گپوگفت «ایران» با مصطفی محدثی خراسانی به بهانه پانزدهمین سالروز درگذشت قیصر امینپور
شاعری فراتر از دستهبندیهای فکری و سیاسی
مریم شهبازی/ پانزده سال قبل، در چنین روزهایی اهالی ادبیات پیکر یکی از چهرههای ماندگار شعر معاصرمان را به آغوش خاک سپردند؛ قیصر امینپور، نویسنده و شاعری که طی سالها فعالیت ادبی توانست نقش بسزایی در اعتلای بخش مهمی از فرهنگ سرزمینمان ایفا کند. در گپوگفت امروزمان با مصطفی محدثی خراسانی، درباره برخی ویژگیهای شعری قیصر میخوانیم.
فرزند خلف شعر فارسی
بررسی هر چند مختصر در حیطه شعر چهار دهه اخیر کشورمان کافی است به نام قیصر امینپور به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شاعران معاصر برسیم؛ شاعری که به عنوان هفتمین چهره ماندگار در سال 1387 مورد تقدیر قرار گرفت. فارغ از افتخارات و جوایزی که به نام این چهره ادبی ثبت شده یکی از نکات قابل توجه درباره وی را میتوان در محبوبیت قیصر دانست. این مسأله بیش از همه وقتی بحث گروههای فکری و حتی سیاسی مختلف به میان آید خودنمایی میکند.مصطفی محدثی خراسانی که همچون قیصر امینپور، سابقه سالها فعالیت شعری و ادبی جدی در همراهی با حوزههنری در کارنامه کاریاش ثبت شده در توضیح اینکه چرا اغلب شاعران معاصر، گذشته از اینکه به چه طیف فکری یا جناح سیاسی تعلق داشته باشند نسبت به او و اشعارش نگاهی مثبت دارند به «ایران» میگوید: «قیصر امینپور فرزند خلف فرهنگ، تمدن و از همه مهمتر ادبیات و میراث فرهنگیمان به شمار میآید. شاید بتوان او را با حافظ مقایسه کرد که قیصر هم شیفته خودش و هم اشعارش بود. اغراق نیست اگر بگویم نظیر حافظ که در همه دورهها برای اهالی ادبیات و مردم در جایگاه رفیعی قرار داشته، شخصیت و شعر قیصر هم برخوردار از ویژگیهای خاصی است که او را از محدودیتهای زمانی و حتی مکانی عبور میدهد.»
کارنامه کاری و ادبی قیصر گویای وجود اشعاری به چندین زبان است؛ امینپور متولد سال 1338 در گتوند، از توابع شهرستان شوشتر در استان خوزستان بود. از آنجایی که لری، گویشی است که بخشی از خوزستانیها به آن صحبت میکنند؛ افزون بر فارسی، از او اشعاری به لری بختیاری هم به یادگار مانده که طرفداران زیادی در مناطق بختیارنشین کشورمان دارد.
محدثی خراسانی در ادامه صحبت خود درباره شباهتهایی که میتوان درباره او با حافظ پیدا کرد، ادامه میدهد: «در کنار شباهتهایی که میتوان درباره او با حافظ یافت نباید فراموش کرد که این شاعر روزگار ما نکات بسیاری از بزرگان ادبیات کلاسیک فارسی آموخته بود. به همین خاطر از او اشعاری در همه قالبها، اعم از کلاسیک و مدرن دیده میشود. از نظر نگاه و مضامینی که در سرودههای خود از آنها بهره میگرفت نیز همواره بر مدار تعادل حرکت میکرد.»شاعران و منتقدان ادبی بسیاری درباره نگاه و تفکرات قیصر امینپور نوشتهاند؛ اغلب این اظهارنظرها، بویژه از سوی آنهایی که مراوداتی با وی داشتند نکات مشترکی را شامل میشود؛ اینکه ذهن قیصر مملو از دغدغههای اجتماعی بود. از سوی دیگر منتقدان، اشعار قیصر را سرودههایی متعهد به تأملات انسانی میدانند، مضامینی برآمده از آنچه در دیوان بزرگان ادبیات کلاسیک فارسی همچون حافظ و مولانا هم خودنمایی میکند؛ مسائلی که قادر است شعر او را حتی از مرزهای جغرافیایی و سیاسی هم عبور دهد.
شاعری فعال در مدار تعادل
محدثی خراسانی میگوید: «قیصر طی سالها فعالیت ادبی خود و حتی در زندگیاش نشان داد که حرکت بر مدار تعادل همواره یکی از مهمترین اصولی به شمار میآید که بر آن اصرار داشته است. توجه به این مسأله کار راحتی نیست و مصداق آن در یادگارهایی که از قیصر باقی مانده نشاندهنده وسعت روحش است. بیشک توشهای که قیصر از ادبیات کلاسیک برداشته هم در حرکت وی بر مدار تعادل نقش بسزایی داشته است.»
مجله شعر حوزههنری از جمله نشریاتی است که در دورهای دست به انتشار ویژهنامهای برای قیصر امینپور میزند؛ زمانی که محدثی خراسانی در سال 1381 سردبیری این نشریه را به عهده میگیرد. پیشنهاد انتشار ویژهنامه مذکور از سوی محدثی خراسانی مطرح شده و با عبور از برخی مشکلات بالاخره به سرانجام میرسد. آن شماره فصلنامه مجله شعر را شاید بتوان تنها اثر مکتوب و رسمی در بزرگداشت قیصر در زمان حیات وی دانست.محدثی خراسانی با اشارهای به این ویژهنامه نیز میگوید: «وقتی سردبیری مجله شعر به عهده من گذاشته شد، نخستین شمارهای را که قرار بود با مدیریتم منتشر شود به آمادهسازی ویژهنامهای برای قیصر اختصاص دادم. در آن مجله اغلب آنهایی که یادداشت و مقالههایی درباره قیصر دادند به نکاتی که مختصری از آن در سطرهای بالاتر آمده، اشاره کردند. در آن مجله حتی برای نخستین مرتبه به گفتوگویی با سیدحسن حسینی، یار دیرینه قیصر هم پرداختیم.»آنطور که محدثی خراسانی نکاتی از خاطرات سالها قبل در جمعآوری مطالب و مصاحبههای ویژهنامه مذکور میگوید، زندهیاد سیدحسن حسینی در گفتوگویی با وی از قیصر به عنوان قله جلال شعر انقلاب یاد میکند. محدثی خراسانی ادامه میدهد: «نقل قولی که از حسینی خواندید در شرایطی است که تازه قیصر در مقایسه با روحیه خروشان و از طرفی معترض حسینی در مواجهه با مشکلات، برخوردار از روحیه بسیار آرامتری بوده. البته اینجا فقط بحث اشعار قیصر در میان نیست، حتی رفتار اجتماعی او نیز به اذعان همه افرادی که قیصر را میشناختند بر مدار مهربانی و مدارا استوار بود. من در جواب گفته سیدحسن حسینی به او گفتم که شما جلوه جلال شعر انقلاب هستید و قیصر جلوه جمال شعر انقلاب.»
مهربان با جوانان
این نویسنده و شاعر کشورمان ادامه میدهد: «سید حسن هم در پاسخ به گفتهام تأکید کرد شاید اینطور به نظر برسد اما درست برخلاف من، قیصر روحیهای آرام دارد و بسیار صبورانه با اطرافیان و همکاران خود رفتار میکند. از همین بابت تأکید داشت که قیصر هم جلوه جلال و هم جلوه جمال شعر انقلاب است.»
همانطور که در سطرهای بالایی هم اشاره شد قیصر از جهت ویژگیهای اخلاقی نیز همواره در قامت فردی معتدل، آرام و بسیار مهربان با جوانان ظاهر میشد؛ نکتهای که محدثی خراسانی معتقد است جلوه بارزی از آن در اشعارش هم دیده میشود. او در پاسخ به اینکه اشعار قیصر تنها از جهت مضمون مورد توجه است یا از لحاظ ساختاری هم برخوردار از خصوصیتهای خاصی است یا نه، میگوید: «همانطور که اشاره شد قیصر در همه قالبهای کلاسیک اعم از غزل، مثنوی، رباعی و دوبیتی طبعآزمایی کرده، با این حال وجود زیباشناس و متعادل او کمکم به سوی قالبی حرکت میکند که به نوعی آن را بتوان مجموعی از همه آنها دانست که همان شعر نیمایی است. به گمانم شعر نیمایی را میتوان در روزگار ما میانگینی از همه قالبهای شعر فارسی دانست؛ آنچنان که هم از موسیقی برخوردار است و هم از ظرفیتهای مستتر در سایر قالبها.»
محدثی خراسانی معتقد است که اوج درخشش شعرهای قیصر را میتوان در سرودههای سالهای اخیر زندگیاش و در آثاری نظیر «درد جاودانگی» دید. او حتی به شعر «ناگهان چقدر زود دیر میشود» قیصر اشاره میکند و آن را از کارهای ماندنیاش عنوان میکند.
او ادامه میدهد: «اشعار قیصر از آن کارهایی نیستند که گذشت زمان سبب فراموشیشان شود، قیصر شاعری است که نمیتوان اشعار وی را به نسل یا قشر خاصی محدود کرد. همانطور که قیصر در پایاننامهاش هم نوشته، نوآوری یکی از مهمترین مسائل در ادبیات به شمار میآید، خودش هم همواره دغدغه این را داشت که دست به نوآوریهایی بزند که مبتنی بر روزگار و وضعیت فرهنگیمان باشد. تلاش او در راستای انجام نوآوری را میتوان یکی دیگر از رازهای ماندگاریاش دانست. او هرگز بدون پشتوانه دست به نوآوری نزد، سراغ میراثهای گرانسنگ فرهنگی، ادبی و ملی- مذهبی رفت و چکیدهشان را در شعرهای خود جاری کرد.»
خالق سرودههایی با مضامین متنوع
محدثی خراسانی ادامه میدهد: «اشعار قیصر سرودههایی حماسی یا شعارزده و عاشقانه یا رمانتیک صرف نیستند. حتی نمیتوان گفت که اشعارش تنها بیانگر دردهای اجتماعیاند. او بخوبی توانسته هم در بحث قالب به نوعی تعادل برسد و هم در بحث درآمیختن مضامین شکوهمند شعر فارسی به جایگاهی رفیع دست پیدا کند. شعر حماسیاش برخوردار از طنین عاشقانهاش یا بالعکس، شعر عاشقانهاش مضامین دیگری را هم در خود جای داده است. در سرودههای وی نگاه عرفانی هم دیده میشود.»
قیصر امینپور به همراه سیدحسن حسینی از جمله شاعرانی هستند که در شکلگیری و تداوم فعالیتهای بخش شعر حوزه هنری نقش مهمی ایفا کردند. محدثی خراسانی با اشاره به اثرگذاری قیصر در شعر معاصر ادامه میدهد: «در دهه شصت که اوج فعالیت آنها در عرصه شعر بود نقش پررنگی در جلسات شعری ایفا میکردند. خود من پیگیر بودم که ببینم شعر تازه قیصر چیست، چه گفته و چه مباحثی را مطرح کرده است. فضای شعری آن سالها به گونهای بود که قیصر امینپور، ساعد باقری و... تأثیر زیادی بر شاعران داشتند. بسیاری از ما تحول زبانی و فکری شعرمان را مدیون نتیجه خروجی این جلسات جریانساز بودیم.»
پایانبخش گفتههای محدثی خراسانی درباره جای خالی سکاندارهایی نظیر قیصرامینپور در شعر فارسی است، هرچند که معتقد است، در شعر امروز هم برخوردار از وجود ادیبانی نظیر محمدرضا شفیعی کدکنی هستیم؛ شاعر و نویسندهای که استاد راهنمای پایاننامه دکترای قیصر هم بود.
فرزند خلف شعر فارسی
بررسی هر چند مختصر در حیطه شعر چهار دهه اخیر کشورمان کافی است به نام قیصر امینپور به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شاعران معاصر برسیم؛ شاعری که به عنوان هفتمین چهره ماندگار در سال 1387 مورد تقدیر قرار گرفت. فارغ از افتخارات و جوایزی که به نام این چهره ادبی ثبت شده یکی از نکات قابل توجه درباره وی را میتوان در محبوبیت قیصر دانست. این مسأله بیش از همه وقتی بحث گروههای فکری و حتی سیاسی مختلف به میان آید خودنمایی میکند.مصطفی محدثی خراسانی که همچون قیصر امینپور، سابقه سالها فعالیت شعری و ادبی جدی در همراهی با حوزههنری در کارنامه کاریاش ثبت شده در توضیح اینکه چرا اغلب شاعران معاصر، گذشته از اینکه به چه طیف فکری یا جناح سیاسی تعلق داشته باشند نسبت به او و اشعارش نگاهی مثبت دارند به «ایران» میگوید: «قیصر امینپور فرزند خلف فرهنگ، تمدن و از همه مهمتر ادبیات و میراث فرهنگیمان به شمار میآید. شاید بتوان او را با حافظ مقایسه کرد که قیصر هم شیفته خودش و هم اشعارش بود. اغراق نیست اگر بگویم نظیر حافظ که در همه دورهها برای اهالی ادبیات و مردم در جایگاه رفیعی قرار داشته، شخصیت و شعر قیصر هم برخوردار از ویژگیهای خاصی است که او را از محدودیتهای زمانی و حتی مکانی عبور میدهد.»
کارنامه کاری و ادبی قیصر گویای وجود اشعاری به چندین زبان است؛ امینپور متولد سال 1338 در گتوند، از توابع شهرستان شوشتر در استان خوزستان بود. از آنجایی که لری، گویشی است که بخشی از خوزستانیها به آن صحبت میکنند؛ افزون بر فارسی، از او اشعاری به لری بختیاری هم به یادگار مانده که طرفداران زیادی در مناطق بختیارنشین کشورمان دارد.
محدثی خراسانی در ادامه صحبت خود درباره شباهتهایی که میتوان درباره او با حافظ پیدا کرد، ادامه میدهد: «در کنار شباهتهایی که میتوان درباره او با حافظ یافت نباید فراموش کرد که این شاعر روزگار ما نکات بسیاری از بزرگان ادبیات کلاسیک فارسی آموخته بود. به همین خاطر از او اشعاری در همه قالبها، اعم از کلاسیک و مدرن دیده میشود. از نظر نگاه و مضامینی که در سرودههای خود از آنها بهره میگرفت نیز همواره بر مدار تعادل حرکت میکرد.»شاعران و منتقدان ادبی بسیاری درباره نگاه و تفکرات قیصر امینپور نوشتهاند؛ اغلب این اظهارنظرها، بویژه از سوی آنهایی که مراوداتی با وی داشتند نکات مشترکی را شامل میشود؛ اینکه ذهن قیصر مملو از دغدغههای اجتماعی بود. از سوی دیگر منتقدان، اشعار قیصر را سرودههایی متعهد به تأملات انسانی میدانند، مضامینی برآمده از آنچه در دیوان بزرگان ادبیات کلاسیک فارسی همچون حافظ و مولانا هم خودنمایی میکند؛ مسائلی که قادر است شعر او را حتی از مرزهای جغرافیایی و سیاسی هم عبور دهد.
شاعری فعال در مدار تعادل
محدثی خراسانی میگوید: «قیصر طی سالها فعالیت ادبی خود و حتی در زندگیاش نشان داد که حرکت بر مدار تعادل همواره یکی از مهمترین اصولی به شمار میآید که بر آن اصرار داشته است. توجه به این مسأله کار راحتی نیست و مصداق آن در یادگارهایی که از قیصر باقی مانده نشاندهنده وسعت روحش است. بیشک توشهای که قیصر از ادبیات کلاسیک برداشته هم در حرکت وی بر مدار تعادل نقش بسزایی داشته است.»
مجله شعر حوزههنری از جمله نشریاتی است که در دورهای دست به انتشار ویژهنامهای برای قیصر امینپور میزند؛ زمانی که محدثی خراسانی در سال 1381 سردبیری این نشریه را به عهده میگیرد. پیشنهاد انتشار ویژهنامه مذکور از سوی محدثی خراسانی مطرح شده و با عبور از برخی مشکلات بالاخره به سرانجام میرسد. آن شماره فصلنامه مجله شعر را شاید بتوان تنها اثر مکتوب و رسمی در بزرگداشت قیصر در زمان حیات وی دانست.محدثی خراسانی با اشارهای به این ویژهنامه نیز میگوید: «وقتی سردبیری مجله شعر به عهده من گذاشته شد، نخستین شمارهای را که قرار بود با مدیریتم منتشر شود به آمادهسازی ویژهنامهای برای قیصر اختصاص دادم. در آن مجله اغلب آنهایی که یادداشت و مقالههایی درباره قیصر دادند به نکاتی که مختصری از آن در سطرهای بالاتر آمده، اشاره کردند. در آن مجله حتی برای نخستین مرتبه به گفتوگویی با سیدحسن حسینی، یار دیرینه قیصر هم پرداختیم.»آنطور که محدثی خراسانی نکاتی از خاطرات سالها قبل در جمعآوری مطالب و مصاحبههای ویژهنامه مذکور میگوید، زندهیاد سیدحسن حسینی در گفتوگویی با وی از قیصر به عنوان قله جلال شعر انقلاب یاد میکند. محدثی خراسانی ادامه میدهد: «نقل قولی که از حسینی خواندید در شرایطی است که تازه قیصر در مقایسه با روحیه خروشان و از طرفی معترض حسینی در مواجهه با مشکلات، برخوردار از روحیه بسیار آرامتری بوده. البته اینجا فقط بحث اشعار قیصر در میان نیست، حتی رفتار اجتماعی او نیز به اذعان همه افرادی که قیصر را میشناختند بر مدار مهربانی و مدارا استوار بود. من در جواب گفته سیدحسن حسینی به او گفتم که شما جلوه جلال شعر انقلاب هستید و قیصر جلوه جمال شعر انقلاب.»
مهربان با جوانان
این نویسنده و شاعر کشورمان ادامه میدهد: «سید حسن هم در پاسخ به گفتهام تأکید کرد شاید اینطور به نظر برسد اما درست برخلاف من، قیصر روحیهای آرام دارد و بسیار صبورانه با اطرافیان و همکاران خود رفتار میکند. از همین بابت تأکید داشت که قیصر هم جلوه جلال و هم جلوه جمال شعر انقلاب است.»
همانطور که در سطرهای بالایی هم اشاره شد قیصر از جهت ویژگیهای اخلاقی نیز همواره در قامت فردی معتدل، آرام و بسیار مهربان با جوانان ظاهر میشد؛ نکتهای که محدثی خراسانی معتقد است جلوه بارزی از آن در اشعارش هم دیده میشود. او در پاسخ به اینکه اشعار قیصر تنها از جهت مضمون مورد توجه است یا از لحاظ ساختاری هم برخوردار از خصوصیتهای خاصی است یا نه، میگوید: «همانطور که اشاره شد قیصر در همه قالبهای کلاسیک اعم از غزل، مثنوی، رباعی و دوبیتی طبعآزمایی کرده، با این حال وجود زیباشناس و متعادل او کمکم به سوی قالبی حرکت میکند که به نوعی آن را بتوان مجموعی از همه آنها دانست که همان شعر نیمایی است. به گمانم شعر نیمایی را میتوان در روزگار ما میانگینی از همه قالبهای شعر فارسی دانست؛ آنچنان که هم از موسیقی برخوردار است و هم از ظرفیتهای مستتر در سایر قالبها.»
محدثی خراسانی معتقد است که اوج درخشش شعرهای قیصر را میتوان در سرودههای سالهای اخیر زندگیاش و در آثاری نظیر «درد جاودانگی» دید. او حتی به شعر «ناگهان چقدر زود دیر میشود» قیصر اشاره میکند و آن را از کارهای ماندنیاش عنوان میکند.
او ادامه میدهد: «اشعار قیصر از آن کارهایی نیستند که گذشت زمان سبب فراموشیشان شود، قیصر شاعری است که نمیتوان اشعار وی را به نسل یا قشر خاصی محدود کرد. همانطور که قیصر در پایاننامهاش هم نوشته، نوآوری یکی از مهمترین مسائل در ادبیات به شمار میآید، خودش هم همواره دغدغه این را داشت که دست به نوآوریهایی بزند که مبتنی بر روزگار و وضعیت فرهنگیمان باشد. تلاش او در راستای انجام نوآوری را میتوان یکی دیگر از رازهای ماندگاریاش دانست. او هرگز بدون پشتوانه دست به نوآوری نزد، سراغ میراثهای گرانسنگ فرهنگی، ادبی و ملی- مذهبی رفت و چکیدهشان را در شعرهای خود جاری کرد.»
خالق سرودههایی با مضامین متنوع
محدثی خراسانی ادامه میدهد: «اشعار قیصر سرودههایی حماسی یا شعارزده و عاشقانه یا رمانتیک صرف نیستند. حتی نمیتوان گفت که اشعارش تنها بیانگر دردهای اجتماعیاند. او بخوبی توانسته هم در بحث قالب به نوعی تعادل برسد و هم در بحث درآمیختن مضامین شکوهمند شعر فارسی به جایگاهی رفیع دست پیدا کند. شعر حماسیاش برخوردار از طنین عاشقانهاش یا بالعکس، شعر عاشقانهاش مضامین دیگری را هم در خود جای داده است. در سرودههای وی نگاه عرفانی هم دیده میشود.»
قیصر امینپور به همراه سیدحسن حسینی از جمله شاعرانی هستند که در شکلگیری و تداوم فعالیتهای بخش شعر حوزه هنری نقش مهمی ایفا کردند. محدثی خراسانی با اشاره به اثرگذاری قیصر در شعر معاصر ادامه میدهد: «در دهه شصت که اوج فعالیت آنها در عرصه شعر بود نقش پررنگی در جلسات شعری ایفا میکردند. خود من پیگیر بودم که ببینم شعر تازه قیصر چیست، چه گفته و چه مباحثی را مطرح کرده است. فضای شعری آن سالها به گونهای بود که قیصر امینپور، ساعد باقری و... تأثیر زیادی بر شاعران داشتند. بسیاری از ما تحول زبانی و فکری شعرمان را مدیون نتیجه خروجی این جلسات جریانساز بودیم.»
پایانبخش گفتههای محدثی خراسانی درباره جای خالی سکاندارهایی نظیر قیصرامینپور در شعر فارسی است، هرچند که معتقد است، در شعر امروز هم برخوردار از وجود ادیبانی نظیر محمدرضا شفیعی کدکنی هستیم؛ شاعر و نویسندهای که استاد راهنمای پایاننامه دکترای قیصر هم بود.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه