از قبیل جنس معنویت و ایمان پیشبرنده و... که در جاهای دیگر کمتر به چشم میآید. هنوز اما بهرهبرداری لازم از این هشت سال انجام نشده و ناشناختههای فراوانی وجود دارد که به نظرم به مطالعه بیشتر نیاز است و باید برگردیم به این منابع و یادگارهایی که در قید حیات و دسترس هستند. مصاحبههایی که میشود از جانبازان و... داشت و منابعی از این دست که میتواند بسیار راهگشا باشد. تئاتر با روی صحنه رفتن و در برابر تماشاچی قرار گرفتن معنا پیدا میکند و آنچه این مسأله را نهادینه میکند اجرای عمومی است. تئاتر را بازتاب زندگی مردم میدانند و اگر قرار است چنین چیزی اتفاق بیفتد باید آن را در اجراهای صحنهای ببینیم و با هنری نهادینهشده در طول سال روبهرو شویم. ما باید فرصت را برای تئاتر دفاع مقدس ایجاد کنیم تا بتواند ارزشهای خود را روی صحنه نشان دهد، چون این ظرفیت را بشدت دارد و نیازمند توجه بیشتر است.
فکر میکنید چگونه میشود هنرمندان درجه یک حوزه تئاتر را چه در قالب نویسنده، چه کارگردان و بازیگر و... برای حضور بیشتر و پررنگتر در این نوع جشنوارهها ترغیب کرد؟ از طرف دیگر گمان نمیکنید که دوسالانه کردن تجربه منافی این مسیر و نگرش باشد؟
دقیقاً همینطور است. اگر بخواهیم فراز و فرودهای جشنوارههایی مثل جشنواره دفاع مقدس یا همین تئاتر مقاومت را در نظر بگیریم، باید برگردیم به گذشته و به اصطلاح آسیبشناسی داشته باشیم که فرصتی مفصلتر میطلبد اما کوتاه میتوان گفت، از دوره دهم، برنامهریزی جشنواره کمی سلیقهگرا و باعث شد این جشنواره تاحدودی به لحاظ بار محتوایی تضعیف شود و وقتی دوسالانه شد کمی این انگیزه نزد هنرمندان کمتر و سبب شد بسیاری از هنرمندان خوب ما آرامآرام به سمت موضوعات دیگر رفتند و طبیعی بود که هنرمندی نمیتوانست دو سال کار نکند و منتظر بماند تا ببیند بعد از دو سال قرار است کاری ارائه کند یا نه... به عقیده من، ما دو نوع نگاه به جشنواره در دنیا داریم: در یک نوع به اندازه کافی نسبت به موضوعات مختلف تولید اثر داریم و برای برگزاری جشنواره نیاز نداریم که کار مختص به جشنوارهای تولید کنیم اما زمانی است که موضوعاتی باید وارد فضای عمومی شود و کمتر در میان آثار تئاتری به چشم میخورند. اینجا باید سعی بیشتر و انگیزههای قوی تری ایجاد شود. قطعاً ما اینقدر تئاتر دفاع مقدسی داریم که نیازی نیست نگران تولید اثر باشیم. فقط باید ایجاد انگیزه کنیم. پس جشنوارههای موضوعی، جشنوارههایی هستند که استمرار برگزاریشان یک الزام است چون این انگیزه را پررنگ و هنرمندان را پر از انگیزه میکند. راهاش این است که با حمایتهای خوب و همهجانبه و برگزاری جشنواره سالانه، انگیزه هنرمندان را تشویق کنیم و سالبهسال به لحاظ جنبههای کیفی و البته کمی آنها را ارتقا دهیم و سطح آن را با توان علمی بالا ببریم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه